کودکان کارگر
*بر پایه برآورد رسمی ”سازمان جهانی کار“در سال 2006 میلادی، بیش از 220 میلیون کودک 5 تا 17 ساله مجبور به کار در وضعیتی سخت وتوان فرسا هستند!
*براساس داده ها و آمارهای سازمان مدیریت و برنامه ریزی بین سال های 1383 تا 1385 بیش از 380 هزار کودک در سراسر ایران کار ثابت داشته اند، 370 هزار کودک 10 تا 14 ساله کار فصلی می کرده اند و نزدیک به 700 هزار کودک به طور رسمی در جمهوری اسلامی به کار اشتغال دارند!
در لحظاتی که پیش از آنکه خورشید بر آسمان نور افشانی کند و ای بسا در لحظاتی که رویاهای شیرین کودکانه آنان در خواب ادامه دارد، از بستر سرد با رنجی جان سوز بر می خیزند و در پی لقمه نانی، نگاه معصوم خود را بر دنیای بی رحم فقر می دوزند! هر روزه هزاران کودک در سراسر جهان سرمایه داری و از جمله در ایران به جای آنکه شاد و شادمانه روانه مدرسه شوند، به اجبار راهی محیط های مختلف کاری می گردند.
با تحولات منفی دهه نود سده بیستم و تغییر توازن در عرصه بین المللی به سود امپریالیسم، افزایش چشمگیر نقش نهادها و ارگان هایی همچون سازمان تجارت جهانی، صندوق بین المللی پول و بانک جهانی و دیکته نسخه های نولیبرالی از سوی این نهادها به کشورهای مختلف، شاهد رشد فزاینده فقر در تمامی جهان بوده و هستیم. یکی از پیامدهای ناگوار این مسئله، پدیده کار کودکان و افزایش فوق العاده این پدیده است، وضعیت چنان است که بسیاری از کارشناسان یونیسف و دیگر نهادهای سازمان ملل متحد، از نقض آشکار قوانین بین المللی برضد کار کودکان ابراز نگرانی می کنند. ”سازمان جهانی کار“-ای ال او در سالیان اخیر با توجه به رشد پدیده فوق، تلاش گسترده ای را در راستای جلوگیری از کار کودکان بکار برده و خواستار مقابله با این امر شده است. در یکی از برآوردهای سازمان بین المللی کار، صراحتا اعلام می گردد: ”درسال 2006 میلادی بیش از 220 میلیون کودک 5 تا 17 سال به اجبار به کار در وضعیتی سخت مشغول هستند“ در ارتباط با حقوق کودکان این آمار فقط کودکانی را در بر می گیرد که کار می کنند و اصطلاح کودک کارگر در باره آنها به کار می رود.
در یک آمار سازمان ملل تاکید شده که 74 میلیون کودک کمتر از 15 سال در چنان اوضاع ناهنجار و غیر انسانی یی کار می کنند که باید بدون تاخیر متوقف گردد.
اغلب این کودکان در محل های خطرناک، بدون ایمنی مناسب و با ساعات کار طولانی (برخی اوقات 16 ساعت در روز) به کار وادار شده اند.
بر پایه آمار موجود امروزه درصد قابل توجهی از محصولات صنعتی و کشاورزی انحصارات چند ملیتی که در آسیا- آفریفا و امریکای لاتین سرمایه گذاری کرده اند، با کار کودکان کارگر تولید می شوند. رنج و زحمت به کودکان و سود و ثروت به انحصارات امپریالیستی می رسد!
پدیده کار کودکان طی دو دهه اخیر در میهن ما نیز رواج گسترده پیدا کرده است و ارتباط مستقیم با برنامه و سیاست های اقتصادی-اجتماعی رژیم ولایت فقیه و دولت های آن دارد.
بسیاری از این کودکان فرزندان روستاییان مهاجر و ساکن حاشیه شهرهای بزرگ و کارگران اخراجی و بیکار شده هستند. در این خصوص خبرگزاری کار ایران-ایلنا ،24 آبان ماه سال گذشته در گزارشی تحت عنوان: ”از کودکان کار، ما مرد خونه ایم“از جمله یاد آور شد:“ کودکان کار، اصطلاحی است که در مورد آن بسیار گفته می شود، این که براساس فلان ماده قانون و طبق کنوانسیون های بین المللی کار کودک ممنوع است و … اما آنچه در عمل می بینیم، گسترش این پدیده اجتماعی است.“
در همین گزارش آمده است: ”پسر بچه 8 ساله ای می گوید: وقتی پدرم سالم بود، فقط اون کار می کرد، اما الان همه کار می کنیم، دوست دارم درس بخوانم، ولی مامانم میگه غصه نخور، بابا که خوب شد، دوباره میری مدرسه! پدرم پاهاش شکست والان کمرش هم درد می کنه، دکترها می گویند حالا حالا نباید کار کنه.(پدر این بچه مطابق گزارش، کارگر سانحه دیده یک واحد تولیدی است).
در اواسط مرداد ماه سال گذشته مدیر عامل انجمن حمایت از کودکان کار به خبرنگار پایگاه خبری آفتاب گفت: ”ناهماهنگی در دستگاه های دولتی سبب شده تا بحث حمایت و سامان دهی کودکان کار همچنان متولی مشخص نداشته باشد از این رو نمی توان آماری دقیق در این باره ارایه داد. سال گذشته طرحی را به وزارت رفاه ارایه کردیم… تا بتوانیم آنها را مورد حمایت قرار دهیم. اکنون یکسال از ارایه طرح ما به وزارت رفاه می گذرد و تا به امروز پاسخی دریافت نکرده ایم. کودکان کار در ایران وضعیتی نابسامان دارند ودلیل این نابسامانی متوجه دولت است!“
اقدامات ضد کارگری سالهای اخیر به ویژه در دورة دولت احمدی نژاد، سبب وخیم تر شدن وضعیت کودکان کارگر شده است.
براساس حمایت های وزارت کار از کلان سرمایه داران و در نبود تشکل های مستقل صنفی(سندیکاها)، کودکان نه تنها از کار منع نمی شوند، بلکه بین 12 تا 14 ساعت کار می کنند و درازای آن تقریبا یک سوم افراد بزرگ سال مزد دریافت می کنند. برخی نوجوانان 15تا 17 ساله ماهانه براساس توافق زبانی با کارفرمایان 12 تا 50 هزارتومان حقوق می گیرند و هیچ ارگان و مقامی هم به این وضعیت رسیدگی نمی کند فراموش نکنیم با خروج کارگاه های زیر 10 نفراز شمول قانون کار، کودکان بسیاری در این نوع کارگاه ها به کار واداشته می شوند و عملاً منع قانونی نیز در برابر آن وجود ندارد!
اکنون اشتغال به کار کودکان زیر 15 سال، به رغم وجود ماده 79 قانون کار به طور روزافزون رواج یافته و بسیاری از کلان سرمایه داران پنهان نمی کنند که با اصلاح قانون کار و از جمله تغییر ماده فوق، دیگر مشکلی از این بابت نخواهند داشت. نوع دیگری از کار کودکان به ویژه در مناطقی نظیراستان های خراسان، اصفهان و آذربایجان غربی رواج یافته است که بر پایه به اصطلاح قوانین ”شرعی“قرار دارد.
در بسیاری از کارگاه های خصوصی، از جمله قالیبافی های سراسر ایران و نیز کوره پز خانه ها وجز اینها، اگر والدین یک کودک با کارفرمای او قرارداد ببندند، چون ”ولی“کودک به شمار می آیند، حق واگذاری و اجاره دادن فرزند خود به صاحبان کارگاه های خصوصی را دارند. در حال حاضر هزاران دختر و پسر 5 تا 15 ساله مطابق این ”قانون“کار می کنند! در اواخر سال 1384، یونیسف از افزایش کار کودکان در ایران ابزار تاسف ونگرانی کرده بود. از دیگرسو در سال گذشته ”سازمان چهانی کار“ با انتقاد از مسئولین جمهوری اسلامی به دلیل ارائه نکردن آمار در خصوص کار کودکان، برآورد کرده بود، در مجموع نزدیک به یک میلیون و نیم کودک درایران به کار وادار شده اند!
کودکان کارگر نماد استثمار و بی عدالتی جهان امروز هستند. کودکانی که باید با خنده شادمانه خود تصویر گر سعادت انسان در جهان باشند، اینک معرف ظلم و تباهی و فقر هستند!