برگزاری چهارمین کنگره حزب مردم فلسطین: راهیابی برای گذار از بحران در فلسطین
چهارمین کنگره حزب مردم فلسطین، ادامه دهنده راه و سنت های مبارزاتی درخشان «حزب کمونیست فلسطین» و ترقی خواهان فلسطین در روزهای ۶ و ۷ مارس سال ۲۰۰۸ (16 و 17 اسفندماه 1386) در شهر رام اﷲ برگزار شد و با موفقیت کار خود را به پایان رسانید.
رهبری حزب مردم فلسطین از حزب توده ایران برای شرکت در این کنگره با اهمیت، که همزمان با شصتمین سالگرد تشکیل اسرائیل، که مردم فلسطین از آن به مثابه یک فاجعه یاد می کنند، دعوت کرده بود. هیئت نمایندگی کمیته مرکزی حزب توده ایران به دلیل برخی مشکلات فنی قادر به شرکت در کنگره نشد، اما پیام همبستگی رزمجویانه و انترناسیونالیستی زحمتکشان و ترقی خواهان ایران با خلق فلسطین و نیروهای ترقی خواه و مبارز فلسطینی به کنگره فرستاد که مورد استقبال شرکت کنندگان در کنگره قرار گرفت.
پس از پایان کار رهبری منتخب کنگره ضمن ابراز تشکر از همبستگی حزب توده ایران با مبارزات حزب مردم فلسطین اظهار امیدواری کرد که روابط بین دو حزب گسترش یابد و گزارشی از بحث ها و تصمیم های کنگره برای کمیته مرکزی حزب ما ارسال داشت، که در ادامه برخی از مسایل کلیدی آن منعکس می شود.
کنگره چهارم حزب مردم فلسطین با شعار «چپ، مسیر ما بسوی آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی است» کار خود را آغاز کرد. مراسم افتتاحیه کنگره که نشانگر محبوبیت فراگیر و بازتاب جایگاه برجسته حزب مردم فلسطین در سطح محلی و بین المللی است با حضور دوازده حزب برادر و از جمله حزب کمونیست افریقای جنوبی، حزب کمونیست یونان، حزب اکل (قبرس)، حزب کمونیست اسراییل، حزب کمونیست فرانسه، حزب چپ سوئد، حزب Die Linke( آلمان)، حزب چپ سوسیالیست نروژ، حزب کمونیست بریتاینا، حزب کمونیست ایتالیا ( رفونداسیون)، حزب کمونیست های ایتالیا، لیگ کمونیست جوانان افریقای جنوبی اغاز شد. کنگره همچنین ۶۱ نامه و پیام همبستگی از سازمان ها و احزاب مختلف دریافت کرد. رهبران و شخصیت های برجسته فلسطینی همچون محمود عباس، رییس جمهوری، و سلام فیاد، نخست وزیر و دبیر کمیته رهبری سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف)، نماینده شورای قانون گذاری نمایندگان احزاب سیاسی و سازمان های جامعه مدنی فلسطین در جلسه افتتاحیه کنگره سخنرانی کردند. سفیر چین در رام اﷲ نیز پیام ویژه ای در همبستگی با کنگره از سوی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین خواند. کنگره همچنین از احزاب کمونیست و کارگری و چپ اروپا، آسیا، آفریقا و امریکای لاتین پیام های همبستگی دریافت کرد.
پانصد شصت و پنج نماینده در چهارمین کنگره حزب مردم فلسطین شرکت داشتند ( ۴۰۵ نماینده از ساحل غربی و ۱۶۰ نمانده از نوار غزه). کنگره در دو گردهم آیی همزمان با برنامه یکسان در شهر رام اﷲ و غزه برگزار گردید.
مباحث زیادی در رابطه با عرصه های سیاسی- تشکیلاتی مورد مداقه نماینده کنگره قرار گرفت و انتخابات رهبری جدید حزب در محیطی آزاد، دموکراتیک و سرشار از شفافیت برگزار گردید. حزب همچنین شعار « آزادی – دموکراسی- عدالت اجتماعی» را به عنوان شعار عمده خود برگزید.
کنگره در گزارش سیاسی خود خاطرنشان ساخت که در این مرحله ادامه یافتن اشغالگری اسراییل، بنای دیوار آپارتاید، یهودی سازی شهر اورشلیم، تداوم و پیچیدگی معضل آوارگان فلسطینی و پافشاری دولت اسراییل برای پذیرش طرح جداسازی به عنوان پیش شرط پیشرفت روند صلح، مهمترین چالش های فراروی مردم فلسطین و منطقه به شمار می روند. گزارش خاطر نشان می کند که: ”این معضلات در کنار چالش های عمده در سطح منطقه مانند افزایش تسلط گری و تعرض امریکا، توافق راهبردی میان امریکا – اسراییل و تلاش برای سازمان دهی دوباره اولویت ها و نقشه جغرافیای سیاسی منطقه تجسم یافته اند.“ با توجه به این ارزیابی، گزارش به این نتیجه رسید که جنبش رهایی بخش فلسطین نمی تواند از نیروهایی که در برابر سیاست امریکا ایستادگی و از برقراری صلح در دنیا پشتیبانی می کنند برکنار بماند. و در ادامه می افزاید که جنبش آزادی بخش فلسطین به طور عینی با نیروهای مخالف عادی سازی روابط با قدرت اشغالگر اسراییل و تسلط گرایی امریکا و اسراییل در منطقه پیوند دارد.
کنگره بخش قابل توجهی از این گزارش را به بررسی انتقاضه یا خیزش مردم فلسطین و شرایط محلی و خارجی پیرامون آن اختصاص داد. گزارش به این نکته مهم اشاره می کند که نظامی شدن انتقاضه و انحراف آن از مسیر نخستین خود به عنوان خیزشی مردمی با اهداف مشخص، اثری منفی بر جنبش و مردم فلسطین برجای گذاشته است. گزارش عنوان کرد که باید با توده ها صادق بود و بگوییم که انتقاضه دوم دیگر وجود خارجی ندارد و نتوانسته است در دستیابی به خواست توده ها موفق گردد، و برخورد، نقش و عملکرد گروه های مختلف را باید مسئول این ناکامی دانست. در این راستا، گزارش تأکید می کند که حزب مردم فلسطین از همان زمان که پدیده های منفی با انتقاضه همراه شدند و تفاوت در هدف، شکل و عمل آن نمایان گردید به اندازه کافی به انتقاد و جلوگیری نپرداخت از این رو در این رابطه به سهم خود مسئولیت می پذیرد. گزارش بر این نکته تأکید کرد که با توجه به آموخته های مردم ما در مبارزه، باید به پیکار و مقاومت توده ای در برابر تلاش هایی که قصد دارند مبارزات مردم را به مقاومت مسلحانه محدود می نمایند اهمیت بیشتری قائل شد. بنابراین لازم است که نیروها را برای شکل دادن و گسترش رویکرد مقاومت مردمی گرد هم آورد.
کنگره تأیید کرد که شالوده پیکار حزب مردم فلسطین بر «مقاومت مردم» استوار است و اضافه کرد که حزب مردم فلسطین کوشش خواهد کرد با همیاری تمامی نیروهای مردمی و گرایش های گوناگون، جبهه ی مقاومت توده ای را سازمان دهی کند که بر پایه ی پیکار خلاقانه توده ها و همبستگی بین المللی با مردم فلسطین قرار داشته باشد. کنگره همچنین آمادگی خود را برای شکل یابی همکاری های مشترک با دیگر نیروها مبنی بر پیمان نامه تفاهم ملی دوباره تأیید کرد.
در تفسیر روند مبارزه سیاسی و پیآمدهای آن، گزارش اشاره می کند که با وجود نشست آناپولیس و آغاز روند مذاکرات و دیدارهای نیمه مرتب میان رییس جمهوری محمود عباس و نخست وزیر اسراییل، روند سیاسی هنوز متزلزل است. دلائل این تزلزل را باید در ادامه فعالیت و گسترش شهرک های اسراییلی و برپایی دیوار آپارتاید در نواحی اشغال شده فلسطینی ها ، جداسازی اورشلیم از دیگر توابع و نواحی فلسطین نشین اطراف، محاصره ی نوار غزه، مخالفت عملی اسراییل برای پایان دادن به اشغال خود و عدم وجود هرگونه پیشرفت جدی در مسائل تعیین تکلیف نهایی مانند برپا سازی دولت مستقل فلسطینی در تمامی مناطق اشغالی در ۱۹۶۷ دید.
گزارش بر این واقعیت تأکید کرد که حزب مردم فلسطین همواره از راه حل دو دولت در منطقه پشتیبانی کرده است و هنوز آن را امکان پذیر می داند. در گزارش از جمله می خوانیم: ”حزب مردم فلسطین نخستین نیروی فلسطینی بود که قطع نامه ۱۹۴ مجمع عمومی سازمان ملل را یک توافق تاریخی بر اساس برپایی دولت فلسطین در دستیابی به صلح و راه کاری عادلانه برای مسئله آوارگان فلسطینی ارزیابی کرد.“ و در ادامه می افزاید که: ”عملکردهای گوناگون اسراییل چون مصادره زمین های بیشتر در ساحل غربی و تحمیل عوامل جدید به علت گسترش شهرک ها، ساختمان دیوار، تخریب یکپارچگی جغرافیایی ساحل غربی و جداسازی ساحل غربی از ناحیه نوار غزه پا گرفتن دولت مستقل فلسطین را در عمل متوقف می سازند. این موضع اسراییل با موضع دولت امریکا همسان است که تلاش می ورزد از اجرای موافقت های مشروع بین المللی در رابطه با مسئله فلسطین شانه خالی نماید. … مردم ما پیش از فاجعه ۱۹۴۸ در فراخوانی به ایجاد یک دولت دو ملیتی به عنوان راه حل واقعی منازعه از شهامت و واقع بینی لازم برخوردار بودند و پس از آن شهامت و واقع بینی لازم در فراخوانی پذیرش راه حل دو دولت بر اساس طرح تقسیم ۱۹۴۷ نیز نشان دادند. از آن جایی که در هر دو راه کار حق مردم فلسطین در تعیین سرنوشت خویش گنجانده شده بود پذیرش آنها به قصد حفظ این حقانیت بود. با توجه به این، در زمانی که حزب و مردم ما هم چنان برای راه حل دو دولت می رزمند و در پرتو اشغال مداوم و تخریب نظام مند راه حل دو دولت از سوی اسراییل، ما امکان بازگشت به مبارزه برای برپایی یک دولت دمکراتیک غیرمذهبی دو ملیتی را به عنوان گزینه ای در آینده برای مبارزه ملی فلسطین با وجود پیچیدگی های عظیمی که در برابر آن قرار دارند منفی نمی دانیم.“
گزارش سیاسی در ادامه خاطرنشان می سازد که جنبه های منفی مذاکرات ( با اسراییل) از جمله به شکلی که با کنفرانس آناپولیس و نتایج آن برخورد گردیده است هم چنان در حال تکرار شدن هستند. گزارش عنوان می کند که حزب مردم فلسطین، از رهبران فلسطین خواسته است تا بر مسائل شهرک ها و دیوار آپارتاید تمرکز نمایند زیرا ادامه مذاکرات تحت ادامه ی ساختمان شهرک ها و دیوار آپارتاید بیهوده است. کنگره هم چنین قید کرده است که برای متوقف ساختن اسراییل در ساختمان شهرک ها و دیوار به یک فشار بین المللی واقعی به عنوان پیش شرط برگزاری کنفرانس آناپولیس و پیشرفت روند سیاسی نیاز است. کنگره همچنین اهمیت لزوم تأکید دوباره بر در نظر گرفتن تمامی نواحی اشغال شده در سال ۱۹۶۷ به عنوان زمین های کشور مستقل فلسطین را یادآوری کرد.
کنگره تأکید کرد که ” برنامه نقشه راه“ نمی تواند وسیله ای جدی برای تحقق پیشرفت خواسته های سیاسی ارزیابی شود. گزارش روشن کرد ”برای این که پیشنهاد مزبور همراه با قراردادهای پذیرفته شده بین المللی به عنوان زمینه های یک راه حل جدی سیاسی تحت حمایت بین المللی قرار بگیرد هنوز به بازسازی هماهنگی میان کشورهای عرب و درگیر کردن آنها در روند مذاکرات بر اساس پیشنهاد صلح اعراب نیاز است.“
حزب مردم فلسطین بر این باور است که باید در راه برد و خط مشی مذاکرات تغییراتی اساسی انجام گیرد تا کاستی های بیانیه ی مشترک آناپولیس برطرف گردند. تغییراتی نیز باید در شیوه عملکرد و ترکیب گروه مذاکره انجام بگیرد.
کنگره هم چنین خواستار توقف مذاکرات در صورت ادامه روزانه شهرک سازی و تهاجم اسراییل شد.
در نتیجه شکست پی در پی روند سیاسی، حزب مردم فلسطین بر آن است که کارزاری مبنی بر تأیید دوباره برای شناسایی مرزهای سال ۱۹۶۷ با اورشلیم شرقی تحت اشغال به عنوان پایتخت سازمان دهی کند که در نهایت منجر به رسمیت شناخته شدن تمامی سرزمین های فلسطینی از جمله ساحل غربی، اورشلیم و نوار غزه، که در سال ۱۹۶۷ به عنوان مناطق کشوری اشغال شده که قوانین بین المللی و کنوانسیون چهارم ژنو مشمول آن می گردند، شناخته شوند. حزب مردم فلسطین برای طرح چنین پیشنهادی از سوی شورای ملی فلسطین کوشش خواهد کرد و همه ی تلاش خود را برای تضمین پشتیبانی بین المللی از آن به کار خواهد بست .
کنگره نظریه ”دولتی با مرزهای موقت“ را رد کرد و ادامه ی جدایی میان نوار غزه و ساحل غربی را غیر قابل قبول دانست. کنگره کوشش های اسراییل برای تغییر وضعیت قانونی و سیاسی نوار غزه را محکوم کرد و نهادهای بین المللی را برای مقابله با آن فراخواند.
در اشاره به اختلاف های سیاسی درونی در میان نیروهای فلسطینی گزارش خاطرنشان کرد که سقوط دولت وحدت ملی باید رخدادی جدی شمرده شود. این درگیری خونین نتیجه یک تصمیم حساب شده از سوی جنبش حماس، که نیروی اصلی دولت را تشکیل می داد بوده است. این عمل کودتایی بر ضد خود دولت وحدت ملی، علیه توافق نامه مکه، و همه ی بنگاه های رسمی حاکمیت خود گردان فلسطین و هم چنین بر ضد رییس جمهوری قانونی منتخب بود. گزارش تأکید می کند که ”حزب مردم فلسطین با آگاهی از کشمکش های سیاسی، اجتماعی و نظری معتقد است که منافع ملی و دموکراتیک پایان بی درنگ اختلاف ها و درگیری ها را طلب می کند.“
اسناد کنگره همچنین معتقد است که پایان اختلاف ها نمی تواند مشروط به انتظار مصالحه میان حماس و فتح باشد بلکه باید به فشار واقعی و گسترده توده های فلسطین برای تن دادن به موافقت نامه ای مبنی بر ساز و کار مناسب برای پایان دادن به پراکندگی نیروها متکی باشد. کنگره پیشنهادات دیگری را نیز برای این منظور ارائه داد. در رابطه با مبارزه ی اجتماعی در مرحله کنونی، حزب مردم فلسطین در گزارش خود بر نیاز به تلفیق موفقیت آمیز وظایف رهایی ملی و پیشرفت دموکراتیک و اجتماعی تأکید کرد. کنگره به اهمیت ترویج خصلت چپ حزب مردم فلسطین و گسترش مناسبات با جنبش چپ در سطح بین المللی اشاره کرد. بدین منظور کنگره وظایف عمده حزب را شامل گسترش مبارزه ی در سطح ایدئولوژیک و حفظ دولتی سکولار و چند جزبی بر اساس جدایی مذهب از دولت تعیین کرد.
گزارش پیرامون مسئله اتحاد نیروهای چپ فلسطین که حزب مردم فلسطین برای تشکیل آن اهمیت زیادی قائل است به تفصیل اشاره می کند. در ساناد کنگره از جمله می خوانیم: ”این وظیفه بیش از این نمی تواند به تعویق بیفتد. دیگر حتی لازم نیست که بر سر همه ی مسائل به توافق کامل رسید. کافی است مسائل محوری و ساز و کار برخورد با اختلافات عادی موجود به توافق رسید.“ و در ادامه می افزاید که تشکیل جبهه ی چپ نباید به معنای دوری از دیگر تمایلات دموکراتیک و ملی باشد زیرا این جبهه سنگ بنایی برای دستیابی به جبهه ای بزرگ تر شامل همه ی نیروهای سازمان آزادی بخش فلسطین و دیگر گروه ها و گرایش های دموکراتیک به منظور حفظ میثاق سازمان آزادی بخش فلسطین و نقش آن سودمند خواهد بود.
برای دوباره فعال کردن سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف)، کنگره بهترین راه را مشارکت همه نیروهای فلسطینی در سازمان آزادی بخش فلسطین بر پایه های دمکراتیک ارزیابی کرد. کوشش برای فعال کردن دوباره سازمان آزادی بخش فلسطین به بازبینی واقعی روند سیاسی که ساف از سال ۱۹۹۱ در آن درگیر بوده است و نیز بررسی کار حاکمیت ملی، فعالیت بنگاه های ساف و ماهیت روابط بین نیروهای ساف نیازمند است.
در جلسه پایانی کنگره کمیته مرکزی جدیدی مرکب از ۵۵ عضو برگزیده شد. ۱۰ تن از اعضای کمیته مرکزی را زنان تشکیل می دهند. کمیته مرکزی در انتها رفیق بسام صالحی را به دبیر کلی و ۱۵ تن را به عضویت کمیته سیاسی انتخاب کرد.