مسایل سیاسی روز

سرو سرافراز، نام نازدودنی: به مناسبت پنجاهمین سالگرد تیر باران خسرو روزبه، قهرمان ملی ایران


آرمان پرستی انقلابی مارکسیستی تخیل و رویا نیست، علم است، و آرمان پرست انقلابی مارکسیست رویا باف نیست، سیاستمدار خردمند و واقع بین و فداکار، معمار بصیر زندگی نوین انسانی در شکل مشخص و قابل تحقق تاریخی آن است و از تلاش خود نتیجه های فزونتر از مقدور نمی خواهد و اگر آن هم دست نداد، از تلاش باز نمی ایستد! احسان طبری

در سپیده دم 21 اردیبهشت ماه 1337، قلب پر شور و سرشار از عشق رفیق خسرو روزبه، عضو کمیته مرکزی حزب توده ایران، و قهرمان ملی ایران آماج گلوله های گزمگان رژیم برآمده از کودتای آمریکایی- انگلیسی 28 مرداد قرار گرفت و از تپش باز ایستاد. و بدین سان نام این رزم آور دلیر زحمتکشان ایران به تاریخ پر حماسه و غرور آفرین پیکار خلق های ایران برضد ستم و بیداد گری پیوست!
خسرو روزبه شخصیتی پر جاذبه، با تاثیری ژرف و ماندگار در تاریخ نبرد رهایی بخش مردم میهن ماست. علاوه برآنکه یک نسل کامل انقلابیون و مبارزان آزادی، راه و روش او را پیشه خود ساختند، امروز نیز هزاران رزمنده ای که پای به میدان دشوار مبارزه برای عدالت و انسانیت می گذارند. او را آموزگار و راهبر و نمونه اصیل و عالی مبارز آرمان گرا می دانند و این تصادفی نیست. زندگی و پیکار خسرو روزبه و ابعاد گوناگون فعالیت پر ثمر سیاسی- علمی و اجتماعی او بهترین سرمشق برای هر انسان شرافتمندی است که زندگی خود را وقف سعادت جامعه و بهروزی انسان زحمتکش می سازد. دفاع قهرمانانه او در بیداد گاه نظامی و در برابر جوخه اعدام، در پرورش والاترین صفات قهرمانی و جانبازی و در جهت برانگیختن بهترین شورهای انسان دوستی و میهن پرستی نقش غیر قابل انکار داشته، دارد و خواهد داشت.
رفیق روزبه خود در دفاعیات اش انتخاب راه مبارزه به سود منافع اکثریت جامعه، یعنی توده های محروم و زحمتکش را چنین بازگو کرده است: ”ضرباتی که بدینگونه در دوران زندگی بر روح حساس و تاثیر پذیر من وارد آمد فکر و روح من را به کنکاش درباره وضع زندگی طبقات محروم وا داشت. من دیگر آن خسرو روزبه ای نبودم که می خواست از طریق تالیف و ترجمه و اکتشاف به جامعه خدمت کند، بلکه به یکباره منقلب شدم. طوفان عظیمی اعصاب و روحم را تحت استیلای خود گرفت. فکر محدود خدمت های جزیی را بکنار گذاشتم و تصمیم گرفتم کار را از ریشه و اساس اصلاح نمایم تا به بدبختی میلیون ها نفر از هم میهنانم پایان بخشم. من در عقیده خود صادق هستم و هیچ گونه کوته نظری و آلایشی درآن دیده نمی شود. من با کمال خلوص نیت و بدون توجه به منافع شخصی و بدون پروا از مرگ جانم را درکف اخلاص نهاده ام تا به مردم خدمت کنم…“
در بخش دیگری از این دفاعیات، قهرمان ملی ایران با صراحت تاکید می کند:“ مطالعه سطحی اوضاع کنونی جامعه ایران و مقایسه شرایط زندگی طبقات مختلف نمی تواند موجب تاثر و تالم انسان نگردد. شکاف عمیق و عظیمی که بین طبقات مرفه و محروم جامعه دیده می شود و روزبه روز ژرف تر می گردد، هر انسان صاحب احساس را متاثر و ملول می سازد و بفکر وا می دارد… من شک ندارم که هیچ انسان شرافتمندی نمی تواند این همه بدبختی ها را ببیند و احساس کند ولی نسبت به منشاء آن که اصول سرمایه داری است دشمنی آشتی ناپذیر پیدا ننماید.“
خسرو روزبه در ادامه دفاعیات با سربلندی اعلام می دارد: “من به اقتضادی آتشی که بخاطر خدمت به خلق های ایران دردرون سینه ام شعله می کشد راه حزب توده ایران را برگزیده ام و باید اذعان کنم که جانم، استخوانم، خونم، گوشتم، پوستم و همه تاروپود وجودم توده ای است. من عاشق سوسیالیسم و عاشق صادق آن هستم……..حزب توده ایران به تصدیق دوست و دشمن بزرگترین، اصولی ترین و متشکل ترین حزب دوران 50 ساله مشروطیت ایران است. بزرگترین صفت ممیزه ی این حزب جنبه انقلابی آنست. حزبی است که برحسب ضروریات تاریخی به وجود آمده، برمبنای اصول علمی تشکیل شده و دارای تئوری و جهان بینی علمی است. حزب توده ایران این افتخار را دارد که قایم به نیروی توده های ملت است و بخاطر منافع مردم تلاش می کند و چون نیروی ملت ها بی پایان و زوال ناپذیر است، حزب توده ایران نیز زوال ناپذیر خواهد بود و ماموریت تاریخی خود را عمل خواهد کرد…“
پس از گذشت نیم سده از این دفاعیه و سخنان پرشور و آتشین و مستدل، کدام انسان صاحب عقیده ای است که آنها را بشنود و بخواند و احساس ژرف، اصیل و نجیب انسانی در او بیدار نگردد؟!
در دوران فوق العاده دشوار کنونی، جنبش مردمی میهن ما و مبارزان نسل نو جنبش کارگری و کمونیستی ایران، به چنین آرمان گرایی منطقی و علمی که به قول زنده یاد احسان طبری“تخیل و رویا نیست“ سخت نیازمند هستند. در عرصه جهانی، تبلیغات زهر آگین و سراسر دروغ سرمایه داری جهانی “ازمرگ“ سجایا و صفات عالی انسانی دم می زنند و بر فردگرایی پوچ و نفرت انگیز مبتنی بر پول پرستی و مصرف گرایی و مقام طلبی تأکید می کنند و در عرصه داخلی نیز رژیم سیاه و واپس مانده ولایت فقیه مروج ریا کاری و سود جویی در بدترین و زشت ترین اشکال آن است.
هم امپریالیسم و هم ارتجاع می کوشند با توسل به امکانات گسترده خود، همانند رسانه های همگانی و نظایر آن، مبارزه برای سعادت انسان و آرمان گرایی و دانش انقلابی و علمی را اموری مربوط به گذشته و ”مرده“ قلمداد کنند. درست در چنین مقطع زمانی آموختن از خسرو روزبه و زندگی و پیکار او را سرمشق قراردادن اهمیت بسیاری دارد. دربرابر آرمان گرایی مبارزان سعادت بشر تبلیغات پرو سرصدای منفی و تخریبی به راه افتاده است. اخلاق جامعه صحنه نبرد بی امانی شده است. بررغم آنکه امپریالیسم در عصر جهانی شدن از وسایل عظیم تاثیر برافکار عمومی و بر محیط اخلاقی جامعه استفاده می کند، طبقات محروم و زحمتکشان و نسل نو مبارزان مدافع منافع طبقه کارگر ضمن تاکید بر آرمان گرایی و صحت علمی آن مروج میهن دوستی و همبستگی و با تمام وجود در دورانی سخت از آرمان گرایی و ارزش های راستین اخلاقی و مردمی قاطعانه دفاع می کنند. اینجاست که باید از خسرو روزبه آموخت و همچون او به شکل منطقی و درست و با شهامت تمام از اصول انسانی و انقلابی حمایت کرده و به آن پایبند بود. رفیق احسان طبری با توجه به نمونه خسرو روزبه به درستی در خصوص آرمان گرایی نوشته بود:“ زندگی نبرد است و آن هم نبردی دشوار، پراز نا بیوسیده ها و نامنتظرها، نبردی که هم طاقت جسمی و عصبی و هم خودداری و درک موقعیت را می طلبد. زندگی فن کوشیدن در جهت نیل به مقصود همراه با شکیبایی است. زندگی دشوار است. این یک جریانی است مملو از کار و پیکار. کار برای آفریدن و پیکار برای پیروز شدن و از سر راه برداشتن موانع.“
بهترین یاد کرد از قهرمان ملی ایران خسرو روزبه این سرو همیشه سرافراز مردم، در پنجاهمین سال تیربارانش، ادامه مبارزه و تجدید عهد با اعتقادات و پایبندی او به منافع توده های کار و زحمت است. راه روزبه و نام روزبه همواره الهام بخش مبارزان راه آزادی و سوسیالیسم بوده و خواهد بود. همیشه از او آموخته ایم و همیشه از او خواهیم آموخت! نام و خاطره او بر تارک تاریخ معاصر و کارنامه مبارزه توده های زحمتکش می درخشد!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا