نگاهی به رویدادهای ایران
* تیغ سانسور همچنان در گردش است
آخرین دیدگاههای آیت الله منتظری درباره مسائل حاد روز
* رویگردانی رای دهندگان از احمدینژاد * تیغ سانسور همچنان در گردش است
هنوز مرکب لغو امتیاز روزنامه “مشارکت” و محکومیت محمدرضا خاتمی مدیر مسئول این روزنامه خشک نشده است که اعلام گردید که تهدیدات و فشارها بر خبرگزاری کار ایران ”ایلنا“ برای تاثیرگذاری بر جهت رسانهای این خبرگزاری افرایش یافته است، به گونهای که هیئت مدیره این خبرگزاری در نتیجه این فشارها و برای ادامه کاری و فعالیت ”ایلنا“ و کاستن از فشارها با استعفای مدیر عامل خود موافقت کرده است. بر اساس خبر منتشر شده در آفتاب، همزمان با افزایش فشارها بر این رسانه به نحو چشمگیری تعداد شاکیان ”ایلنا“ در در دستگاه قضایی افزایش داشته است.
دلیل این امر را باید در گزارشی مشاهده کرد که در یکی از سایتهای نزدیک به اصولگرایان پیرامون فیلترینگ این خبرگزاری منتشر شده است: ”قوه قضائیه بر اساس شکایت وزارت علوم، دستور فیلترینگ یکی از خبرگزاریهای غیردولتی [خبرگزاری کار ایران ”ایلنا“] را به دلیل آنچه تشویش اذهان عمومی بر اثر انتشار اخبار غیرواقعی درباره وضعیت دانشجویان ستارهدار عنوان میشود، صادر کرده است.“ روابط عمومی خبرگزاری ”کار ایران“ نیز در اطلاعیهای اعلام کرد که تغییر مدیریت ”ایلنا“ که طی دو روز گذشته در برخی سایتها و روزنامهها مطرح شده، موضوعی است که طی هفته گذشته مورد بررسی بوده و مواضع خبرگزاری در مورد آن بزودی اعلام میشود.
مدت زیادی از انتشار این اطلاعیه نگذشته بود که ادوار نیوز متن استعفانامه مسعود حیدری، مدیرعامل خبرگزاری ”کار ایران“ را منتشر کرد. وی ضمن برشماری روند ایجاد این اولین خبرگزاری [غیر دولتی]، با تلخی اجبار در نوشتن استعفا نامه خود را چنین نشان میدهد: ”اينجانب به عنوان كوچكترين عضو ”ايلنا“ و كسي كه خدمت و حضور در آن مجموعه برايم والاترين افتخار دوران زندگيام محسوب ميشود و هيچگاه حاضر نبوده و نيستم كه آن را با هيچ چيز معاوضه كنم، براي آنكه حضورم لطمه و آسيبي بيش از آنچه پيش آمده متوجه اين مولود مبارك نسازد، از مسووليت خود به عنوان ”مديرعامل خبرگزاري كار ايران [ايلنا]“ استعفا كرده و ”ايلنا“ي عزيز و گرامي را به صاحبش ميسپارم و….“
ولی هنوز خبر استعفای اجباری مسعود حیدری، مدیرعامل ”ایلنا“ مخابره نشده بود که روز سهشنبه رسانهها خبر توقیف مجدد روزنامه ”هممیهن“ را مخابره کردند. روزنامه ”هممیهن“ از جمله رونامههای نزدیک به اصلاحطلبان در دوره خاتمی بود که یک بار پیش از این در سال ١٣٧٩توقیف شده بود. این روزنامه چندی پیش دوباره فعالیت مطبوعاتی خود را با کادر جدید و به سردبیری محمد قوچانی، که پیش از این مدیر روزنامه ”شرق“ [تا قبل از توقیف شرق] بود، از سر گرفت. روزنامه ”هممیهن“ در روز سهشنبه تنها پس از انتشار ٤٢ شماره از دوره جدید خود به محاق توقیف در آمد. بر اساس گزارشها سعيد مرتضوی، دادستان انقلاب و عمومی تهران در نامهای به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی دليل توقيف مجدد ”هم ميهن“ را ”نقص در مراحل محاکمه غلامحسين کرباسچی مدير مسئول روزنامه هم ميهن“ دانست و اعلام کرد که ”توقيف موقت اين روزنامه تا زمان رسيدگی مجدد به پرونده ادامه می يابد.“
همانگونه که در بالا اشاره شد، روزنامه ”همميهن“ در سال ١٣٧٩ به حکم دادگاه وقت مطبوعات توقيف شده بود، ولی دادگاه در ارديبهشت امسال حکم به رفع توقيف نشريه و تبرئه مديرمسئول آن از اغلب اتهاماتی که به وی وارد شده بود، داد. با اینوجود غلامحسین کرباسچی، مدير مسئول و صاحب اميتاز روزنامه هم ميهن، در گفت وگو با خبرگزاری دانشجويان ايران بیان کرد: ”دادسرا طی يک ابلاغيهی کتبی به ما گفته که ديگر روزنامه منتشر نشود. گفتهاند که مراحل دادرسی اشکال داشته است بنابراين روزنامه نبايد منتشر شود.“
جای تردیدی نیست که از زمان روی کار آمدن دولت احمدینژاد، فشار بر مطبوعات و نشریات افزایش زیادی داشته است. در اینجا سخن از خودسانسوری تحمیل شده بر روزنامهنگاران نیست، بلکه صحبت بر سر سانسور دولتی است. شکی نیست که یکی از دلایل این امر به انتخابات آینده مجلس مربوط میشود. بدین معنا که نیروهای ارتجاع با مقابله با مطبوعات و گسترش دایره سانسور، بستن نشریات، روزنامهها و سایتهایی را که احتمال مخالفت آنان میرود، فعالیت انتخاباتی خود را از هماکنون شروع کردهاند. بیجهت نیست که اكبر اعلمي، عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس هفتم، با اشاره به محدوديتها و فشار موجود بر مطبوعات میگوید: ”با توجه به اين كه اغلب رسانههاي كشور همراه با جريان فكري دولت بوده و يا به نحوي در كنترل آنها قرار دارند، در اين شرايط هر گونه عقبنشيني رسانههاي مستقل و منتقد در برابر زيادهخواهيها، فشارها و تهديدات غيرقانوني خود شيفتگان، به منزله ايجاد فرصت بيشتر براي كساني است كه حيات و توفيق سياسي خود را مستلزم سانسور و ايجاد خفقان در نشريات و در نهايت بياطلاعي مردم ميدانند.“ آری تیغ سانسور همچنان در گردش است!
* آخرین دیدگاههای آیت الله منتظری درباره مسائل حاد روز
آیت الله منتظری طی مصاحبهای، در هفته گذشته، آخرین مواضع خود را پیرامون مهمترین مسایل روز کشور اعلام کرد. وی در این مصاحبه ضمن اشاره به موارد مهمی چون موضوع عدم رعایت حقوق مردم از جانب دولت، به نارضایتیهای قشرهای مختلف مردم میهن ما در عرصههای گوناگون نیز اشاره کرد و ضمن وارد دانستن انتقادات شدید به حکومتمدارن فعلی در زمینه برخورد سرکوبگرانه به جای پاسخگویی به خواستههای برحق مردم، هشدار داد که مشکلات با برخورد خشونتآمیز و زندان حل و فصل نخواهد شد، و این نارضایتیها میرود که برای دولت خطرآفرین بشود. نکات محوری مواضع وی را میتوان بهگونهای فشرده چنین بیان کرد:
* موضوع ”بدحجابی“ و برخورد نیروهای انتظامی با زنان. * اعتراضات کارگران و معلمان و دیگر حرکتهای صنفی. * سرکوب جنبش دانشجویی و توقیف نشریات دانشجویی. * پرونده هستهای و تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل به منظور محدود ساختن فعالیت اتمی ایران. * انتخابات و ردصلاحیتهای دورهای شورای نگهبان.
آیتالله منتظری در این مصاحبه که به طور کتبی انجام شده است درباره انتخابات مجلس که قرار است در هشت ماه دیگر برگزار شود، و از هماکنون نسبت به سلامت برگزاری آن تردیدهای جدی به چشم میخورد، می گوید: ”پیشتر در بیانیه های متعدد راجع به رد صلاحیت هایی که از سوی شورای نگهبان انجام شده است اظهارنظر کردهام. این اشتباهات و نظایر آن که در سالهای گذشته مشاهده شد آسیبهای فراوانی به چهره حاکمیت در بین مردم و در جهان وارد کرده است.“ خبرنگار در رابطه با اعتصابات و تحصنهای کارگران و معلمان طی هفتههای گذشته پرسیده است که منجر به پیگرد و دستگیری تعدادی از آنان شد. در پاسخ چنین میخوانیم: ”دولت موظف است علل و ریشه های نارضایتی اصناف مختلف را کشف و بر طرف نماید. روشن است که مشکلات با سرکوب و زندان حل و فصل نمی شود. البته ممکن است به طور مقطعی و در کوتاه مدت صدای معترضین خاموش شود اما قطعاً نارضایتی ها به صورت عقده در خواهد آمد و برای کشور و دولت خطرآفرین می شود.“
پاسخ وی همچنین درباره جنبش دانشجویی و اخراج برخی از اساتید منتقد از محیطهای دانشگاهی، قابل تامل است. منتظری در این زمینه می گوید: ”اصولاً آزادی فکری و سیاسی در مراکز علمی و فرهنگی نباید محدود گردد به جای این محدودیت ها باید زمینه پاسخ به شبهات دانشگاهیان را فراهم کرد. همچنین محروم ساختن دانشگاه از اساتید متبحر به خاطر اختلافات فکری و سیاسی، ظلم به دانشگاه و محیطهای علمی و خلاف شرع و عقل سلیم است.“
آیت الله منتظری در پاسخ به سوال مربوط به سیاست های بحثانگیز اقتصادی دولت محمود احمدی نژاد و انتقاد شماری از اقتصاد دانان از این سیاست ها و گسترش فاصله فقیر و غنی در کشور، با اشاره به وضعیت دشوار معیشتی مردم می گوید: ”قضاوت نهایی و صحیح در این موضوع با مردم است، شما می توانید با یک نظرسنجی مردمی و بدون سانسور از وضعیت اقتصادی مردم و فقرا اطلاع دقیق پیدا کنید.“
پرسشهای مهم دیگر بیشتر در مورد اعمال محدودیتهای هرچه بیشتر نسبت به مطبوعات از زمان روی کار آمدن دولت محمود احمدی نژاد است. در مقابل این پرسش که آیا دولت اجازه دارد از روزنامه نگاران بخواهد درباره اوضاع اقتصادی یا حقوق بشر سخن نگویند و آیا اعمال محدودیت بر مطبوعات شرایط سیاسی ایران را حادتر نمی کند؟ منتظری پاسخ میدهد: ”منع روزنامه نگاران از سخن گفتن درباره حقوق بشر و اوضاع اقتصادی در افکار عمومی تأثیری ندارد، بالاخره معیار، رضایت عامه مردم است، مردم از اوضاع خودشان بهتر از هر کسی دیگر آگاه هستند. تلقی معمولی از منع مذکور، سلب آزادی بیان است و این عنوان برای چهره حاکمیت دینی ضرر خواهد داشت.“
آنچه که در پایان این مصاحبه جلب نظر میکند نظرات منتظری پیرامون فعالیت هستهای ایران و فشارها و تحریمهای مطرح شده در این زمینه است. آیت الله منتظری در مقابل آخرین پرسش که آیا تحریم های شورای امنیت سازمان ملل منجر به انزوای بینالمللی ایران نمیشود، پاسخ میدهد: ”تحریم های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران کاری است ظالمانه و هرگز با شعارهای حقوق بشری دولتهای ذینفوذ در آن سازمان جهانی تناسبی ندارد. البته دولت ایران نیز نباید بهانه و سوژه به دست قدرتمندان بدهد. امیدوارم فشارهای غرب بهانهای برای سرکوب بیشتر آزادیهای مشروع نباشد. به هر حال دستیابی ملت ایران به انرژی هستهای صلح آمیز حق آنان می باشد و دولتهای ذینفوذ حق ندارند مانع آن شوند.“
نکته قابل توچه ایم است که بسیاری از رسانههای عمومی بهخصوص سایتهای اینترنتی، که معمولاً در انعکاس اخبار روز، فعال هستند، با سکوت کامل از کنار این مصاحبه گذشتند و تنها ”ادوارنیوز“ روز شنبه ٩ تیرماه به انعکاس بخشهایی از این مصاحبه اکتفا کرد. البته تا آنجا که به مطبوعات و نشریات وابسته به جناحهای گوناگون رژیم مربوط میشود، این ”سکوت“ درواقع ادامه سیاست های چندین ساله آنان نسبت به آیت الله منتظری و تلاش در راه منزوی کردن او است. ارتجاع حاکم فراموش نکرده است که منتظری که تا چند ماه قبل از درگذشت خمینی، شخصیت دوم در حکومت اسلامی بشمار میآمد با اعتراض به قتلعام زندانیان سیاسی، در تابستان خونین ١٣٦٧، پرده از جنایات تکان دهنده رژیم برداشت و درست به خاطر همین افشاگری ها از سوی خمینی از مقام خود عزل گردید. وی از همان زمان در یک انزوای تحمیلی و حصر خانگی بسر میبرد که تا به امروز نیز ادامه دارد. منتها این سکوت از جانب آن دسته از نشریات و سایتهایی که مدعی اصلاحطلبی و دگراندیشی اند، قابل توجیه نیست.
* رویگردانی رای دهندگان از احمدینژاد
در هفته گذشته به ابتکار یک شبکه رادیویی به نام ”رادیو جوان“ و سایت اینترنتی ”بازتاب“ که وابستگی آن به بخشهایی از محافظهکاران و هواداران دولت بر کسی پوشیده نیست، دو نظرسنجی عمومی پیرامون تشخیص میزان مقبولیت احمدینژاد انجام گرفت که نتایج آن برای دولت وی و هوادارانش قابل تامل است. میگوییم هواداران وی، زیرا نتیجه این نظرسنجیها و ریزش مداوم مقبولیت او حتی در میان آن دسته از رایدهندگان که به وی رای دادهاند، غیرمنتظره نیست. نکته جالب اینکه در هفتههای اخیر برخی از رهبران و سران درجه اول همچون خامنهای از فرصتهای گوناگون استفاده کرده و برای دولت ”اعتبار تراشی“ کرده و درواقع پشتبانی خود را از احمدی نژاد اعلام کردند. آخرین نمونه آن سخنان جنتی به عنوان امام جمعه تهران به بهانه آغاز سومین سال ریاست جمهوری احمدینژاد بود. جنتی در خطبه خود نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دو سال قبل را ”نشانهای از خواست خدواند برای نچرخیدن در بر پاشنه غلط“ خواند. حال ببینیم که مردم میهن ما میخواهند ”در بر چه پاشنهای“ بچرخد.
نخستین نظرسنجی در یكی از برنامههای ”رادیو جوان“ برگزار گردید كه از همان لحظه اعلام خبر این اقدام با واکنشهای گوناگون و گستردهای رو به رو گردید. این رادیو از شنوندگان خود چنین نظرخواهی کرده بود: فرض كنید الان روز انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 است. با ارسال پیام كوتاه SMS به شماره برنامه نامزد انتخاباتی خود را از بین هفت رقیب انتخاب کنید. این اقدام از همان ابتدا با برخورد شدید هواداران دولت رو به رو شد. برای نمونه یکی از رسانههای اینترنتی به نام ”رجا نیوز“ (سایت حامی دولت) این عمل را ”زمینهسازی برای برکناری رئیس جمهوری دانست.“
منتها نتیجه این نظرسنجی هیچگاه از برنامههای رادیویی پخش نشد، که یکی از دلایل آنرا میتوان فشار ارگانهای مربوطه به صدای جمهوری اسلامی دانست. اما نتایج گزارش در برخی از رسانهها انعکاس یافت. برای مثال خبرنگار سایت ”روز“ نقل میکند که در محافل سیاسی یکی از نتایج این نظرسنجی این بوده است که تعداد آرای احمدی نژاد به كمتر از ده درصد مجموع آرا كاهش یافته است.
در نظرسنجی دوم که توسط سایت ”بازتاب“ صورت گرفت نتایجی به دست آمد که به اندازه کافی گویا است. در این نظرسنجی که از طریق اینترنت انجام گرفت، از بازدیدکنندگان پرسیده شده بود که آیا در انتخابات سوم تیر ماه به احمدینژاد رای دادهاند؟ آیا در آینده به احمدینژاد رای خواهند داد یا نه؟ پاسخهای شرکت کنندگان در این نظرسنجی را بر طبق نوشته سایت بازتاب، میتوان چنین جمعبندی کرد: از میان بیش از ٢٠ هزار و ١٧٧ رأی مستقل و غیرتكراری از میان كاربرانی كه اظهار كردهاند در انتخابات سوم تیر به محمود احمدینژاد رأی دادهاند، 5/ 37 (سی و هفت و نیم) درصد گزینه نخست را برگزیده، اعلام كردهاند، بار دیگر نیز به احمدینژاد رأی میدهند. همچنین 5/ 62 (شصت و دو و نیم) درصد از شركتكنندگان در نظرسنجی كه گفتهاند در سوم تیر به احمدینژاد رأی دادهاند، با انتخاب گزینه سوم اعلام كردند این بار به وی رأی نمیدهند.
از سوی دیگر در میان شركتكنندگانی كه اظهار كردهاند در سوم تیر به احمدینژاد رأی ندادهاند، 3 /5 (پنج و سه دهم) درصد با انتخاب گزینه دوم اظهار كردهاند، این بار به او رأی میدهند، اما 94/7 (نود و چهار و هفت دهم) درصد كسانی كه گفتهاند در سوم تیر ماه به احمدینژاد رأی ندادهاند، اعلام كردهاند این بار نیز به وی رأی نمیدهند. برای داشتن تصویری دقیقتر از نتایج ذکر شده در بالا، باید توجه داشت از آنجا که سایت ”بازتاب“ توسط محافظهکاران اداره میشود و نظرات آن متوجه توجیه سیاستهای سرکوبگرانه رژیم و مافیای اقتصادی آقازادهها است، در نتیجه بیشتر کاربران این سایت باید از دسته هوادران سابق و فعلی دولت و شخص احمدینژاد باشند. البته خود این جنبه نیز قابل تامل است. از این نظرسنجی میتوان نتیجه گرفت که حنای دولت ”مهر ورز“ نه تنها نزد مردم میهن ما بلکه نزد آن دسته از کسانی که در دو سال پیش به احمدینژاد رای دادهاند، دیگر رنگی ندارد.
در انتها این اشاره نیز لازم است که در مقابل سخنان جنتی باید عنوان کرد که اینگونه نظرسنجیها نشان میدهند که مردم میهن ما نمیخواهند ”در بر همان پاشنه هم بچرخد“ و در این راه هم مبارزه میکنند. اعتراض های خیابانی و هجوم به جایگاههای بنزین در هفته گذشته که باید آنرا اعتراض مستقیم به دولت و شخص احمدینژاد دانست، دلیل این سخن است.