مسایل بین‌المللی

حزب توده ایران در مراسم بزرگداشت 191مین زادروز کارل مارکس در لندن – قلب تپنده کارل مارکس


متن سخنرانی رفیق رِنه موهیکا کانتلار، سفیر کوبا در لندن، در مراسم بزرگذاشت کارل مارکس بر اساس سنت سالانه، امسال هم نمایندگان احزاب کارگری- کمونیستی جهان، و از جمله هیئت نمایندگی حزب توده ایران، به دعوت حزب کمونیست انگلستان بر مزار کارل مارکس، در گورستان ”های گیت“، در شمال لندن، گردهمایی یی را برگزار کردند. رفیق پروفسور“ماری دیویس“، عضو رهبری حزب کمونیست بریتانیا مسئولیت اجرای این مراسم را، که در 191مین زادروز کارل مارکس، برگزار می شد، به عهده داشت. پس از سخنان کوتاه رفیق دیویس، رفیق ”رِنه موهیکا کانتلار“، سفیر جدید کشور کوبا در انگلستان، به نمایندگی از سوی احزاب کمونیست و سفارت خانه های کشورهای سوسیالیستی در لندن، سحنرانی یی را در بزرگذاشت آموزگار همیشه زنده جنبش کارگری جهان ادا کرد. به دنبال این سخنرانی نمایندگان احزاب کمونیست حاضر در مراسم و از جمله حزب کمونیست بریتانیا، حزب کمونیست کوبا، حزب کمونیست یونان، حزب کمونیست شیلی، حزب کمونیست سودان، حزب کمونیست عراق، حزب کمونیست کاتالونیا با گذاشتن دسته گل هائی در پای مجسمه مارکس در مزار او، یاد بنیانگذار جنبش کمونیستی جهان را گرامی داشتند. نماینده کمیته مرکزی حزب توده ایران نیز ضمن ادای احترام به کارل مارکس دسته گل زیبائی از گل های سرخ را از سوی حزب طبقه کارگر ایران، استوار ترین مدافع مارکسیسم در میهن مان بر مقبره مارکس گذاشت. مراسم با سرایش جمعی سرود انترناسیونال به پایان رسید.
در ادامه ترجمه متن سخنرانی رفیق رِنه موهیکا کانتلار، سفیر کوبا در لندن، در مراسم بزرگذاشت کارل مارکس را برای اطلاع خوانندگان نامه مردم ارائه درج می کنیم.
*************
بار دیگر بر سر مزار کارل مارکس گرد هم آمده‌ایم تا با سپاس و تحسین و احترام از آن بزرگمرد اندیشه و عمل یاد کنیم که زندگی و کوشش خستگی‌ناپذیرش به تمامی در خدمت منافع زحمتکشان بود. اهمیت تعهد دربست مارکس به علم و به مبارزه در راه ایجاد دنیایی برخوردار از عدالت اجتماعی، آزادی بشر و صلح فراتر از مرزهای زمان و مکان می‌رود. اندیشه‌های او نقش تعیین کننده‌ای در سرنوشت تمام خلق‌هایی داشته است که از آن زمان تا کنون در راه وظیفه عالی دستیابی به رهایی سیاسی و اقتصادی‌شان، پایان دادن به استثمار انسان از انسان، اعتلای جامعه، و ایجاد آن دنیایی گام برداشته‌اند – اگرچه پراکنده اما پیوسته و استوار – که مارکس آرزویش را داشت.
جامعه بشری با بزرگترین چالش در تاریخ روبه‌روست
اندیشه‌های مارکس بیشترین تأثیر را بر آینده و آتیه بشر داشته و دارند، ارزش جهانی خود را به‌روشنی به ثبوت رسانده و می‌رسانند، و مرجعی بنیانی برای ایجاد دگرگونی‌های انقلابی بر ضد نابرابری‌ها، بی‌عدالتی‌ها و برضد ورشکستگی اخلاقی نظم غالب امپریالیستی و ایدئولوژی آن محسوب می‌شوند. نظم امپریالیستی موجود، تمدن بشری و کره خاکی ما را به قعر خطرناک‌ترین پرتگاهی کشانده است که بشر تاکنون با آن روبه‌رو بوده است: عظیم‌ترین بحران اقتصادی در تاریخ و یک رشته بحران‌های جهانی دیگر که آنها هم ناشی از ولع و طمع‌کاری سرمایه‌داری هستند. از جمله، با یک بحران اجتماعی طولانی و ژرفنده رو به ‌رو هستیم که نه فقط بر ملت‌های فقیر کشورهای حاشیه در جهان سرمایه داری بلکه به طور فزاینده‌ای بر تنگدستان و طبقات میانه‌حال در کشورهای قدرتمند سرمایه داری نیز اثر می‌گذارد.
جهان همچنین با بحران زیست‌محیطی روبه‌رو است که ناشی از مصرف‌گرایی اصراف‌کارانه‌ای است که انباشت ثروت توسط ثروتمندان وابسته به وجود آن است. زیستگاه‌های طبیعی آلوده می‌شوند و حجم عظیمی از گازهای گرم کننده زمین تولید و به جوّ فرستاده می‌شود، که بی‌تردید تهدیدی است برای حیات نسل کنونی و نسل‌های آینده. در همین ارتباط، از یک سو با یک بحران انرژی ناشی از تحلیل رفتن منابع سوخت‌های فسیلی، بر اثر بهره‌برداری بی‌رویه و نامعقولانه به منظور کسب سود روبه‌رو هستیم، و از سوی دیگر می‌بینیم که در راه گسترش استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر، فعالیت تحقیقی و توسعه‌ای کافی و متناسب با نیازهای منطقی بشر صورت نمی‌گیرد. جهان ما با بحران کشاورزی رو به ‌رو است که انبوه فزاینده‌ای از مردم، به‌ویژه در کشورهای توسعه نیافته، به سوی گرسنگی یا سوءتغذیه می‌راند. و ما نیز با بحران اخلاقی ناشی از ایدئولوژی سرمایه‌داری مواجه هستیم که آرمان پیشرفت انسان را آلوده به همه بحران‌های پیش گفته کرده است و انسان‌ها را به یغماگرانی تبدیل می‌کند که انگیزه‌ای جز حرص و آز، فردگرایی، و سود ندارند. در نتیجه، اینک جامعه بشری مواجه با بزرگترین چالشی است که تاکنون در تاریخ به خود دیده است، و هستی و موجودیت آن در خطر قرار گرفته است.
در چنین وضعیتی است که بینش و آموزه‌های مارکس بیشتر از هر زمان دیگری موضوعیت پیدا می‌کنند. این روزها نوشته‌های او محبوبیت تازه‌ای پیدا کرده‌اند – به‌ویژه در میان جوانان – و آنها را برای یافتن پاسخ زیر و رو می‌کنند. امروز کتاب کاپیتال او که برجسته‌ترین اثر او محسوب می‌شود، در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌ها قرار دارد. مارکس و دوست و همکار نزدیک او فردریک انگلس که خود انقلابی و اندیشمندی بزرگ بود، در بحبوحه رشد و بلوغ سرمایه‌داری صنعتی و تحول آن به سرمایه‌داری مالی در قرن نوزدهم در اروپا، مارکسیسم را شکل و تکامل دادند و آن را در زندگی به کار بستند. اگرچه سرمایه‌داری از آن زمان تاکنون دستخوش تغییراتی شده است که پیش‌بینی آنها برای مارکس در زمان خودش امکان‌پذیر نبود، و نیز منجر به بروز انقلاب‌های سوسیالیستی شده است که طبیعتاً پیش‌بینی چگونگی آنها برای مارکس امکان‌ نداشت، اما درستی پایه و اساس نظریه‌های او در مورد سرمایه‌داری و انقلاب به کرّات و در موارد زیادی ثابت شده است. امسال ما پنجاهمین سالگرد انقلاب کوبا را نیز جشن می‌گیریم که یکی از آن رویدادهای تکان دهنده دنیا و مؤید نظریه‌های مارکس بود. انقلابی که میراث او را با تجربه تاریخی مشخص مردم کوبا و با سنت‌های فرهنگی آنان درآمیخت، و آن را در مبارزه در راه عدالت اجتماعی و برضد تسلط خارجی به کار گرفت. پس از به دست گرفتن کنترل امور به دست خودشان در پی انقلاب و تحت رهبری انقلابیون بلندمرتبه‌ای مثل رفقا فیدل و رائول کاسترو، مردم کوبا یک جامعه نوین سوسیالیستی مبتنی بر عدالت، همبستگی و آزادی را بنا کردند که امروز مشعل راهنمای امیدبخشی برای میلیون‌ها نفر در سراسر جهان است. امسال ما همچنین دهمین سالگرد انقلاب بولیواری را، در ونزوئلا به رهبری پرزیدنت هوگو چاوز، جشن می‌گیریم که دموکراسی واقعی و پیشرفت اجتماعی برای مردمش به ارمغان آورده است. مناسبت باشگون دیگر امسال، پنجمین سالگرد ریاست جمهوری ایوو مورالس در بولیوی و به پیش بردن یک انقلاب دموکراتیک واقعی در کشوری است که بومیان بخش اعظم ملت را تشکیل می‌دهند. امروز دگرگونی‌های سیاسی مترقی یا سوسیالیستی در نقاط دیگر آمریکای لاتین نیز در جریانند که توسط جنبش‌های اجتماعی توده‌ای حمایت و به پیش برده می‌شوند. کل این منطقه اینک در وضعیت سیاسی نوین و بهتری قرار دارد، و امروز ملت‌های آمریکای لاتین و کشورهای کارائیب از واشنگتن می‌خواهند که به سیاست‌های ناعادلانه و غیرقانونی‌اش علیه کوبا که پنج دهه است ادامه دارد، پایان دهد. امروزه اشکال نوینی از همکاری اقتصادی و اجتماعی در قاره آمریکا در حال تدارک و تکوین هستند. هدف سازمان ”گزینه بولیواری برای آمریکای لاتین“، ”پیمان اقتصادی خلق‌ها“، ”پتروکاریب“ و دیگر برنامه‌ها و ابتکارهایی که تا کنون مطرح شده‌اند، چیزی نیست جز بهبود کیفیت زندگی انبوه مردم، و نیز تحکیم و تقویت استقلال کشورها و فراهم کردن این امکان برای آنها تا بتوانند به سرمایه‌داری جهانی و نهادهای آن پشت کنند. در تمام این تحولات امروز، زنده بودن اندیشه‌های مارکس را شاهدیم. خوزه مارتی، قهرمان ملی کوبا، زمانی گفت که ”احترام به دیگران، احترام به خود است.“ او در زمانی که از مرگ مارکس در سال ۱۸۸۳ با خبر شد، در نیویورک و در تبعید به سر می‌برد و در راه تدارک استقلال کوبا از اسپانیا فعالیت می‌کرد. در آن زمان، در پی مرگ مارکس، او در مطلبی که در نشریه آرژانتینی ”لا ناسیون“ نوشت، یاد مردی را گرامی داشت که شایسته چنان بزرگداشتی است ”چرا که در کنار ضعیفان ایستاد.“ چند سال بعد در سال ۱۸۹۲، مارتی حزب انقلابی کوبا را پایه گذاشت که هدف آن هدایت انقلاب در راه استقلال کوبا و استقرار جمهوری در کوبا بود ”همراه با همگان، و برای سعادت همگان“، و اصل راهنمای آن عبارت بود از ”سربلندی کوبایی‌ها تا بالاترین شأن انسان“، که امروز هم در پیشگفتار قانونی اساسی کشور آمده است. در میان دیگرانی که به خوزه مارتی پیوستند، کارلوس بالینو بود که بعدها همراه با خولیو آنتونیو مِلا نخستین حزب کمونیست کوبا را در سال ۱۹۲۵ بنیان گذارد.
در نمونه دیگری از پیوندهای غالباً غیرمترقبه در تاریخ، فیدل کاسترو درست پس از حمله به پادگان مونکادا در سال ۱۹۵۳ که آغازگر روند انقلاب کوبا و مصادف با صدمین سالگرد تولد خوزه مارتی بود، او را بنیانگذار اندیشورانه آن عمل انقلابی خواند که آن روزها در جریان بود. ما هر سال نسبت به مارکس ادای احترام می‌کنیم و یاد او را گرامی می‌داریم، و این به دلیل سرمشق زیبای زندگی او و سهم و نقش بی‌نظیری است که او در مبارزه در راه پیشرفت اجتماعی و سربلندی بشر داشته است؛ و نیز به دلیل آن است که آثار او منبع درخشان و الهام‌بخش ما در پیشبرد این مبارزات بوده است. در این ابراز افتخار و ادای احترام به مارکس، و آن گونه که خوزه مارتی اگر زنده بود می‌گفت، بیایید بار دیگر پیمان ببندیم تا به این افتخاری که از آن یاد می‌کنیم، صادقانه پایبند باشیم.
زنده باد اندیشه‌ها و میراث کارل مارکس!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا