پیام کمیته مرکزی حزب توده ایران به دهمین کنگره سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
هیئت نمایندگی حزب تودة ایران، به دعوت رفقای فدایی، در دهمین کنگره سازمان حضور یافته و پیام کمیته مرکزی حزب را به کنگره ارائه داد. متن پیام به شرح زیر است
رفقای گرامی
کمیته مرکزی حزب توده ایران، برگزاری دهمین کنگره سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت را به شما تبریک می گوید و موفقیت شما را در برگزاری کنگره تان آرزومند است.
رفقای عزیز
تاریخ مبارزات دهه های اخیر حزب ما و سازمان شما در راه استقلال، آزادی، عدالت اجتماعی و سوسیالیسم در میهن مان با هم پیوند نزدیکی دارد. آماج های مرحله ای ما و شما درمبارزه برحق، بغرنج و پیچیده برای رهایی زحمتکشان کشور از حکومت استبدادی رژیم ولایت فقیه و برای آینده ای دموکراتیک و آزاد فصل مشترک های پررنگ و غیرقابل انکاری داشته و خواهد داشت. این امر محصول این حقیقت است که بنیان های تاریخی سیاست های حزب ما و سازمان شما بر بستر مبارزه برحق زحمتکشان برای صلح، پیشرفت و عدالت اجتماعی قرار داشته است. ما همچون شما معتقد بوده ایم و تاکید داریم که اتحاد عمل نیروهای مترقی، ملی و آزادی خواه میهن ما، به ویژه اتحاد عمل میان نیروهای مدافع حقوق کارگران و زحمتکشان، عامل اساسی و انکار ناپذیر در راستای ایجاد یک جایگزین مردمی و دموکراتیک در مقابل رژیم ضدمردمی ”ولایت فقیه“ است.
رفقای عزیز!
اجلاس دهمین کنگره شما در شرایط بسیار بغرنج و حساسی از حیات میهن مان برگزار می شود. شما در شرایطی به تدوین تاکتیک ها و استراتژی مبارزات خود کمر بسته اید که استبداد گران رژیم ولایت فقیه از یکسو و پرچمداران گسترش ”نظم نوین جهانی“ سرمایه داری از سوئی دیگر استقلال کشور و امکان تحولات صلح آمیزدر میهن مان را به مخاطره انداخته اند. نیروهای ارتجاعی حاکم بر کشور که سال گذشته توانستند بر پایه تقلب های وسیع و دستکاری در نتایج انتخابات ریاست جمهوری و بهره گیری ازتفرقه و تشتت نیروهای ملی و دموکراتیک، حاکمیت کامل خود را بر اهرم های قدرت اجرائی مستقر کنند، کشور را بر لبه بحرانی عمیق و خطرناک قرار داده اند. از سوی دیگر ایالات متحده آمریکا و متحدان آن در پی بسط و تحکیم تسلط خود بر منطقه و منابع انرژی و انسانی آن، با بهره جویی از سیاست های نمایشی و تحریک آمیز سران رژیم، طرح های مخاطره انگیزی برای استقلال و تمامیت ارضی کشور را به جریان انداخته اند.
رفقا
این حقیقتی است که به دلیل سیاست های رژیم و نقش بی کفایت و ماجراجویانه دولت احمدی نژاد نه تنها حق طبیعی کشورمان دستیابی به فن آوری هسته ای زیر علامت سئوال قرار گرفته است، بلکه اجماع بین المللی بی سابقه ای نیز بر ضد آن شکل گرفته است. شورای امنیت سازمان ملل رای به تحریم ایران داده است و این نگرانی جدی وجود دارد که ایالات متحده با تدارک اقدامات تحریک آمیز، شرایط عکس العملی مخاطره انگیز از سوی رژیم را به وجود آورد، که امنیت و تمامیت کشور را مورد تهدید جدی قرار دهد. در این شرایط وظایف دشواری پیش روی همه نیروهای مترقی و آزادی خواه و جنبش مردمی میهن ما قراردارد.
نیروهای سیاسی کشور نمی توانند تاثیر تحولات پردامنه و مهم جهانی در سال های اخیر را بر شرایط مبارزه و سیاست گذاری مبارزاتی خود نادیده بگیرند. از ابتدای هزاره جدید و متعاقب حمله تروریستی به ساختمان مرکز تجارت جهانی در نیویورک ایالات متحده و متحدان آن زیر پوشش ”مبارزه بر ضد ترور“ تلاش همه جانبه ای را برای تامین هژمونی خود بکار گرفته اند. مردم و زحمتکشان عراق و افغانستان با پرداخت بهای عظیمی برای سیاست های جنایتکارانه رژیم های حاکم پیشینشان در اشغال نیروهای نظامی آمریکا قرار دارند. پایگاه های نظامی ایالات متحده در مرزهای هر چهارسوی خاک میهن مستقر شده است. تدوین و اتخاذ برنامه ”خاورمیانه بزرگ“ را باید متوجه ایجاد یک جغرافیای سیاسی نوین در خاورمیانه و خلیج فارس دید که تضمین کننده منافع استراتژیک انحصارهای بین المللی است . ما بر این باوریم که آماج طرح ”خاورمیانه بزرگ“ اساساٌ بر اهداف امپریالیسم در گسترش ”نظم نوین جهانی“ و ”جهانی شدن“ سرمایه داری منطبق است.
رفقا
در سال های اخیر دامنه بحث در رابطه با ”جهانی شدن“ و ابعاد و مشخصه های آن در محافل سیاسی کشور همه گیر شده است. اندیشمندان کشور از نظرگاه های سیاسی متفاوت سعی در تعریف و اتخاذ موضع در رابطه با این مقوله داشته اند. به نظر ما وجوه سیاسی و اقتصادی ”جهانی شدن“ را می بایست در پیوند ارگانیک با یکدیگر مورد توجه و بررسی قرار داد. تعریف ”جهانی شدن“ و یا ”جهانی سازی“ فقط و یا عمدتا در رابطه با گردش آزاد سرمایه، کالا و مردم (یا کار)، شرکت های ”آزاد“(به عبارت دیگر: مالکیت خصوصی ابزار تولید، توزیع و مبادله) و بازار“آزاد“ ( به عبارت دیگر: آزادی انحصارها برای تسلط بر بازار، اقتصاد و کل جامعه) در اساس ماهیت اصلی این مرحله در رشد و تحول امپریالیسم در انتهای قرن بیستم و ابتدای قرن اخیر را می پوشاند. ادامه کنترل تجارت و مهاجرت به هر نحوممکن از طرف کشورهای عمده سرمایه داری خود نشان می دهد که مساله مورد طرح چقدر از واقعیت فاصله دارد و اینکه هدف ”جهانی شدن“ عمدتاٌ بازگشائی اقتصاد کشورهای جهان سوم و کشورهای سوسیالیستی سابق بر روی سرمایه انحصاری غرب است. نتیجه مشخص ”جهانی شدن“ قطبی شدن بیشتر فقر و ثروت در جهان و در سطح کشورهای سرمایه داری است.
رفقای گرامی
در سال های اخیر عمده توان نیرو های سیاسی، دموکراتیک و مردمی کشور متوجه پیدا کردن راهی برای غلبه بر بحران همه جانبه ای است که میهن مان را دربر گرفته است. سیاست های رژیم حاکم در همه عرصه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه منافع اکثریت مردم کشور را مورد تهدید قرار داده است. در حالی که خصوصی سازی و تاراج سرمایه های کشورفقر و بیکاری را به واقعیتی برای بخش های عمده ای از زحمتکشان ایران تبدیل کرده، تهاجم به آزادی های سیاسی، محدودیت های فرهنگی و اجتماعی، تعطیل مطبوعات مستقل و بازداشت و زندانی کردن روزنامه نگاران و اندیشمندان جامعه عملاٌ ایران را به زندان اندیشه و بیان تبدیل کرده است. ما بر این باوریم که گردان های مختلف جنبش اجتماعی که در سالیان اخیر هم از نظر سازماندهی و هم به لحاظ ذهنی رشد قابل ملاحظه ای داشته اند، همچون همه لحظات 28 سال گذشته در مقابل این هجوم ارتجاع مقاومت خواهند کرد. ادامه مبارزات گسترده کارگران و زحمتکشان، پیکار دلیرانه و راه جویانه جوانان و دانشجویان، حضور فعال روشنفکران، هنرمندان و نویسندگان مردمی و ترقی خواه و مقاومت ستایش برانگیز زنان بر ضد رژیم زمینه قدرتمند سیاست گذاری دقیق نیروهای سیاسی کشور را فراهم ساخته است.
رفقای فدائی
حزب توده ایران معتقد است که در شرایط کنونی کشور و منطقه نیروهای مترقی کشورمان وظیفه ای مهم تر از دفاع از صلح و تشنج زدائی ندارند. مبارزه ما در دفاع از دموکراسی، حقوق بشر و عدالت اجتماعی نه تنها مباینتی با مبارزه برای صلح و حمایت از راه حل های صلح آمیز و مبتنی بر گفتگو ندارد، بلکه بطور تنگاتنگی به آن وابسته است. اگر ”جهانی دیگر ممکن است“، ما مبارزه برای آن را از مسیر تحولات صلح آمیز، همبستگی بین المللی با دیگر خلق ها و مبارزه بر حق آن ها در دفاع از استقلال، دموکراسی و عدالت اجتماعی میسر و ممکن می دانیم.
حزب توده ایران از دیر باز دعوت کننده ایجاد وسیع ترین جبهه متحد نیروهای ترقی خواه و دموکراتیک میهن برای سازمان دهی مبارزه ای موثر و هدفمند برای حصول دموکراسی و عدالت خواهی در کشورمان بوده است. دیدگاه ما، بر پایه تجربیات تاریخی و نمونه های موفق و کارآمد بین المللی، همواره بر آن بوده است که نیروهای معتقد به سوسیالیسم و رزمنده در راه منافع زحمتکشان و طبقه کارگر سهم ویژه ای در طرح، ایجاد و توفیق چنین جبهه ای داشته و دارند. ما ارتباط ناگستننی و دیالکتیکی بین آماج های دموکراتیک و عدالتخواهانه این جبهه وسیع و اهداف دموکراتیک و سوسیالیستی نیروهای چپ و مبارز برای سوسیالیسم، که حزب توده ایران خود را بخش جدائی ناپذیر آن می داند، قائلیم.
ما همچنان بر این باوریم که طرد رژیم ولایت فقیه به مثابه سد اساسی راه تحولات میهن ما، در گرو سازماندهی جنبش مردمی و گردان های اصلی آن است. این وظیفه خطیر بدون تلاش و عمل متحد همه نیروهای مدافع حقوق بشر و معتقد به دموکراسی و عدالت اجتماعی در زمینه های گوناگون امکان پذیر نیست.
ما برای دهمین کنگره شما در تدوین برنامه عملی برای مبارزات سیاسی آتی و رویارویی با تحولات پرشتاب، پیچیده و بغرنج کنونی بار دیگر صمیمانه آرزوی موفقیت می کنیم.
با گرم ترین درود های رفیقانه
کمیته مرکزی حزب توده ایران
12 بهمن ماه 1385