مسایل بین‌المللی

در عراق چه می گذرد

مصاحبه با سُعاد الجزایری از تهیه کنندگان رادیو و تلویزیون عراق و از فعالان زن عراقی
سُعاد از تکانی صحبت می کند که در بازگشت به عراق پس از 27 سال تبعید بر او وارد شد. می گوید که آزاردهنده ترین امر در مورد بازگشتش به کشور، پس از 27 سال تبعید آن بود که کشورش را به جا نمی آورد! »اوضاع بسیار تغییر کرده است. زمانی بود که عراقی ها می گفتند وقتی در نیمه شب چراغ خاموش می شود، معنایش آن است که عراق دارد راجع به سیاست حرف می زند. اما این روزها، در نیمه شب، این پلیس ها هستند که به در خانة شما می آیند و سراغ برادر تان را می گیرند، ولی شما واقعاً نمی دانید که آیا اینها پلیس هستند یا آدم هایی دیگر.«
الجزایری در سال های بزرگسالی اش هرگز از جریان تلاطم ها و فراز و نشیب های سیاسی دور نبوده است. از آنجا که از زمرة مخالفان رژیم صدام حسین بود، در سال 1978 مجبور به ترک وطن و مهاجرت به لبنان جنگ زده شد و تا سال 1982 که اسراییل به لبنان حمله کرد در آن کشور به سر برد. در آن سال به چکسلواکی رفت و تا فروپاشی سوسیالیسمِ در کشورهای اروپای شرقی در سال 1990 همراه با خانواده اش همانجا ماند. مقصد بعدی بریتانیا بود. در پی ساقط شدن صدام در سال 2003، سعاد تصمیم گرفت به کشور محل تولدش باز گردد و به عنوان خبرنگار رادیو مشغول به کار شود.
سعاد الجزایری علاوه بر این که یکی از تهیة کنندگان رادیو و تلویزیون عراق است، اکنون ریاست جامعة زنان عراقی را نیز عهده دار است که معتبرترین سازمان زنان آن کشور محسوب می شود. در تازه ترین برنامه کاری اش برای تهیة برنامه های رادیویی و تلویزیونی پنج ماه در بغداد به سر برد که خودش می گوید کار آسانی نبود. »کل تلویزیون زیر کنترل گروه های مذهبی – سیاسی است، که ضد حقوق زنان هستند. کانال های ماهواره ای عمده زیر کنترل گروه های سیاسی قرار دارند. برای مثال، [کانال] العراق به دسته های شیعی خیلی نزدیک است.«
در یکی از نمایش های گفت و شنودی که برای تلویزیون عراق، آن هم بدون هیچ چشمداشت مالی تهیه می کرد، درست پیش از ضبط برنامه متوجه شد که مهمان هایی را که برای برنامه اش انتخاب کرده بود به دلخواه و خوشایند سلیقه و نظر کنترل کنند گان تلویزیون تغییر داده بودند! خشونت و نا امنی فزاینده موجد مشکلات دیگری شدند. »پیش از این، من مهمان ها را به استودیو دعوت می کردم. اما حالا باید با آنها در منزل شان و به صورت تلفنی گفت و گو کنیم، و همیشه نگران آن باشیم که چه موقع برق و خط تلفن قطع می شود. من پنج ماه برای تهیة برنامه آنجا بودم، اما وضع خیلی پیچیده است.«
سعاد این روزها در لندن برنامه های رادیویی تهیه می کند. »سعی کردیم کاری بکنیم، ولی نمی توانیم برگردیم. باید کاری بکنیم، چرا که در اوضاع فعلی که مردم فقط به فکر امنیت شخصی خودشان هستند، برای گروه های سیاسی اسلامی خیلی آسان است که حرف شان را به پیش ببرند.«
الجزایری با انتقادهایی که در عراق نسبت به استاندارد های خبرنگاری غربی می شود موافق است و می گوید: »من خودم خبرنگار هستم و می دانم چطور اینها می توانند حقیقت را وارونه جلوه دهند. خبرنگاران تلویزیون [غربی] خودشان در منطقة امن می نشینند و عراقی ها را برای مصاحبه می فرستند. این طور خبرنگاری کار درستی نیست.«
انگار که همین کافی نبود، از ماه مه به این طرف، گروه های شبه نظامی زنان تحصیل کرده و فعال اجتماعی را هدف تهدید های مرگ و ترور قرار داده اند و در تکاپوی آنند که شکل گیری نقشی را که زنان در جامعة مدنی می توانند ایفا کنند، در نطفه خفه کنند. به نظر الجزایری این تکاپوی عبث تناقضی ریشه ای با تاریخ عراق دارد. »به طور سنتی، زنان عراقی در مقایسه با زنان کشورهای دیگر منطقه، دارای سطح تحصیلی بالاتری بوده اند و در حیات اجتماعی کشور حضور فعال تری داشته اند. دانشگاه رفتن زنان عراقی از سال 1932 آغاز شد که در آن زمان این امری بسیار غیر عادی در دیگر کشورهای خاورمیانه بود.«
حتی در حکومت صدام زنان اگرچه تحت کنترل بیشتری قرار داشتند اما از شرکت در آموزش و حیات عمومی جامعه محروم نبودند. »به طور سنتی، زنان در عراق همواره در رسانه ها و سیاست نقش داشته اند، اما در دوران صدام ورود زنان به مقام های شغلی تصمیم گیرنده غیر ممکن بود. به رغم وجود شمار بسیار زیادی زنان تحصیل کردة عراقی، از 1970 تا 2003 هیچ وزیر یا سفیر زن در دولت دیده نمی شد.«
پس از رفتن صدام، جنبش زنان عراقی تازه ای شکل گرفت. در نخستین دولت عراق [پس از سقوط صدام] چهار زن شرکت داشتند. در نظام انتخاباتی تازه ای که برقرار شد، 80 وکیل زن در سال 2004 به مجلس راه یافتند. در انتخابات دسامبر 2005، چهار وزیر زن به دولت پیوستند و 71 وکیل زن وارد مجلس شدند.
الجزایری نسبت به این امر که چرخش ها و بازی های سیاسی غرب نسبت به عراق بار دیگر امیدهای برقراری دموکراسی در کشور را در خطر دستبرد قرار داده اند، احساس بدی دارد. »من در تمام زندگی ام برای دموکراسی مبارزه کرده ام و چون مخالف صدام بودم بیشتر از 27 سال را در بیرون از کشورم به سر بردم. پیشترها، در سال های 80 و 90، پس از این که عراق را ترک کردم، ما بی وقفه و با هر کس که گوش می داد دربارة کشتار های صدام حرف می زدیم، ولی هیچ کس اهمیت نمی داد. غرب رابطه بسیار خوبی با او داشت و برای آنها فقط نفت شان اهمیت داشت. فاجعه حلبچه و کشتار اَنفال (نسل کشی کُردها) رخ داد، و سپس در 1991 صدام به کشتار شیعیان دست زد. اما آمریکایی ها گذاشتند که او کارش را بکند.« با وجود وضع دهشتناک کنونی، الجزایری تا حدی نسبت به نخست وزیر نوری المالکی خوش بین است. »از همان نخستین مصاحبه ای که من از مالکی دیدم، به نظرم آمد که او سعی دارد کاری بکند. او پذیرای عقاید دیگران است.«
الجزایری تصدیق می کند که دولت عراق حاکم بر سرنوشت خودش نیست و وابستگی متقابلی بین سیاست مداران دولت و اشغال گران آمریکایی ـ انگلیسی وجود دارد. او می گوید: »هیچ کس بدون اجازه آمریکا نمی تواند هیچ چیزی را در عراق امضا کند.«
اما او اضافه می کند که »[اعضای] دولت ما همه یکسان نیستند. من همه را در یک جبهه نمی گذارم. برخی آلت دست آمریکا هستند اما دیگرانی هستند که سعی در خدمت کردن دارند. بازی بزرگی است و هنوز تمام نشده است. آمریکا و انگلیس نمی دانند آخرش چه می شود و این از کنترل آنها خارج است. حالا آنها همه چیز را در عراق نابود کرده اند، نه فقط فرهنگ، تاریخ و جامعه بلکه اصل ذهنیت و نگرش مردم عراق را مغشوش و خراب کرده اند. وقتی به عراق برگشتم فکر می کردم مردم را می شناسم. مردم همیشه عادت داشتند دربارة سیاست حرف بزنند؛ سیاست خوراک شان بود. اما این دفعه که رفتم، نتوانستم عراقی را که ترک کرده بودم بیابم.
امروز عراق کشوری است متفاوت با آنچه بود. صدام شروع کرد، و اینها (آمریکایی ها و انگلیسی ها) دارند ادامه می دهند و تمامش خواهند کرد، و کسی نمی داند که عاقبت چه خواهد شد. ما هر روز به عراق تلفن می کنیم چون می خواهیم کاری بکنیم. تصورش را بکنید. خانه تان دارد در آتش می سوزد و شما تماشایش می کنید و کاری از دست تان بر نمی آید. خیلی درد آور است. ما عراق را مثل اتاق عملیات یا اتاق کنترل برای آنچه در لبنان یا جاهای دیگر رخ می دهد می بینیم. الان همه چیز در حال تحول است.«

برگرفته از روزنامه چپ انگلیسی زبان «مورنینگ استار»

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا