مسایل سیاسی روز

در حاشیة رویدادهای هفته ای که گذشت

زندانیان سیاسی را آزاد کنید!
مبارزه برای تامین امنیت شغلی روزنامه نگاران
پرستاران زیر خط فقر زندگی می کنند
وضعیت کارگران درپارس جنوبی (عسلویه)
بدهکاری کلان دولت به تامین اجتماعی زندانیان سیاسی را آزاد کنید!

*درروز جهانی کارگر، برای آزادی عالیه اقدام دوست، منصور اسانلو، ابراهیم مددی، محمد پورعبدالله، ساناز الله یاری، مریم مددزاده، احمد قصابان، عباس حکیم زاده و همه مبارزان و فعالان جنبش کارگری، زنان و جنبش دانشجویی، وب لاگ نویسان و روزنامه نگاران و کلیه زندانیان سیاسی در بند بدون استثناء درصفی متحد مبارزه کنیم!

اعمال فشار هدفمند رژیم ولایت فقیه به جنبش مردمی و دستگیری و بازداشت فعالان سیاسی و صنفی درماه های اخیر ابعاد نگران کننده به خود گرفته است.
منصور اسانلو رییس هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه و ابراهیم مددی معاون رییس این سندیکای علنی و قانونی مدتها است در زندان بسر می برنند و تحت شرایط سخت قرار دارند.
با حکم دادگاه انقلاب اسلامی دزفول، 5 تن از کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه، که به علت فعالیت صنفی، طرد پیگرد قرار داشتند، محکوم شناخته شده و به مدت 3 سال از فعالیت های سندیکایی محروم شدند. اعمال فشار به فعالین سندیکایی کارگران نیشکر هفت تپه، به اشکال گوناگون همچنان ادامه دارد.
جنبش زنان نیز در ماه های اخیر به شدت تحت فشار قرار گرفته و فعالان آن دستگیر و مورد بازجویی قرار می گیرند.
خانم عالیه اقدام دوست از فعالان جنبش زنان چند ماه پیش صرفا به دلیل دفاع از خواست های به حق زنان و رفع تبعیض جنسی و برابری اجتماعی میان زن و مرد در تمام عرصه های اجتماعی، با تایید حکم ناعادلانه سه سال زندان، به بازداشتگاه اوین انتقال یافت.
خواست آزادی عالیه اقدام دوست درحال حاضر از زمره مطالبات کانون ها و سازمان های علنی و مترقی زنان کشور است.
دستگیری و بازداشت و شکنجه دانشجویان بویژه درماه های اخیر افزایش چشم گیر یافته است. ده ها دانشجوی مبارز با عقاید گوناگون فقط و فقط برای عدالت و آزادی و مقابله با سیاست های ارتجاع حاکم به بند کشیده شده اند. به گفته سخنگوی سازمان دانش آموختگان (ادوارتحکیم وحدت) دانشجویان درزیر فشار بازجویی های شدید قرار داشته و بیم اعتراف گیری از آنها و وادار کردن زندانیان سیاسی به اعترافات دروغین و ساختگی وجود دارد.
درچنین اوضاعی خواست آزادی زندانیان سیاسی از جمله مواردی است که همه نیروهای مترقی، ملی و آزدایخواه کشور برآن توافق دارند.
این خواست به حق و فراگیر از سوی جنبش کارگری میهن ما نیز پشتیبانی می شود و به همین علت برپایی کارزاری گسترده در ابعاد ملی و بین المللی برای آزادی همه زندانیان سیاسی بدون استثناء یک ضرورت اساسی است. درروزجهانی کارگر هم صدا با زحمتکشان کشور در صفی واحد و در راه سازماندهی کارزار وسیع برای آزادی زندانیان سیاسی مبارزه کنیم!

مبارزه برای تامین امنیت شغلی روزنامه نگاران

سال 1388 در وضعیتی آغاز شد که علاوه بر هزاران کارگر، صدها روزنامه نگار و خبرنگار نیز شغل خود را از دست داده و به صف طویل بیکاران کشور رانده شدند.
درآغاز سال نو خورشیدی به گزارش رسانه های همگانی، حداقل 300 تا 350 تن از کارکنان بخش فرهنگی یعنی روزنامه نگاران و خبرنگاران از کار اخراج گردیده و آینده خود و خانواده هایشان درمسیر ناروشن و نگران کننده ای قرار گرفت.
درطول چند سال گذشته و با روی کار آمدن دولت ضد مردمی احمدی نژاد روزنامه نگاران کشور از زمره آن گروه هایی بودند که متحمل صدمات و آسیب ها فراوانی شدند. در 4 سال اخیر حقوق ومنافع و امنیت شغلی هزاران زحمتکش بخش فرهنگی شامل روزنامه نگار و خبرنگار و دیگر نویسندگان به شدت نقض گردید و غلاوه بر بیکاری، ده ها روزنامه نگار و خبرنگار طعم تلخ زندان و محرومیت را چشیدند. دراین مورد انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران در گزارشی که سال گذشته منتشر ساخت به نقض حقوق بدیهی و شناخته شده روزنامه نگاران اشاره کرده و نوشت: ”سه حق بدیهی شغلی روزنامه نگاری یعنی-الف حق برخورداری از انتشارات آزاد مطبوعات، ب-امنیت شغلی و حرفه ای و ج-امنیت قضایی برای خبرنگاران و روزنامه نگاران درمحاکم دادگستری، نسبت به سال های گذشته بیشتر پایمال گردید.
تحت نام مقابله با براندازی نرم، ارگان های امنیتی ده ها روزنامه نگار، وب لاگ نویس، طراح، کاریکاتوریست و خبرنگار را بازداشت و مورد تهدید قرار دادند. مرگ یک جوان وب لاگ نویس دراین میان میزان اعمال فشار ارتجاع حاکم بر صاحبان قلم و اندیشه را به خوبی آشکار می سازد. درحقیقت باسیاست تاریک اندیشان نشسته بر مسند قدرت، حقوق و امنیت شغلی روزنامه نگاران با شدت پایمال و نابود می گردد.
ده ها روزنامه نگار مستقل و دگر اندیش درطول یک سال اخیر به اشکال و روش های گوناگون از کار اخراج شده اند، نمونه اخراج بی سروصدای تعدادی از روزنامه نگاران مستقل و دگراندیش از روزنامه کارگزاران (قبل از توقیف) که به اصطلاح ”برخورد نرم“ با دگراندیشان نامیده شد تا اخراج روزنامه نگاران از روزنامه اعتماد ملی، خبرگزاری فارس، خبرگزاری ایرنا و دیگر رسانه ها بهترین گواه نوع برخورد رژیم ولایت فقیه با کارکنان زحمتکش و شرافتمند بخش فرهنگی جامعه است.
هم اکنون نیز صدها روزنامه نگار و خبرنگار با مشکلات جدی معیشتی روبرو بوده و اخراج و بیکاری زندگی آنها را تهدید می کند.
دفاع از حقوق صنفی- سیاسی روزنامه نگاران، حق ایجاد و احیای تشکل مستقل برای کارکنان بخش فرهنگی و پشتیبانی از خواست های به حق آنان بویژه آزادی بیان و اندیشه و قلم و تامین امنیت شغلی و دستمزد مناسب و مطابق با نرخ واقعی تورم دربرنامه جنبش سندیکایی زحمتکشان ایران قرار دارد!

پرستاران زیر خط فقر زندگی می کنند

اخراج گسترده بسیاری از پرستاران با سابقه دربرخی مناطق کشور از جمله استان های تهران، اصفهان، آذربایجان شرقی و هرمزگان نارضایتی و اعتراضات پرستاران سراسر کشور را برانگیخته است. اخراج ها درزمانی صورت می گیرد که طبق پژوهش سازمان نظام پرستاری ایران، تعداد پرستاران کشور به عنوان موثرترین اعضای نظام سلامت حتی به نیمی از رقم استاندارد جهانی هم نرسیده است!
با وجود اعتراض سازمان نظام پرستاری ایران و دیگر نهادهای صنفی فعال نسبت به اخراج پرستاران با توافق وزارت بهداشت ارتجاع حاکم که طرح جایگزینی نیروهای بسیجی به جای پرستاران را به تصویب رسانید!
براساس این طرح درصورت اعتراض و اعتصاب پرستاران، نیروهای بسیجی که دوره های کارآموزی کوتاه مدت و فشرده پرستاری را به انجام رسانده اند، جای پرسنل اعتصابی را می گیرند و بطور کلی درکلیه بیمارستان ها و مراکز بهداشتی حداقل 25 درصد پرستاران را باید نیروهای بسیجی پر کنند!
درحال حاضر پرستاران خواستار افزایش دستمزد مطابق با نرخ واقعی تورم، توقف خصوصی سازی بیمارستان ها، کاهش ساعات کار و طرح طبقه بندی مشاغل، توقف اخراج و جایگزینی بسیجی ها به جای پرستاران با سابقه، تامین مسکن مناسب و تضمین امنیت شغلی و لغو طرح های ارتجاعی نظیر طرح انطباق جنسیتی هستند.
مدتی قبل رییس سازمان نظام پرستاری ایران درمصاحبه ای اعلام داشت: ”درحال حاضر 40 هزار پرستار شاغل نیستند که 25 هزار نفر آنان زن هستند. اجرای برنامه نظام سلامت از سوی دولت نهم مشکلات عدیده ای ایجاد کرده و به مشکلات روحی و جسمی و مالی پرستاران دامن زده است، حقوق پرستاران شاغل درمراکز درمانی دولتی، تماما از محل سرانه درمان پرداخت می شود و به نظر سازمان نظام پرستاری، رقم شش هزار و پانصد تومان باید حداقل به 2 برابر افزایش یابد تا به پرداخت حقوق پرستاران خدشه وارد نشود.“
وی هم چنین تاکید کرد: ”با احتساب رقم خط فقر که سال گذشته حدود 600 هزار تومان درمناطق شهری اعلام شده بود، امروز که میانگین حقوق پرستاران ما حدود 450 هزار تومان است می توانیم بگوییم که حقوق دریافتی تمام پرستاران کشور زیر خط فقر است و البته حقوق پرستاران بخش های خصوصی که حدود 30 درصد پرستاران را شامل می شوند، درمواردی بسیار مورد اجحاف واقع می شود. هم اکنون حدود 50 درصد پرستاران کشور، دردو نوبت پشت سرهم کار می کنند که هر نوبت حداقل 8 ساعت طول می کشد.“
پرستاران به حق خواستار رعایت قانون کار درخصوص کارهای سخت و زیان آور هستند. پرستاران به عنوان بخشی از مزدبگیران جامعه، خواستار تامین حقوق و منافع خود هستند که این منافع درچارچوب مبارزه جنبش سندیکایی زحمتکشان قابل دسترسی می باشد!

وضعیت کارگران درپارس جنوبی (عسلویه)

با آنکه منطقه گازی پارس جنوبی (عسلویه) یکی از مهمترین قطب های صنعتی کشور محسوب می گردد، شاهد کمترین گزارشات پیرامون این منطقه و چگونگی کار و زندگی هزاران کارگر در رسانه های همگانی هستیم. وضعیت کارگران و اصولا چگونگی کار در عسلویه هرگز به درستی و با شفافیت درمطبوعات بازتاب نیافته است.
در پارس جنوبی، اغلب کارگران درشرکت ها و واحدهای گوناگون قرارداد موقت هستند و دربدترین اوضاع با پایین ترین درآمد مشغول به کار می باشند.
درگزارشی که خبرگزاری ایسنا دراواسط آبان ماه سال گذشته منتشر ساخت درباره زمان کار درپارس جنوبی تصریح شده: ساعت کار از 6 صبح شروع وتا 7 بعد ظهر ادامه دارد، برای ناهار یک ساعت استراحت اعلام می کنند و پس از آن کارادامه می یابد. دربعضی واحدها مجموع استراحت کارگران درطول 12 ساعت کار به 1 ساعت هم نمی رسد.
وضع غذا و بهداشت کارگران بسیار نامطلوب است. دربرخی واحدها و شرکت های فعال درعسلویه رستوران اختصاصی برای مدیران وجود دارد که انواع غذاها درآن یافت می شود ولی درغذاخوری کارگران هم کیفیت و هم کمیت غذا قابل مقایسه با رستوان مدیران نیست. علاوه بر قراردادهای موقت و وضعیت ناگوار کار و زندگی، اغلب کارگران دستمزدهای خود را به موقع دریافت نمی کنند، کارگران درتعدادی از شرکت های فعال در پارس جنوبی بین 4 تا 6 ماه حقوق طلب کار هستند. مساله دستمزد های معوقه بلای جان کارگرانی است که د رگرمای توان فرسا روزانه حداقل 12 ساعت کار می کنند.
درادامه گزارش (ایسنا) راجع به عسلویه و زندگی کارگران در یکی از مهمترین مراکز صنعتی کشور آمده است: ”یکی از کارگران با اعتراض به شرایط زندگی و محل سکونت کارگران گفت، ما کارگران باید جان بکنیم و عرق بریزیم و از خانواده 3 ماه دور باشیم و در اتاق های سه در پنج 15 نفره زندگی کنیم …. تعدادی واحد در عسلویه ایجاد شده که درآن از گازهای خطرناک استفاده می شود، ولی هیچ نظارت و ایمنی برای آنکه کارگران از این گازها آسیب نبینند وجود ندارد.
بعضی کارفرماها و مدیران شرکت ها با پرداخت رشوه به ماموران بازرسی مانع از نظارت و کنترل هستند، تعداد زیادی از کارگران قرارداد موقت در این گونه شرکت ها و واحدها دچار معلولیت شده و سرنوشت آنها نامعلوم است زیرا حتی بیمه هم نیستند. وضعیت هزاران کارگر که برخی از آنها از جمله کارگران ماهر جوشکاری و تاسیسات هستند درمنطقه پارس جنوبی فوق العاده ناگوار و نگران کننده است. این زحمتکشان از کوچکترین حقوقی بر خوردار نیستند و قرار دادهای موقت سبب گردیده، امنیت شغلی در عسلویه بی معنی باشد. درسالیان اخیر برخی کوشش ها برای تشکیل سندیکا درمیان کارگران شاغل درپارس جنوبی صورت گرفته که باید ادامه یابد، زیرا بهبود وضعیت کار و زندگی و تامین امنیت شغلی زحمتکشان دراین قطب پراهمیت صنعتی کشور بستگی تام و تمام با احیای حقوق سندیکایی دارد!

بدهکاری کلان دولت به تامین اجتماعی
یکی از اقدامات بسیار مخرب دولت احمدی نژاد دررابطه با حقوق کارگران و زحمتکشان، دستبرد این دولت به منابع مالی سازمان تامین اجتماعی بوده است.
خبرگزاری ایلنا چندی قبل درگزارشی پیرامون سازمان تامین اجتماعی نوشت: ”درحال حاضر مدیران سازمان تامین اجتماعی ارزشی به کارگران و نمایندگان آنان نمی نهند. دولت احمدی نژاد پیش بینی کرده با کاهش قیمت نفت درآمدهای ارزی کاهش خواهد یافت، به همین دلیل به دنبال تعریف منابع جدیدی است و بهترین و راحت ترین روش را، دست اندازی به منابع سازمان تامین اجتماعی می داند … .“
براساس اساسنامه جدید سازمان تامین اجتماعی این نهاد ماهیت کنونی خود را از دست داده ونقش و نفوذ نمایندگان کارگران درآن بکلی حذف می گردد.
دراین باره رییس کانون بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی اعلام داشت است: ”وزیر رفاه قول داده بود تا شورای عالی تامین اجتماعی سه جانبه باشد اما دراساسنامه جدید وضعیت وخیم تر از گذشته شده، وجود سرمایه های عظیم از جمله درشرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی (شستا) باعث شده تا چشم های ناپاک به دنبال مسایل حاشیه ای درتامین اجتماعی باشند….“
لازم به تذکر است که شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی (شستا) سهام 150 شرکت را دردست دارد و حدود 17 درصد تولید ناخالص داخلی را توسط (این شرکت ها) تولید می کند، دولت احمدی نژاد با حمایت سپاه و برخی بنیادهای انگلی درصدد تصاحب این سرمایه های عظیم است.
درحال حاضر، دولت 10 هزار میلیارد تومان به سازمان تامین اجتماعی بدهکار است و از پرداخت این بدهی کلان سرباز می زند. بعلاوه، مبلغ کلانی نیز کارفرمایان سراسر کشور به این سازمان که درواقع جزو دارایی های زحمتکشان ایران است، بدهکار می باشند. به گزارش ایلنا، کارفرمایان تهران بزرگ بیش از 550 میلیارد تومان به سازمان تامین اجتماعی بدهکا رهستند ولی در سایه حمایت شورای نگهبان، مجلس و دولت کوچکترین اقدامی برای باز پرداخت این بدهی نکرده و نمی کنند.
کارگران وزحمتکشان و کلیه بازنشستگان و مستمری بگیران تامین اجتماعی به شدت از سیاست های ارتجاع حاکم درخصوص این سازمان و دارایی های هنگفت آن ناراضی هستند و به این علت ادامه این سیاست ها و حضور دولت احمدی نژاد را خطری جدی برای منافع خود ارزیابی می کنند!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا