مسایل سیاسی روز

رفیق عاشور پور ترانه پرداز خروسخوان امید دیگر نمی خواند


خروسخوان، او بود و من، مست و مستانه
……………
آفتاب خیزانه، آفتاب خیزانه
از ترانه خروسخوان

رفیق عاشور پور، آوای گرم و نوازشگر آفتاب و امید و کار، که سرشار از عطر و رنگ برنج کاران گیلان بود، برای همیشه خاموش شد. آوای عاشور پور حکایت گر رنج و امید، اندوه و شادی گیله زنان و گیله مردان و پژواک هنر پر عطر و رنگ فلکلور گیلان، سرزمین مبارزات پرشور و بی امان ضد استبدادی و عدالت خواهانه، میدان رزم حیدرخان ها و کوچک خان ها، زادگاه اندیشمندان و هنرمندان سترگ مردمی، زادبوم افراشته ها، به آذین ها و سایه ها بود. رفیق عاشور پور در 1296، در انزلی، متولد شد، و ذر سال جاری، شنبه 22 دی ماه چشم بر جهان بست. او را ابتدا دوست و همکلاش رفیق زنده یاد بنی جو به خواندن تشویق کرد و پس از آن ذر سال 1322 با آشنایی با استاد صبا، و به پیشنهاد او، به رادیو راه یافت و در ارکستری همراه با استادان مرتضی محجوبی و حسین تهرانی، که بعدها از استاتید بنام فن خود شدند، برنامه اجرا کرد. پس از آن، به دعوت زنده یاد روح الله خالقی به انجمن ملی موسیقی دعوت شد. رفیق عاشور پور که از جوانی به صفوف حزب توده ایران پیوسته بود در سال 1327، در اعتراض به یک برنامه ضد فرقه دموکرات آذربایجان، همکاری اش را با رادیو قطع کرد.
رفیق عاشور پور مدتی در کمیته ایالتی خوزستان، که در مبارزات کارگری میهن ما منطقه حساس و تعیین کننده ای بود، مسئولیت داشت. رفیق عاشور پور در سال 1332، پس از شرکت در فستیوال بخارست، که در آن مورد ستایش فراوان قرار گرفت، در بازگشت به میهن از سوی نیروهای کودتای ضد ملی دستگیر و زندانی شد. رفیق عاشور پور سال هایی را در مهاجرت خارج از کشور گذراند. پس از بازگشت به میهن با محدودیت هایی که رژیم ولایت فقیه برای هنرمندان، در مقاطع گوناگون و به دلایل مختلف، ایجاد می کند رو به رو شد، و این محدودیت ها برای عاشور پور، به دلیل سابقه فعالیت در حزب توده ها بیشتر بود.
رفیق عاشور پور در سال های اخیر همواره در جمع رفقا سروده ماندگار رفیق طبری را با لحنی گرم و آهنگین می خواند –
صد بار زهر یأس مرا می گشت
گر پاد زهر من نشدی امید
رفیق عاشور پور، خواننده، آهنگساز و ترانه سرای مردم بود. او با بهره گیری از منابع فرهنگ عامه، موسیقی محلی گیلکی را به جایگاه ویژه ای ارتقاء داد و در این آفرینش گری هنری، موسیقی محلی گیلکی از محدوده محلی و در گستره ایران با استقبال مردم رو به رو شد، و دل های بسیاری مردمان را با ”آفتاب خیزان“ ها، با ”مهتاب شبان“ ها، با ”جمعه بازار“ ها، با امید و با نشان دادن زیبایی های نهفته در زندگی و کار زحمتکشان تسخیر کرد.
تا ترانه زنده است عاشور پور هم زنده است.
حزب توده ایران درگذشت رفیق عاشور پور را به خانواده و بازماندگان رفیق و همه فرهنگ و ادب دوستان میهن مان تسلیت می گوید.

یادش زنده و راهش پر رهرو باد!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا