مسایل سیاسی روز

65 سال مبارزه برای صلح جهانی و انترناسیونالیسم!

نظری به بیش از شش دهه مبارزه انقلابی حزب توده ایران در عرصه پیکار برای صلح و سوسیالیسمِ به مثابه بستری برای مبارزات زحمتکشان میهن برای استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی.

یکی از برجسته ترین مشخصه های فعالیت انقلابی حزب توده ایران در حیات شصت و پنج ساله خود، کوشش در مسیر تعریف علمی رابطه دیالکتیکی تحولات میهن با آنچه که در ورای مرزهای آن می گذرد، است. حزب توده ایران برای اولین بار در کشورمان با برداشتی عمیقاً میهن دوستانه اهمیت توجه به تبعات رخدادهای جهان، شناخت دقیق نیروهای مختلف در سطح جهان و سیاست های آن ها ، توازن قوا در صحنه بین المللی و ضرورت برقراری ارتباط فعال با مبارزات سایر خلق های جهان را در جنبش طبقه کارگر ایران را مطرح کرد.
حزب توده ایران به مثابه ادامه دهنده مبارزات حزب کمونیست ایران، در دهم مهرماه 1320، در زمانی که شعله های آتش جنگ دوم جهانی بیداد می کرد، تشکیل شد. این جنگ که با تمهیدات تمام کشورهای سرمایه داری تدارک دیده شده بود، در اساس نابودی اتحاد شوروی را در مد نظر داشت. اما تضاد های ذاتی کشورهای امپریالیستی از یکسو و اتخاذ سیاستی هوشمندانه توسط اتحاد شوروی از سوی دیگر، کشورهای سرمایه داری را زودتر در آتش خود بر افروخته جنگ درگیر کرد. فرانسه در ظرف چند روز تسلیم شد. انگلستان به زحمت نیروهای خود را از فرانسه خارج کرد. سایر کشورهای سرمایه داری اروپا سریعا زیر چکمه فاشیسم قرار گرفتند. پس از حمله به اتحاد شوروی، ارتش آلمان تا دروازه های مسکو پیش رفته بود. خطری عظیم بشریت را تهدید می کرد. افق آینده به شدت تیره و تار بنظر می رسید. در ایران احساسات هواداری از آلمان فاشیستی وسیعاٌ در میان پاره ای از قشرها و به ویژه روشنفکران خورده بورژوازی رسوخ کرده بود. سابقه این امر حتی به جنگ جهانی اول باز می گشت. در آن زمان در ایران که زیر فشار و اقتدار و نفوذ استعمار انگلستان و روسیه تزاری قرار داشت، این تصور نادرست پدیدار شده بود که گویا آلمان به علت دوری از ایران و ضدیت با روسیه و انگلستان می تواند در مبارزات ضد استعماری مردم ایران یار و یاور باشد.
احساسات جانبدارنه از آلمان هیتلری گسترش فراوانی یافت و پیروزی های برق آسای اولیه آلمان در جنگ به گسترش این احساسات یاری رساند.
در چنین شرایط خطیر و دشواری در حیات میهن بود که حزب توده ایران بنیان گرفت. حزب تازه پای انقلابیون کمونیست کشور که از زندان های رژیم آزاد شده بودند، وظیفه بزرگی را در مقابل خود دید: امر افشاء ماهیت ضد انسانی فاشیسم و برافراشتن پرچم مبارزه با فاشیسم در کشور. اهمیت این مبارزه برای حزب توده ایران تا آن حد بود که علاوه بر تشکیل میتینگ ها، جلسات سخنرانی و فعالیت های توضیحی، حزب به انتشار یک روزنامه ویژه مبارزه با فاشیسم، یعنی روزنامه ”مردم“ که به ”مردم ضد فاشیست“ معروف شده بود، همت گمارد. افشاءگری های ”مردم ضد فاشیست“ به ویژه اثر نیرومندی در روشن کردن اذهان مردم و زحمتکشان داشت و گروه های وسیعی از کارگران، جوانان، زنان و روشنفکران از این راه آگاهی فراوانی کسب کردند. حزب در این سال ها موفق شد که مبارزه علیه بردگی فاشیستی را با مبارزات روزمره مردم ایران پیوند دهد و این سرآغاز نیرومندی برای تلفیق مبارزه بین المللی با مبارزه در جهت منافع روزمره و مستقیم زحمتکشان و مردم ایران بود. امری که با الهام از عمده ترین آماج های استراتژیک مبارزات احزاب کمونیست به بخشی استراتژیک از فعالیت های آگاهی بخش حزب تبدیل شده، در سراسر تاریخ 65 ساله حزب هر روزه گسنرده تر و لحظه ای تعطیل نشده است.
پس از درهم شکستن شدن ستون فقرات آلمان هیتلری توسط ارتش سرخ و پیروزی متفقین بر ارتش فاشیستی امپریالیسم آلمان، خطر تازه ای مردم ایران و در کل مردم جهان را مورد تهدید قرار داد و آن خطر عمده امپریالیسم تازه سر برآورده آمریکا بود. این کشور که در جنگ تلفات و خسارات زیادی متحمل نشده بود، پس از خاتمه جنگ بنا به خصلت امپریالیستی خود و رقابت با سایر کشورهای سرمایه داری از یکسو و نیز خصلت بغایت ضد کمونیستی اش از سوی دیگر، تهدیدی جدی برای صلح جهانی و بر ضد مبارزات آزادی خواهانه و استقلال طلبانه کشورهای زیر سلطه و همچنین مبارزات زحمتکشان در کشورهای سرمایه داری و این خطری بود در مقیاس جهانی، بود.
همانگونه که زمانی پاره ای از ایرانیان نتوانسته بودند به ماهیت امپریالیسم آلمان پی ببرند، در این برهه نیز برخی توهم ها در باره ماهیت امپریالیسم آمریکا در میان قشر های میانی کشور به چشم می خورد. صرفنظر از آنان که همواره حلقه بردگی استعمار گران را به گردن داشتند، گروهی از جوانان ملی و میهن دوست در باره ”آزادی خواه“ بودن آمریکا و ”ضد استعماری“ بودنش دچار توهم شدند و آمریکا را ”مهد آزادی“ می دیدند.
حزب توده ایران خطر عظیم این امپریالیسم تازه نفس و ”تنومند“ را بلادرنگ دریافته بود و لذا پرده دری از چهره خطرناک امپریالیسم در برنامه روز تبلیغاتی- مبارزاتی حزب قرار گرفت. لزومی ندارد که در این باره به تفصیل سخن گفته شود. فقط به چند کلمه از یک چهره درخشان مبارزات ملی ایران، زنده یاد دکتر حسین فاطمی که در راه ایده آل های ملی خود به شهادت رسید، اکتفا می کنیم. او می نویسد: ” ار آن سوی اقیانوس اطلس، از کنار مجسمه آزادی و از وطن ژرژ واشنگتن این روزها پیام محبت به گوش ما می رسد. آمریکا باید در دهانه آتش فشان ما را یاری کند. ما این کمک آمریکا را جز با احساسات بشر دوستی و عواطف عالیه انسانی به چیز دیگری تعبیر نمی کنیم.“ (باختر به جای باختر امروز 10 مرداد 1328)
با چنین وضعی معلوم است که حزب توده ایران در مبارزه علیه امپریالیسم آمریکا با چه دشواری ها ی عظیمی روبرو بوده است و چه تلاشی می بایست بکار می برد تا بتواند- البته همراه با تجربه خود توده ها- ماهیت امپریالیسم درنده خوی آمریکا را به مردم ایران بشناسند. به زودی مبارزات حزب توده ایران در تمامی جبهه ها گسترده شد و حزب ما توانست در سایه مجاهدات خود حیثیت و اعتبار معنوی بزرگی کسب کند. حزب توده ایران چه در عرصه جهانی و چه در عرصه ملی جای شایسته خود را پیدا کرد، موقعیتی بسزا که حزب انقلابیون میهن در حفظ و تحکیم آن همواره کوشا بوده است. اینک فهرست وار به پاره ای از عرصه های مبارزاتی حزب اشاره می شود. اما پیش از آن باید توجه کرد که حزب تلاش های خود را به مدد سازمان های توده ای کارگران، دهقانان، جوانان، زنان و سایر زحمتکشان یدی و فکری، سازمان هائی که به یاری حزب به وجود آمدند و با آن ارتباطی معنوی داشتند، توانست به پیش ببرد و به ثمر برساند.

