مسایل بین‌المللی

مصاحبه ”نامه مردم“ با رفیق کریس ماتلهاکو، عضو رهبری حزب کمونیست آفریقای جنوبی – ادامه روند انقلاب دموکراتیک ملی در آفریقای جنوبی

در چارچوب ملاقات هیئت های نمایندگی حزب توده ایران و حزب کمونیست آفریقای جنوبی، ”نامه مردم“ مصاحبه مفصلی یی را با رفیق کریس ماتلهاکو، اقتصاد دان و مسئول امور بین المللی حزب آفریقای جنوبی انجام داد. در این مصاحبه مسایل متعددی و ازجمله روند شکل گیری جناح مدافع نولیبرالیسم در کنگره ملی آفریقا، ” ک.م.آ.“، نتایج 8 ساله ریاست جمهوری تابو مبکی، رابطه بغرنج، سیستماتیک و دیالتیکی بین حزب کمونیست آفریقای جنوبی و ” ک.م.آ.“ و همچنین روند مبارزه برای به انزوا کشیدن تابو مبکی و مدافعان نولیبرالیسم در آفریقای جنوبی و نهایتاٌ برکناری رئیس جمهور در شهریور گذشته و انتخابات اخیر مطرح و مورد بحث قرار گرفت. در ادامه بخش هائی از این مصاحبه در رابطه با تحولات اخیر آفریقای جنوبی برای اطلاع خوانندگان ”نامه مردم“ منشر می شود
نامه مردم: طرفداران و مدافعان دولت آفریقای جنوبی ادعا می‌کنند که تغییراتی که در کشور رخ داده است، به سود طبقه کارگر و به‌ویژه تنگدستان سیاهپوست بوده است. نظر شما در این مورد این ادعا چیست؟ در مورد چگونگی شرایط زندگی میلیون‌ها سیاهپوست و آنهایی که در شهرک‌های سیاهپوست نشین زندگی می‌کردند، و در سال ۱۹۹۴ به امید تغییر به پای صندوق‌های رأی رفتند، نظرتان چیست؟
کریس ماتلهاکو: به نظر ما در حزب کمونیست آفریقای جنوبی، انتظاراتی که میلیون‌ها شرکت کننده در نخستین انتخابات دموکراتیک برای ایجاد یک تغییر پایه ای و دموکراتیک در آفریقای جنوبی داشتند، برآورده نشده است و تغییر چشمگیری در بهبود زندگی مردم ما رخ نداده است. در زمینه اقتصادی، اصولاً ما نتوانسته‌ایم اقتصاد آفریقای جنوبی را چنان رونقی بدهیم که بتوانیم نرخ بیکاری را کاهش دهیم. طبق آمار موجود، نرخ بیکاری اعلام شده در آفریقای جنوبی در حدود ۲۳ درصد است، ولی اگر مجموع نیمه‌بیکارها و نیز بیکاری‌های پنهان را نیز به حساب آوریم، نرخ بیکاری در حدود ۴۶ درصد خواهد بود که به معنای وجود تعداد بسیار زیادی بیکار در کشور است. به این ترتیب، به نظر ما مهمترین چالش انقلاب آفریقای جنوبی، ایجاد دگرگونی‌های بنیادی در اقتصاد کشور است. در حالی که قبلاً مرکز توجه کنگره ملی آفریقا زدودن نژادگرایی در اقتصاد کشور بود، اما اعتقاد ما امروز اینست که باید به دگرگون کردن بنیادی اقتصاد اهمیت داده شود. ما در حزب کمونیست آفریقای جنوبی خواستار آن شده‌ایم که سیاست صنعتی معینی برای کمک به افزایش ظرفیت صنعتی اقتصاد کشور، افزایش ظرفیت تولید در اقتصاد، و در نتیجه بهبود وضع اقتصادی مردم تدوین شود، به طوری که بتوانیم وضعیت زندگی و میزان نقدینگی مردم کشورمان را بهبود بخشیم. نقض غرض خواهد بود اگر دولت به مردم خانه بدهد ولی آنها پول برق‌کشی نداشته باشند یا پول نداشته باشند غذا بخرند. ما شاهد موارد زیادی بوده‌ایم که دولت خانه‌ای را به شخصی داده است، ولی آن شخص یا خانه را به اجاره داده است یا آن را فروخته و در نقطه دیگری از شهر آلونکی برای خودش دست و پا کرده است، چرا که به پول نیاز داشته است تا غذا و دیگر مایحتاج زندگی را بخرد. ما باید کاری کنیم که این دور باطل را بشکنیم. امکانات اجتماعی که در اختیار مردم گذاشته می‌شود باید همراه باشد با ایجاد کار و فرصت‌های شغلی تا مردم درآمد داشته باشند و بتوانند سطح زندگی‌شان را بالا ببرند و پس‌انداز و دارایی‌هایشان را افزایش دهند. به نظر ما این امر بسیار مهمی است.
به علاوه، پیشنهادهایی که ما درباره راهبردهای اجتماعی مطرح می‌کنیم هدف دیگری را نیز دنبال می‌کند و آن اینکه بتوان سطح زندگی مردم را در همه مناطق آفریقای جنوبی بالا برد و نه فقط در مناطقی خاص. ما شاهد وضعیت هشدار دهنده‌ای بوده‌ایم که مردم از مناطق فقیرتر و کمتر توسعه یافته به مناطق شهری مهاجرت کرده‌اند و در نتیجه با مسئله افزایش جرم و دیگر ناهنجاری‌های اجتماعی روبه‌رو شده‌ایم. اگرچه راهبرد صنعتی شاید پاسخگوی همه مشکلات و مسائل ما نباشد، اما به نظر ما امر تعیین کننده و مهمی است. همچنین، با توجه به بحران مالی جهانی کنونی، ضروری است که آفریقای جنوبی خودش را از آسیب‌های این بحران مصون نگاه دارد تا در درجه نخست بتواند تعهد و وظیفه‌اش را نسبت به مردمی که در جریان انتخابات در رأی گیری‌ها شرکت کردند ادا کند. نمایندگان مردم در برابر مردم و انتخاب کنندگان مسئول هستند.
نامه مردم: شما به تلاش‌های کنگره ملی آفریقا در ۱۴ سال اخیر برای زدودن نژادگرایی اشاره کردید. اما آیا به نظر شما امروز آفریقای جنوبی از برابری نژادی برخوردار است؟ گزارش‌هایی منتشر شده است که حاکی از ادامه تقسیم نژادی در آفریقای جنوبی است، و برخی نیز معتقدند که این شکاف از برخی لحاظ حتی عمیق‌تر هم شده‌است. و سؤال دیگر اینکه آیا امروز در آفریقای جنوبی عدالت و مساوات برقرار است؟ به عبارت دیگر، آیا ثروت اقتصادی کشور بین مردم به طور مساوی توزیع می‌شود یا نه؟ برخی معتقدند که جامعه آفریقای جنوبی امروز به شدت نابرابر است و اختلاف درآمدها در آن بسیار زیاد است. نظر شما در این مورد چیست؟
کریس ماتلهاکو: واقعیت این است که در میان کشورهای با درآمد متوسط، آفریقای جنوبی پس از برزیل نابرابرترین جامعه است. درست است که نژادگرایی در آفریقای جنوبی رسماً لغو شده است؛ یک چارچوب و نظام حقوقی معین در کشور برقرار شده است؛ دادگاه‌های قضایی وجود دارند؛ قانون وجود دارد؛ و همه کس به خدمات اجتماعی دسترسی دارد، و غیره…اما در عمل هنوز نژادگرایی نامحسوسی در جامعه وجود دارد که در اساس یک مسئله تاریخی است. ببینید، نظام مسکن و اسکان سابق که مبتنی بر نژاد بود هنوز هم وجود دارد. توسعه مناطق زیستی هنوز به طور برابر صورت نمی‌گیرد. هنوز می‌بینیم که مردم فقیرتر در مناطقی بسیار دور از مناطق و مراکز شهری از قبیل مراکز اداری و تجاری و اقتصادی، زندگی می‌کنند. شهرک‌های فقیرنشین در ۵ یا ۱۰ کیلومتری مراکز شهری و محل کار مردم قرار دارند، و مردم برای آمد و شد به کار و منزل‌شان، باید مسافت زیادی را طی کنند. این در حالی است که محل سکونت سفیدپوستان به طور عمده در حومه‌های نزدیک به شهر، و خیلی نزدیک به مراکز شهری است. این وضع نه فقط بار اقتصادی اضافی بر دوش سیاهان است، بلکه تجمع موضعی سیاهپوستان را تداوم می‌بخشد، که هنوز هم شاهد آن هستیم. علت هم این است که مردم تهیدست‌تر در ”گِتو“‌ها و دور از شهرها ساکن‌اند، در حالی که سفیدپوستان طبقه متوسط و بالا در خود شهرها یا خیلی نزدیک به شهرها زندگی می‌کنند. از یک سو، تغییراتی که در خدمات اجتماعی کشور ایجاد شده، منجر به بروز مشکلاتی هم شده است و نژادگرایی تداوم یافته است. برای مثال، فقط کسانی به مدارس خصوصی دسترسی دارند که بضاعتش را دارند، و آنها که بضاعت استفاده از این مدارس را دارند، غالباً از سفیدپوستان هستند. البته شماری از سیاهپوستان نیز که از مناطق خارج شهر به شهرها و مناطق سفیدپوست‌نشین مهاجرت کرده‌اند، این امکان را پیدا کرده‌اند که بتوانند فرزندانشان را به این مدارس خصوصی بفرستند. کیفیت آموزش و تدریس در مدارس خصوصی معمولاً بهتر است. به همین دلیل، آنها که توانسته‌اند از شهرک‌های اطراف به درون شهرها مهاجرت کنند، اکنون به امکانات آموزشی بهتری دست یافته‌اند. در حالی که اکثریت آنهایی که قادر به کوچ به داخل شهرها نبوده‌اند، کماکان در فقر و نداری در شهرک‌های اطراف دست و پا می‌زنند؛ جایی که مرکز بیماری‌ها و ناهنجاری‌های اجتماعی و … است. به این ترتیب است که می‌بینیم نژادگرایی و تبعیض نژادی تداوم دارد.
وضعیت مشابهی را نیز در رسانه‌های کشور می‌بینیم. از آنجا که رسانه‌های کشور کماکان در مالکیت خصوصی هستند، همواره نگاهشان به سوی غرب است، و همواره و به طرق مختلف در کار انعکاس و رواج دادن گرایش‌های فرهنگی و غیره از غرب به جامعه آفریقای جنوبی هستند. در نتیجه، در تلاش‌هایی که برای ساختن یک ملت مستقل صورت می‌گیرد تا روبنایی ایجاد شود که در تمام زمینه‌ها متعلق به کل آفریقای جنوبی باشد، از زبان گرفته تا مذهب و ویژگی‌های جغرافیایی و …، خدشه ایجاد می‌شود. اینها چالش‌هایی هستند که در زمینه‌های مختلف و به طور جدی وجود دارند. اگرچه تبعیض نژادی از لحاظ قانونی الغا شده است، اما هنوز شاهد ادامه آن هستیم. آنچه وضع را بغرنج‌تر و وخیم‌تر می‌کند، حملاتی است که هر از گاهی از سوی چند سفیدپوست ناآرام و ستیزه‌جو علیه سیاهپوستان صورت می‌گیرد. این عده خیلی راحت و بی‌دغدغه به سراغ سیاهپوستان می‌روند و آنها را می‌کشند. روشن است که این امر موجب تداوم نژادگرایی می‌شود. به نظر ما این مسئله‌ای است که باید با قاطعیت با آن برخورد شود.
نامه مردم: پرسش بعدی در مورد رهبری جدید کنگره ملی آفریقا و دولت آن کشور است. دولت جدید چه ویژگی‌هایی دارد که موجب خوش‌بینی حزب کمونیست آفریقای جنوبی نسبت به وضعیت موجود و دگرگونی‌های آتی است؟
کریس ماتلهاکو: برداشت روشنی که ما از رهبری جدید کنگره ملی داریم این است که این رهبری فکر بازی نسبت به مسایل دارد، و ائتلاف تاریخی میان حزب کمونیست آفریقای جنوبی و کنگره سندیکاهای آفریقای جنوبی (COSATU) را درک می‌کند و به آن ارج می‌گذارد. در گذشته، این ائتلاف را جدی نمی‌گرفتند و حتی برخی از اعضای رهبری پیشین کنگره ملی بین حزب کمونیست و کنگره سندیکاها و کنگره ملی تفرقه‌افکنی می‌کردند تا بتوانند مقاصد سیاسی خود را پیاده کنند و قصد خود برای در کنترل گرفتن کنگره ملی آفریقا و تبدیل آن به یک جریان مدافع سوسیال دموکراسی را به اجرا بگذارند.
