مبارزه جنبش کارگری –سندیکایی دراوضاع دشوار کنونی!
در این دوران حساس و مبارزه بسیار دشوار تاکید بر تجربیات ارزشمند تاریخی و سنن افتخار آمیز جنبش کارگری کشور راهگشای رسیدن به کامیابی در دو عرصه صنفی و سیاسی است! با پشت سرگذاشتن سال 1387، جنبش کارگری-سندیکایی زحمتکشان میهن ما، سالی پر فراز و نشیب را سپری کرد و با اندوختن تجربیاتی نو، گام به سال کنونی گذارد. سالی که درآن قرار داریم، برای مجموعه جنبش مردمی ایران و همراه ودر بطن آن جنبش کارگری، سال پراهمیت، حساس و درعین حال دشواری قلمداد می گردد. انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم که درخرداد ماه امسال برگزار خواهد شد و فعل و انفعالات صحنه سیاسی و درگیری و جدال جناح های مختلف درون و پیرامون حکومت درآستانه انتخابات تاثیر مستقیم برزندگی، امنیت شغلی و بطور کلی منافع صنفی-سیاسی طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان داشته و از این رو زحمتکشان کشور با حساسیت و دقت رخ دادهای سیاسی کشور و تغییر و تحولات صحنه سیاسی و آرایش نیروها را دنبال می کنند. علاوه بر این بر کسی پوشیده نیست که سال جاری به لحاظ ژرفش بحران اقتصادی، با دشواری های بزرگ و جدی بویژه برای کارگران و زحمتکشان همراه خواهد بود. دراین خصوص دراواخر فروردین ماه امسال خبرگزاری کار ایران (ایلنا) درگزارش کوتاهی راجع به وضعیت زندگی و امنیت شغلی کارگران با صراحت تاکید کرده بود: ” وضعیت کارگران بدتر خواهد شد، روند افزایش مزد کارگران درقیاس با روند افزایش هزینه های زندگی آنقدر محدود است که کارگران حتی در نقاط ارزان قیمت بعید است بتوانند با اضافه کاری یا کار دوم و سوم از عهده مخارج زندگی برآیند. با تشدید بحران اقتصادی وضعیت کارگران در سال جاری نسبت به سال های گذشته بدتر خواهد شد.“
بنابر این مبارزه کارگران و زحمتکشان درراه تامین منافع سیاسی و حقوق صنفی-رفاهی( که درزمینه مسایل صنفی در لحظه کنونی وظیفه احیای حقوق سندیکایی در راس آن قرار دارد)، دراوضاعی فوق العاده دشوار جریان داشته و دارد و به همین سبب حد اعلای احساس مسئولیت و هوشیاری را از مبارزان راه طبقه کارگر و فعالین سندیکایی و کارگران آگاه و پیشرو می طلبد! درحقیقت درمبارزه بسیار دشوار کنونی تلفیق صحیح مبارزه صنفی و سیاسی، حرکت درراستای تقویت جنبش سندیکایی با هدف احیای حقوق سندیکایی و تشکل زحمتکشان در سازمان های واقعی صنفی-سندیکاها- و نیز مبارزه برای به عقب راندن و سپس درهم شکستن ارتجاع حاکم و دولت احمدی نژاد که با سیاست های ضد کارگری خود در 4 سال گذشته بیش از هر زمان دیگری، حقوق طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان را نابود و پایمال ساخته از اهمیت برخوردار است، زیرا مبارزه دراین مرحله و با چنین آماج های تاکتیکی درخدمت هدف اصلی یعنی طرد رژیم ولایت فقیه و نیل به عدالت اجتماعی و آزادی قرار داشته و اتخاذ سیاست صحیح طبقاتی دراین مرحله ضرورت تام و تمام دارد.
دراین زمینه لازم است تاکید کنیم، مبارزه جنبش سندیکایی به مفهوم دقیق کلمه دراین مرحله جدا از پیکار جنبش مردمی علیه مرتجعان حاکم نیست. جنبش سندیکایی ضمن حفظ هویت مستقل خود دارای نقش کلیدی دراین رویارویی سرنوشت ساز است و توان و میزان تاثیرگذاری جنبش سراسری دمکراتیک و آزادیخواهانه مردم ایران رابطه تنگاتنگ با درجه توانایی جنبش کارگری دارد، به عبارت دیگرجنبش کارگری به عنوان ستون فقرات مبارزات سراسری مهمترین و اصلی ترین عامل استحکام و قدرت و تاثیر گذاری جنبش مردمی درمصاف با استبداد و ارتجاع به شمار می آید. از این رو، تلاش درراه احیای حقوق سندیکایی و برپایی سازمان های مستقل سندیکایی پیوند مستقیم با مبارزه با ارتجاع حاکم و افشای سیاست های رژیم ولایت فقیه و ارگان هایی نظیر شورای نگهبان ، مجمع تشخیص مصلحت نظام، سپاه پاسداران و جز اینها دارد.
نباید فراموش کنیم که یکی از جنبه های مهم و حیاتی تشکل صنفی طبقه کارگر، علاوه بر تامین خواست های صنفی-رفاهی، نیاز مبرم کارگران و زحمتکشان به تامین خواست های دمکراتیک عام، یعنی تامین آزادی فعالیت انجمن ها، سندیکاها و احزاب و سازمان ها و دیگر آزادی های دمکراتیک نظیر آزادی بیان، اندیشه، قلم، مطبوعات و اجتماعات است. ما همیشه و همواره براین اعتقاد راسخ بوده ایم که فقط و فقط نیروی متشکل و سازمان یافته توده های محروم جامعه و درراس آنها کارگران ضامن تحقق عدالت اجتماعی و حقوق دمکراتیک فردی و اجتماعی است و در لحظه کنونی و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری یافتن امکانات و استفاده از همه روزنه ها برای پیش برد این هدف و سازماندهی زحمتکشان یک ضرورت غیر قابل چشم پوشی است.دراین خصوص نگاهی دقیق به موضعگیری و برنامه و شعارهای بعضی نامزدهای ریاست جمهوری از جمله میرحسین موسوی نشان می دهد فشار نارضایتی اجتماعی یا به بیان دقیقتر نارضایتی ژرف توده های محروم از سیاست های رژیم ولایت فقیه چنان نیرومند است که این نیروها را وادار به مانورهای حساب شده ای درخصوص خواست ها و منافع زحمتکشان کرده که نسبت به آن باید هوشیار بود. به علاوه در خصوص انتخابات افشای نظارت استصوابی و نقش به غایت مخرب شورای نگهبان که مانعی جدی درراه برگزاری انتخابات آزاد، سالم، رقابتی و عادلانه است و این نکته که تمامی نامزدها باید از فیلتر این نهاد بگذرند و تلاش برای کنترل روند انتخابات از سوی ولی فقیه و مرتجعان حکم فوق العاده با اهمیت تلقی می شود. در عین حال مسئله بکار گرفتن بودجه مفقود شده که بالغ بر میلیاردها تومان است، از سوی دولت احمدی نژاد برای خرید رای در انتخابات آینده نشانگر برنامه ارتجاع درلحظه کنونی است. آنچه دراین زمینه اهمیت داشته و باید به آن توجه داشت، تقویت صفوف کارگران، تاکید بر شعار محوری احیای حقوق سندیکایی و استفاده از همه گونه امکانات و روزنه ها برای پیگیری و سرانجام تحقق خواست های زحمتکشان و منافع طبقاتی آنها است. علاوه بر این، در ماه های اخیر شاهد موضعگیری برخی چهره های وابسته به تشکل هایی نظیر خانه کارگر هستیم که از ضرورت اصلاحات در قانون تشکیل نهادهای کارگری سخن می گویند، بدنامی و ناکارآمدی انجمن های اسلامی، شوراهای اسلامی و کانون عالی شوراهای اسلامی کار تا به آن درجه است که وابستگان رژیم را به هراس فرو برده و نگران ساخته این نوع موضعگیری و شعارها نیز به نوبه خود محتوی روندهایی را که در مسایل کارگری و جنبش سندیکایی درحال وقوع است آشکار می سازد و حقانیت مبارزه درراه احیا و ایجاد سندیکاهای واقعی برپایه صحیح طبقاتی را به اثبات می رساند. آنچه مورد اشاره قرار گرفت نشان می دهد، جنبش کارگری-سندیکایی به شدت نیازمند تقویت صفوف خود، استفاده از روزنه ها و امکانات موجود و به عقب راندن و تسلیم ارتجاع حاکم و افشای رژیم ولایت فقیه است. تجربه تاریخی نشانگر این واقعیت است که وجود سندیکاهای واقعی نه تنها برای دست یابی به اهداف مبارزه اقتصادی و رفاهی، بلکه برای پیشبرد هدف های عام سیاسی و ارتقاء جنبش سراسری علیه استبداد، ارتجاع و امپریالیست تا چه حد ضروری می باشد.
در این دوران حساس و مبارزه بسیار دشوار تاکید بر تجربیات ارزشمند تاریخی و سنن افتخار آمیز جنبش کارگری کشور راهگشای رسیدن به کامیابی در دو عرصه صنفی و سیاسی است!