جنگ سرد و تقسیم جهان به دو
اردوگاه متخاصم
نطفه های جنگ سرد، از جانب امپریالیسم آمریکا و انگلیس، از همان بحبوحه جنگ دوم جهانی، بسته شد. نخست، اصرار در گشایش جبهه دوم در بالکان به جای غرب اروپا، یعنی دورتر از جبهه شوروی به منظور منطقی پخش نیروهای آلمان در دو جبهه دور از هم. اما هدف آمریکا و انگلیس با گشایش جبهه دوم در بالکان آن بود که با اشغال سراسر بالکان شوروی را در حلقه تنگ یک محاصره نظامی قرار دهند. وقتی این نقشه با پافشاری شوروی عملی نشد، بر خلاف تعهدات در باره گشایش جبهه دوم در تاریخ از قبل تعیین شده به وقت کشی پرداختند. هدف آن بود که شوروی را هرچه بیشتر تضعیف کنند و خسارات جانی و مالی اش را افزایش دهند.
بهر تاویل پس از تسلیم آلمان، جنگ سرد بدون تاخیر، با غرش تانک ها و توپ های انگلیسی و پیاده شدن ارتش این کشور در یونان برای سرکوب نهضت پارتیزانی که توان آن را داشت که بر پایه نبرد جانانه اش علیه فاشیسم، نه دهم سرزمین یونان را در کنترل داشته باشد، آغاز شد. طبل های جنگ سرد با شیپور جنگ واقعی به صدا در آمد. پس از آن امپریالیسم فرانسه نیز که نتوانسته بود در برابر ارتش آلمان مقاومت کند (بخشی از سرمایه داری فرانسه راه همکاری با آلمان را در پیش گرفته بود)، به کمک آمریکا به هند و چین لشگرکشی کرد و این منطقه جهان را متصرف شد و جنگی استعماری تمام عیاری را بر ضد خلق های هند و چین آغاز کرد.
دیری نپایید که تجاوز آمریکا به جمهوری خلق کره آغاز شد. در تمام کشورهای تحت سلطه استعماری سرکوب نهضت های استقلال طلبانه به خاک و خون کشیده شد. از اندونزی تا الجزایر همه جا خلق ها بپا خاستند. زمین زیر پای امپریالیسم به لرزه در آمد.
مبارزه در راه صلح
در چنین شرایطی، و با نگرانی تمامی نیروهای مترقی از توسعه سلاح های هسته ای توسط آمریکا و انگلستان و گسترش خطر یک جنگ اتمی در جهان، بود که جنبش هواداری از صلح پایه گزاری شد. ”شورای جهانی دفاع از صلح“ مبارزه بر ضد جنگ و تلاش برای حفظ صلح را آغاز کرد. در اندک زمانی جنبش صلح جهانگیر شد و رستاخیزی برپا گشت. در کشور ما نیز جمعیت هواداران صلح“ نمایندگی جنبش صلح طلبانه را به عهده گرفت.
حزب توده ایران و تمامی سازمان های دموکراتیک، به ویژه شورای متحده مرکزی، سازمان جوانان و تشکیلات دموکراتیک زنان، فعالیت های گسترده و ثمر بخشی را به پیش بردند. در بحبوحه جنگ کره آمریکایی ها یک فیلم سینمائی سراسر دروغ و خود ستایانه از یکسو و توهین آمیز نسبت به مردم کره از سوی دیگر ساخته بودند که در یکی از سینما های تهران به نمایش گذاشته شد. از همان نخستین شب نمایش فیلم، تظاهرات گسترده ای توسط رفقای سازمان جوانان توده در داخل و خارج سالن نمایش فیلم برپا شد. شدت تظاهرات خشم آگین جوانان تا آن حد بود که نیروهای نظامی (در آنموقع تهران تحت حکومت نظامی بود) نتوانستند بر آن فائق شوند. تظاهرات فقط چند شب ادامه داشت زیرا دولت وقت ناچار شد که از ادامه نمایش فیلم جلوگیری کند.
مبارزات حزب توده ایران در عرصه بین المللی که به موازات و در ارتباط با عرصه داخلی انجام می گرفت، در ارتباط تنگاتنگ و جدائی ناپذیر و با تاثیر متقابل در یکدیگر بود. مبارزه با فاشیسم در زمان جنگ نه تنها سبب آگاهی مردم ایران در باره ماهیت آن شده بود، بلکه خواه نا خواه گروه کثیری از کارگران، جوانان، زنان را به مبارزه آزادی خواهانه و استقلال طلبانه در ایران کشاند.
مبارزه با امپریالیسم آمریکا که نه تنها در ایران به نادرستی ارزیابی می شد، بلکه در سراسر جهان هنوز ماهیتاٌ ناشناخته مانده بود، توسط سازمان های کارگری و دموکراتیک در تشکل های جهانی منعکس می شد و در اختیار مبارزان سایر کشورها قرار می گرفت. همچنین اطلاعاتی که از طریق فعالیت در این تشکل ها کسب می شد که حاوی نظزات، و تجربیات خلق های سایر کشورها بود، آگاهی زحمتکشان و تمام مردم ایران را بالا می برد. سطح این آگاهی ها در باره مسائل جهانی به آن حدی بود که حتی در دوران دیکتاتوری ”آریامهری“ همواره خود را بروز می داد. مثلاً در زمان جنگ ویتنام مردم ایران به انحاء مختلف از مبارزات قهرمانانه خلق ویتنام آگاهی می یافتند و با آن اعلام همبستگی می کردند.
در بسیاری از موارد رفقای توده ای در تلاش های جهانی خود (مثلاٌ مبارزه در راه صلح و جمع آوری امضاء برای بیانیه استکهلم) به زبان ساده ولی با دقت ارتباط مبارزه ذر راه صلح را با خواسته های زحمتکشان میهن توضیح می دادند.
به ویژه رفقای سازمان جوانان که به مراکز تجمع زحمتکشان (مثلاٌ قهوه خانه ها) مراجعه می کردند، برای آن ها توضیح می دادند که سیاست نظامی گری چگونه باعث می شود پولی که باید صرف تامین بهداشت، آموزش و یا مخارج رفاهی زحمتکشان بشود، برای خرید اسلحه، پرداخت حقوق مستشاران نظامی خارجی و نظایر آن می شود.
روشنگری در رابطه با جبهه انقلاب جهانی
مبارزه انقلابی، علمی و روشنگرانه حزب توده ایران در دهه های 40 و 50 نقشی کلیدی در موضع گیری نیروهای دموکرات و فعالان جنبش کارگری داشت. شرکت فعال حزب در همایش های بین المللی نقشی کلیدی در بسیج جنبش جهانی در حمایت از مبارزات مردم میهن بر ضد سرکوب پلیسی رژیم شاه داشت. حزب توده ایران از یکسو با گسترش شناختی دقیق از ماهیت امپریالیسم و سرمایه داری جهانی و سیاست های نو استعماری جنبش مردمی را در مقابل تلاش های مسموم رژیم شاه مصونیت بخشید. از سوی دیگر فعالین حزب توده ایران با جلب همبستگی فعال نیروهای مترقی و دموکراتیک که بر پایه کار شبانه روزی و هدفمند ممکن شد، چنان کارزار موثری را در افشاء رژیم شاه سازمان داد که در تمام جهان شاه و ساواک مترادف با سانسور، شکنجه و نقض حقوق بشر شناخته شدند. ثمره این عملکرد انقلابی و علمی درکی عینی و یاری دهنده از چارچوب بین المللی مبارزه ملی و دموکراتیک مردم ایران و جلب حمایت بین المللی از انقلاب بهمن 57 بود. حمایت یکپارچه کشورهای سوسیالیستی و احزاب کارگری- کمونیستی جهان از انقلاب بهمن به میزان زیادی نتیجه فعالیت موثر و هدفمند حرب توده ایران بود.
این نقش موثر در مرحله ضربات خونبار ارتجاع بر پیکر انقلاب و نیروهای مردمی در خدمت افشای بین المللی رژیم ولایت فقیه و نقش به غایت ارتجاعی حاکمان مذهبی کشور قرار داشته است. غلو نیست اگر ادعا کنیم که در تاریخ میهن مان هیچ نیروی سیاسی ایرانی دیگری نتوانسته است چنین موثر همبستگی مردم و نیروهای مترقی جهان را با مبارزه برای ایرانی مستقل، دموکراتیک و پیشرو بسیج نماید. سران رژیم و نمایندگان دیپلماتیک آن خود به خوبی آگاه هستند که چگونه و چند بار در عمده ترین ملاقات های رسمی خود در کشورهای مختلف در سال های اخیر از سوی نمایندگان عالی رتبه احزاب کمونیست پرقدرت در ایتالیا، اسپانیا، یونان، فرانسه و ….. که بعضاٌ در مناسب حکومتی قرار داشته اند، مورد انتقاد و سئوال های مشخص قرار گرفته اند. یکی از نمونه های مشخص عملکرد موثر فعالیت های افشاء گرانه حزب در ماه های اخیر کارزار در رابطه با بحران سیاسی در مورد انرژی هسته ای بوده است. موضع گیری حزب ما در مخالفت صریح با سیاست های خطرناک و امپریالیستی ایالات متحده و به موازات آن انتقاد برنده از موضع گیری های تحریک آمیز سران رژیم مشخصاً به اتخاذ سیاست های متناسب از سوی جنبش صلح یاری رسانده است. پیام، سخنرانی ها و قطعنامه های هیئت های نمایندگی حزب توده ایران در کنفرانس های احزاب کمونیست جهان، اجلاس های بین المللی جوانان و اتحادیه های کارگری در کنار مقابله با توطئه های امپریالیستی بر ضد استقلال و حق حاکمیت مردم میهن مان، تصویرگر وضعیت اسفبارسیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور و مبارزه مصمم مردم برای ایجاد تحولات بنیادی و طرد رژیم ولایت فقیه بوده است. پیامی که سهم مهمی در روشنگری در مورد تحولات بغرنج ایران و منطقه خاورمیانه و بسیج افکار عمومی در همبستگی با مبارزات مردم ایران داشته است.
حزب توده ایران در سراسر حیات 65 ساله خود بر این باور بوده است که به نسبتی که جنبش انقلابی درون یک کشور بسط می یابد، منافع ملی و بین المللی طبقه کارگر، و به تبع آن حزب سیاسی اش، بیش ار پیش با هم در می آمیزد و بر این اساس انترناسیونالیسم نیز بیش از پیش با میهن دوستی توام می گردد. میهن دوستی واقعی جنبه انترناسیونالیستی عمیق دارد و انتّرناسیونالیسم نیز عمیقاٌ میهن دوستانه است. به بیان دیگر میان وظائف ملی و وظایف بین المللی حزب ما، همانند همه احزاب کمونیست جهان، پیوند ناگسستنی وجود دارد.
بر این اساس است که حزب توده ایران همواره توانسته است وظائف میهنی خود را به شایستگی با وظائف انترناسیونالیستی خود در هم آمیزد و منطبق سازد. چنین سیاستی همواره ادامه خواهد یافت.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا