جنبش مستقل زنان، مبارز پیگیر و استوار جنبش مردمی کشور ما
کمپین جمع آوری امضاء بر ضد سنگسار و اعدام که در آن بیش از چهل وکیل دادگستری شرکت دارند و بر ضد سنگسار و اعدام به ویژه سنگسار زنان و اعدام نوجوانان فعالیت می کنند تا سنگسار این خشن ترین و فجیع ترین خشونت قانونی را در جامعه افشا کنند، به طوریکه مقامات قضایی مجبور به واکنش شدند و اعلام داشتند که سنگسار اجرا نمی شود و حتی در نتیجه فعالیت این کمپین مواردی از احکام سنگسار اجرا نگردید اما زنان تا لغو این قانون قرون وسطایی از پای نخواهند نشست و در این راه حمایت فعالان حقوق بشری و فعالان زن و مرد را در سراسر جهان به همراه دارند.
جنبش مستقل زنان با پشتوانه مبارزاتی100 ساله، محکم و با اعتماد بنفس راه خود را در جامعه باز می کند. ره صدساله ای که از مشروطیت و حتی کمی پیش از آن آغاز شد و تا به امروز ادامه دارد،ازنخستین جوانه های آگاهی بخش توسط پیشگامان زن در نشریاتی چون ”دانش“ و ”زبان زنان“.. و چند دهه بعد در ”بیداری ما“ و ”جهان زنان“ که به گسترش آگاهی جنسیتی در جامعه دامن زدند و کمی بعد تر صدای حق طلبانه جنبش آزادی خواهی زنان در مجلاتی چون ”زنان“ و ”جنس دوم“ و انتشار صدها نشریه وکتاب و حضور دهها سایت و وبلاگ و ستون زنان نشریات که به شکال مختلف رژیم زن ستیز فقها و جامعه مرد سالار را به چالش گرفته اند. سخن ما از جامعه ای است که رسوبات هزاران ساله فرهنگ مردسالاری در قالب قوانین پوسیده قرون وسطایی – قوانین عقب مانده ای که زنان را در همه عرصه های اجتماعی، اقتصادی به انسانهایی درجه دو تنزل داده – تحت پوشش سنت و قوانین مذهب تحمیل شده از سوی رژیم، حقوق زنان را به خشن ترین شکل ممکن سرکوب کرده و می کند. به قول مهرانگیزکار حقوقدان ”ساختار حقوقی ایران از تحولات اجتماعی عقب مانده است و با معیارهای جهانی حقوق بشری همخوانی ندارد.“ به این ترتیب جنبش زنان در شکل جنبش حقوقی و حق طلبانه زنان، با تبعیض ها و نابرابری های قانونی و مدنی وارد کارزاری گسترده شده و با نقد قوانین زن ستیز و طرح وسیع آن در جامعه، می رود تا در بستر مبارزه ای فرهنگی و سیاسی ، عزم راسخ خود را برای تغییر و رسیدن به برابری و آزادی و عدالت اجتماعی به نمایش گذارد .
مبارزه زنان شجاع ایران برای تامین برابری حقوق اجتماعی، اقتصادی، مدنی و سیاسی و رفع ستم جنسی و طبقاتی، از دو پشتوانه قوی برخوردار است :
دستاورد جنبش جهانی زنان و نهادهای حقوق بشری جهانی؛
پشتوانه مبارزات صد ساله زنان ایران
که بطور خلاصه به هرکدام می پردازیم:
1. دستاورد جنبش جهانی زنان و نهادهای حقوق بشری جهانی
با قاطعیت می توان گفت که تحولات جهان دوران معاصر ما سند گویای تاثیر جهانی پیکار دشوار و پرفراز و نشیب زنان در دستیابی به برابری اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است، پیکاری که چهره جهان را در بسیاری از کشورها دگرگون ساخته و به زنان حق انتخاب کردن و انتخاب شدن، حق کار،حق فعالیت سیاسی و اجتماعی،حق دفاع از خانواده و حقوق خانوادگی داده و راه را برای تحقق کامل تساوی حقوق زن و مرد و رهایی از ستم جنسی و طبقاتی هموار کرده است. امروزه نقش موثر زنان برای ارتقاء حقوق زحمتکشان و مبارزه با فقر، دستیابی به صلح و حفظ محیط زیست و جنبش های ضد جنگ بر هیچ کس پوشیده نیست، و جنبش جهانی زنان با افتخار می تواند به آن ببالد.
از طرف دیگر اعلامیه جهانی حقوق بشر و دیگر اسناد مترقی جهانی و بنیانگذاری نهادهای حقوق بشری دستاورد پیکار خستگی ناپذیر توده های زحمتکش و نیروهای مترقی سراسر دنیا است که در شرایط بعد از جنگ -بعد از بنیانگذاری سازمان ملل متحد- تصویب شدند. این اسناد موارد جهانشمولی هستند که کشورهای عضو سازمان ملل ملزم به تعهد و اجرای آن هستند. هر چند از امضای تعهدات بین المللی تا اجرای آن در بسیاری کشورهای راه درازی است و با مقاومت ارتجاع داخلی آن روبرو می شود، اما این اسناد دستاوردهای عظیم جهانی اند . به این ترتیب تلاش برای اجرای تعهدات جهانی در رابطه با حقوق زنان و کودکان مصوبه نشست های نوبتی کنفرانس زنان که از طرف سازمان ملل با فواصل معین برگزار می شود و تشکل های مترقی زنان (مثل فدراسیون دموکراتیک بین المللی زنان و سازمانهای غیردولتی مترقی) به یکی از محورهای مبارزه زنان و نیروهای مترقی در سراسر جهان تبدیل شده است. به عنوان مثال، در کنفرانس پکن در سال 1995، و سپس د رسال 2000 در قاهره، موضوع فقرزدایی و رفع خشونت نسبت به زنان به عنوان دو مورد از12 معضل زنان مورد بررسی قرار گرفت و از کشورهای عضو سازمان ملل خواسته شد که اصلاحات قانونی و اداری برای دستیابی به حقوق برابر زنان و بر ضد فقر و خشونت در کشور خود انجام دهند و در جهت توانمند سازی زنان ، راه کارهای عملی رسیدن به آن را تعهد کنند. در این کنفرانس ها به نقش ویژه سازمان های غیر دولتی و نهادهای مدنی در جهت رسیدن به اهداف فوق تاکید شده است، اما اسناد تصویب شده در نشست های جهانی به تنهایی و بدون مبارزه پیگیر زنان و دیگر نیروهای مترقی در کشورهای خودی اجرانمی شود و مقاومت و جان سختی جوامع ارتجاعی و مرد سالار را به اشکال مختلف به همراه دارد. اما آنچه که در همه کشورها ثابت گردیده این است که جنبش زنان در پیوند با دیگر جنبش های مردمی است که گسترش یافته و به پیروزی می رسد.
مناسبت هایی از قبیل روز جهانی زن، روز جهانی کارگر،روز جهانی حقوق بشر، روز جهانی فقر، روز جهانی مبارزه بر ضد خشونت، روز کودک، روز جهانی صلح، روز جهانی مبارزه با ایدزو… فرصت هایی هستند که تشدید مبارزه با ستم جنسی – طبقاتی و بالا بردن سطح آگاهی جامعه را به دنبال داشته و از دستاوردهای ارزشمند جنبش جهانی زنان ودیگر نیروهای مترقی است.به همین دلیل برگزاری وسیع این فرصت ها خوشایند رژیم های ارتجاعی نیست ( از دستاوردهای دهه اخیر ، تصویب کنوانسیون حذف هر گونه تبعیض بر ضد زنان است و یکی از کنوانسیون هایی است که بیش از هر کنوانسیونی به تصویب کشورها رسیده است ).بی شک جنبش زنان ایران بی تاثیراز دستاوردهای جهانی جنبش زنان نبوده و نخواهد بود، و مبارزه حول محورهای فوق در جهت مبارزه زنان ایران برای رهایی از چنگال استبداد رژیم ولایت فقیهی و برای آزادی و برابری در جامعه خواهد بود.
2. پشتوانه مبارزات صد ساله زنان ایران
از اولین انجمن های سری زنان و اولین هشت مارس، روز همبستگی جهانی زنان که در سال 1300 شمسی در شهر رشت جشن گرفته شد، و از اولین قدم های پیشگامان نهضت زنان برای سواد آموزی دختران و بر ضد خرافات مذهبی و عبور از چهاردیواری خانه تا به امروز، که زنان و دختران قله های علم و دانش را فتح کرده اند (65 درصد دانشجویان ایران دخترند) و حضور فعال و مبارز خود را به جامعه تحمیل می کنند، حدود یک قرن می گذرد. با قاطعیت می توان گفت که امروزه زنان با ابزار علم و آگاهی به نبرد تاریک اندیشی و واپس گرایی آمده اند و این خود دستاورد بزرگی است که پیروزی های بعدی را نوید می دهد.
مبارزه زنان برای دستیابی به خواسته های انسانی خود، در یک سده گذشته، در کشوری استبداد زده و ارتجاعی، چه از نوع شاهنشاهی و یا ولایت فقیهی آن، که خواسته های زنان همواره سرکوب و از تشکیل سازمان های سیاسی و صنفی خود محروم بود ه اند ( به جز در مقاطعی که زیر لوای مبارزه طبقه کارگر و زحمتکشان فضایی قابل تنفس ایجاد شد. به عنوان مثال تشکیلات دموکراتیک زنان ایران، در سال های قبل از کودتا از مهمترین سازمان های سیاسی زنان بود که برای تغییر قانون انتخابات و شرکت زنان در آن مبارزه کرد)، به این نتیجه فاجعه بار منجر شد که زنان خواسته هایی را که از زمان مشروطیت داشتند، همچنان در دستور روز مبارزه خود داشته باشند. حتی انقلاب مردمی بهمن57 که زنان نقش بزرگی در آن داشتند هم نتوانست به خواسته های برابر طلبی و حقوق بشری زنان پاسخ دهد. برعکس، رژیم برآمده از انقلاب با توسل به شرع و پایمال کردن برخی دستاوردهای مدنی و قانونی، و با توسل به مواد زن ستیز در قانون اساسی، زنان را به شهروندان درجه دو تقلیل دادو در نتیجه به این واقعیت تلخ انجامید که امروزه آنان یکی از محروم ترین و زیر ستم ترین قشرهای جامعه ما را تشکیل می دهند.
اما جنبش زنان با تمام فراز و نشیب اش از توان رفتن باز نایستاد و مبارزه در شرایط خفقان ولایت فقیهی ادامه یافت. در دوم خرداد زنان حضور پر توان خود رابه نمایش گذاشتند و در به وجود آوردن فضای باز نسبی نقش مهم داشتند.در این سال ها جنبش زنان از طرفی با نقد قوانین زن ستیز در قانون اساسی و قوانین مدنی توسط حقوق دانانی مثل شیرین عبادی و مهرانگیز کار و دیگر فعالان زن، در نشریات رسمی کشور و یا مجامع عمومی پرداخت. و از طرف دیگر، دستاورد جنبش زنان در این سالها منجر به ایجاد بیشمار سازمان های صنفی و غیردولتی زنان،پرورش صدها فعال اجتماعی زن و حضور ده ها زن سرشناس نویسنده، شاعر ، محقق، حقوقدان،روزنامه نگار، مترجم و ناشرو فتح سنگرهای علم و دانش توسط دختران در دانشگاههای کشور گردید.
جنبش زنان، بدرستی دریافت که حضور نخبگان جنبش با تمام گستردگی و کثرت خود ، بدون ارتباط با بدنه اجتماعی خویش، یعنی با توده های محروم زنان و انتقال آگاهی به میان آنان، نخبگانی جدا از توده خواهند بود و نیز این تجربه گرانبها که تغییر در قوانین ضد زن بدون حضور توده ها واز طریق چانه زنی در ”بالا“ و پشت درهای بسته بدست نمی آید . در هشت سال حاکمیت اصلاح طلبان و امر مبارزه در راه حقوق زنان موکول می گردید به شرایطی که ابتدا دموکراسی در جامعه پای بگیرد تا آن وقت زنان به مبارزه برای حقوق برابر خود بپردازند. نادرستی این نظریه با تلاش زنان در جامعه افشا گردید و جنبش مستقل زنان در عمل ثابت کرد که مبارزه در راه خواست های برحق و انسانی زنان هم جهت و در پیوند تنگاتنگی با مبارزه جنبش مردمی برای آزادی، برابری و عدالت اجتماعی قرار دارد. به این ترتیب دادن آگاهی و سازماندهی توده زنان با توجه به شرایط مشخص جامعه و بغرنجی های آن یکی از وظایف مبرم و مهم جنبش زنان گردید . گام برداشتن در این مسیر و داشتن استراتژی مشخص و راهکارهای عملی رسیدن به آن یکی از مسایل اصلی جنبش زنان را در حال حاضر تشکیل می دهد.
از سویی دیگر ارتجاع زن ستیز نیز بیکار ننشسته و تلاش دارد با تشدید جو خفقان در جامعه و سرکوب خشن حرکات آگاهی بخش و گردهمایی های زنان، پیگرد و تهدید فعالان جنبش ، مانع از پیوند آن با بدنه آن یعنی توده محروم زنان گردد.احضار فعالین زن ،ندادن مجوز برگزاری به تجمع ها و فیلترگذاری سایت های زنان و غیره، تلاش های مذبوحانه ای است که رژیم می کوشد بدین وسیله جنبش زنان را در کنار جنبش کارگری و دانشجویی و دیگر نیروهای مترقی سرکوب یا مرعوب کند. امری که رژیم ولایت فقیه با روی کار آوردن احمدی نژاد، مهره دست چین شده ارتجاع، آن را شدت بخشیده است.
امروزه در شرایط دشوار کشور ما زنان به اشکال مختلف برای سازماندهی و بردن آگاهی به میان توده ها استفاده می کنند شناخت ملموس خواست های قشرهای مختلف زنان، از قبیل زنان کارگر، روستایی و زنان سرپرست خانوار و به طور کلی توده محروم زنان و پیوند آن با خواسته های عام حقوقی زنان و تشدید مبارزه برای رفع نابرابری های قانونی و تبعیض یکی از محورهای مهم مبارزاتی زنان را در حال حاضر تشکیل میدهد ونیز در راستای تعهدات جهانشمولی است که رژیم از امضا و یا اجرای آن به بهانه های شرعی و غیر اسلامی بودن سرباز می زند. بزرگداشت روزهای جهانی فرصتی است تا مبارزه جنسی و طبقاتی در سطح جامعه طرح وگسترش یابد. چنانکه 25نوامبر [14 آذرماه] روز مبارزه با خشونت، زمینه ای شد تا به افشای خشونت و انواع آن و به ویژه خشونت قانونی پرداخته شود و یک بار دیگر به بازنگری و تغییر قوانین ضد انسانی و ضد حقوق بشری تاکید گردد. شکل دیگر مبارزه زنان، با توجه به شرایط کشورمان، کارزار هایی است که برای خواسته های مختلف زنان تحت نام کمپین صورت می گیرد. کمپین های مختلفی از قبیل:
. کمپین ورود به استادیوم های ورزشی، کارزاری است که به منظور حساس ساختن جامعه نسبت به تفکیک جنسیتی و استفاده نابرابر از فضای عمومی و جداسازی زن و مرد در فضای عمومی ایجاد شده و به قول فعالان این کمپین“ سمبل شکستن فضای جداسازی جنسی است“
کمپین جمع آوری امضاء بر ضد سنگسار و اعدام که در آن بیش از چهل وکیل دادگستری شرکت دارند و بر ضد سنگسار و اعدام به ویژه سنگسار زنان و اعدام نوجوانان فعالیت می کنند تا سنگسار این خشن ترین و فجیع ترین خشونت قانونی را در جامعه افشا کنند، به طوریکه مقامات قضایی مجبور به واکنش شدند و اعلام داشتند که سنگسار اجرا نمی شود و حتی در نتیجه فعالیت این کمپین مواردی از احکام سنگسار اجرا نگردید اما زنان تا لغو این قانون قرون وسطایی از پای نخواهند نشست و در این راه حمایت فعالان حقوق بشری و فعالان زن و مرد را در سراسر جهان به همراه دارند.
ونیز کمپین یک میلیون امضاء بر ضد قوانین تبعیض آمیز که از سه ماه پیش پیگیرانه در ایران شروع به کار کرد.این کمپین که آغاز آن از حرکت 22 خرداد شروع شد واز حمایت برخی از چهره های جهانی زنان نیز برخوردار است با فعالیت مستمر خود و بر گزاری جلسات آموزشی در نقاط مختلف کشور، به آموزش ”چهره به چهره“در میان توده زنان پرداخته و از ”درد مشترک“ یعنی ابتدایی ترین خواسته های انسانی زنان و برابری قانونی ومعضلاتی که روزانه میلیونها زن به عنوان مادر یا همسردر مصاف با آنند، شروع کرده است.در این کارزار همان طور که فعالین جنبش زنان به عنوان“ اولین قدم ” مبارزه اعلام داشته اند هدف نه تنها صرف جمع آوری امضا، بلکه آموزش فعالین زن و سپس رفتن به میان توده ها و لمس مشکلات واقعی آنان وکشاندن مبارزه در متن جامعه تاکید شده است.تلاشگران زن با فعالیت شبانه روزی خود و مبارزه با محدویت های فراوان حضور فعال خود را به رژیم زن ستیز تحمیل می کنند. در فرم چاپ شده برای گرفتن امضا با ذکر مختصری از تبعیضات قانونی از جمله آمده است: ”بی شک زنانی که در طبقات پایین جامعه قرار دارند یا جزو اقلیت های قومی و مذهبی هستند از تبعیضات قانونی بیش از دیگران رنج می برند دولت ایران به میثاق های بین المللی حقوق بشر ملحق و متعهد به اجرای مقررات آنان شده است .مهم ترین ضابطه در حقوق بشر عدم تبعیض بر مبنای جنس، قوم، مذهب و..است بنا بر مبانی فوق ما امضا کنندگان این بیانیه خواستار رفع تبعیض از زنان در کلیه قوانین بوده و از قانونگذاران می خواهیم که نسبت به بازنگری و اصلاح قوانین بر اساس تعهدات بین المللی اقدام نمایبد.“
در این رابطه جنبش مستقل زنان با تکیه بر عمل جمعی ، با برگزاری کارزارهای وسیع و استفاده از اشکال متنوع مبارزه از برپایی تجمع های خیابانی گرفته تا برگزاری سمینارهای آموزشی، نشست های منطقه ای و سراسری فعالین کمپین به منظور ارزیابی فعالیتها و تبادل تجربه و…هدف عمده خود را بردن آگاهی به میان توده ها و سازماندهی و بسیج آنان برای لغو قوانین زن ستیز و برای آزادی و عدالت اجتماعی و حذف ستم جنسی و طبقاتی در جامعه -دوشادوش و در پیوند با مبارزه سایر نیروهای مترقی- قرار داده است. باید اذعان داشت که هر قدمی در جهت مبارزه برای رهایی زنان، راه را برای تغییرات بنیادی باز میکند و تغییرات بنیادین و رسیدن به آزادی و برابری و عدالت اجتماعی با طرد رژیم ولایت فقیه و حکومتی مردمی امکان پذیر است. حزب توده ایران در اعلامیه خود به مناسبت22 خرداد و در حمایت از حرکت قهرمانانه زنان ایران نوشت:
”حزب توده ایران از مبارزه برحق شما بر ضد قوانینی که خشونت ، سرکوب و تبعیض بر ضد زنان را طبیعی می انگارند، حمایت می کند و خواست های شما برای رفع نابرابری جنسی و مساوات واقعی در همه شئون اجتماعی و اقتصادی و سیاسی جامعه را بخش مهمی از برنامه مبارزاتی خود می داند.“
ما هم مانند جنبش مستقل زنان باور عمیق داریم که با تلاش و مبارزه پیگیرزنان به همراه دیگر نیروهای مترقی ”رهایی زنان“ ممکن است و می توان دنیایی بنا کرد که بر پایه آزادی و برابری و صلح و عدالت اجتماعی برای همه، چه زن و چه مرد، استوار باشد. پشتیبانی از پیکار قهرمانانه زنان ایران و رساندن صدای حق طلبانه آنان در جامعه ودر افکار عمومی جهان از وظایف مهم و مبرم همه نیروهای مترقی است.