حذف خصوصی سازی و لغو قراردادهای موقت کار خواسته های برحق پرستاران ایران
بی اعتنائی به پرستاری، بی اعتناعی به سلامت جامعه است« این جمله یکی از دهها خواسته و شعارهائی بود که در تحصن های مسالمت آمیز پرستاران در سالهای اخیر بکرات و با خطی قرمز و بزرگ دیده شده است
»بی اعتنائی به پرستاری، بی اعتناعی به سلامت جامعه است« این جمله یکی از دهها خواسته و شعارهائی بود که در تحصن های مسالمت آمیز پرستاران در سالهای اخیر بکرات و با خطی قرمز و بزرگ دیده شده و طبق معمول در اغلب خواسته ها با بی اعتنائی و بی تفاوتی دست اندرکاران رژیم روبرو شده است و در بهترین حالت این تحصن ها به وعده هائی که قرار است! به واقعیت به پیوندد مثل قول سی و پنج درصد اضافه کردن حقوق و یا پرداخت ارتقای شغلی به شصت و پنج درصد نیروی کار پرستاری منجر شده است که این نیز موفقیتی است برای این قشر زحمتکش و آسیب پذیر کشورمان که بدرستی سربازان سلامتی جامعه نام گرفته اند.
پرستاران در کشورما، که بیش از نود درصد آنان را زنان تشکیل می دهند، نه فقط بعنوان زن در جامعه زن ستیز مورد ستم و تحقیر قرار دارند، بلکه بعنوان قشری زحمتکش که در یکی از حساس ترین و سخت ترین مشاغل که با زندگی هزاران بیمار پیوند دارد و بخشی از درمان به آنان مربوط می شود، نیز در حرفه خود مورد اجحاف و تحقیر واقع شده و علیرغم تحصیل و توانمندی هایشان جایگاه آنان در جامعه ودر مدبریت این رشته نادیده گرفته شده است. با وجودی که بیش از نود درصد کار پرستاری بر دوش زنان است اما در حوزه مدیریت ها و برنامه ریزی و حتی آموزش پرستاری و.. این مردان هستند که در راس اند و برای آنان تصمیم می گیرند. به همین دلیل مطالبات آنان از دیرباز همچنان در دستور روز قرار داشته و بعلاوه خواسته های مبرم دیگری بدانها اضافه شده است که به آن اشاره خواهیم کرد. عدم تحقق خواسته های پرستاران را آقای محمد شریفی دبیرکل خانه پرستار (توجه کنید که حتی در راس سازمانهای صنفی آنان نیز مردان قرار دارند) اینگونه توضیح می دهد »دلیل عمده مشکلات پرستاران نداشتن متولی بوده که دلسوزانه از حقوق آنها دفاع کند ودر تمام این سالها افرادی متولی پرستاران بوده اند که هیچ اطلاعی از علم پرستاری نداشته اند« و غضنفر میرزابیگی، رئیس کل نظام پرستاری کشور با اشاره به مهلت دوماهه سازمان به دستگاههای ذیربط جهت ارائه حسن نیت و تسریع در روند اداری احقاق حقوق پرستاری به خبرنگار ایلنا ( بیست و یک شهریور هشتاد وسه) می گوید » تمامی همکاران در سرتاسر میهن اسلامی بدانند، مدیران منتخب ایشان در سازمان نظام پرستاری، در طول سالیان دراز از نزدیک با مشکلات و معضلات صنفی آشنا بوده و از دور دستی بر آتش نداشته اند و به هیچ عنوان مصالح و منافع گروه پرستاری را مورد معامله یا تسامع قرار نخواهند داد «
آیا براستی این گونه که ایشان میگویند بوده و مدیران (آقایان) از دور دستی بر آتش نداشته اند و مشکلات پرستاران را حل کرده اند و اصولا با سیاستهای ضدمردمی اقتصادی و سیاسی رژیم ولایت فقیه مشکلات این قشر زحمتکش مثل دیگر زحمتکشان حل شدنی است؟ اگر تا دیروز محوری ترین خواسته های صنفی پرستاران افزایش دستمزدها و اضافه کاری ها و مزایا و حق شرایط سخت کاری بود و هست ، امروزه لغو قراردادهای موقت کار و حذف خصوصی سازی و عدم تامین امنیت شغلی که زندگی هزاران پرستار و به تبع آن هزاران بیمار را تهدید می کند نیز بدانها اضافه شده است. زیرا که سیاست های ضد مردمی رژیم که دیکته شده نهاد های غارتگربین المللی است در خدمت سرمایه داران و دسترسی داشتن آنان به نیروی کار ارزان و موقت است که اثرات مخرب و خانمانسوز خود را بر زندگی زحمتکشان وبویژه زنان می گذارد و در این رابطه با تعدیل نیروی انسانی در بخش درمان هزاران پرستار را بیکار یا در معرض بیکاری قرار داده است. و با وجود نیاز مبرم مراکز درمانی به پرستاران ، نهادهای دولتی در وزارت بهداشت و درمان ، بعلت کمبود بودجه از بکارگیری و استخدام رسمی آنان سرباز می زنند. به این ترتیب کاستن یا قطع بودجه های دولتی در عرصه بهداشت و درمان ، سیاستی که امروزه جهانی شدن به کشورها تحمیل کرده و می کند یعنی تعدیل نیروی انسانی و پدیده قراردادهای موقت کار ، در کشور ما نیز اثرات مخرب خود را آشکار ساخته است که نتایج زیانبارآن در بخش بهداشت و درمان زندگی بیماران را تهدید می کند . به آمارها مراجعه می کنیم. بنا به آمارهای رسمی حدود هفتاد هزار پرستار در ایران مشغول به کارند در حالیکه می بایست دویست هزار پرستار در کشور خدمت کنند. گزارش هائی از قبیل » بخشی از بیمارستان با 38-37 بیمار تنها با یک پرستار اداره می شود«ا مری تقریبا عادی است و این کمبود نیرو سبب شده است که ساعات کار پرستاران از 172 ساعت به192 ساعت افزایش یابد. به این ترتیب در بسیاری موارد یک پرستار مجبور است به اندازه سه پرستار کار کند تا هم کمبود نیرو جبران شود و هم بتواند خرج خود و خانواده اش را تامین کند و این امر نه فقط توان جسمی و روحی پرستاران را در معرض آسیب قرار داده است، بلکه سبب می شود که پرستاران از تامین نیازهای ابتدائی بیماران غافل و روی کیفیت کار آنان اثر نامطلوب و حتی غیرقابل جبران گذارد. در نتیجه هم پرستار وهم بیمار باید تاوان این سیاست های ضدمردمی رژیم را به شکلی سنگین بپردازند.
هم اکنون در بسیاری از بیمارستانها روند خصوصی سازی در حال پیاده شدن است و چون این امر با اعتراض وسیع پرستاران روبرو میشود اسم خصوصی سازی را » طرح پایلوت« یا »طرح نمونه سازی « نامیده اند. یکی از پرستاران در مجله » نقد نو« در این رابطه چنین می گوید: »با خصوصی سازی و تعدیل نیروی انسانی ، علاوه بر بیکاری تعدادی از پرستاران ، بقیه پرستاران شاغل باید ساعات بیشتری در بیمارستان کارکنند و با طرح پایلوت در واقع عملکرد پرستاران بشدت کنترل و در چک لیست هائی ثبت می شود وبر مبنای آن پرستاران حقوق دریافت می کنند …و بدنبال آن سیستم رقابتی در کار است که دیگر بیمار محور نیست بلکه پرستار بدنبال چک کردن لیست خود است « وی اضافه می کند »قراردادهای موقت کار را طوری تنظیم کرده اند که بتوانند هرماهه با پرستاران تازه استخدام تسویه حساب کنند . یعنی حتی اگر همان ماه هم او را اخراج کنند ، نمیتوانند هیچ مطالباتی داشته باشند چرا که می گویند حقوق و مزایای شما بر اساس چک لیست حساب و پرداخت شده است. « ( »نقد نو« شماره 11)
در رابطه با مشکلات پرستاران در بخش های مختلف پرستاری کشور ، باید اذعان داشت که پرستاران بخش های خصوصی در مقایسه با بخش دولتی از هیچگونه امنیت شغلی برخوردار نبوده و مجبورند بخاطر عدم اخراج بیشتر از حد معمول کار کنند و نیز پرستاران بیمارستانهای تامین اجتماعی بدلیل شرایط سخت کاری و کمبود چشمگیر کادر پرستاری ، بیش از سایر بخشهای دولتی تحت فشار قرار دارند . بویژه در بیمارستانهای تامین اجتماعی کمبود پرسنل درمانی و از جمله پرستاران ، سبب مرگ و میر بیماران که اغلب نیز از بخشهای متوسط و پائین جامعه هستند می شود که در هیچ آماری در ایران جای ندارند. به همین دلیل لغو قراردادهای موقت کارو مستثنی کردن شغل پرستاری از عدم استخدام و لغو خصوصی سازی خدمات پرستاری و قرارداد با شرکت های خصوصی که امروزه برخی از بیمارستانها آنرا به بخش خصوصی واگذار می کنند به خواسته های مبرم و محوری پرستاران تبدیل شده است. پرستاران بویژه پرستاران بخش اورژانس در معرض سرایت انواع بیماریها و بویژه ایدز هستند. شدت کار تا آنجاست که حتی فرصت استفاده از دستکش برای پرستار وجود ندارد. پرستاران خواستار آنند که مانند دیگر کشورها پرستاری جزو کارهای سخت درجه بندی شده واز مزایای کار سخت استفاده کنند. از معضلات دیگر پرستاران ، نداشتن مهد کودک ها و حق شیر میباشد.
