مسایل سیاسی روز

جنگ و صلح و وظایف مبرم نیروهای مترقی و آزادی خواه

ابرهای تاریک تشنج و درگیری همچنان برفضای میهن ما سنگینی می کند و نگرانی های جدی نیروهای اجتماعی و سیاسی کشور را برانگیخته است. افزون بر این تشدید تحریم های اقتصادی، و خطر گسترش ابعاد آن در پی نشست آتی شورای امنیت و بررسی مجدد مسئله ایران، می تواند به فشارهای هرچه سنگین تری بر زندگی مردم عادی کشور ما منجر گردد. بر خلاف نظریه بیمارگونه سران رژیم که ”جنگ را برکت“ اعلام کرده و می کنند تجربه دهشتناک هشت سال جنگ خانمان سوز عراق و ایران که به کشتار صدها هزار جوان و تخریب بخش های وسیعی از جنوب کشور منجر شد موید این واقعیت است که هرگونه درگیری نظامی دیگری, چه در ابعاد محدود و جه در ابعاد گسترده، می تواند عواقب فاجعه باری برای منطقه و ایران به همراه داشته باشد.
سیاست های مخرب و جنگ طلبانه امپریالیسم آمریکا، و خصوصاً دولت بوش، در شش سال گذشته منطقه خاورمیانه و خصوصاً کشورهای همسایه ایران، یعنی افغانستان و عراق را با فاجعه انسانی عظیمی روبه رو کرده است. دکترین ”حمله پیشگیرانه“ به بهانه ”مبارزه جهانی با تروریسم“ تنها در عراق صدها هزار کشته و مجروح به جای گذشته است و بخش های مهمی از منطقه را به پایگاه نظامی ناتو و متحدانش تبدیل کرده است. ادامه این سیاست ها در کنار حمایت بی چون و چرا از سیاست های ضد انسانی دولت اشغالگر اسرائیل که همچنان به سرکوب خشن حقوق میلیون ها فلسطینی ادامه می دهد، و همچنین برنامه ریزی طولانی برای حضور نظامی وسیع در خلیج فارس، به منظور کنترل شریان نفت به غرب، از جمله عوامل اصلی بحران و تنش کنونی و نگرانی های جدی یی است که همه نیروهای مترقی و آزادی خواه جهان را به عکس العمل جدی واداشته است. تلاش تحسین برانگیز جنبش جهانی و نیرومند صلح برای بسیح افکار عمومی جهان و اعتراض وسیع به این سیاست ها، برای جلوگیری از درگیری نظامی تاکنون نقش اساسی یی در مقابله با برنامه های امپریالیسم داشته و از این رو حمایت و تقویت این جنبش بخش مهمی از مبارزه نیروهای صلح دوست و آزادی خواه ایران نیز است.
ما در شرایطی که با نگرانی حوادث جهانی و برنامه ریزی های امپریالیسم برای ایران و منطقه را دنبال می کنیم در عین حال شاهد ادامه روند سیاست های نابخردانه سران رژیم و دامن زدن به جو تشنج و درگیری از سوی دولت احمدی نژاد هستیم.
احمدی نژاد در روزهای اخیر در حملات شدیدی به سیاست های معقول دولت خاتمی به خاطر پایین نگاه داشتن فتیله های تشنج پیرامون سیاست هسته ای ایران، از طریق اعتماد سازی و سیاست گفت و گو با آژانس بین المللی و کشورهای اروپایی، این سیاست ها را خائنانه خواند و بر ادامه سیاست های دولتش در این زمینه پافشاری کرد.
در همین زمینه رمضان‌زاده، قائم‌مقام دبيركل جبهه‌مشاركت با اشاره به خطرات جدی که کشور را تهدید می کند از جمله گفت: ”واقعیت این است که اخبار جهان و نوع رفتار نیروهای نظامی کشور در پاسخگویی‌ها نشان می‌دهد که کشور در شرایط خطر قرار دارد. این امر را همه درک می‌کنند. اما عده‌ای می‌خواهند با به کار بردن الفاظی مثل ”کاغذ پاره“ و ”پرتاب دارت“ مسئله را به فراموشی بسپارند. اما واقعیت جهان خارج و واقعیت تحریم‌ها، فشارهای شدید اقتصادی و … لااقل گویای آن است که معیشت مردم با خطر ویژه روبروست. این تورم وحشتناک فعلی گویای این امر است. بنابراین همه احساس خطر می‌کنند و آقای خاتمی نیز بالطبع این نگرانی را ابراز کرده است.“
رفسنجانی نیز در سخنانی نسبت به اوضاع کشور و همچنین درگیری های موجود در منطقه ابراز نگرانی کرد و گفت: ”منطقه ما در اختلافات بسيار زيادي قرار دارد و از هر سو درگيري‌ها در حال تشديد است. فلسطيني‌ها با هم درگيرند. در لبنان گروه ها پاره پاره شده اند در عراق نيز وضعيت كاملا روشن است. بين تركيه و كردهاي عراق نيز وضعيت در آستانه مشكلات بزرگي است. در خارج از منطقه نيز درگيري‌هاي زيادي وجود دارد و هنوز اطلاعات دقيقي وجود ندارد كه علت اين اختلافات چيست؟“
احمدی نژاد نیز در سخنانی ضمن قبول ضمنی وضعیت بحرانی به حمله به مخالفان سیاسی پرداخت و ضمن متهم کردن برخی از این نیروها به ”جاسوسی“ و همکاری با آمریکا از جمله گفت: ”در پرونده هسته ای علاوه بر موانع خارجی، موانع داخلی نیز داشتیم که باید آنها را پشت سر می‌گذاشتیم و من بالاخره یک روز پشت صحنه این مسائل را که جزو حساس ترین نقطه تاریخ ملت ایران است خواهم گفت. بیان این مسائل و حوادث برای آیندگان عبرت‌آموز خواهد بود و نشان می دهد که چه مبارزه سنگینی صورت گرفته است.“ وی در ادامه می افزاید: ”برخی وسط کار می آمدند و می‌گفتند مسئله جنگ حتمی است و آنها چند روز دیگر ما را خواهند زد و چه ارزشی دارد که کشور را قربانی کنیم؛ و از کانال‌های مختلف به این صورت سطوح تصمیم‌گیری کشور را تحت فشار بسیار قرار می دادند. آنها تا جایی پیش رفتند که حتی برای دشمن نیز آدم فرستادند. آنها برای دشمن آدم می‌فرستادند تا هر هفته و به طور منظم از درون نظام به آنها اطلاعات دهد، حتی ما صحبت یکی از آنها را داریم که به دشمن اینگونه می گوید: چرا کوتاه بیایید؟ چرا صدور قطعنامه را به تاخیر می‌اندازید؟ چرا غلظت برخوردتان کم شده است؟ فشار بیاورید تا آنها عقب‌نشینی کنند.“
بر این موضع گیری های غرض ورزانه و مخرب باید سخنان رهبران نظامی رژیم را نیز اضافه کرد تا چارچوب فکری رهبران رژیم روشن تر شود. فرمانده نيروي هوايي ارتش، سرتيپ ميقاني نیز در سخنانی ضمن اشاره به وضعیت حساس منطقه از جمله افزود: ”آنها انقلاب ما را نشانه رفته اند، ولي جرات حمله به ايران را ندارند، زيرا مي دانند حمله به ايران تير خلاصي براي امريکايي ها است. اگر آنها آغازگر جنگ باشند، قطعاً پايان بخش آن نخواهند بود، همچون سال هاي دفاع مقدس، که پيروز نهايي آن ميدان ما بوديم.“
در اینجا این یادآوری و تذکر لازم است که اتفاقاً سران رژیم به دلیل حساب های غلط و سیاست های نابخردانه در جریان جنگ ایران و عراق دشواری ها و فجایع گوناگونی را برای میهن ما پدید آوردند. مردم ما به یاد دارند که چگونه پس از آزادی خرمشهر و بیرون راندن ارتش عراق از ایران، سران رژیم، و در راس آن خمینی، به نداهای صلح طلبانه و منطقی نیروهای مترقی و آزادی خواه ایران(از جمله حزب توده ایران) و جهان توجهی نکردند و با تفکر بسط حیطه نفوذ ایران و با شعار ضد ملی ”جنگ، جنگ تا پیروزی“ و ”جنگ تا فتح کربلا“، صد ها هزار جوان ایرانی را به کشتن دادند و با حمله به خاک عراق فاجعه آفریدند. برخلاف مدعیات سران رژیم آن سیاست نه به پیروزی بلکه به شکست مفتضحانه، اظهار ندامت و “نوشیدن جام زهر“ از سوی رهبر و ولی فقیه رژیم منجر شد و در انتها به تقویت رژیم جنایتکار صدام حسین نیز یاری رساند. درک نکردن شرایط بغرنج و حساس منطقه و خطرات جدی یی که سیاست های تهاجمی امپریالیسم در منطقه میهن ما را تهدید می کند، بازی با آتش و بی توجهی به مصالح ملی میهن ماست. باید با این سیاست ها مقابله کرد. نیروهای مترقی و آزادی خواه ایران ضمن دفاع از حق طبیعی ایران برای بهره وری صلح آمیز از انرژی هسته ای، و مخالفت و مقابله قاطعانه با هرگونه دخالت خارجی در امور میهن ما با سیاست های ماجراجویانه و اعمالی که در انتها به تشدید تشنج و دادن بهانه به امپریالیسم و متحدانش برای تشدید درگیری کمک می کند به شدت مخالفند و بر ضد آن مبارزه خواهند کرد.
امروز طیف وسیعی از نیروهای آزادی خواه و ملی کشور و همچنین نیروهای اجتماعی به ضرورت تلاش در راه ایجاد جنبشی وسیع برای مقابله با خطر جنگ و درگیری نظامی پی برده و در این راه تلاش می کنند. این تلاش را باید با همه توان یاری داد و کوشید تا پیوند مستحکمی میان جنبش صلح طلبانه مردم ایران و جنبش جهانی صلح و ضد جنگ ایجاد شود. تنها با حرکت مشترک و هماهنگ همه نیروهای مترقی و صلح دوست ایران و جهان است که می توان جلوی فاجعه را گرفت.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا