نگاهی به رویدادهای ایران
رانندگان زحمتکش به حضور دلالان اعتراض دارند!
مجتمع ذوب آهن به حراج گذاشته شد!
بازداشت های غیرقانونی و اعمال فشارشدت یافته است!
طرحی برای خانه نشین ساختن دختران رانندگان زحمتکش به حضور دلالان اعتراض دارند!
اعتصاب چندی قبل رانندگان زحمتکش کامیون های حمل بار در استان خوزستان، باردیگر نقش مخرب و ویرانگر واسطه ها و دلالان در عرصه اقتصادی کشور را نمایان ساخت. خبرگزاری کار ایران ششم شهریور ماه درگزارشی یاد آور شد:“ اعتصاب رانندگان در نیمه شهریور ماه در اعتراض به دخالت دلالان درتوزیع بار، متوقف شدن فعالیت انجمن صنفی رانندگان کامیون استان خوزستان و شرایط بد و ناامنی که در جاده ها برای توقف کامیون ها وجود دارد آغاز که در آن 1700 راننده شرکت داشتند، در ادامه اعتصاب، برخوردهایی میان رانندگان و عوامل انتظامی به وجود آمد که به توقیف پلاک برخی کامیون های متوقف شده و بازداشت تعدادی از رانندگان منجر شد.“
علت این اعتصاب که بازتاب گسترده ای در مراکز صنعتی استان خوزستان داشت، حضور همه جانبه مشتی دلال و واسطه در بارگیری کالاها از انبار به مقصد بود. ایلنا دراین خصوص نوشت:“ دلیل اصلی این اعتصاب ناشی از نفوذ قدرتمند دلالان است که به پشتوانه رانت، بارها را به صورت ناعادلانه میان رانندگان توزیع می کنند، طی دو ماه گذشته، قدرت دلالان افزایش یافته به طوریکه رانندگان برای پرداخت اقساط 1 تا 2 میلیون تومانی خودروهای خود ناچار هستند بابت هزینه حمل و نقل یک بار 600 هزار تومانی، فقط 400 هزار تومان بگیرند، صاحبان موسسات و شرکت های حمل و نقل درقدرتمند شدن دلالان نقش موثری داشته اند، زیرا به جای رو در رو شدن مستقیم با رانندگان، بارها (اجناس و کالاها) را از طریق دلالان توزیع می کنند.“
درسال های اخیر به موازات رشد اقتصاد دلالی و غیر مولد در کشور و حمایت همه جانبه رژیم ولایت فقیه از این نوع فعالیت، صدها شرکت صوری به دلیل حجم گسترده واردات به کشور دربرخی استان ها مانند خوزستان، بوشهر، هرمزگان، آذربایجان غربی و مازندران شکل گرفته که همگی به فعالیت دلالی درتوزیع کالاها و اجناس مشغول هستند و به بلای جان کارگران بنادر و انبارها و نیز رانندگان زحمتکش کامیون های حمل و نقل تبدیل گردیده اند. این دلالان با حمایت برخی بنیادها و سپاه و پاسداران و دولت جمهوری اسلامی با دریافت مبالغ هنگفتی از رانندگان زحمتکش نسبت به توزیع بارها اقدام می کنند و به نسبت دریافت حق دلالی خود، میزان بار برای هر کامیون و دفعات آن را تعیین می کنند و این امر موجب اعتراضات جدی دربرخی نقاط از جمله استان خوزستان شده است. رانندگان زحمتکش کامیون های حمل و نقل، ضمن مخالفت با حضور دلالان خواستار تشکیل سندیکاهای واقعی خود بوده و در اعتصاب اخیر نمایندگان رانندگان اعتصابی بارها از ضرورت سندیکای مستقل سخن گفتند.
مجتمع ذوب آهن به حراج گذاشته شد!
بر پایه تصمیم دولت احمدی نژاد برای شتاب بخشیدن به برنامه خصوصی سازی و اجرای هر چه سریعتر ابلاغیه ولی فقیه درخصوص اصل 44 قانون اساسی، مجتمع ذوب آهن اصفهان که از آن به عنوان مادر صنعت پولاد ایران یاد می شود، درلیست واگذاری به سرمایه گذاران خارجی قرار گرفته و گزارشات حاکی از خصوصی سازی این رشته پراهمیت صنعتی است.
درماه های گذشته اخبار و گزارشات متعددی دراین باره انتشار یافته که درآنها از تمایل شرکت هایی از انگلستان، ایتالیا، روسیه و آلمان به خرید مجتمع ذوب آهن اشاره گردیده و پیرامون مذاکرات انجام پذیرفته نیز مطالبی عنوان شده است.
ایران اکونومیست 30 شهریور ماه امسال درگزارشی تحت عنوان ”مادرصنعت پولاد ایران بر سردو راهی“ ضمن تاکید برعزم دولت احمدی نژاد برای خصوصی سازی ذوب آهن و اجرای سریع ابلاغیه اصل 44 توسط ولی فقیه، از جمله می نویسد:“ زمانی که 40 سال پیش کلنگ ساخت کارخانه ذوب آهن دراطراف زاینده رود اصفهان با مشارکت روس ها به زمین خورد، کمتر کسی تصور میکرد که چند دهه بعد یکی از میلیاردرهای روسی، به فکر خرید این مجتمع صنعتی بیافتد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و باز شدن فضای سیاسی و اقتصادی دراین کشور، طی سال های اخیر میلیاردهای زیادی در روسیه قد علم کرده و هریک سعی کرده اند در حوزه های مختلفی فعالیت کنند… یکی از آنها ویکتور راشنیکف است که چندی پیش با جت شخصی خود سفری غیر منتظره به ایران داشت و ضمن بازدید از قسمت های مختلف مجتمع ذوب آهن اصفهان از علاقمندی خود برای خرید و مدیریت این مجموعه پرده برداشت.“ براساس گزارشات دیگری خریدارانی نیز از ایتالیا و انگلستان مذاکراتی درخصوص ذوب آهن اصفهان داشته اند و برخی خبرها حاکی از موافقت ضمنی مسئولان رژیم با آنها است. مجتمع ذوب آهن نقش کلیدی درصنایع کشور برعهده دارد. طبق آمار رسمی درحال حاضر علی رغم بی توجهی ارتجاع حاکم به این مجتمع مهم و موثر ایران، ذوب آهن بیش از ظرفیت اسمی خود یعنی 2 /2 میلیون تن درسال تولید می کند و کارشناسان تاکید می کنند درصورت اختصاصی اعتبارات لازم و درچارچوب حمایت از تولید ملی، ذوب آهن اصفهان قادر به تولید سالیانه بیش از 9 /3 میلیون تن خواهد بود. به علاوه قرار است طی یک طرح راهبردی یک معدن سنگ آهن غنی در استان های کرمان و یزد دراختیار این مجتمع قرار بگیرد که تجهیز و راه اندازی آن با فن آوری مدرن برعهده ذوب آهن ومتخصصان آن قرار دارد.
این مجتمع عظیم و پر اهمیت که به حق مادر صنعت پولاد ایران نامیده می شود، در اثر سیاست های رژیم ولایت فقیه در سال های اخیر با مشکلات عدیده روبرو بوده و به همین دلیل با توصیه شرکت های ایتالیایی یا بهتر گفته باشیم مداخله آنها کارخانه تولید ورق پولادی خود را به شرکت پولاد مبارکه اصفهان فروخت تا از محل آن حدود 450 میلیارد تومان کمبود اعتبار را جبران کند. خصوصی سازی چنین مجتمع پر اهمیتی در مجموع صنعت ضعیف و از رمق افتاده ایران به شدت به زیان اقتصاد ملی و رشد و گسترش صنایع کشور خواهد بود.
به ویژه آنکه سرمایه گذاران خارجی از جمله روسیه به دنبال سهام عمده وغالب درذوب آهن هستند. دراین باره ایران اکونومیست 30 شهریورماه گزارش داد:“ درشرایطی که قرار است، تا پایان سال جاری و اوایل سال آینده فازهای مختلف طرح توازن درذوب آهن اجرا شود، این مجتمع صنعتی با بحث خصوصی سازی و واگذاری از طریق بورس نیز روبرو شده است و باید به عنوان یکی از آخرین شرکت های باقی مانده درصدر اصل 44 که هنوز سهام آن واگذار نشده، خود را برای خصوصی سازی آماده کند. از سوی دیگر مسئولان اعلام کرده اند که در بهترین شرایط برای واگذاری ذوب آهن قرار داریم… ایران درابتدا از فروش بخشی از سهام ذوب آهن به راشنیکف استقبال کرد… اما وی به دنبال سهام عمده و غالب در این شرکت است به همین دلیل برای فروش احتیاط بیشتری چاشنی کار شده است….“
بنابر این مطابق تصمیم ارتجاع حاکم دیر یا زود مهمترین و سود آورترین مجتمع صنعتی کشور در بخش تولید پولاد به حراج گذاشته و خصوصی می شود. این اقدام اثرات زیان بار دراز مدت و کوتاه مدت برای میهن ما داشته و ضربه ای جدی به بنیه تولیدی و توانایی تولید ملی کشور است!
بازداشت های غیرقانونی و اعمال فشارشدت یافته است!
با آغاز سال تحصیلی و بازگشایی مدارس و مراکز آموزشی و دانشگاه ها اعمال فشار به دانشجویان و پیگرد فعالان جنیش دانشجویی بویژه چپ ها در سطح دانشگاه های سراسر کشور افزایش چشم گیری یافته است. در اصفهان، اراک، تهران، رشت و تبریز بر میزان احضار به کمیته های انضباطی و تعلیق و محروم کردن دانشجویان از ادامه تحصیل افزوده شده و برپایه گزارشات معتبر از جمله اخبار منتشره در خبرنامه های دانشجویی مانند خبرنامه امیرکبیر، دراصفهان برخوردهای شدیدی با فعالان دانشجویی خصوصا مدافعان اندیشه های چپ و مردمی صورت گرفته و بیش از 13 تن از دانشجویان اصفهان به کمیته انضباطی فراخوانده شده و با مواردی چون توبیخ کتبی و تعلیق ترم های تحصیلی روبرو شده اند. بعلاوه در اقدامی مشمئز کننده تعدادی از فعالان دانشجویی چپ در دانشگاه اصفهان از استفاده از خوابگاه و غذای سلف سرویس دانشگاه محروم گردیده و به آنها اخطار شده رسما و بطور علنی از دانشجویان چپ و اندیشه های مترقی و مردمی اعلام انزجار کنند.
همزمان با اعمال فشار به جنبش دانشجویی، ابعاد بازداشت های غیر قانونی با اتهامات ساختگی و واهی دامنه وسیع پیدا کرده و موجب اعتراضات جدی اجتماعی گردیده است. در این رابطه کانون مدافعان حقوق بشر ایران با انتشار بیانیه ای به تاریخ سوم مهر ماه امسال ضمن محکوم کردن بازداشت های خود سرانه و غیرقانونی نسبت به ادامه اینگونه اقدامات هشدار داده و تصریح کرده است:“ موج رو به فزونی دستگیری های اخیر که مقارن با بازگشایی مدارس ودانشگاه ها اتفاق افتاده موجب نگرانی شدید فعالین حقوق بشر شده است. آمار دستگیری ها و نقض حقوق بشر و محدود کردن آزادی های مردم بویژه درمورد اقلیت های مذهبی، قومی و عقیدتی دردولت نهم افزایش چشم گیر وقابل توجهی داشته است.“
دربخش دیگری از این بیانیه تاکید می شود:“ اکنون که سرزمین عزیزمان ایران بیش از همیشه هدف مطامع بیگانگان قرار گرفته وموج گرانی و تورم سرسام آور مردم را به ستوه آورده و آمار رو به تزاید فقر و فحشا واعتیاد، خانواده های بسیاری را درمعرض تباهی قرار داده، باید با اندیشه وتفکری عمیق موجبات وحدت و تفاهم هر چه بیشتر آحاد ملت را فراهم نمود و ریشه بغض و عناد و کینه و دشمنی را میان مردم خشکاند… کانون مدافعان حقوق بشر دستگیری های اخیر، از اقوام مختلف از جمله هموطنان آذربایجانی را محکوم نموده و از مسئولین امر، بخصوص قوه قضاییه، مصرا می خواهد نسبت به آزادی دستگیر شدگان اقدام عاجل معمول دارند…“
بدون تردید موج پیگیرد و بازداشت فعالان سیاسی ومدافعان حقوق خلق های ایران و تقویت پیوندهای دیرینه و تاریخی ساکن ایران، اقدامی بسیار نابخردانه و مغایر منافع ملی و یکپارچگی ملی است و از سوی همه نیروها و احزاب مترقی و از آن جمله حزب توده ایران غیر قابل پذیرش تلقی شده و محکوم می گردد!
طرحی برای خانه نشین ساختن دختران
درهفته های اخیر، بحث دامنه داری درباره مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی جریان داشته و دارد. براساس این طرح دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی موظف به گزینش دانشجویان بومی و محلی هستند و به همین علت امسال بسیاری از جوانان مستعد و ساعی کشور از راه یابی به دانشگاه ها باز ماندند. یکی از موارد این به اصطلاح بومی گزینی طرح الزام دانشگاه ها به پذیرش دانشجویان دختر بومی است، یعنی دانشجویان دختر فقط حق دارند در مراکز آموزش عالی محل و منطقه خود ثبت نام کرده و مشغول به تحصیل شوند و از آنجا که دربسیاری از مناطق کشور امکانات تحصیلی محدود و درحد چند دانشگاه اصلی کشور که درتهران ودیگر شهرهای بزرگ قراردارند می باشد، دختران جوان میهن ما از حق طبیعی گزینش محل تحصیلی براساس استعداد و کارنامه و نمرات خود محروم می گردند.
دراین باره عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی درگفت و گو با خبرنگاران با تشریح این طرح اعتراف کرد:“داوطلبان حائز شرایط حتی الامکان باید در نزدیکی محل سکونت خودشان پذیرش شوند. البته این قضیه برای خواهران مضاعف است، این طرح در راستای تضیع حقوق آنها نیست بلکه تاکید دارد که ظرفیت سازی در آموزش عالی نیز باید اتفاق بیفتد. بنابراین طرح در راستای تحقق خواسته های خانواده ها و خود دختران است.“
با این طرح ضمن اینکه رژیم ولایت فقیه به زعم خود مانع انتقال افکار و اندیشه های نو و مخالف تاریک اندیشی به شهرهای کوچک و مناطق دور افتاده می گردد و دامنه و تاثیر جنبش دانشجویی به عنوان یکی از گردان های اصلی جنبش مردمی را محدود می سازد، کنترل و مهار مبارزات جوانان و دانشجویان را نیز میسر نموده و سیاست تبعیض جنسیتی را با قدرت بیشتری اعمال می کند.
طرح ارتجاعی شورای عالی انقلاب فرهنگی تحت عنوان بومی گزینی صرفا در راستای مقاصد ارتجاع حاکم تهیه و به مورد اجرا در می آید و کاملا مغایر عدالت آموزشی و دسترسی همه افراد کشور صرف نظر از تعلقات قومی، جنسیتی و اجتماعی به آموزش و امکانات تحصیلی است. بعلاوه هزاران جوان با استعداد بویژه دختران از امکان دستیابی به مراکز اصلی آموزشی که به تهران و چند شهر بزرگ دیگر محدود است، بازمانده و امکانات آموزش عالی و دانشگاهی به یکسان میان جوانان سراسر کشور تقسیم نمی گردد.
این طرح امسال در جریان آزمون سراسری نتیجه خود را نشان داد و اعتراضات جوانان وخانواده ها را برانگیخت.
با چنین طرح های مخرب و زیانبخش نباید انتظار رشد و پیشرفت علمی کشور را داشت!