مسایل بین‌المللی

واقعیت های پشت پرده حمله اسرائیل به نوار غزه

حمله همه جانبه و برنامه ریزی شده هفته های اخیر اسرائیل و اشغال نوار غزه به بهانه گروگان گرفته شدن یک سرجوخه جوان ارتش اسرائیل، جنگ ویران گرانه تازه ای را بر مردم فلسطین تحمیل کرده است. بمباران تاسیسات غیر نظامی و از جمله ساختمان های دولتی، خطوط آبرسانی، پل های مواصلاتی، بیمارستان ها، جاده ها، مرکز آب رسانی، مراکز کمک رسانی مردمی و همچنین کارخانه برق نوار غزه، این منطقه را در شرایط اسفبار انسانی قرار داده است. اکثر مناطق غزه در تاریکی به سر می برند و تعمیر خرابی های ناشی از بمباران کارخانه برق بیش از 6 ماه طول خواهد کشید. قطع برق بیمارستان ها و پمپ های آّب رسانی عملا سلامت و ادامه زندگی مردم را با تهدید های جدی روبرو کرده است. آسوشیتد پرس در گزارشی فاش کرد که: »تانک ها و بولدوزر های اسرائیلی به نوار غزه وارد شدند و شروع به از بین بردن زمین های زراعتی در شرق خان یونس شدند.« از بین بردن زمین های زراعتی ذکر شده در گزارش نکته ای کلیدی برای درک انگیزه های حقیقی ورای تجاوز اخیر اسرائیل به مناطق فلسطینی در غزه است. واقعیت اینست که در این تهاجم نه تروریست ها و یا نیروهای نظامی وابسته به »حماس« بلکه شهروندان فلسطینی آماج حمله قرار دارند. اسرائیل عامدانه و هدفمندانه برنامه از بین بردن هر گونه امکانی برای ادامه زندگی در غزه را به مورد اجرا گذاشته است. عملیات اخیر به صراحت معنی عملی ادعای اسرائیل به قصد داشتن برای »از بین بردن زیربنا های تروریسم« را روشن می کند. منظور نابود کردن سیستم های حامی زندگی شهروندان در این نواحی است.
مقامات رسمی »برنامه تغذیه جهانی« که 600000 نفر را درکرانه غربی و نوار غزه تغذیه می کند، در رابطه با یک بحران انسانی قریب الوقوع در مناطق فلسطینی اعلام خطر کرد ه اند و فاش ساختند که فلسطینی ها در حال حاضر با یک وعده غذا زندگی می کنند و خطر سوء تغذیه، کم خونی، و بیماری های کلیوی ناشی از تغذیه نا مساعد افزایش دائمی داشته است.
تروریسم دولتی
نیروهای نظامی اسرائیل در روز 29 ژوئن 64 عضو برجسته حماس و از جمله 9 وزیر کابینه و 25 عضو مجلس (پارلمان) فلسطین را دستگیر کردند و در بامداد روز 12 تیر ماه (2 ژوئیه) ساختمان مقر نخست وزیر فلسطین را بمباران کردند. حزب مردم فلسطین در اعلامیه ای در رابطه با تحولات اسفبار روزهای اخیر اظهار داشت: »مقامات دولت اشغالگر اسرائیل با حمله به مناطق مسکونی ما در غزه، تجاوز جدیدی را بر ضد مردم آغاز کرده اند.« حزب ترقی خواهان فلسطینی اضافه می کند که»این تجاوز جدید بخشی از طرح اسرائیل برای سرنگون کردن دولت خود گردان فلسطینی و نهاد های قانونی آن است.«
بیانیه حزب مردم فلسطین در رابطه با بازداشت سیاستمداران عضو حماس اظهار داشت:» این برخورد دولت اسرائیل در تناقض با قوانین بین المللی است.«
اهود اولمرت، نخست وزیر اسرائیل، در روز 2 ژولای فاش کرد که به نیروهای نظامی این کشور فرمان داده است که »هر کاری از دستشان بر می آید« برای آزاد کردن سرجوخه گیلاد شالیت که در روز 25 ژوئن توسط چریک های مسلح اسلامی دستگیر شده است، انجام دهند. اولمرت همچنین تهدید کرد که گروگان گیری مقامات عالی رتبه حماس به مناطقی فراتر از نوار غزه، منطقه ای که عمدتاً پایگاه اجتماعی این سازمان محسوب می شود، گسترش خواهد یافت. نخست وزیر اسرائیل به نیروهای نظامی این کشور دستور داده است که اجازه ندهند هیچ کسی در غزه شب ها بتواند بخوابد. بمباران دائمی غزه مانع زندگی عادی و از جمله خوابیدن مردم غزه شده است. در هر شرایط دیگری این اقدامات سرکوب گرانه بر ضد جمعیت غیر نظامی غزه یک جنایت جنگی محسوب می شود. امیر پرتز، وزیر دفاع اسرائیل، گفت که اسرائیل در آینده به دنبال هدف های عمده تری خواهد رفت. یکی از اطرافیان وزیر دفاع متذکر شد که این امر اشاره به در تهدید بودن مقامات رسمی حماس در داخل و خارج از مناطق فلسطینی است.
در اجلاس ویژه شورای امنیت در روز 30 ژوئن، دکتر ریاض منصور، عضو ناظر دائمی فلسطین، اظهار داشت که تجاوز اسرائیل از هفته ها پیش از دستگیری سرباز اسرائیلی »با قصد قبلی و مشخصاٌ برنامه ریزی شده« تدارک دیده شده بود. آقای منصور اضافه کرد که بمباران و یورش نظامی با هدف »تنبیه و ترساندن جمعیت غیر نظامی« دنبال می شود. اقدام اعضای شورای امنیت به تدوین و تصویب قطعنامه ای در محکومیت اسرائیل چون همیشه با مخالفت ایالات متحده عقیم ماند. این حقیقتی است که مادامی که ایالات متحده عضویت شورای امنیت را دارد، حملات اسرائیل به مردم فلسطین بدون تنبیه خواهد ماند.

تهاجمی برنامه ریزی شده!
این حقیقت که یورش اسرائیل درست یک روز پس از توافق استراتژیک بین سازمان الفتح و حماس آغاز شد، نمی تواند اتفاقی تلقی شود. این توافق پس از هفته ها بحث و گفتگو بین سران دو طرف بر پایه مدرک مهمی که زندانیان سیاسی وابسته به جناح های مختلف جنبش نیروهای فلسطینی و از جمله سازمان الفتح، حماس، جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین و جبهه خلقی برای آزادی فلسطین، را آزاد می ساخت، حاصل شده است. سند مورد توافق به موازات تائید حق مردم فلسطین به مقاومت »از همة راه های گوناگون در مقابل سیاست های استعماری در سرزمین های اشغالی سال 1967، نیاز به عمل سیاسی، مذاکره و حرکت های دیپلماتیک« را مورد تاکید قرار داده و طرح ایجاد یک دولت فلسطینی در کنار اسرائیل را در چارچوب پیشنهاد جامعه کشورهای عربی در سال 2002 مبنی بر شناسائی متقابل دولت اسرائیل قبول می کند.
سران دولت اسرائیل امید فراوان داشتند که با دامنه گیری اختلاف های ماه های اخیر بین محمود عباس، رئیس جمهوری دولت خود گردان فلسطین و رهبر سازمان الفتح، و دولت حماس به رهبری اسماعیل هانیه، شرایطی پیش خواهد آمد که به درگیری های نظامی بین طرفین انجامیده و نهایتا با اقدامات افراطی حماس منجر به قطع حمایت افکار عمومی جهان از جنبش فلسطین بشود. با توافق الفتح و حماس بر سر برنامه ای که مورد تائید سازمان ملل و افکار بین المللی است عملا انتظار اسرائیل بر آورده نشد. تهاجم خونین هفته های اخیر به تلافی اقدام تحریک آمیز گروگان گیری سرجوخه اسرائیلی را باید در جهت جلوگیری از انسجام وحدت ملی در فلسطین دانست.
از سوی دیگر بسیاری از تحلیل گران صاحب نظر در مسائل خاورمیانه از مدت ها پیش سیاست های اتخاذ شده از سوی اسرائیل در مورد نوار غزه را بخشی از سیاست طولانی مدت و عمده دولت این کشور در رابطه با مجبور کردن جمعیت یک و نیم میلیون نفری غزه، که نیمی از آنان پناهندگان سال 1948 می باشند، به کوچ دائمی از این منطقه می دانند. استراتژی خالی کردن اراضی فلسطینی از ساکنان بومی آن یک برداشت همیشگی و ثابت سیاست های دولت اسرائیل بوده است که سابقه آن به سال 1948، و تاریخ پایه گذاری این کشور بر می گردد. آریل شارون، نخست وزیر سابق اسرائیل، این سیاست را به شکل زیر خلاصه کرد: » به عوض تلنبار کردن مردم در ماشین های باری و انتقال آن ها به منطقه ای دیگر، من ترجیح می دهم که از یک سیاست مثبت که در واقع به ایجاد شرایطی مبتنی است که بر پایه آن مردم قانع شوند که منطقه را ترک کنند، حمایت کنم.« این سیاست در حال حاضر عینا در منطقه غزه در حال پیاده شدن است. استمرار عملیات ایذائی، بمباران صوتی، بمباران مناطق مسکونی توسط هواپیما، تانک، خمپاره انداز و قایق های توپدار از زمان عقب نشینی تاکتیکی و حساب شده نیروهای اسرائیلی از نوار غزه در شهریور گذشته، عملاٌ در چارچوب سیاست تدوین شده دولت شارون در جریان بوده است. بر اساس گزارش منابع رسمی سازمان ملل از زمان تخلیه نوار غزه توسط نیروهای اسرائیلی در شهریور سال گذشته بین 7000 تا 9000 گلوله های کالیبر بالای توپ به مناطق مسکونی فلسطینی شلیک کرده اند. در ماه منتهی به دستگیری سرجوخه اسرائیلی حداقل 49 فلسطینی از جمله 11 کودک توسط نیروهای اسرائیلی به قتل رسیدند و 259 نفر زخمی شدند. دولت اسرائیل با علم به حمایت ایالات متحده و اتحادیه اروپا در روز 25 ژوئن طبق روال همیشگی با بهره گیری از اقدام تحریک آمیز گروه های مسلح اسلامی به حمله به پاسگاه مرزی بین نوارغزه و مصر و گروگان گیری سرجوخه اسرائیلی حمله همه جانبه و عظیم برنامه ریزی شده خود را به مرحله اجرا در آورد. روزنامه اسرائیلی »آهارتس«در رابطه با اینکه تهاجم اخیر ایالات متحده از قبل برنامه ریزی شده بوده، تصدیق کرد که دستگیری اعضای بلندمرتبه دولت حماس از چندین هفته قبل برنامه ریزی شده بود. این اعتراف تصدیق این حقیقت است که از دستگیری گیلاد شالیت در واقع تنها به عنوان بهانه ای برای اجرای سیاست های عمده اسرائیل مورد استفاده قرار گرفته است.

همبستگی جهانی با مردم فلسطین !
نیروهای سیاسی ترقی خواه جهان، سازمان های بین المللی و بسیاری از کشورهای جهان با انتشار بیانیه های شدید اللحنی اقدامات ضد انسانی دولت اسرائیل را محکوم کرده و با مردم فلسطین اظهار همبستگی کردند. از جمله دولت سوئیس در روز 3 ژوئیه اسرائیل را به دلیل عملکردش در جریان تجاوز به نوار غزه به نقض قوانین بین المللی متهم کرد. وزارت خارجه سوئیس در بیانیه رسمی خود عملیات نیروهای نظامی اسرائیل را غیر موجه و شکلی از تنبیه جمعی مردم فلسطین دانست که در کنوانسیون های ژنو قاطعانه ممنوع اعلام شده است. سوئیس به مثابه کشور امانت دار کنوانسیون های ژنو ناظر بر مقررات زمان جنگ، در بیانیه خود دولت اسرائیل را متهم کرد که در عملیات نظامی خود ضمن وارد کردن خسارات گسترده به مایملک غیرنظامیان، جان آنان را به خطر انداخته است.
دولت کوبا نیز در بيانيه‌ شدید الحنی اقدام سرکوب گرانه ارتش اسرائیل در نوار غزه را محکوم کرد. بيانيه وزارت امور خارجه کوبا خاطر نشان می کند: »دولت کوبا با نگرانی جدی از اين سبعیت آگاه گردید. اسرائيل ربوده شدن يک سرباز را بهانه قرار داده تا اقدامات نظامی خود را توجیه کند، ولی اين که نيروهای نظامی اسرائيل بنابر گزارش سازمان‌های بين‌المللی تنها در ماه ژوئن ۵۲ فلسطينی، از جمله ۹ کودک را به قتل رسانيده اند، مسکوت مانده است. «
بیانیه خاطر نشان می سازد که اقدامات نظامی اسرائيل دقيقاً هنگامی آغاز شد که سازمان‌های فلسطينی در مورد بيانه مشترکی که می‌توانست راه را برای مذاکرات صلح بگشايد، به توافق رسيدند. دولت کوبا هم‌چنين تجاوز به مرز هوايی سوریه را توسط جت‌های شکاری اسرائيل را به مثابه عملی »که صلح بين‌المللی را به خطر می‌افکند« محکوم کرد. دولت کوبا تنها راه برای رسيدن به »صلحی پايدار و عادلانه در منطقه«را، ايجاد کشور مستقل و آزاد فلسطين، بازگشت پناهندگان و مهاجرین فلسطینی و استرداد بی قيد و شرط مناطق اشغالی عربی در سال ۱٩۶۷ دانست.
حزب کمونيست اسرائيل نیز در بيانيه ای در روز ٢٩ ژوئن ٢۰۰۶ ضمن محکوم کردن تجاوز نظامی نیروهای اسرائیلی به منطقه غزه به درستی اظهار داشت: »تنها راه تأمين امنيت خاتمه بخشيدن به اشغال گری اسرائيل است.« این بیانیه اضافه کرد که »طی ماه خرداد جاری ارتش اسرائيل تعداد زيادی فلسطينی و از جمله چندين کودک را به قتل رسانده و اکنون اين جنايات را با اشغال بخش وسيعی از نوار غزه ادامه می‌دهد.« حزب کمونيست اسرائيل که کشتار فلسطينيان و مردم اسرائيل را به يکسان محکوم می‌کند، ربوده شدن سرجوخه شالیت را تنها بهانه یی برای حملات اخیر دانست. حزب کمونيست اسرائيل از مردم صلح‌دوست يهود و عرب خواست که جنايات نيروهای اشغالگر را محکوم کنند و خواستار عقب‌نشينی فوری نيروهای نظامی اسرائيل از نوار غزه گردند.
حزب توده ایران در راستای همبستگی مبارزه جویانه و پیگیر خود با مردم فلسطین هم صدا با همه نیروهای صلح دوست جهان سیاست تجاوزگرانه دولت اسرائیل را محکوم می کند. حمله اسرائیل بار دیگر این مسئله کلیدی را به نمایش گذاشت که تا به خواست های اساسی مردم فلسطین، یعنی ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی در مجاورت اسرائیل و در مناطقی که قبل از جنگ سال 1967 در کنترل مردم فلسطین بود، توجهی نشود، هیچ راه حل با ثباتی وجود نخواهد داشت. وضعیت سال های اخیر یعنی وجود نیمه رسمی یک حکومت خودگردان فلسطینی که نه می تواند کنترلی بر مرزهای خود داشته باشد، و نه اقتصاد مستقل و تعریف شده ای را اداره می کند و نه قادر به وضع مالیات است، که قلمرو حاکمیتش هر روزه توسط اسرائیل مورد دخل و تصرف قرار می گیرد و سیاستمدارانش مگر با تائید دولت اسرائیل می توانند آزادی عمل مشروط داشته باشند، هیچ مقاربتی با دموکراسی واقعی ندارد. حزب توده ایران معتقد است که جامعه بین المللی باید بر اساس قطعنامه های متعدد سازمان ملل و شورای امنیت آن راه حل کلیدی بر مبنای دو کشور مستقل، و از جمله شناسایی یک دولت مستقل فلسطینی در تمامی مناطقی که در سال 1967 اشغال شد و به پایتختی بیت المقدس را، به مورد اجرا بگذارد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا