65 سال در راه سازماندهی جوانان و دانشجویان
تحولات چند دهه ی اخیر کشورمان بدان گونه بوده است که جنبش های گوناگون در مقاطع مختلف، در رابطه ای تنگاتنگ با یک دیگر قرار گرفته اند و در حرکتی مشترک، تحولات را به پیش برده اند . یکی از این جنبش های مهم، جنبش جوانان و دانشجویان میهن مان است که در مقاطعی نقشی ویژه و تاریخی از خود بر جای گذاشته اند. جوانان و دانشجویان بزرگترین گروه جمعیتی میهن مان را تشکیل می دهند و همواره در تحولات کشور نقشی فعال و عمده را داشته اند. از همین رو حزب توده ی ایران در همان اولین سال های پس از تشکیل خود به سازماندهی جوانان و دانشجویان کشور همت گماشت. حزب توده ی ایران در اول فروردین 1322 سازمان جوانان توده ایران را بنیاد نهاد. تشکیل سازمان جوانان توده ایران، به عنوان نخستین سازمان صنفی – سیاسی نسل جوان، تحولی عظیم در زندگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جوانان میهن مان بود. حزب توده ی ایران با اعتقاد به نقش روشنفکران، به ویژه دانشجویان، و توان عظیم نیروی جوانان، از همان آغاز، به اشاعه ی فرهنگ انقلابی در میان جوانان و دانشجویان و سازماندهی آنها پرداخت.
مهم ترین فعالیت های حزب در عرصه های کار در میان جوانان و دانشجویان را، در آغاز مبارزه ی حزب در جامعه، می توان به چهار عرصه ی اساسی دسته بندی کرد.
1 – آشنا کردن دانشجویان به حقوق سیاسی و صنفی ، و کوشش در جهت ایجاد تشکل های صنفی دانشجویی .
2 – اشاعه ی اندیشه های دوران ساز سوسیالیسمِ علمی در میان دانشجویان و جوانان
3 – پیوند زدن مبارزه ی جوانان دانشجو با مبارزه ی خلق و زحمتکشان
4 – آگاهی دادن در جهت ارتقا ی سطح دانش علمی و آشنایی با آخرین دست آورد های علمی جهان .
انتشار ده ها نشریه و جزوه برای جوانان ، از جمله انتشار ”رزم ” ، ارگان کمیته مرکزی سازمان جوانان توده ایران ، نقش موثر و تعیین کننده ای در سازمان دهی جوانان و دانشجویان داشت. حزب توده ی ایران توانست با سازماندهی جوانان و دانشجویان ، اين نیروی اجتماعی بزرگ را در صحنه ی مبارزه يارى كند و تاثیری مهم بر تحولات میهن ما داشته باشد. بخشی از مبارزات پر شکوه جوانان و دانشجویان که به تلاش حزب توده ی ایران سازماندهی شده بودند، مبارزاتی که تنها محدود به مبارزات صنفی نبود و با مبارزات عمومی کارگری و اجتماعی مردم میهن مان عجین شده بود، به این شرح است:
اردیبهشت 1329 – اعتصاب دانشجویان دانشکده ی پزشکی تهران و پشتیبانی سایر دانشکده ها ، در همبستگی با اعتصاب کارگران کارخانه ی نساجی شهر ”شاهی ” (قائم شهر) ، که منجر به شهادت پنج کارگر انقلابی توسط نیروهای انتظامی شده بود.
خرداد 1329 – تشکیل جمعیت هواداران صلح با شرکت وسیع جوانان و دانشجویان
آذر 1329 – سازمان دهی تظاهرات وسیع دانشجویان تهران برای خروج استعمار گران انگلیسی از ایران.
اسفند 1329 – همبستگی وسیع سازمان ها و تشکل های دانشجویی در تهران و سایر شهرستان ها با اعتصاب گسترده کارگران نفت بندر معشور
فروردین 1330 – تشکیل کانون جوانان دمکرات ایران
14 آذر 1330 – تظاهرات وسیع دانشجویان و دانش آموزان علیه در بار و ارتجاع ، که منجر به قتل عده ای از دانشجویان و دانش آموزان توسط نیروهای انتظامی و چماق داران در باری ، به سرکردگی شعبان جعفری (بی مخ) شد.
23 تیر 1330 – تظاهرات در اعتراض به ورود ”هریمن“ ، مشاور مخصوص ترومن به تهران.
30 نیر 1331 – تظاهرات وسیع و حرکت انقلابی علیه حکومت قوام.
16 آذر 1332 – روزی که جایگاهی ویژه در جنبش دانشجویی کشورمان دارد و توانسته است نشان خود را به عنوان روز دانشجو به ثبت برساند. در این روز ، در اعتراض به سفر نیکسون ، معاون رییس جمهوری وقت آمریکا ، تظاهرات گسترده ای از سوی دانشجویان بر پا شد که درآن ، گزمگان رژیم ارتجاعی و استبدادی شاه ، با هجوم به صفوف دانشجو یان ، دو تن از اعضای رهبری سازمان جوانان توده ایران و یکی از دانشجویان طرفدار دکتر مصدق ، ( شهدا بزرگ نیا ، شریعت رضوی و قندچی ) را به گلوله بستند و به شهادت رساندند. 16 آذر 1332 روزی است که شعار حزب توده ایران ” اتحاد – مبارزه – پیروزی ” به پرچم مبارزاتی دانشجویان کشور بدل شد این شعار همچنان طنین انداز مبارزات دانشجویی در سراسر کشور است و به مانند روز اول، بر تن گزمگان و سردمداران رژیم ارتجاع و استبداد، لرزه می اندازد. به رغم فشارهای سیاسی و اجتماعی رژیم ترور و اختناق شاه، پس از 28 مرداد 1332، مبارزات جوانان و دانشجویان در داخل و خارج از کشور ادامه یافت. شرکت فعال جوانان و دانشجویان در قیام های مردمی، ازجمله تظاهرات مردم در خرداد 1342 و سپس رشد و پیدایش جنبش چریکی در دانشگاه های کشور، در اواخر دهه ی چهل و اوایل دهه ی پنجاه را می توان در زمره ی آنها شمرد.
جوانان و دانشجویان توده ای در این دوران تمامی توان و امکانات خود را برای پیشبرد جنبش به کار بردند. به ابتکار جوانان توده ای در خارج از کشور، کنفدراسیون دانشجویان ایرانی“، در سال 1339 (1960)، به عنوان یک سازمان سراسری دانشجویی در خارج از ایران تشکیل شد و در مدت کوتاهی توانست بخش عمده ای از دانشجویان ایرانی را زیر پوشش خود قرار دهد و کارزار بزرگی را در افشای رژیم شاه در خارج از کشور سازماندهی کند. اعتصاب غذای وسیع دانشجویان مقیم خارج به مناسبت صدور محکومیت 14 نفر از متهمین حادثه ی تیراندازی به شاه در کاخ مرمر، در آبان 1344، و اعتراض های وسیع و اعتصاب غذا به هنگام صدور احکام رفقا خاوری و حکمت جو در خارج از کشور، که موج گسترده ای از همبستگی در سراسر کشورهای جهان را در پی داشت، و سرانجام رژیم شاه را مجبور به تجدید نظر در احکام صادره کرد، از جمله نمونه های موفق پیکار جوانان و دانشجویان در خارج از کشور است . در درون کشور نیز نسل جوان توده ای، با توجه به خفقان شدید و سلطه ی پلیسی ساواک، در اشکال مختلف، به عرصه ی مبارزه آمد.
مبارزه ی اسطوره ای رفیق هوشنگ تیزابی، در اواخر دهه ی چهل، در محافل دانشجویی، و شهادت او در سل 1353، مبارزه ی گروه منشعب از سازمان چریک ها، شهادت رفیق تورج حیدری بیگوند، ( مهر 1355) و تشکیل سازمان انقلابی و زیر زمینی نوید، توسط رزمندگان جوان توده ای در درون کشور، از جمله رفیق شهید حیدر مهرگان (رحمان هاتفی)، از نمونه های بارز و درخشان ادامه ی حضور و نقش فعال حزب توده ی ایران در عرصه ی پیکار جوانان و دانشجویان است . در اواخر دهه 40 و سالهاى 50 تا اوجگيرى انقلاب درسال 56، دورانى كه همزمان با تشديد اختناق، تمايل جوانان و دانشجويان مبارز به جنبش چريكى و عقايد مائوئيستى نيز گسترش مىيافت، مبارزان تودهاى ضمن كمك فعالانه به مبارزات صنفى- دانشجويى و اعـتراضات سياسى، مروج مبارزات سياسى در پيوند با تودهها بودند. در اين سالها اين كوششهاى پيگير و دشوار نقش كارسازى در روى آوردن جوانان و دانشجويان به جنبش مردمى دوران پيش و پس از انقلاب بهمن ايفا كرد. با پيروزى انقلاب و گسترش آگاهى سياسى، جوانان و دانشجويان بسيارى به صفوف سازمان جوانان و دانشجويان دمكرات ايران پيوستند و بيش از پيش با حزب توده ايران در راه ايجاد سازمانهاى مردمى آشنا شدند . جوانان و دانشجویان توده ای، به همراه دیگر نیروهای مترقی، فعالانه در انقلاب بهمن 1357 شرکت کردند. شرکت موثر و کلیدی جوانان و دانشجویان، ازجمله توده ای ها، در سنگر پیکار مسلحانه در روزهای 21 و 22 بهمن، از جمله نمونه های مهم و درخشان فعالیت جوانان در جنبش انقلابی میهن مان است.
در روزهای تهاجم تجاوزکارانه ی رژیم صدام به میهن مان و اشغال بخشی از کشور توسط نیروهای عراقی، جوانان و دانشجویان توده ای، در راستاى سياست حزب، در کنار سایر نیروهای دفاع کننده از تمامیت ارضی کشور، داوطلبانه به جبهه های جنگ شتافتند و قهرمانانه به بیرون راندن متجاوزين از کشور كمك كردند و در این راه صدها شهید، زخمی و اسیر دادند.
دانشجويان و جوانان تودهاى، با الهام از سنتهاى حزب در كمك به مردم براى ايجاد تشكلهاى صنفى و مردمى و اداره امور خود فعالانه، عليرغم ممانعت و فشارها و خطرات از جانب افراط گرايان، انحصارطلبان، نيروهاى فشار و چماقداران وابسته به رژيم و روحانيون مرتجع به سختى كوشيدند. ايجاد تشكلهاى صنفى كوچك و بزرگ براى رفع نيازهاى جوانان در مدارس، دانشگاهها و محلات گسترش يافت. جوانان توده اى در فعاليتهاى سوادآموزى و يارى دهقانان با تمام وجود شركت جستند. در محلات كارگرى و كارگاههاى كوچك، كه عرصه استثمار نوجوانان و جوانان كارگر است، فعالين جوان تودهاى براى آشناكردن آنان به حقوق خود به سختي كوشيدند. در جريان اينگونه فعاليتها جوانان تودهاى به طور روزمره در معرض انواع فشارها، از جمله دستگيرى توسط كميتهها، كتك و توهين توسط حزباللهىها و مرتجعين بودند.
انتشار نشریات ویژه دانش آموزان و جوانان نقش مهمی در روشنگری حزب در میان جوانان و نوجوانان میهن و کمک به سازماندهی آن ها داشت. نشريه آذرخش ارگان دانش آموزان دمكرات در مدت كوتاهى پس از انقلاب تبديل به يك نشريه پر تيراژ در ميان دانش آموزان شد. اين نشريه نقش مهمي در گسترش آگاهىهاى سياسى-اجتماعى، آموزش انقلابى و گسترش فعاليتها و تشكلهاى صنفى در ميان دانشآموزان ايفا كرد. نشريه آرمان ارگان سازمان جوانان و دانشجويان دمكرات نیز پس از انقلاب انتشارش در داخل كشور تداوم يافت. هر دو نشريه با گسترش سلطه مرتجعین و اسقرار اختناق توسط رژيم توقيف شدند و ادامه انتشارشان متوقف شد.
دانشجویان که با هزاران آرزو و امید و برای دست یابی به آینده ای روشن ، آزادی و عدالت در انقلاب شرکت کرده بودند، از نخستین اقشاری بودند که پس از تسلط نیروهای ارتجاعی مورد تهاجم قرار گرفتند. یورش به دانشگاه ها ی کشور در سال 1359، تحت شعار ”انقلاب فرهنگی“ و به سردمداری بنی صدر ، رییس جمهوری وقت رژیم جمهوری اسلامی، شروع حمله علنی و همه جانبه رژیم به دانشجویان انقلابی بود. رژيم، روحانيون مرتجع و افراط گرايان اسلامي كه به طور روزافزون در محيط دانشگاهها همان حداقل نفوذ سياسى صنفى و معنوى خود را از دست مىدادند و به كلى از قدرت يافتن در اين محيط با فشارهاى غير مستقيم نا اميد شده بودند، تنها راه چاره را در حذف فيزيكى دانشجويان، كادر آكادميك و كاركنان دانشگاهها و جايگزين كردن آنان با عوامل خود و دادن رشته كار به دست روحانيون طرفدار خود ديدند. این هجوم سبب تعطیل طولانی مدت دانشگاه ها ، پاک سازی های وسیع و سرانجام دستگیری ها و کشتار صدها تن از دانشجویان مبارز کشورمان شد.
جوانان، دانشآموزان و دانشجويان غير وابسته به رژيم كه بيانگر عقيد راديكال و انقلابى و خواستار تغييرات بنيادى براى بهبود زندگى مردم، گسترش آزادىها، استقرار صلح پس از بيرون راندن متجاوزين، حقوق برابر براى اقليتهاى ملى ومذهبى و آيندهاى نويد بخش براى جوانان بودند، در سالهاى 60-67 به طور وسيعى قربانى سياست نسل كشى سياسي رژيم جمهورى اسلامى و جنايتكارانى نظير لاجوردى، نيرى، پور محمدى (وزير كشور كنونى) و بسيارى ديگر شدند. كشتار وسيع جوانان انقلابي كشورمان درسال 60 بيسابقه بود كه در سالهاى بعد كمابيش ادامه يافت و با قتل عام هزاران زندانى سياسي در سال 67 اوج بی سابقه یی گرفت. در اين ميان قربانيان بيشمار سياستهاى جنگ طلبانه، بي ثمر و خانمان برانداز جمهورى اسلامي در همين سالها را نیز بايد همواره در نظر داشت.
در ميان هزاران انقلابى كه در اين نسل كشى سياسي اعدام شدند جا دارد كه از ده ها تن از اعضاى سازمان جوانان توده از جمله رفیق شهید کیومرث زرشناس ، دبیر اول سازمان جوانان توده ی ایران، نصرت الله درويش مسئول كارگري سازمان جوانان، حيدر نيكو مسئول سازمان جوانان شهر رى، محمد جوا د لاهيجانيان، مهرداد دستگير دانشآموز(جوانترين زندانى توده اى) و … كه همگى در جريان قتل عام زندانيان سياسى در سال 67 اعدام شدند، نام برده شود.
با وجود تمامی پاکسازی ها، كشتارها و تلاش های رژیم برای ایجاد ”دانشگاه های مکتبی“ و انتخاب دانشجویان ”مکتبی“ و مورد اعتماد و پراكردن بذر سكوت و اختناق، جوانان و دانشجویان در انتخابات دوم خرداد 1376، بر خلاف باور ”ولایت فقیه“، با مبارزه ای گسترده، در کنار سایر اقشار مردم با عدم رای به کاندیدای مورد حمایت ولی فقیه، در عمل خشم و انزجار خود را از سیاست های رژیم ”ولایت فقیه“ و دولت وقت اعلام کردند.
در پس انتخابات دوم خرداد، تشکل های دانشجویی جانی تازه گرفتند و به عنوان یکی از اصلی ترین و فعال ترین منتقدان حکومت ”ولایت فقیه“، در کنار جنبش های کارگری و زنان ، مبارزه ای جدی را در پیش گرفتند . امری که سبب وحشت و هراس ”ذوب شدگان“ در ولایت شد .
در 18 تیر 1379 ، دانشجویان کوی دانشگاه تهران ، که مبارزه شان با سیاست های ”ولی فقیه“ شدتی جدی یافته بود، مورد یورش خونین چاقو کشان و اوباشان مسلح ” ولی فقیه ” و سازمانهاى اطلاعاتى قرار گرفتند. فاجعه ای که در پی آن سایر دانشگاه های کشور نیز مورد تهاجم سازمان یافته مزدوران امنیتی رژیم قرار گرفتند . در این یورش ها 1400 فعال دانشجویی دستگیر شدند و احکام جابرانه ی اعدام و زندان های طویل المدت برای این دانشجویان آزادیخواه در نظر گرفته شد . چنین برخوردی از سوی ”ولی فقیه“ در رابطه با دانشجویان ، بیانگر اوج هراس و وحشت رژیم از جوانان و دانشجویان است. اما برخلاف تصور ”ولی فقیه“ پس از سرکوب خونین 18 تیر ماه ، جنبش دانشجویی نه تنها از صحنه ی مبارزه خارج نشد ، بلکه با اراده ای خلل ناپذیر به دفاع از روند اصلاحات پرداخت و در جریان انتخابات مجلس در بهمن سال 1379، در کنار میلیون ها ایرانی جان به لب رسیده از سیاست های ”ولی فقیه“ ، شکستی سنگین را به نامزدهای ارتجاع تحمیل کردند .
در جریان فاجعه ی 18 تیر، حزب توده ی ایران با صراحت و بطور پیگیر حمایت و پشتیبانی خود از دانشجویان آزادیخواه کشورمان اعلام کرد و جنایت های ”ولی فقیه“ و عدم برخورد دولت در جلوگیری از این فاجعه و مجازات مسببین آن را محکوم کرد. در سال های اخیر روند تبدیل جنبش جوانان و دانشجویان کشور در مسیری قانونمند به جنبشی آگاهانه ادامه یافته است.
جنبش دانشجویی در چند سال اخیر، در تحول فکری خود ، ضرورت پیوند جنبش دانشجویی با سایر جنبش ها و نیروهای مترقی را درک کرده است و بر اساس همین درک، به دفاع از حرکت اعتراضی کارگران سندیکای شرکت واحد و در گیری های آنها با نیروهای امنیتی، پرداخت. حزب توده ی ایران از همان اولین روزهای تاسیس خود، همواره به جنبش جوانان و دانشجویان کشور، به عنوان یکی از نیروهای اصلی جنبش کشور در کنار کارگران و زنان باور داشته است و بر اساس همین باور، تلاش جدی و موثری را در سازماندهی این قشر از جامعه انجام داده است.
حزب توده ی ایران به عنوان پیشگام سازماندهی جوانان و دانشجویان، معتقد است که این قشر تا پیروزی نهایی بر ضد ظلم، استبداد و ارتجاع و برای رسیدن به عدالت اجتماعی ، آزادی و صلح، تامين آيندهاى نويد بخش همراه با تحصيل، آموزش حرفهاى، اشتغال و گسترش هنر، ورزش و تفريحات مورد نياز جوانان از پای نخواهد نشست.