مسایل بین‌المللی

مسیر حرکت چین به پیش

برگرفته از: ”بیژینگ رویو“ Beijing Review))
یَنگ لینگ لینگ، استاد مدرسة حزبی کمیتة مرکزی حزب کمونیست چین، دربارة ”راه رشد صلح آمیز“ چین سخن می گوید:
از زمان برگزاری شانزدهمین کنگرة ملی حزب کمونیست چین در سال 2002، تلاش زیادی برای به پیش راندن اصلاحات و بازگشایی کشور صورت گرفته است. اکنون چین به واسطة رشد اقتصادی اش شاهد رشد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بیشتری است. در سال 2006 با وجود قیمت های به نسبت ثابت و رشد نسبتاً سریع، اقتصاد توان بیشتری یافت. به لطف رشد اقتصادی سریع و پایدار و بازسازی اقتصادی گسترده تر، درآمد مالی چین به 93 /3 تریلیون یوان (520 میلیارد دلار) رسید، و تولید ناخالص ملی آن متجاوز از 2 تریلیون (هزار میلیارد) دلار آمریکا شد. تنگناها و کمبودهای موجود در زمینه های ذغال سنگ، برق، نفت و ترابری تا حد زیادی برطرف شدند. با وجود نرخ رشد اقتصادی بیشتر از 10% در چهار سال پی در پی، چین هنوز قادر به جلوگیری از بروز تورم است.
اصلاحات در عرصه های کلیدی گسترش بیشتری یافت. حجم صادرات و واردات در سال 2006 به 1800 میلیارد دلار رسید. سرمایه گذاری مستقیم خارجی سر به 60 میلیارد دلار زد، و ذخایر ارزی چین از مرز یک تریلیون دلار گذشت.
حرکت به سوی ساختن مناطق غیر شهری نوین سوسیالیستی پیشرفتی مداوم داشت. ضمن این که مالیات کشاورزی الغا شد، 460 میلیون کشاورز در نیمی از مناطق روستایی کشور زیر پوشش نظام پزشکی تعاونی روستایی قرار گرفتند. در مدتی کوتاه برنامه های اجتماعی گوناگونی تدوین و اجرا شد، و شرایط زندگی مردم پیوسته بهبود یافت. در حالی که درآمد خالص سرانة شهرنشینان از مرز 11,759 یوان (1550 دلار) گذشت، درآمد خالص سرانه کشاورزان به 3587 یوان (475 دلار) رسید، که حاکی از بیشترین میزان رشد در دهة گذشته است.
هم زمان با این پیشرفت ها، چین دستاوردهای بزرگی نیز در عرصة امور خارجی داشت. سال گذشته، سیاست خارجی چین فعال تر از هر زمان دیگری بود و روابط چین با آمریکا، ژاپن، روسیه و اتحادیة اروپا توسعة بیشتری یافت. چین روابط همکاری دوستانه اش را با همسایگانش بهبود بخشید، همکاری هایش را با دیگر کشورهای در حال رشد به سطح والای نوینی ارتقا داد، و در حل و فصل مسائل بین المللی مشارکت کرد. همچنین، سال گذشته شاهد تبادل های فرهنگی بیشتری بین چین و بقیة دنیا بودیم. به رغم این دستاورهای بزرگ، لازم است که به دشواری ها نیز توجه کنیم. به سبب شالودة ضعیف کشاورزی چین، افزایش تولید غلات و افزایش درآمد کشاورزان با مشکل رو به رو بود. سرمایه گذاری دارایی های ثابت کماکان در حدی چشمگیر، و الگوی رشد اقتصادی فراگیر و دامنه دار به جای خود باقی بود. کمبود انرژی مانعی در راه رشد اقتصادی بود، در حالی که نتوانستیم به هدف تعیین شدة 4 درصد کاهش در مصرف انرژی برسیم. همچنین، فشار عظیمی برای کاهش ارزش ارز کشور وجود داشت و نتوانستیم دشواری های حیاتی تأثیرگذار بر منافع و نیازهای فوری مردم را به درستی برطرف کنیم. در عرصة بین المللی، اگرچه نفوذ و موقعیت چین در صحنة جهانی کماکان رو به اعتلاست، اما کشور با چالش های تازه ای نیز رو به رو بوده است. قدرت های عمده اقدام های احتیاط آمیزی را نسبت به چین در پیش گرفته اند و از چین می خواهند که مسئولیت های بین المللی سنگین تری را به دوش بگیرد. افزون بر اینها، چین با رقابت فزاینده ای از سوی برخی از کشورهای در حال رشد رو به روست. واقعیت این است که حجم کل اقتصاد چین فقط 4 درصد کل اقتصاد دنیا، 13 درصد کل اقتصاد آمریکا، 28 درصد ژاپن و 70 درصد آلمان است. تولید ناخالص ملی سرانة چین، که در بسیاری از استان های کشور کمتر از 500 پوند در سال است، در ردیفی پایین تر از صد کشور جهان است.
به این ترتیب، ضمن این که چین از رشد ناسالم و ناهماهنگ در نتیجة رشد بیش از حدش جلوگیری می کند، می بایست از محدود کردن رشد از ترس آن که شاید دشواری هایی به بار آورد، پرهیز کند.
ون جیابائو، نخست وزیر کشور، اعلام کرده است: ”چین در مرحلة مقدماتی سوسیالیسم قرار دارد و برای مدتی در این مرحله خواهد ماند“، و این دورانی است که مشخصة آن ”بارآوری رشد نیافته“ است. نخست وزیر با مورد توجه قرار دادن نظریة دنگ شیائو پینگ که ”رشد اصل مطلق است“ می گوید: ”بنابراین، ما باید اصل تمرکز بر رشد اقتصادی را پیگیری کنیم و از هیچ تلاشی برای بهبود بارآوری فروگذار نکنیم.“ نخست وزیر وِن همچنین خواستار تلاش بیشتر برای به جلو راندن اصلاحات و نوآوری ها شده است. همان گونه که تجربة ما در 28 سال گذشته ثابت کرده است، اصلاحات و بازگشایی و ایجاد درهای باز به تقویت توان کشور کمک می کند. در این روند خواه ناخواه دشواری هایی بروز می کنند، به ویژه در روند شتابندة شهری شدن و صنعتی شدن و در مبارزة ما برای رسیدن به ثمرات اصلاح.
در نتیجة تغییر و تعدیل بی وقفه، عمقی، گسترده و قاطع خواست ها و منافع گروه های گوناگون جامعه، دشواری هایی بروز می کند. نظام شرکتی چین هنوز نیاز به تدوین و تکمیل دارد. توجه اصلی باید به اصلاح نظام مالکیت و بهبود مدیریت شرکت ها و توانایی های تحقیق و توسعه باشد.
افزون بر این، نظام بازار چین را نیز باید بهتر کنیم. در حال حاضر، این نظام از اتلاف جدی منابع رنج می برد، که ارتباط مستقیمی دارد با سازوکار نادرست و نامناسب قیمت گذاری زمین، آب، انرژی و منابع معدنی عمده.
انحصار اداری، حمایت گرایی محلی، و تقسیم بازار به بخش های گوناگون همگی جلو گردش آزادانة کالا در کشور را می گیرند و مانع تخصیص منطقی منابع می شوند. انتقال وظایف دولت که مدت هاست به تأخیر افتاده است، هنوز باعث بروز دشواری های عمده در ارتباط با زندگی مردم است. هماهنگ نبودن رشد شهری و روستایی ارتباط تنگاتنگی با ساختار دوگانة دیرپای شهری و روستایی در چین دارد. فاصلة زیاد درآمدها بین گروه های اجتماعی دلایل پیچیده ای دارد، اما این مسئله به طور عمده ناشی از نظام کهنة توزیع درآمد کشور و تلاش ضعیف دولت در تنظیم درآمدها بوده است. برای بسیاری از خانواده ها هزینة آموزش بسیار بالاست، چرا که دولت به مسئولیت کامل خودش برای تأمین آموزش اجباری عمل نکرده است. در زمینة بهداشت و درمان، توزیع نامناسب منابع، نظام ناقص بیمه های بهداشت و درمان و نبود یک نظام پزشکی بنیادی مؤثر، دسترسی به این خدمات را برای مردم عادی تقریباً ناممکن می سازد.
مسئولیت کارکرد ضعیف اقتصاد بازار به گردن سازوکار اعتباری ناقص در چین و نبود یک نظام عملی کیفری برای کارکرد اعتباری بد است.
دلایل بسیاری از مشکلات را می توان مشخص کرد، ولی نمی توان هیچ یک از مشکلات را به استراتژی اصلاحات نسبت داد. در عوض، این مشکلات را باید به طور عمده ناشی از اصلاحات ناقص و اقدام های نامؤثر دانست. بنابراین، راه حل این مشکلات در تعمیق اصلاحات و ارتقای رشد و توسعه است.
اهمیت نوآوری هم کمتر از اصلاحات نیست. از زمانی که چین سیاست اصلاح و بازگشایی را در اواخر دهة 1970 آغاز کرد، تغییرات بزرگی در سطح رشد علمی و فنی کشور و در ساختار صنعتی آن صورت گرفته است، و کیفیت کار تا حد زیادی بهبود یافته است. اما با توجه به محدودیت فزایندة منابع، زیست بوم (اکوسیستم) رو به وخامت، و وجود رقابت بی امان بین المللی در زمینة نوآوری های فن آوری، بُنیة ضعیف چین در زمینة نوآوری هر چه بیشتر به گره گاهی در رشد آتی آن بدل می شود. در تقسیم کار جهانی کنونی، چین نقش فرآورنده و تولید کنندة محصولات صنعتی اولیه، و تأمین کنندة منابع و فرآورده های مکانیکی ساده به بازار بین المللی را دارد. در ازای دریافت دانش و فراورده های با فناوری برتر از کشورهای رشد یافته، ما مجبوریم مواد و منابع عظیمی را در اختیار آنها بگذاریم. اگر چین برای مدتی دراز به ایفای این نقش ادامه دهد، به زودی منابع معدنی اش به پایان خواهد رسید و آسیب زیادی به محیط زیست خواهد زد. امروزه چین یک تولید کنندة عمدة مواد است، نه تولید کنندة نیروی کار ماهر. نیاز به رشد سریع چین را به این وضع کشانده است و مردم چین اکنون با این معضل رو به رو هستند که چگونه از سرنوشت پیش بینی شده توسط نظریة تقسیم بین المللی کار اجتناب کنند. کشور باید توانایی های نوآوری مستقل خود را بهبود بخشد تا بتواند در شرایط رقابت بی امان موجود در صحنة بین المللی توان رقابت و امنیت اقتصادی خود را تقویت کند.
موقعیت در حال ارتقای چین در صحنة جهانی این سؤال را برای جامعة بین المللی پیش می آورد که چین چه راهی را برای تأمین رشد و توسعه اش در پیش خواهد گرفت؟ در برابر جامعة جهانی چه مسئولیت هایی را بر دوش خواهد گرفت، و آیا به عنوان نیرویی عمل خواهد کرد که صلح و بهروزی جهان را حفظ کند؟
نخست وزیر وِن به تکرار تأکید کرده است که چین راه رشد صلح آمیزی را دنبال می کند که جوهر آن این است که رشد و توسعة چین و صلح جهانی دست در دست هم دارند، و هر یک به دیگری کمک می کند. اگرچه چین از دیدگاه رشد و توسعة مشترک به همکاری و مبادله با بقیة دنیا بر اساس برابری و منافع متقابل ادامه می دهد، اما به طور عمده به نیرو، اصلاحات و نوآوری خود برای رشد و توسعه متکی است. از دیدگاه داخلی، راه رشد صلح آمیز امری است ضروری چرا که ریشه در ماهیت سوسیالیستی دولت و در سیاست خارجی مستقل صلح طلب چین دارد. گزینش ناگزیر چین چیزی نمی تواند باشد جز هماوردی با چالش ها و مخاطراتی که ممکن است در صحنة جهانی با آنها رو به رو شود.
پس از سال ها کوشش، چین راه رشد هماهنگ و قابل دوامی را یافته است. سخنان نخست وزیر وِن در توضیح نظریة ”راه رشد صلح آمیز“ نشان دهندة ضرورت تاریخی پیگیری این راه توسط چین است. پیگیری این راه، همچنین تعهدی راسخ است که حزب کمونیست چین، دولت چین و مردم چین در برابر بقیة دنیا به عهده گرفته اند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا