مسایل سیاسی روز

تلاش ارتجاع برای گسترش شکاف در جبهه ضد استبداد و ضرورت هوشیاری و مقابله با این توطئه ها

چندی است برخی پایگاه های خبری و هماهنگ با آنها تعدادی از مطبوعات داخل و خارج کشور دربه اصطلاح بحث وبررسی های خود از حوادث تاریخی از جمله کودتای آمریکایی-انگلیسی 28 مرداد و ارزیابی نقش و جایگاه نیروها و احزاب سیاسی مختلف دراین حوادث، برطبل تفرقه و جدایی می کوبند و با عمده ساختن مسایل فرعی و غیر عمده خواسته یا ناخواسته به جو بی اعتمادی و فضای آلوده به پیش داوری های ذهنی دامن می زنند.
این نوع جو سازی آن هم دراوضاع فوق العاده حساس و بغرنج حاکم بر میهن ما که نیازهای واقعی جنبش ضرورت نزدیکی هر چه بیشتر احزاب، سازمان ها و نیروهای معتقد به آزادی و عدالت اجتماعی و تامین منافع ملی را برجسته ساخته و می سازد. حداقل از سوی برخی جریانات، نشریات و محافل معین نمی تواند تصادفی وبدون هدف و برنامه قبلی ارزیابی شود. بویژه آنکه به موازات تشدید رویارویی درحاکمیت و ژرفش شکاف میان جناح های مختلف طیف ارتجاع حاکم و ناتوانی مجموعه رژیم ولایت فقیه، شاهد افزایش این اقدامات تفرقه آفرین هدفمند هستیم. آلودن فضای سیاسی موجود و رودررو قراردادن احزاب و سازمان های ملی و میهن دوست و مترقی و ایجاد جو بدبینی خصوصا توسط نشریات و پایگاه های اینترنتی و خبرگزاری های خارج از کشور درهفته های گذشته رواج چشم گیر یافته است.
بطور مثال با دستاویز قراردادن کودتای ننگین 28 مرداد یکی از نشریات اینترنتی خارج از کشور با ماسک دفاع از ”چپ“ به نیروهای ملی حمله کرده و با تیترسازی جنجالی آنها را ”مدعیانی بنام ملیون“ خوانده است که پس از گذشت چندین دهه کماکان واقعیت را انکار می کنند. درمقابل نشریه و خبرگزاری دیگری با ظاهر“ملی“ به زعم خود به بررسی علل حمله به نیروهای ملی از سوی جریانات دیگر پرداخته و به جای ارایه تحلیل، با زبانی ناشایست حزب توده ایران، نیروهای ملی-مذهبی و بویژه جناح چپ طیف نیروهای ملی-مذهبی را به باد ”انتقاد“ گرفته است. این نوع تبلیغات غیر مسئولانه و کاملا بی پایه و صرفا تفرقه آفرین، همسو با اقدامات تبلیغاتی است که از مدتی قبل درجمهوری اسلامی از سوی نهادها و محافل شناخته شده ای دردفاع از قوام السطنه، آیت الله کاشانی، انجمن حجتیه و جز اینها آغاز شده و به انحاء مختلف بیان می گردد. یک نمونه گویای آن مقاله ای است که دربخش تاریخ ایران هفته نامه اعتماد به تاریخ 11 آبان ماه امسال انتشار یافته و با استناد به خاطرات چهره های مرتجعی چون آیت الله خزعلی، فلسفی وبرخی جزوات ”مرکز اسناد انقلاب اسلامی“، حزب ما و دکتر محمد مصدق را نسبت به رژیم سلطنتی ”افسد“ به ”فاسد“ معرفی ساخته و نتیجه می گیرد که دفاع روحانیت از شاه و کودتای 28 مرداد به این دلیل بود که مصدق دنباله روی حزب توده ایران شده بود و به همین دلیل حمایت از شاه ضرورت داشت! دراین مقاله که با نام ”مصدق، شاه و حزب توده ایران“ منتشر شده از جمله می خوانیم: ”درجریان وقایع مربوط به دوره نخست وزیری مصدق، موضع گیری آیت الله بروجردی ویژگی خاصی داشت. دردوره مصدق، دشمنی قوی تر از شاه (حزب توده) برای دین و علما وجود داشت. اگر تنها شاه وجود می داشت، ایشان تنها دشمن شاه می شد. یعنی درواقع شاه مثل مترسکی بود که با وجودش توده ای ها شکسته می شدند. نظر آیت الله بروجردی این بود که باید اول حزب توده از صحنه محو شود… بعد از کودتا، آیت الله العظمی بروجردی تلگرافی به شاه فرستاد و این کار نه به دلیل علاقه به شاه بلکه به سبب کینه نسبت به حزب توده بود. حزب توده درحال اوج گیری بود و شاه به خاطر دشمنی با حزب توده می توانست جلوی آن را بگیرد. امام (ره) هم درباره حزب توده چنین تحلیلی به کار برد. عده ای می گفتند ما با حزب توده همراه و همسو باشیم چون آنها هم درفکر برانداختن رژیم شاه هستند اما امام درجواب کسانی که این حرف ها را می زدند، واکنش تندی نشان داد و گفت: چی، ما با توده ای ها همسو و هم هدف باشیم، اگر این کار را بکنیم با شاه هم دست شویم، بهتر است آقای بروجردی هم همین هدف را دنبال می کرد…..“
هم چنین درادامه چنین تبلیغاتی، روزنامه کارگزاران 21 آبان ماه درمصاحبه ای با محمد مهدی عبد خدایی از مریدان نواب صفوی، می نویسد: ”دکتر مصدق دست توده ای و کمونیست باز گذاشته و آنها به همراه جبهه ملی در روزنامه های خود به مقدسات دینی توهین می کردند…..اگر در آن دوران آیت الله کاشانی نبود، ایران امروز گرجستان بود. دکتر فاطمی خیلی راحت با توده ای ها همکاری می کرد. او حتی درمنزل سروان محسنی که از توده ای های به نام بود دستگیر شد و در زمان دستگیری طبق اسناد موجود یک تراول چک 30 هزار دلاری و دو فرستنده همراه داشت.
علاوه براین و همزمان با چنین تبلیغات حساب شده ای، قوام السطنه ناگهان ”قهرمان ملی“ می شود و درمقایسه با مصدق فردی خوشنام و کامیاب معرفی می گردد! دراین خصوص چندی پیش پایگاه اطلاع رسانی نیروهای ملی-مذهبی ضمن دفاع از حقانیت مصدق دربرابر اشخاصی چون قوام با انتقاد از اینگونه تاریخ سازی ها نوشت: ”طی ماه گذشته بحث درگرفته درمورد مقایسه قوام، مصدق…..ابعاد گوناگون یافت، تا جایی که برخی از روزنامه نگاران و طرفداران نهضت ملی را به قضاوت برتری قوام برمصدق کشانید. به نظر می رسد که این گونه برتری دادن قوام برمصدق جای ملاحظه فراوان دارد……“
درست درهمین رابطه نیز نشریه ”شما“ وابسته به هیات های موتلفه طی چند رشته مصاحبه و مقاله به تحریف تاریخ و سابقه مبارزاتی نیروهای ملی و وارونه جلوه دادن جایگاه تاریخی شخصیت هایی چون آیت الله طالقانی پرداخته است که برخی فعالین سرشناس طیف ملی-مذهبی از آن تحت عنوان ”تهمت وافترا زدن آن هم به دروغ“ یاد کردند.
بنابراین نمی توان میان اینگونه تبلیغات درداخل کشور با جوسازی وتفرقه افکنی حساب شده برخی جریانات، محافل و نشریات و پایگاه های اینترنتی خارج کشور که با ظاهر ”ملی“ و یا ”چپ“ صورت می گیرد ارتباط و پیوند موجود را نادیده گرفت. دراوضاع کنونی حفظ هوشیاری و پرهیز از افتادن به دام جنگ روانی-تبلیغاتی ارتجاع از اهمیت دو چندان برخوردار است. بدون تردید میان نظرات و دیدگاه های حزب ما و نیروهای مختلف ملی نظیر جبهه ملی ایران، طیف نیروهای ملی-مذهبی، حزب ملت ایران و جز اینها تفاوت هایی جدی وجود دارد. اما تفاوت و اختلاف دردیدگاه و بینش نمی تواند ونباید مانع مبارزه مشترک برای اهداف مشترک شود. علاوه براین با وجود اختلاف دربینش، نقاط اشتراک و آماج های یکسان درصحنه سیاسی امروز میان ما وجود دارد که با احساس مسئولیت درقبال آینده میهن می توان با تاکید برآنها درمسیر اتحاد عمل گام گذاشت. ارتجاع حاکم و جریانات غیر مسئول و بعضا تفرقه افکن دراوضاعی برطبل نفاق و پراکندگی می کوبند که بیش از هر زمان دیگری به اتحاد و نزدیکی نیاز است.
زمینه های عینی و ذهنی این نیاز تاریخی نیز کم نیستند. به طور مثال 19 آبان ماه سالروز تیرباران زنده یاد حسین فاطمی شخصیت برجسته ملی کشور است. آن جنایتکارانی که به دستور امپریالیسم وارتجاع سینه روزبه ها، سیامک ها، کیوان ها و فاطمی ها را آماج گلوله قرار دادند از اهداف مشترک آنها هراس داشتند.
بجاست از درس های تاریخ بیاموزیم و برای امر خطیر استقلال میهن و آزادی مردم از تفرقه و پراکندگی فاصله بگیریم. نباید گذاشت ارتجاع حاکم ونیروهای ضد مردمی و مخالف استقلال و پیشرفت کشور، با جو سازی و دروغ پردازی عامل تفرقه و پراکندگی را تقویت وصفوف جنبش دمکراتیک و آزادیخواهانه مردم ایران را متفرق و ضعیف سازنند.
اتحاد عامل پیروزی و کامیابی درمبارزه برضد ارتجاع واستبداد است و به همان میزان تفرقه واقدامات تبلیغی تفرقه آفرین موجب ادامه حیات استبداد وخودکامگی می گردد!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا