نفت و مسایل بنیادی آن – به مناسبت یک صد سالگی اکتشاف نفت ایران
پنجم خرداد ماه امسال مصادف با یکصدمین سالگرد اکتشاف نفت در جنوب ایران است. پنجم خرداد سال 1287(26 ماه مه 1908 میلادی) در منطقه نقتون مسجد سلیمان واقع دراستان خوزستان نخستین قطرات نفت در جنوب کشور استخراج شد و فصلی نو در تاریخ میهن ما آغاز شد!
به این مناسبت رژیم ولایت فقیه مراسمی برگزار کرد و در شهر مسجد سلیمان پالایشگاه گاز جدیدی گشایش یافت!
معاون وزیر نفت جمهوری اسلامی به همین مناسبت طی مصاحبه ای درباره میزان ذخایر نفت کشور به خبرنگاران یاد آور شد:“ از 136میلیارد بشکه نفت قابل استحصال طی یک صد سال گذشته، 65 میلیارد بشکه استحصال و استخراج شده است که بیش از 35 درصد از نفت استحصال شده مربوط به 30 سال بعد از انقلاب و بخش عمده آن مربوط به 10 سال گذشته است.“
روزنامه اعتماد ملی نیز در سرمقاله 5 خرداد ماه خود با نام ”نفت، نعمت سفید و یا بلای سیاه“ با دفاع ضمنی از خصوصی سازی صنعت نفت زیر عنوان ”ضرورت آزادی های اقتصادی“ تاکید کرد: “در سال های پس از انقلاب بیش از 800 میلیارد دلار نفت از ایران به فروش رسیده است. آیا داشته های ما با این حجم دلاری مطابقت می کند؟!“
علاوه بر اینها وزیر نفت در سخنانی که خبرگزاری فارس 3 خرداد ماه آن را انتشار داد گفت:“ سده دوم صنعت نفت را با رویکرد نگاه به داخل شروع می کنیم. درسال گذشته حدود 3 هزار و 200 میلیارد تومان خرید داخلی (قطعات مورد نیاز فنی) داشته ایم.“
به این ترتیب دریکصد سالگی اکتشاف و استخراج نفت از جنوب کشور که نقش تعیین کننده ای درسرنوشت میهن ما داشته و دارد، عمده ترین و بنیادین ترین مسایل صنعت ملی نفت ایران ناگفته باقی ماند. نکته بسیار پر اهمیت که باید بدان توجه جدی و موشکافانه داشت تبلیغات هدفمند برای خصوصی سازی این صنعت اصلی کشور ماست. یکی از موارد ذکر شده در ابلاغیه اصل 44، همین صنایع نفت و شرکت ها و موسسات پیرامون آن هستند. در این زمینه و به عنوان مقدمه خصوصی سازی صنعت ملی نفت ایران، چندی پیش مدیر عامل شرکت ملی گاز ایران به خبرنگاران گفته بود: “تمامی شرکت های فرعی شرکت ملی گاز در قالب اصل 44 باید به بخش خصوصی واگذار شوند اخیرا نیز پیشنهاد جدیدی در وزارتخانه مطرح کردیم که با توجه به مشکلات برخی از این شرکت ها که سود ده نیستند کل شرکت گاز به عنوان شرکت مادر سهام آن در بورس عرضه شود که به این ترتیب سهام شرکت مادر و شرکت های زیر مجموعه یک جا واگذار خواهد شد.“
درعین حال معاون سازمان خصوصی سازی نیز اعلام داشت:“ طبق آخرین وضعیت واگذاری شرکت های اصل 44 در سال جاری مجتمع پتروشیمی تبریز و پالایشگاه اصفهان طی 3 الی 4 ماه آینده واگذار خواهند شد.“
همراه با این واگذاری ها یعنی خصوصی سازی ها، مدیر عامل شرکت عملیات و اکتشاف نفت ایران در جریان سیزدهمین نمایشگاه بین المللی نفت، گاز و پتروشیمی و در حضور نمایندگان 550 شرکت نفتی خارجی با صراحت یادآوری کرد: “فرسودگی چاه های نفتی کشور به گونه ای است که تجهیزات لرزه نگاری، پردازش، آزمایش و پیمایش کنونی پاسخگویی نیاز آن ها نیست و باید این تجهیزات و امکانات به روز شوند ما خواستار سرمایه گذاری شرکت های خارجی و تضمین سود و منافع آنها هستیم.“ در کنار این اقدامات اجرایی برای خصوصی سازی، کارشناسان هوادار نو لیبرالیسم نیز با استفاده از امکانات وسیع حکومتی برای این اقدامات چارچوب نظری و حقوقی اختراع می کنند!
روزنامه اعتماد بخشی از نقطه نظرات یکی از این مدافعان سینه چاک انحصارهای فراملی را در یکصد سالگی اکتشاف نفت منتشر ساخت که درآن با انتقاد صریح از جنبش ملی شدن نفت و ملی کردن صنعت نفت توسط دکتر مصدق گفته می شود: “احتمالا آثار ملی کردن آن هم در شرایط اجتماعی و سیاسی آن دوره، اکنون در ضعف حقوق مالکیت در ایران قابل پیگیری و ره جویی است، در کشور ما حقوق مالکیت به آن معنایی که امروزه در جهان مطرح است یعنی حقوق بشر و آن حقوق مالکیتی که امروزه حقوق سوبژکتیو مدرن دنیا به رسمیت شناخته شده است، نداشتیم. حقوق مالکیت هنوز درفرهنگ عمومی ما ایرانیان جا نیفتاده است، بنابراین اقداماتی که منجر به تضعیف خصوصی سازی می شوند، آثار نامطلوبی درفرآیند توسعه برجای می گذارند. چه بسا دولت ایران درآن زمان می توانست به روش های دیگری به جز ملی کردن بیندیشد.“
نمونه های چنین دیدگاه ارتجاعی یی در رسانه ها و مراکز علمی کشور فراوان تبلیغ می شود و همانطور که اشاره کردیم هدف این ”کارشناسان“ و ”نظریه پردازان“ تبیین چارچوب نظری خصوصی سازی به ویژه خصوصی سازی صنعت ملی نفت ایران است! بر خلاف تبلیغات مدافعان نو لیبرالیسم و جهانی شدن، مسئله نفت صرفا یک بحث ساده حقوقی نبوده و نیست. روزی که زنده یاد دکتر محمد مصدق آرزوی میلیون ها ایرانی را در بهره برداری از ذخایر و صنعت نفت “بنام سعادت ملت ایران و کمک به حفظ صلح جهانی“ برآورده ساخت و دست استعمار را از شاه رگ حیاتی کشور قطع کرد، فقط و فقط یک معادله دشوار حقوقی را به سود مردم و آینده ایران حل نکرد بلکه حقوق تضییع شده ایران با ملی کردن صنعت نفت، به دست آمد و برآورده شد!
مدافعان خصوصی سازی صنعت ملی نفت ایران به عمد فراموش می کنند، نفت مسئله سیاسی، نظامی،اقتصادی و اجتماعی سرنوشت سازی در تاریخ کشور ماست. اهمیت مسئله نفت ایران که در همه طول قرن گذشته، تمام مبارزات و منازعات سیاسی و اجتماعی ایران چه در داخل و چه در خارج و چه بین کشورهای امپریالیستی و انحصارات فراملی مستقیما بر سر موضوع نفت دور می زده است، بنابر این اهمیت مسئله نفت با حقوق، منافع، امنیت و آینده کشور مرتبط بوده و هست! تحقق ملی کردن صنعت نفت و دفاع قاطع از ملی و نه خصوصی شدن آن بطور عمده شامل استقرار مالکیت و حاکمیت ملی خدشه ناپذیر بر ثروت های کشور است. ملی کردن صنایع نفت مسئله ای با حجم وسیع سیاسی-اقتصادی و مرتبط با حق حاکمیت ملی کشور ارزیابی می شود و خصوصی سازی آن نقض آشکار این حق حاکمیت ملی است. اینکه صنعت نفت در کشور ما زیر سلطه امپریالیسم و انحصارات غارتگر نفتی، به صورت صنعتی جدا از اقتصاد ملی رشد و گسترش یافته و این حالت به سود مجموعه اقتصاد ملی نیست، بدان معنا نیست که ملی کردن صنایع نفت خطا بود و اینک باید این خطا بر پایه ابلاغیه اصل 44 تصحیح شود. ابدا چنین نیست. مشکل اساسی سمت گیری اقتصادی-اجتماعی و برنامه اقتصادی یی است که از سوی رژیم با نسخه های صندوق بین الملل پول و بانک جهانی تدوین و به اجرا درآمده است . دقیقا این سمت گیری است که باید تصحیح و تغییر یابد.
بنابراین در یکصدمین سالگرد اکتشاف نفت در جنوب ایران همه نیروهای ملی، مترقی و آزادیخواه قاطعانه از اصل ملی شدن صنعت نفت که یک دستاورد عظیم تاریخی است پشتیبانی کرده و مدافع ثابت قدم صنعت ملی نفت ایران هستند!