رهروان صبح امید
6 اسفند ماه سالگرد تیرباران ناخدا افضلی و یاران
……
من می گریم، اما
در غریو مرغک دریا، باز پیامی است
گلخند ”ناوی انوشه“
در دهان تو شکفت ناخدا
…….
به دنبال یورش گزمگان امنیتی جمهوری اسلامی به حزب ما و برپایی نمایشات مشمئز کننده تلویزیونی و سپس تشکیل بیدادگاه های نظامی، درروز 6 اسفند ماه سال 1362، ده تن از اعضای حزب که در میان آنها برخی از برجسته ترین فرماندهان ارتش و قهرمانان دفاع میهنی، به همراه چند تن از کادرهای مجرب و پرسابقه توده ای حضور داشتند، به جوخه اعدام سپرده شدند و بدین سان نخستین گروه توده ای ها که طی دو یورش 17 بهمن 1361 و 7 اردیبهشت 1362 به خواست امپریالیسم و ارتجاع به بند کشیده شده بودند با رای بیدادگاه های نظامی و تایید خمینی، رفسنجانی و خامنه ای با سری افراشته و ایمانی محکم تیرباران شدند.
در 6 اسفند ماه رفقا، ناخدا دکتر بهرام افضلی فرمانده نیروی دریایی و فاتح نبردهای دریایی خلیج فارس، سرهنگ بیژن کبیری فرمانده نیروهای هوابرد و فاتح عملیات شکستن محاصره آبادان، سرهنگ هوشنگ عطاریان قهرمان مرحله نخست جنگ و فاتح عملیات غرب کشور و مشاور وزیر دفاع، سرهنگ حسن آذرفر استاد دانشکده افسری و معاون پرسنلی نیروی زمینی، از برجسته ترین، و مجرب ترین افسران وقت ارتش، شاهرخ جهانگیری عضو مشاور کمیته مرکزی حزب و از مسئولان سازمان نوید، ابوالفضل بهرامی نژاد پژوهشگر توانا، محمد بهرامی نژاد از کادرهای حزب، فرزاد جهاد قهرمان مقاومت درکمیته مشترک، رضا خاضعی از کادرهای با سابقه و خسرو لطفی از کادرهای ورزیده حزب جان و هستی سوزان خود را نثار مبارزه در راه خوشبختی انسان ساختند.
از آن روز خونین سال های بسیاری گذشته ولی نام و خاطره و راه رفقای قهرمان ماهمواره و همیشه زنده است. رژیم واپس گرای ولایت فقیه با اعدام این ده مبارزه فداکار توده ای کینه حیوانی خود را به حزب و آرمان های مردمی آن نشان داد، همین رژیم واپس گرا و کینه جو در فاجعه ملی توده ای ها و دیگر مبارزان میهن دوست و ترقی خواه را با برپایی دادگاه های چند دقیقه ای تفتیش عقاید قتل عام کرد و اینک با تخریب خاوران می کوشد به زعم خود گرد فراموشی بر جنایات بی شمار خویش افشاند. نام رفقای شهید: ناخدا افضلی و یاران او آذین بند درفش مبارزه مردم ایران برضد استبداد، ارتجاع و امپریالیسم برای عدالت اجتماعی، آزادی، استقلال صلح و طرد رژیم ولایت فقیه است.
حزب ما به داشتن چنین فرزندان فداکار، فروتن و ایثارگری به خود می بالد! یاد آنان جاودانه و راهشان پر رهرو باد!
****
……
من می گریم، اما
در غریو مرغک دریا، باز پیامی است
گلخند ”ناوی انوشه“
در دهان تو شکفت ناخدا
بمان، بمان
که فردا
ما بهار را در آغوش می کشیم
من می گریم ودریا
همچنان
موج برموج می کوبد…
بخشی از شعر بلند از انوشه تا افضلی سروده زنده یاد سیاوش کسرایی 10 اسفند ماه 1362