مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی نیازمند کار مشترک و پیگیر همه نیروهای مترقی و آزادی خواه کشور است
در طول بیش از دو دهه و نیم گذشته زندان های رژیم ولایت فقیه همواره مملو از مبارزان راه آزادی و دگراندیشان بوده است. اوج گیری یورش به نیروهای آزادی خواه، در آغاز دهه 60، در پی خیانت سران رژیم به آرمان های راستین انقلاب، بار دیگر دورانی طولانی از خشونت و سرکوب را به میهن و مردم ما تحمیل کرد و شمار زیادی از مبارزان راه آزادی را که سال های دراز در زندان های ستم شاهی به سر برده بودند باردیگر به شکنجه گاه به ارث رسیده از ساواک شاه کشاند. در طول دو دهه گذشته هزاران نفر مبارزان راه آزادی در سیاه چال های رژیم ولایت فقیه به خاطر اعتقاداتشان و مخالفت با استبداد و خودکامگی قرون وسطایی شکنجه شده اند و یا جان خود را از دست داده اند. کشتار هزاران زندانی سیاسی در سال 1367، یکی از بزرگترین جنایت های سیاسی تاریخ کشور ماست که ننگ ابدی آن در کارنامه سران رژیم باقی خواهد ماند. در تمامی این سال ها حزب تودة ایران مبارزه در راه آزادی بدون و قید شرط همه زندانیان سیاسی را وظیفة انسانی، میهنی و مهم خود دانسته و همواره در این راه، در کنار سایر نیروهای ترقی خواه، در سازماندهی کارزار های متفاوت بین المللی و داخلی نقش بسزائی ایفاء کرده است.
ما در تمامی این سال ها همواره بر این نکته مهم تأکید کرده ایم که مبارزه در راه آزادی زندانیان سیاسی کشور بخش جدا ناپذیر و مهمی از مبارزه خلق در راه طرد استبداد و گشایش راه به سمت تحولات بنیادین و دموکراتیک است. ما همچنین معتقد بوده و هستیم که این مبارزه نیازمند کار پیگیر، مشترک و سازمان یافته همه نیروهای آزادی خواه و با اتکاء و بهره وری از نیروهای اجتماعی خواهان تحول است. تجربه تاریخی انقلاب بهمن 1357 نشان داد که آزادی زندانیان سیاسی ایران، پس از سال های طولانی حاکمیت رژیم پلیسی شاه تنها هنگامی امکان پذیر شد که میلیون ها ایرانی در خیابان ها شعار »زندانی سیاسی آزاد باید گردد!« را می دادند، صدها هزار کارگر و کارمند دستگاه دولتی رژیم را فلج کرده بودند و رژیم شاه در موقعیت عقب نشینی کامل قرار داشت. بدیهی است که سازمان دهی هر کارزاری که به افشاگری جنایات رژیم و روشن کردن سرنوشت مبارزان زندانی در افکار عمومی چهان یاری رساند و بر رژیم فشار وارد سازد می تواند گامی مثبت باشد ولی برداشتن چنین گامی نیازمند برخورد یکسان و همگانی به سرنوشت همه زندانیان سیاسی کشور و همچنین برنامه مشخص برای پیشبرد این امر و تحقق آن در دراز مدت است. برای نیروهای مترقی و آزادی خواه کشور مسأله ضرورت طرح شعار آزادی زندانیان سیاسی، نه برای بهره برداری سیاسی کوتاه مدت از امر مهم بلکه برای تحقق امر رهایی فوری همه پیکارگران در بند از چنگال دژخیمان رژیم ولایت فقیه از اهمیت جدی برخوردار است . قابل توجه است که درست به خاطر نبود عمل مشترک و سازمان یافته همه نیروهای های مترقی و آزادی خواه جنبش نتوانست در دوران حکومت هشت ساله خاتمی نیز آزادی همه زندانیان سیاسی را تحقق بخشد.
ما باردیگر تأکید می کنیم که شرایط دشوار کنونی ایران با توجه به همه عقب گردهایی که جنبش در سال گذشته با آن روبه رو بوده است و همچنین با توجه به یورش وسیع مرتجعان حاکم به دست آوردهای هرچند محدود دوران حکومت اصلاحات نیازمند عمل مشترک و متحد همه نیروهای آزادی خواه و ملی است. حرکت های پر سر و صدای فردی و فراخوان های غیر واقع بینانه، از جمله تجربه فراخوان رفراندوم (که ما به موقع خود به آن پرداختیم) در دراز مدت تنها به دلسردی اکثریت توده ها از کارآیی شعارهای جنبش و تضعیف جنبش مردمی منجر خواهد شد. تجربه انتخابات سال گذشته و دخالت آشکار نظامیان در تحمیل فرد مرتجعی بر کرسی ریاست چمهوری نشان داد که مقابله با ارتجاع نیازمند کار و سازماندهی جدی است. در طول سال گذشته با وجود سخنرانی ها و شعارهای گوناگون هنوز گام اساسی و موثری در راه تحقق جبهه وسیع مردمی و ضد استبدادی برداشته نشده است. تشدید تلاش در این زمینه و پی گیری برخی تلاش ها و گسترش ابعاد آن، از جمله تلاش هایی که در دوران انتخابات در زمینه جبهه دموکراسی خواهی آغاز شده بود وظیفه درنگ ناپذیری است که تحقق آن می تواند زمینه ساز حرکت های جدی و مشترک برای طرد استبداد و آزادی بدون قید و شرط همه زندانیان سیاسی ایران گردد.