مسایل سیاسی روز

نگاهی به رویدادهای ایران

یک اقدام بی‌سابقه در همبستگی با کارگران و زحمت‌کشان ایران
* تدابیر پیش‌گیرانه رژیم برای مقابله با مردم در آستانه سال نو
* از سیاست حذف کاندیداها تا حمله و ارعاب توسط گروه های فشار * یک اقدام بی‌سابقه در همبستگی با کارگران و زحمت‌کشان ایران
کارزار بین‌المللی همبستگی کارگران جهان با کارگران و زحمت‌کشان ایران و نمایندگان زندانی آنان، این همبستگی ابعاد تازه‌ای به خود می‌گیرد. روز ششم مارس (15 اسفند ماه) ده‌ها اتحادیه کارگری، از ٤١‌ کشور در پنج قاره، با برپایی میتینگ و گردهمایی‌ها خواهان آزادی منصور اسانلو و سایر کارگران زندانی در اسارت‌گاه‌های رژیم شدند. ابتکار این اقدام از سوی فدراسیون بین المللی کارگران حمل و نقل، کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری و سازمان عفو بین الملل بود. و دلیل اصلی آن بازداشت و محکومیت منصور اسانلو دبیر هیئت مدیره سندیکای کارکنان شرکت واحد تهران و حومه بود. وی که برای چندمین بار زندانی می‌شود، این‌بار به اتهامات واهی از جمله ”اقدام بر ضد امنیت ملی“ و ”تبلیغات بر ضد نظام“ به پنج سال زندان محکوم شده است و اینک ماه‌ها است که در زندان به‌سر می‌برد. اتحادیه‌های کارگری در این رابطه اقدامات جالبی مانند تظاهرات در مقابل نمایندگی‌ها و سفارت‌‌خانه‌های رژیم، نوشتن نامه و کارت‌های اعتراضی و حضور در بندر های بارگیری و مسیر حمل و نقل قطارهای اروپایی پشتیبانی خود را از مبارزات طبقه کارگر ایران ابراز کردند. در این میان چاپ و پخش اعلامیه‌ها و بیانیه‌های همبستگی جای ویژه‌ای داشت. این روز اعتراضی یک بار دیگر توجه افکار عمومی را به وضعیت کارگران میهن ما که در شرایط دشواری از نظر حقوق انسانی و اجتماعی به‌سر می‌برند، جلب کرد. به‌خصوص از این زاویه که خواست ایجاد سندیکاهای مستقل کارگران و به‌رسمیت شناخته شدن حقوق سندیکایی یکی از شعارهای برجسته در این روز بود.
این چندمین‌بار است که تلاش‌های اتحادیه‌های کارگری در بسیاری از کشورها برای آزادی رهبران سندیکایی دستگیر شده توجه محافل کارگری را به خود جلب کرده است. این پشتیبانی بدون شک مایه دل‌گرمی بیش از پیش کارگران و زحمتکشان ایران است. این اقدامات و همبستگی بین‌المللی کارگران یک‌بار دیگر نشان‌دهنده این مهم است که زحمت‌کشان و کارگران سلاحی جز وحدت و همبستگی چه در صحنه کشوری و چه در عرصه جهانی ندارند. بنابر این باید این‌گونه اقدامات را به فال نیک گرفت و آن را تقویت و پشتیبانی کرد.

* تدابیر پیش‌گیرانه رژیم برای مقابله با مردم در آستانه سال نو
”به قضات تاکید کردیم که اگر کسی از شادی مردم، سوءاستفاده و به اخلال در نظم مردم اقدام کرد و این موضوع توسط نیروی انتظامی و ضابطان گزارش شد، حتما تا نیمه دوم فروردین، آن فرد را در بازداشت نگه دارند و اجازه ندهند افرادی که در این ایام دستگیر می‌شوند با تامین‌های دیگری آزاد شوند.“ این بخشی از سخنان دادستان عمومی و انقلاب تهران سعید مرتضوی است که در ارتباط با فرارسیدن عید نوروز و استقبال مردم از مراسم پیش از نوروز بیان شده است. وی در گفت‌و‌گویی که در رسانه‌ها انعکاس یافت با اشاره به این‌که چهارشنبه هفته آینده، آخرین چهارشنبه سال است [از آن‌جا که وی مانند سایر رهبران ارتجاعی حکومت با هرگونه سنت غیراسلامی مخالف است، از بردن نام جشن چهارشنبه سوری طفره می‌رود.] از هم‌اکنون مردم را تهدید می‌کند که رژیم تدارکات لازم را برای مقابله با هرگونه اتفاقی را دیده است. شکی نیست که رژیم نگران از آن است که مردم در آستانه سال نو با شادی و برگزاری باشکوه نوروز و مراسم مرتبط با آن به نحوی اعتراض و نفرت خود را از تاریک‌اندیشی نشان دهند. علاوه بر این نیروهای امنیتی و نظامی ارتجاع حاکم از هرگونه تجمع و گردهمایی مردم بیمناک هستند. زیرا که از درصد بالای نفرت مردم میهن ما باخبرند و این احتمال را می‌دهند که مردم و به‌ویژه جوانان از فرصت‌هایی چون برگزاری مراسمی مانند چهارشنبه‌سوری استفاده کرده و خشم و نفرت خود را نسبت به حکومت استبدادی نشان دهند. باید عنوان کرد که در سال‌های گذشته نیز در بسیاری از شهرهای کشور ما شاهد مقابله و جنگ و گریز نیروهای امنیتی رژیم در آستانه نوروز با مردم بوده‌ایم. اقدامات سرکوب‌گرانه رژیم در چهارشنبه‌سوری و مراسم سیزده بدر هر سال شدت بیشتری یافته است. درست به همین جهت است که دادستان عمومی تهران از هم‌اکنون خط و نشان می‌کشد. وی در همین زمینه هشدار می‌دهد: ”پیش‌بینی‌های لازم برای چهارشنبه آخر سال انجام شده و اقدامات پیشگیرانه نیز صورت گرفته است؛ اگر افرادی بخواهند هنجارشکنی کنند از شادی مردم سوءاستفاده کنند و نظم عمومی را مختل کنند با آنها برخورد می‌شود.“ با این وجود باید اشاره کرد که تجربه سال‌های گذشته نشان داده است که مردم دیگر به این‌گونه تهدیدها وقعی نمی‌گذارند و از هر امکانی برای شادی و سرزندگی و مقابله با رژیم استفاده می‌کنند.

* از سیاست حذف کاندیداها تا حمله و ارعاب توسط گروه های فشار

در هفته جاری، در جریان نمایش ”انتخابات“ در رژیم ولایت فقیه، که مردم به درستی نام آن‌را ”خیمه‌شب‌بازی انتخابات“ و انتصابات گذاشته‌اند، در کنار توطئه‌های گوناگون نیروهای ارتجاع که از ماه‌ها قبل برای حذف رقبای خود تدارک دیده‌ شده بود، اکنون نوبت حضور گروه های فشار که همان چماق‌داران و فالانژهای بعد از انقلاب هستند، رسیده است. با این تفاوت که این گروه‌های فشار نسبت به قبل دیگر ماهیت خود را پنهان نمی‌کنند و در سایه حکومت دیکتاتوری، سازماندهی شده عمل می‌کنند. ما رد پای این گروه‌ها را در سال‌های اخیر در سرکوب تجمعات جنبش دانشجویی و جنبش زنان بارها دیده‌ایم. فریب‌کاری مقامات و مسئولین دولتی در این‌جا است که آن‌ها می‌خواهند این گونه وانمود کنند که این‌ها در واقع بخشی از مردم هستند که به دفاع از نظام و اسلام به وظیفه شرعی خود عمل‌می‌کنند.
اما آنچه که این روزها فعالیت این گروه های فشار را بر سر زبان‌ها انداخته، اقدامات و حملات آن‌ها در ارتباط با انتخابات مجلس است که بسیاری از مردم را به یاد حمله گروه های چماق‌دار به سازمان‌ها و احزاب پس از انقلاب می‌اندازد. برای مثال طبق گزارش سایت ”نوروز“ گروه های موسوم به لباس شخصی‌ها که همان گروه های فشار هستند، در روز چهارشنبه به ستاد انتخاباتی اصلاح طلبان و جبهه مشاركت در نازی آباد، در جنوب تهران، حمله كرده و به تخریب و پاره کردن پوسترها و پلاکاردهای این مکان‌ پرداختند. آن‌گونه که گزارش شده است، این گروه‌ها به‌ویژه هرکجا که عکس‌های خاتمی را می‌دیدند به پاره کردن و آتش زدن آن می‌پرداختند. در پایان این عملیات این افراد با نوشتن شعار از جمله ”خاتمی خائن است!“ و تهدید مخالفان با دگراندیشان به‌اصطلاح اتمام حجت کردند. گویا که از منظر هواداران ذوب در ولایت بیرون راندن و حذف رقبای انتخاباتی توسط شورای نگهبان و مجریان انتخاباتی کافی نیست و باید با وسایل دیگر از جمله مداخله باندهای فشار آنچه را که مطلوب ولی فقیه است از صندوق‌های انتخاباتی بیرون آورد. در اقدام دیگری، بیش از ده‌ها تن از اعضای ستاد ائتلاف اصلاح طلبان كه در میادین و خیابان های تهران در حال پخش اقلام تبلیغاتی این ائتلاف بودند توسط نیروی انتظامی به دلایل نامشخص دستگیر شده و به مکان نامعلومی روانه گردیدند. بر اساس گزارش رسانه‌های موسوم به اصلاح‌طلب تلاش‌های مسئولین این جریان برای رهایی این تعداد از هوادران خود تا کنون بی‌نتیجه مانده است. در حمله دیگری که گروه‌های فشار محرک آن بودند دست‌کم یک تن از اعضای شاخه جوانان جبهه مشاركت مجروح و روانه بیمارستان گردید. از سایر شهرهای دیگر نیز گزارش‌های مشابه‌ای مبنی بر حضور نیروهای سرکوب‌گر انعکاس یافته است که همه به قصد مرعوب کردن مردم صورت گرفته است. بدون شک حضور این نیروها در میادین و مراکز اصلی شهرها دلیل دیگری نیز دارد و آن نگرانی رژیم استبدادی از اعتراضات احتمالی مردم جان‌به لب رسیده میهن ما است. با توجه به آن چه که گذشت سوال این‌جا است که بخشی از نیروهای هوادار خاتمی به چه امیدی برخلاف وعده‌های خود مانند این که ما ”هیزم انتخاباتی نخواهیم شد“ و این‌که ”اصلاح‌طلبان نیز خط قرمز دارند“ رفته رفته تن به شرکت در این نمایش که همه اجزاء آن از پیش تعین شده است، دادند؟ امروز سوال مردم از اصلاح‌طلبان این است که پس خط قرمز شما کجا است؟

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا