نگاهی به رویدادهای ایران
* فشار روزافزون بر معلمان مبارز و حیلههای رژیم برای انحلال کانونهای صنفی
اشاره ای به 28 مرداد و دخالت های امپریالیسم در میهن ما! * فشار روزافزون بر معلمان مبارز و حیلههای رژیم برای انحلال کانونهای صنفی
پس از یک دوره مبارزه معلمان برای احقاق حقوق خود، که در شهرهای مختلف ایران تا قبل از آغاز تعطیلات تابستانی امسال ادامه داشت، در آستانه سال تحصیلی جدید بدون شک وارد مرحله تازهتری خواهد شد. درواقع فروکش کردن مبارزه و فعالیتهای صنفی و سیاسی معلمان و فرهنگیان کشور نه به دلیل افت آن یا برآورده شدن حقوق انسانی آنان بلکه به خاطر تعطیل بودن مدارس و محیطهای آموزشی بود. بنابر این مردم میهن ما با فرارسیدن مهرماه و آغاز سال تحصیلی جدید، باز هم با اعتراضات و فعالیتهای معلمان بخصوص آن دسته از فرهنگیان که موسم به معلمان قراردادی هستند، روبه رو خواهد شد. البته رژیم ضد مردمی حاکم و مسئولین و مقامات دولت ”مهرورز“ احمدینژاد نیز در این فاصله بیکار ننشسته و با کاربست تدابیری از اخراج مدرسان و عدم تمدید قراردادها گرفته تا انحلال کانونهای صنفی و مستقل درصدد هستند که از هم اکنون مانع خیزش دوباره اعتراضات این قشر زحمتکش فرهنگی شوند.
آخرین خبر از فشارهای رژیم بر معلمان که در همین هفته منتشر شد، حکایت از این دارد که بنا به دستور مقامات حکومتی کانون صنفی معلمان کرمانشاه منحل گردید. در روز شنبه ۱۷ شهریور کانون صنفی معلمان طبق اطلاعیهای بیان کرد که، فرمانداری کرمانشاه با ارسال نامهای خطاب به دستاندرکاران این کانون و با تاکید بر اختلافات چند ماهه فرمانداری این شهر با کانون معلمان تصمیم بر انحلال آن گرفته است. البته واقعیت امر حکایت از این دارد که فرمانداری گیرنده اصلی این تصمیم نبوده است، هر چند که دستور کتبی را ارسال کرده است. امر بر انحلال کانون به دستور مدیر کل سیاسی انتظامات وزارت کشور بوده است، و این خبر از آن دارد که این یک تصمیم کاملاً سیاسی است.
با این حال کانون صنفی معلمان کرمانشاه با انتشار این خبر از همه همکاران خود برای چارهاندیشی یاری خواسته است. در این اطلاعیه از جمله آمده است: ”همکاران گرامی، پس از چندماه کش و قوس، فرمانداری کرمانشاه انحلال رسمی کانون صنفی معلمان کرمانشاه را به این تشکل پویا و تاثیرگذار ابلاغ کرد و کتبا اعلام کرد که براساس نامه مدیرکل سیاسی انتظامی وزارت کشور و مصوبه ای از جلسه ی کمیسیون ماده ده احزاب و تشکل ها، مجوز کانون صنفی معلمان کرمانشاه باطل و هرگونه فعالیت تحت عنوان کانون یادشده ممنوع است. اکنون که تلاش این کانون برای اعتلای فرهنگی کشورو نیل به ایرانی توانمند درسایه عدل اسلامی، مهر غیرقانونی بودن بریشانی آن زده اند، همه ی همکاران ارجمند برای خروج از این وضعیت به یاری فکری و مشورتی طلبیده می شوند. امیداست که ازدیدگاه های ارزشمند خویش این تشکل رابهره مندسازید.“
بدون تردید رژیم و مسئولین آن نگران این هستند که مبادا آتش مبارزه معلمان برای تامین خواستههای برحق خود در پیوند با مبارزات دانشآموزان و دانشجویان گسترش یافته و دامن آن را بگیرد.
اشاره ای به 28 مرداد و دخالت های امپریالیسم در میهن ما!
تجربه کودتای ننگین 28 مرداد که منجر به سرنگونی دولت ملیون ایران به رهبری دکتر محمد مصدق شد را به یقین یکی از تلخ ترین و فاجعه آمیز ترین صفحات تاریخ معاصر کشورمان می توان خواند. تجربه ای که در آن مبارزه استقلال طلبانه و دموکراتیک مردم میهن مان در مقابل امپریالیسم، با توطئه کودتای نظامی طراحی شده از سوی ایالات متحده، به شکست کشانده شد و آزادی خواهان میهن، یا به جوخه های اعدام سپرده شدند و یا در زندان های رژیم پهلوی سالیان درازی را به سر بردند و زیر شکنجه های قرون وسطایی قرار گرفتند. پیامد این کودتا ، استقرار حکومت 25 سال سرکوب سیاسی، ترور پلیسی و اختناق بر میهن مان بود و در سایه ترور و جو وحشت ناشی از رژیم کودتا ایران به ”جزیره ثبات“ برای منافع امپریالیسم و انحصارهای سرمایه داری و ژاندارم منافع غرب در منطقه تبدیل شد. پس از کودتا سرسپردگان رژیم شاه در همکاری با وازدگان سیاسی و در هم آهنگی همه جانبه با ”سازمان سیا“ ، با انتشار صدها جلد کتاب و نوشته و با ”استناد ” به مدارک جعلی و دروغین ، سعی کرده اند تا این کودتا را ” نجات دهنده ” کشور از هرج و مرج و ”کمونیسم“ و ایالات متحده را منجی کشور وانمود کنند. در سال های پس از کودتا ، زمانی که مبارزان راه آزادی، و از جمله اعضا و هواداران حزب توده ایران، به جوخه های اعدام سپرده می شدند و بسیاری دیگر نیز به زندان های طولانی مدت محکوم شده بودند، ”تاریخ نویسان“ سلطنتی دست تحریف تاریخ حزب توده ایران و مسئله ملی شدن نفت ایران زدند. در لوای همین تحریف تاریخ تلاش می شد تا جنبش انقلابی ملی شدن نفت و خصوصاً جنبش کارگری و کمونیستی حامی آن، یعنی حزب توده ایران به عنوان یک سازمان ”توطئه گر“ و ”ضد منافع ملی“ معرفی گردد. آنانی که این کودتای ضد ملی را به ثمر رسانده بودند، به درستی می دانستند که تا زمانی که اندیشه های انقلابی در میان خلق ریشه داشته باشد و روح پیکار جویی در مردم زنده باشد ، پیروزی آنها موقتی است و باید روح مردم و باور آنها به مبارزه را شکست و توده ها را نسبت به پرچم و شعار محوری مبارزات خود برای استقرار دموکراسی و کسب استقلال کامل سیاسی و کوتاه کردن دست انحصارهای امپریالیستی از سرمایه های ملی آن دچار تردید و بد بینی ساخت.
کودتای 28 مرداد تجربه ی گرانبها و درد آوری بود که نشان داد ، در زمان اتحاد و انسجام نیروها و پشتیبانی مردم از آنها ، خصم در مورد مسئله ملی شدن نفت در برابر خواست مردم سر تعظیم فرود آورد و وادار به عقب نشینی و گریز شد. صنعت کشور با مبارزه عظیم مردم ملی شد و از افتادن به دست امپریالیسم در امان ماند، اما در زمان پس از آن تا کودتای 28 مرداد ، تفرقه و عدم اعتماد و هم آهنگی در میان نیروهای مردمی ، این فرصت را به ارتجاع داد تا بتواند با سازمان دهی خود ، هرچه بیشتر به این تفرقه دامن بزند و سرانجام نیز با کودتایی خونین قدرت را به دست بگیرد. در این شرایط بود که عدم توانایی حکومت مصدق برای کنترل امور کشور و عدم حضور مردم در مقابله با کودتاچیان ، این جنبش بزرگ و تاریخی میهن مان را با شکست مواجه ساخت.
اگر در زمان ملی شدن صنعت نفت ایران، نیروهای ملی و مترقی و در راس آن دولت وقت ، دکتر مصدق، توانست از منافع ملی کشورمان دفاع کند، امروز ، دولت احمدی نژاد ، تحت رهبری ولی فقیه، با اتخاذ سیاست های نو لیبرالی و خصوصی سازی های وسیع، استقلال صنعت نفت کشور را با مخاطرات جدی روبه رو کرده است. امروز نیز همچون 28 مرداد مسئله اتحاد نیروها و مقابله با توطئه های ارتجاع و امپریالیسم از ضرورت جدی برخوردار است.