مسایل بین‌المللی

زیست سوخت ها، و مسئلة جهانی گرسنگی – نوشته فیدل کاسترو


بیش از سه میلیارد نفر در جهان به علت گرسنگی و کمبود آب آشامیدنی محکوم به مرگ زودرس خواهند شد. این رقم اغراق آمیزی نیست، بلکه می توان گفت رقمی محافظه کارانه است. بیش از سه میلیارد نفر در جهان به علت گرسنگی و کمبود آب آشامیدنی محکوم به مرگ زودرس خواهند شد. این رقم اغراق آمیزی نیست، بلکه می توان گفت رقمی محافظه کارانه است. من پس از ملاقاتی که پرزیدنت بوش با مدیران صنایع اتوموبیل سازی آمریکا داشت، روی این موضوع تعمق زیادی کردم.
روز دوشنبه 6 فروردین ماه (26 مارس)، راهبرد استراتژی اقتصادی سیاست خارجی آمریکا بر این فکر خطرناک استوار شد که موادغذایی را تبدیل به سوخت کنند. عین خبری که بنگاه خبری آمریکایی ”آسوشیتدپرس“ به جهان مخابره کرد این بود:
واشنگتن 6 فروردین ماه (26 مارس) ـ روز دوشنبه پرزیدنت بوش در دیدار با مدیران ارشد صنایع اتوموبیل سازی، محاسن اتوموبیل هایی را که با ”سوخت تغییرپذیر“ [الکل] اتانول و بیودیزل کار می کنند برشمرد و خواستار حمایت بیشتر آن صنایع از طرح انرژی خود شد. بوش سپس گفت که چنانچه رهبران صنایع اتوموبیل سازی آمریکا تولید اتوموبیل هایی را که با ”سوخت تغییرپذیر“ کار می کنند دو برابر کنند، دارندگان اتوموبیل نیز استفاده از بنزین را کاهش می دهند و وابستگی کشور به نفت وارداتی کاهش می یابد. در ادامه، بوش پس از بازدید از سه اتوموبیل با سوخت جایگزین گفت: ”این تحول تکنولوژیکی عظیمی در کشور است.“ او اظهار داشت که، اگر ملت ما بخواهد مصرف بنزین را کاهش دهد ”مصرف کنندگان باید بتوانند در موضعی باشند که بتوانند گزینة درست را انتخاب کنند.“
پرزیدنت بوش از کنگره خواست تا ”سریع تر عمل کند“ و لایحة استفاده از 35 میلیارد گالُن سوخت جایگزین تا سال 2017 و بهبود بازده مصرف سوخت اتوموبیل ها را که دولت به تازگی به کنگره فرستاده است تصویب کند. بوش با ریک واگونر، صدر و مدیر عامل ”جنرال موتورز“، اَلِن مولالی، مدیرعامل ”فورد“، و تام لاسوردا، مدیر عامل ”دایملر کرایسلر“ ملاقات کرد. صحبت آنها در مورد حمایت از اتوموبیل هایی بود که با سوخت تغییرپذیر کار می کنند، دربارة تلاش برای استفاده از منابع جایگزینی چون چمن بلند صحرایی و خرده چوب برای تولید اتانول، و نیز دربارة پیشنهاد دولت بود، مبنی بر این که، در عرض 10 سال آینده مصرف بنزین را به میزان 20 درصد کاهش دهند. این گفتگوها در شرایطی صورت گرفت که قیمت نفت سیر صعودی یافته بود. طبق آخرین نظرسنجی توسط لاندبرگ، میانگین قیمت نفت در دو هفتة گذشته 6 سنت افزایش داشته و به 61/2 دلار در هر گالن رسیده است.
من عقیده دارم که کاهش، و مهم تر از آن، بازیافت هر گونه موتور برقی یا بنزینی ضرورتی آنی و بنیادی برای همة بشریت است. معضل اصلی کاهش انرژی نیست، بلکه تبدیل مواد غذایی به سوخت است. امروزه ما دقیقاً می دانیم که یک تُن ذرت به طور متوسط فقط می تواند 413 لیتر اتانول تولید کند که برابر است با 109 گالُن بنزین. متوسط قیمت هر تُن ذرت در بنادر آمریکا 167 دلار است. 320 میلیون تُن ذرت لازم است تا 35 میلیارد گالن اتانول به دست آید. طبق برآورد ”فائو“ (سازمان تغذیه و کشاورزی وابسته به سازمان ملل متحد) در سال 2005 برداشت ذرت در آمریکا به 2/280 میلیون تن در سال رسید. حتی اگر آقای رئیس جمهور دربارة تولید نفت از چمن بلند صحرایی و خرده چوب سخن براند، ولی هر فرد عادی می داند که این حرف ها کاملاً از واقعیت دور هستند. واضح تر بگوییم: 35 میلیارد گالن یعنی 35 با 9 تا صفر جلوی آن!
سپس مثال های قشنگی می زنند از این که چگونه کشاورزان با تجربه و سازمان یافتة آمریکایی توانسته اند به تولید خارق العاده ای در هر هکتار دست یابند: ذرت تبدیل به اتانول خواهد شد؛ تفالة آن که 26 درصد پروتئین دارد به مصرف غذای دام ها خواهد رسید و فضولات دامی به عنوان مواد اولیة تولید بنزین مصرف خواهد شد. البته همة این ها مستلزم سرمایه گذاری های عظیمی است که فقط توانمندترین شرکت ها از عهدة آن بر می آیند که عملیات آنها متکی بر مصرف مقدار زیادی برق و سوخت است. اکنون بیایید این دستورکار را در کشورهای جهان سوم پیاده کنیم؛ خواهیم دید که شمار بزرگی از گرسنگان این کرة خاکی از آن پس دیگر ذرت از غذایشان حذف خواهد شد. از آن بدتر این که به کشورهای فقیر وام دهید تا از ذرت یا سایر مواد خوراکی اتانول تولید کنند. آن گاه است که یک درخت روی زمین نخواهد ماند تا بتواند انسان را در برابر دگرگونی های آب و هوایی محافظت کند.
سایر کشورهای ثروتمند نه فقط برای استفاده از ذرت، بلکه برای استفاده از گندم، تخم آفتابگردان، تخم مندا (که کانولا گونه ای از آن است) و غیره نیز برای تبدیل به سوخت برنامه ریزی کرده اند. برای مثال، برای اروپایی ها کار پر منعفتی خواهد بود که بتوانند کل تولید دانه های سویا را از سرتاسر جهان وارد کنند تا هزینة سوخت اتوموبیل هایشان را کاهش دهند، و با تفالة آن که سرشار از انواع اسید آمینه است، دام هایشان را تغذیه کنند.
در کوبا الکل یکی از فراورده های جانبی صنعت نیشکر است، که پس از سه نوبت استخراج شکر از نیشکر به دست می آید. تغییرات آب و هوا در تولید شکر ما بی تأثیر نبوده است. امروزه به دلیل وجود دوران های طولانی خشکسالی و به دنبال آن باران های شدید موسمی، در دورة 100 روزة فصل زمستانِ معتدل ما به سختی مقداری شکر تولید می شود. در نتیجه، در کوبا یا از هر تن نیشکر، شکر کمتری به دست می آید، یا به دلیل خشکسالی طولانی مدت در طی ماه های کاشت و برداشت میزان نیشکر در هر هکتار کاهش یافته است. این که ونزوئلا الکل تولید شده را صادر نمی کند و آن را به مصرف سوخت می رساند که برای محیط زیست نیز مفید است، برای من قابل درک است. اما در کوبا به کارگیری تکنولوژی پیشرفته و عالی برزیل برای تولید الکل از نیشکر بیشتر یک رؤیا است تا واقعیت. در کشور ما زمینی را که قرار است به تولید مستقیم الکل اختصاص دهیم بهتر است برای تولید فراورده هایی به کار بگیریم که مصرف خوراکی برای مردم دارند و محیط زیست را هم حفاظت می کنند.
همه کشور های جهان، بدون استثنا، چه فقیر و چه ثروتمند، اگر فقط تمام لامپ های معمولی رشته ای شان را با لامپ های فلورسنت تعویض کنند، می توانند میلیون ها میلیون دلار در سرمایه گذاری و سوخت صرفه جویی کنند؛ کاری که ما در تمام خانه ها در سراسر کوبا انجام داده ایم. این کار یک مُسَکّن است در مبارزه با تغییرات آب و هوا، بدون این که ساکنان کرة خاکی را از گرسنگی بکُشیم.
چنان که ملاحظه می کنید من برای توصیف سیستم و آنان که اربابان این جهان شده اند، صفتی به کار نمی برم. این وظیفه به بهترین وجهی توسط کارشناسان مطلع، دانشمندان صادق سیاسی و اجتماعی ـ اقتصادی پُرشمار جهان انجام خواهد شد، که پیوسته مسائل روز و آیندة نوع بشر را بررسی می کنند. داشتن یک کامپیوتر و دسترسی به شبکه های فزایندة اینترنت برای انجام این کار کافی است. امروزه برای نخستین بار ما اقتصادی به واقع جهانی و قدرتی برتر در زمینه های اقتصادی، سیاسی و نظامی را به چشم می بینیم که به هیچ وجه شباهتی به روم باستان ندارد که تحت سیطرة امپراتورها بود. برخی ممکن است بپرسند که چرا من دارم از گرسنگی و بی آبی سخن می گویم. پاسخ من چنین است: صحبت بر سر روی دیگر سکه نیست، بلکه حرف بر سر جوانب گوناگون چیز کاملاً متفاوت دیگری است، مثلاً یک تاس شش وجهی یا یک جسم چند وجهی که وجوه بسیار زیادتری دارد.
این بار از یک آژانس خبری رسمی به نام ”تل اَم“ (TELAM، بنگاه خبری رسمی آرژانتین) نقل قول می کنم که در سال 1945 تأسیس شده است و در مجموع با مسائل اقتصادی و اجتماعی جهان آشنایی خیلی خوبی دارد:
فقط طی 18 سال، نزدیک به 2 میلیارد نفر در کشورها و مناطقی زندگی خواهند کرد که آب برای آنها رؤیایی از گذشتة دور خواهد بود. دو سوم مردم جهان در مناطقی زندگی خواهند کرد که نبود آب تنش های اجتماعی و اقتصادی ای به وجود خواهد آورد که می تواند منجر به جنگ بین ملت ها برای دستیابی به ”طلای آبی رنگ“ قیمتی شود. در 100 سال گذشته نرخ افزایش مصرف آب بیشتر از دو برابر نرخ رشد جمعیت جهان بوده است. بر اساس آمار شورای جهانی آب، تخمین زده می شود که تا سال 2015 تعداد کسانی که با بی آبی روبرو خواهند بود 5/3 میلیارد نفر خواهد بود. سازمان ملل در روز 23 مارس، ضمن برگزاری روز جهانی آب، از همة اعضا خواست تا با هماهنگی با سازمان جهانی تغذیه و کشاورزی (فائو) به مسئلة کمبود بین المللی آب توجه کنند، با این هدف که بر اهمیت فزایندة مسئلة کمبود آب در جهان و نیاز به همکاری و هماهنگی گسترده تر برای تأمین و تضمین مدیریت مؤثر و پیگیر منابع آب تأکید شود. بسیاری از مناطق جهان از کمبود شدید آب رنج می برند و با کمتر از 500 لیتر مکعب آب برای هر نفر در سال سر می کنند. روز به روز بر تعداد مناطقی که از کمبود مزمن این مادة حیاتی رنج می برند، افزوده می شود. برخی از پیامدهای کمبود آب عبارتند از ناکافی بودن این مایع گرانبهای ضروری برای تولید مواد غذایی، رشد ضعیف صنعت، مناطق شهری و گردشگری، و بروز مشکلات بهداشتی.
همه این نقل قول ها از بنگاه خبری تل اَم است. تازه هنوز به حقایق پر اهمیت دیگری چون آب شدن یخ های گرینلند و قطب جنوب، آسیب های وارد شده به لایة اوزون، و افزایش میزان سرب در ماهی هایی که بخشی از خوراک مردم عادی را تشکیل می دهند، اشاره ای نکرده ام. مسائل قابل بحث و بررسی دیگری نیزوجود دارند، ولی من در این چند سطر فقط می خواستم نظرم را دربارة دیدار پرریدنت بوش با مدیران صنایع اتوموبیل سازی آمریکا بگویم.
28 مارس2007
فیدل کاسترو

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا