اعلامیه كمیته مركزی حزب توده ایران: كشتار جمعی زندانیان سیاسی، یك فاجعه ملی
هم میهنان گرامی
خبرهای تازه ای كه در بارهُ كشتار جمعی زندانیان سیاسی در سیاهچال های جمهوری اسلامی در سراسر كشور و به ویژه در تهران دریافت كرده ایم، حاكی از به وقوع پیوستن یك فاجعهُ ملی است. این فاجعهُ مصیبت بار ابعاد بسیار وسیع، هولناك و تكان دهنده دارد. حرف بر سر كشتار صدها تن از كادرها و اعضای برجستهُ حزب تودهُ ایران و دیگر سازمان ها و نیروهای انقلابی و ترقی خواه مخالف رژیم است. با یك دنیا دریغ و درد باید گفت كه پس از “خانه تكانی” خونبار رژیم در دخمه های دوزخی خود، خلق ایران و جنبش انقلابی میهن ما، جمعی از آگاه ترین، آزموده ترین و فداكارترین فرزندان خود را از دست داده است.
تبهكاری های اخیر رژیم خودكامهُ خمینی، به ویژه فاقد هرگونه پشتوانهُ قانونی، حقوقی، مدنی، اخلاقی و انسانی و یادآور اقدامات جنون آمیز فاشیست های هیتلری در اردوگاه های مرگ است. انسان هایی توسط رژیم و ارگان های سركوبگرش به جوخه های آتش سپرده شده اند كه گناهی جز عشق به مردم، دشمنی با امپریالیسم و ارتجاع و پیكار در راه آزادی، استقلال، عدالت اجتماعی و صلح نداشته اند. ما می پرسیم آیا پروندهُ متهمان كه به شیوهُ رایج در جمهوری اسلامی از راه به كارگیری وحشیانه ترین شكنجه های جسمی و روانی سرهم بندی شده است، تمام مراحل قانونی خود را طی كرده بود؟ این فرزندان خلق در كجا، به چه جرمی و براساس كدام قانون محاكمه شده اند؟ محكمه در كجا صورت گرفت و بر پایهٌ كدام دلائل و مدارك واقعی، “جرم” به اثبات رسید؟ آیا متهمان همانند، نه جوامع متمدن كه قانون بر آن ها فرمانروایی می كند، بلكه حتی كشورهایی كه رژیم های نژادپرست شبیه آفریقای جنوبی بر آن ها حاكم هستند، اجازهُ انتخاب وكیل مدافع داشتند؟ وكیل مدافع آنها چه كسی بوده و نامش چیست و اینك كجاست؟ آیا متهمان اجازهُ حتی دقایقی دفاع از خود را یافته اند؟ متن دفاعیهُ آنها كجاست؟
در بارهُ آن گروه از زندانیان توده ای كه بیش از شش سال پیش به جرم های واهی و غیر قابل اثبات به طور غیر قانونی بازداشت و زندانی شده اند، و حال اعدام گردیده اند، می پرسیم مگر سردمداران و مقامات قضایی رژیم بارها و بارها وعدهٌ تشكیل دادگاه علنی را نداده بودند؟ از جمله مگر دادستان كل وقت جمهوری اسلامی، در روز 28 اردیبهشت 62 اعلام نداشت كه، “در آینده نزدیك محاكمه اعضای …حزب تودهُ (ایران)…صورت خواهد گرفت و ما سعی داریم كلیه ُ محاكمات علنی انجام گیرد”. آن “محاكمات علنی” كلیهُ اعضاء چه شد؟ چرا كسانی كه حتی در دادگاه های دربسته “شرّ” محكوم به زندان های ده سال و پانزده سال و بیست سال شده بودند و رسما در رسانه های گروهی رژیم اعلام شده بود، یكباره به جوخه های اعدام سپرده شدند و علاوه بر اینها چرا اسامی قربانیان و علل دستگیری و دلایل مجرمیت آنان از رسانه های گروهی اعلام نمی شود تا افكار عمومی در جریان قرار گیرد؟
فاجعه آفرینی های اخیر رژیم خونریز و خونخوار خمینی، ریشه در علل و انگیزه های گوناگونی دارد.. پیروزی خلق و از جمله نیروهای انقلابی و دموكراتیك در راه پایان دادن به جنگ كه در پیامد بحران اقتصادی – اجتماعی، شكست های فضاحت بار نظامی و سیاسی – ایدئولوژیك و ناخشنودی گسترده و بی سابقهٌ توده های مردم از رژیم، به ناگزیر شدن حاكمیت از پذیرش قطعنامهُ 598 و گردن نهادن به آتش بس و نشستن بر سر میز گفتگو انجامید، یكی از علل اصلی كشتار وسیع زندانیان سیاسی است. چرا كه اتخاذ موضع جدید در واقع به معنای پذیرش شكست مفتضحانهُ نقشه های بلندپروازانه و سیاست توسعه جویانه و تجاوزكارانهُ خمینی و پیروان جنگ طلب و سینه چاكش بود.پذیرش قطعنامه برای خمینی، بزرگ ترین شكست و مرگ سیاسی محسوب می شد. به همین دلیل بود كه وی تلخی شكست خود را چون نوشیدن جام زهر توصیف كرد. دقیقا در چنین هنگامه ای، خمینی دستور كشتار جمعی زندانیان سیاسی را صادر كرد تا آتش خشم حیوانی خود را فرو نشاند. حال به یك مفهوم، كشتار زندانیان سیاسی از جمله و به ویژه توده ای های در بند برای خونخواهی از نیروهای صلح خواه و آزادی دوست صورت گرفت. خمینی و یاران شكست خورده اش با این جنایات هولناك می خواهند شادی و امید و روح مبارزه جویی به خاطر ایجاد چشم انداز زندگی صلح آمیز و سعادت بار را از مردم بربایند و تخم هراس و ناامیدی و سوگ را در بین خلق بیافشانند.
هموار كردن راه خونین اجرای “استراتژی نزدیكی به غرب” و تلاش برای جلب پشتیبانی امپریالیست ها و انحصارات فراملی و نیز فراهم آوردن پیش زمینه های “ضرور” برای باصطلاح “آزادی فعالیت احزاب و جمعیت های سیاسی” و “عفو عمومی” از طریق نابودی جسمانی زندانیان سیاسی، تا حد ممكن، از دیگر علل و عوامل اصلی تبهكاری های اخیر رژیم است.
احزاب و سازمان های مترقی و انقلابی! انسان دوستان
كمیتهُ مركزی حزب توده ایران از شما می طلبد بانگ اعتراض خود را علیه این اقدامات تبهكارانهُ رژیم جمهوری اسلامی رساتر سازید و در راه نجات جان دیگر زندانیان سیاسی، مبارزهُ خود را تشدید كنید. ما خواهان اعزام یك هیئت از حقوقدانان و پزشكان بی طرف بین المللی برای بازدید از زندان های ایران و بررسی وضع زندانیان سیاسی به طور كلی و هیئتی برای بررسی ابعاد فاجعهُ كشتار جمعی اخیر به طور مشخص هستیم. از این خواست عادلانه و بر حق ما به هر طریق ممكن پشتیبانی به عمل آورید. با بررسی و افشای همه جانبهُ این جنایت بزرگ حكام جمهوری اسلامی، نزد افكار عمومی مردم ایران و جهان، باید جلوی تكرار چنین فجایعی را نه تنها در ایران، بلكه در هر گوشهُ دیگر زمین گرفت. باید مردم ایران و جهان چهرهُ زشت جنایت پیشگانی را كه دست به چنین اعمال كثیف و خونباری می آلایند بشناسند. باید داغ ننگ و نفرت بر پیشانی سران مرتجع جمهوری اسلامی زده شود.
بازماندگان شهیدان به خون خفتهُ خلق
كمیتهُ مركزی حزب توده ایران و همهُ اعضاء و هواداران حزب ما، خود را در این سوگ بزرگ شریك غم و همدرد شما می دانند. ما در این شرایط دشوار، با الهام از زندگی سراسر رزم و رنج و خاطرهُ پاك این پیكارگران شهید، باردیگر پیمان خود را برای ادامهُ راه پر افتخار آنان و مبارزه در راه آزادی، استقلال، عدالت اجتماعی و صلح تجدید می كنیم.
نیروهای انقلابی و دموكراتیك!
كمیتهُ مركزی حزب تودهُ ایران و “نامه مردم”، ارگان مركزی حزب در طی یكسال گذشته بارها و بارها در بارهُ تدارك كشتار جمعی توده ای ها و دیگر مبارزان در بند هشدار دادند و از همهُ آزادیخواهان و احزاب و سازمان های مترقی و آزادی خواه خواستند تا با اقدام متحد و یكپارچهُ خود نگذارند توطئهٌ خونینی كه در شرف تكوین بود تحقق یابد. امروز با كمال تاسف باید بگوئیم از جمله عدم دستیابی به زبان مشترك و اتحاد عمل محصول خونینی در برابر ما گذارده است. تفرقه و پراكنده كاری در مبارزه در راه آزادی های دموكراتیك و در مركز آن آزادی زندانیان سیاسی جز به سود حكام واپسگرای جمهوری اسلامی نیست و دست آنها را برای ریختن خون های تازه باز می گذارد. با توجه به این واقعیات، ما بار دیگر همهُ نیروهای انقلابی و مترقی را به اتحاد عمل در مبارزه علیه رژیم جنایتكار جمهوری اسلامی فرا می خوانیم.
رفقا! اعضاء و هواداران و هسته های حزبی!
خون رفقای ما و دیگر عزیزان خلق در راه مقدس پیكار به خاطر سعادت توده ها، بر زمین ریخته است و صدها پدر یا همسر و یافرزند را از كانون خانواده ها ربوده است. اینك، با سوگند دوباره به خون پاك شهیدان، با قلبی سرشار از كینه نسبت به دشمن و عشق بی پایان به خلق، باید درفش مبارزه را بالاتر و بالاتر برد. نباید دشمن از سرمایهُ معنوی عظیمی كه از خلق به یغما برده است احساس آرامش كند.
اینك باید خانواده های داغدار با احساس همدردی و همبستگی همه جانبهُ معنوی و مادی ما و زحمتكشان، ایمانشان را به حقانیت راهی كه عزیزانشان رفته اند صد چندان سازند و با استواری غم هایشان را به سرود مقاومت تبدیل كنند.
گرامی باد خاطرهُ پاك همهُ شهیدان خلق!
مرگ بر رژیم خونریز “ولایت فقیه”!
كمیتهُ مركزی حزب توده ایران
۹ آذرماه ۱۳۶۷