بگفته پرستاران با اینکه کارت شیر در مجلس تصویب شده است اما پرستاران امکان استفاده از آنرا ندارند. پرستاری که بچه دار میشود اگر فرزندش مریض شد حق ندارد مرخصی ساعتی بگیرد. بجز چند بیمارستان بزرگ اغلب بیمارستانها فاقد سرویس رفت و آمدند. نداشتن سرویس رفت و آمد بویژه برای شیفت های دیروقت یا صبح زود از مشکلاتی است که اغلب پرستاران با آن دست بگریبانند. پائین بودن دستمزد ها با توجه به نرخ وحشتناک تورم از معضلات دیگر آنان است . بسیاری از پرستاران بخاطر پائین بودن دستمزد مجبورند دو تا سه شیفته یعنی تا18 ساعت کار کنند و آنچه در پایان روز باقی میماند فشار فیزیکی و روحی است که آنان و خانواده هایشان را تهدید می کند. به شیفت شب هیچ مزایائی تعلق نمی گیرد در حالیکه در اغلب کشورها شیفت شب شامل مزایا می شود.موارد فوق نه تنها خواسته های پرستاران بلکه خواسته های بهیاران ودیگر زحمتکشان بخش درمان و بهداشت است. پرستاران ایران خواستار آنند که حق حکم کارشناسی به آنان تعلق گیرد . چرا که با وجود تحصیلات دانشگاهی و لیسانس بعنوان کارشناس شناخته نمی شوند…
وموارد فوق برخی از مهمترین خواسته هاو مطالبات پرستاران است. خواسته های پرستاران اغلب در تحصن ها و اعتراض های سالهای اخیر بارها مطرح شده اما در رژیم ولایت فقیه بعلت ماهیت ضد مردمی آن بودجه ها بسمت دیگری هدایت می شوند و گوش شنوا برای خواسته های آنان وجود ندارد. هرچند که آنان با اعتراضات خود موفقیت هائی هرچند جزئی داشته و تشکل های پرستاران برخی از حرکات و اعتراض ها را سازمان داده اند ( تشکلهای پرستاری شامل انجمن پرستاری ایران – اتحادیه کارکنان بیمارستانها و مراکز درمانی – خانه پرستار و جعیت پرستاری و ..) اما هنوز از یک تشکل قدرتمند صنفی و مستقل پرستاران فاصله دارند. در این رابطه متشکل شدن هر چه بیشتر آنان در سازمانهای صنفی و مستقل خویش و فعالیت پیگیرانه زنان پرستار درراس این سازمانهاو مبارزه در جهت استیفای حقوق پایمال شده ،عمده ترین راهی است که برای پرستاران و دیگر کارکنان و زحمتکشان بیمارستانها وجود دارد . آگاهی دادن به جامعه، این استفاده کنندگان از خدمات پرستاری و درمان در رابطه با مشکلات و معضلات آنان و متشکل شدن این قشر عظیم و زحمتکش در سازمانهای صنفی خویش وظیفه ای است درنگ ناپذیر که باید در این راه تلاش نمود و وظیفه نیروهای مترقی جنبش مثل کارگران ، دانشجویان وزنان وسازمانهای صنفی آنان است که از حرکت های اعتراضی پرستاران حمایت کنند. پیروزی در گروی مبارزه دسته جمعی و سازمان یافته است.