اما این بار کنگره ملی آفریقا به رهبری جِیکوب زوما، نسبت به حفظ رابطه احترام‌آمیز و سازنده میان اعضای ائتلاف بسیار متعهد است. این بدان معناست که کنگره ملی آفریقای جنوبی که نهضت آزادی‌بخش ملی گسترده‌ای است با گرایش به سمت طبقه کارگر و تهی‌دستان، از نظریات و چشم‌اندازهای حزب کمونیست آفریقای جنوبی و کنگره سندیکاهای آفریقای جنوبی برخوردار خواهد بود که نیروهای مترقی چپگرا را نمایندگی می‌کنند، نیروهایی که به پیش برنده تغییر و دگرگونی در انقلاب آفریقای جنوبی هستند و بسیار به آینده امیدوارند. بنابراین نیروی مترقی و پیش برنده در کنگره ملی می‌تواند مهر خود را بر رهبری کنگره ملی بزند، و برنامه کار و خواست‌های طبقه کارگر و زحمتکشان و تهی‌دستان را در این چارچوب به پیش ببرد. از لحاظ تاریخی، تنها وسیله‌ای که این نیروها در اختیار دارند، همین نهضت آزادی‌بخش ملی مترقی، یعنی کنگره ملی آفریقا است.
نامه مردم: اجازه بدهید درباره این ائتلاف سه‌گانه بپرسم. شما در آینده کنگره ملی آفریقا، برای حزب کمونیست آفریقای جنوبی و کنگره سندیکاهای آفریقای جنوبی که دو مؤلفه چپگرای ائتلاف سه‌گانه محسوب می‌شوند، چه نقشی قائل هستید؟ هر کدام از اعضای ائتلاف چه نقش یا تأثیر عمده یا تعیین کننده‌ای در این ائتلاف دارند؟
کریس ماتلهاکو: به نظر ما در مبارزه کنونی نقش نیروهای چپ مؤتلف کنگره ملی آفریقا حائز اهمیت زیادی برای نیروهای حاکم در آفریقای جنوبی خواهد بود. افزایش نابرابری و بیکاری در آفریقای جنوبی چالش بزرگ و مهمی برای حزب بوده و هست. این امر مهمی است که احزاب در مقابل این وضع چه موضعی اتخاذ می‌کنند و چه واکنشی نشان می‌دهند. کنگره اخیر حزب، یعنی کنگره ۱۲، توانست با توجه به راه ویژه آفریقای جنوبی به سوی سوسیالیسم، به درستی نسبت به این مسئله موضع‌گیری کند. در این کنگره، حزب ۵ نماد و نهاد قدرت را مشخص کرد و برشمرد که حزب تلاش خواهد کرد رهبری آنها را به دست آورد. دولت، به عنوان متمرکزترین قدرت سیاسی کشور، یکی از این نهادهای کلیدی مبارزه برای کسب قدرت است و حزب در این مبارزه فعالانه شرکت خواهد کرد. حزب اکنون در حال تدقیق تعریف آن چیزی است که از یک ائتلاف انتظار دارد.
ائتلاف پیش از سال ۱۹۹۴ مبتنی بر مشارکت هر یک از اعضا در مبارزه در شرایط متفاوت همان سال‌های پیش از ۱۹۹۴ بود. شرایط سال‌های پس از ۱۹۹۴ بسیار متفاوت است و اکنون نگاه متفاوتی به ائتلاف را می‌طلبد. به نظر ما پس از ۱۹۹۴ که کنگره ملی آفریقا حزب حاکم بر کشور شد، حزب کمونیست آفریقای جنوبی نیز حیطه قدرت خودش را مشخص و روشن کرد. این حوزه قدرت و فعالیت می‌بایست نه تنها در متن و بطن ائتلاف و چارچوب کنگره ملی آفریقا، بلکه با عنایت به ساختارها و دستگاه‌های دولتی نیز تعریف می‌شد. کاری که کنگره ۱۲ حزب کرد آن بود که خواهان بازنگری و تحول در اتحاد و ائتلاف میان حزب و کنگره ملی شد. هم اکنون برخی از عناصر و وجوه این ائتلاف بازسازی و بازتعریف شده، خود را در شرایط متفاوت کنونی ائتلاف نشان می‌دهند. کنگره خواهان آن شد که حزب نامزدهای مستقل خودش را، به نام نامزدهای حزب کمونیست، برای نمایندگی مجلس مقننه کشور معرفی کند. این نمایندگان در برابر حزب پاسخگو خواهند بود. حزب همچنین مسئولیت خاصی را به عهده این نامزدها خواهد گذاشت که عبارت است از حصول اطمینان از آنکه کنگره ملی به وظیفه تاریخی خود در مورد حل و فصل و رسیدگی به مسائل تاریخی و سنتی بازمانده از استعمار در آفریقای جنوبی عمل می‌کند. بازنگری در ماهیت ائتلاف فقط یک وجه قضیه در ارتباط با تعریف مجدد ائتلاف است. این ائتلاف نه فقط برای کنگره ملی و حزب کمونیست و کنگره سندیکاهای آفریقای جنوبی اهمیت بسیاری دارد، بلکه به واقع برای اجرای یک وظیفه تاریخی دیگر نیز حائز اهمیت است، که همانا انقلاب دموکراتیک بعدی در آفریقای جنوبی است!
نامه مردم: در ارتباط با موضوع بازنگری و بازسازی ائتلاف که به آن اشاره کردید، آیا فکر می‌کنید در آینده ممکن است وضعی پیش بیاید که حزب کمونیست در انتخابات و برای کسب قدرت دولتی در برابر کنگره ملی آفریقا قرار بگیرد؟
کریس ماتلهاکو: اتفاقاً واقعیت برعکس این است. کارکرد ائتلاف ما که متشکل از سه رکن در اجرای انقلاب دموکراتیک ملی است، در واقع در سیری طبیعی و طولانی مدت و در جریان مبارزه حود به خود به انحلال کنگره ملی آفریقا به عنوان یک نهضت آزادی‌بخش خواهد انجامید و این در زمانی خواهد بود که تضادهای طبقاتی تشدید شده و به مرحله خاصی برسد. به باور ما در آن مرحله کنگره ملی آفریقا به وظیفه تاریخی‌ای که به عهده‌اش گذاشته شده، عمل کرده و در واقع نقش تاریخی آن انجام شده و پایان یافته است. این یک فرایند دیالکتیکی است. اعتلا و حرکت مثبت جنبش به پیش در ارتباط با وظایف مربوط به انقلاب دموکراتیک ملی شرایطی را ایجاد خواهد کرد که موضوعیت کنگره ملی آفریقا از بین خواهد رفت. در چنین روندی و به صورتی طبیعی و قانونمند سامان‌دهی دوباره ائتلاف عملاٌ رهبری جنبش مردمی را به حزب کمونیست آفریقا محول خواهد کرد چرا که شرایط طوری خواهد بود که تضادهای طبقاتی در آفریقای جنوبی وسعت یافته است. این بدان معناست که وظایف و چالش های در پیش روی ائتلاف، که در حال حاضر تحت رهبری کنگره ملی آفریقا می باشد، از مسئله نابرابری نژادی و مسئله تضادهای موجود در شرایط تاریخی کنونی پیش تر رفته است….و به جایی می رسد که تضادهای طبقاتی آن چنان حاد و مطرح خواهند شد که نقش رهبری و پیشاهنگی طبقه کارگر به عهده حزب کمونیست آفریقای جنوبی خواهد بود، و این صرفاً به این دلیل نیست که حزب کمونیست چنین می‌خواهد، بلکه ناشی از شرایط مادی و عینی موجود است که چنین رهبری‌ای را می‌طلبد، و نیز اینکه به دلیل تضادهای موجود دیگر کنگره ملی نمی‌تواند چنین مسئولیتی را به پیش ببرد.
نامه مردم: اگر منظورتان را درست متوجه شده باشم، شما معتقدید که وظیفه تاریخی به سرانجام رساندن انقلاب دموکراتیک ملی بر عهده کنگره ملی آفریقاست. همین طور است؟
کریس ماتلهاکو: برای حزب و از لحاظ دیگر نیرو ها در جنبش درست همین طور است که گفتید. اما برای گروه‌های ماورای چپ درک رابطه میان حزب کمونیست و کنگره ملی بسیار دشوار است. ما این رابطه را راه مستقیم خود به سوی سوسیالیسم می‌دانیم. شعار محوری ما اینست که ”فردا (آینده) به سوسیالیسم تعلق دارد. امروز آن را بساز.“ .. این شعار به ما در ساختن عناصر سوسیالیسم و بنای یک نظم سوسیالیستی در آفریقای جنوبی همین حالا و در همین شرایط کمک می‌کند. به این ترتیب، چالش و وظیفه همه نیروهای پیشرو این است که اطمینان حاصل کنند که کنگره ملی به وظیفه تاریخی خودش عمل خواهد کرد. کنگره ملی در خط مشی‌های راهبردی‌اش، حتی اگر تا سال ۱۹۹6 نیز به عقب بازگردیم، می‌بینیم که این امر را مورد توجه قرار داده است و بر موضوعیت و اهمیت تاریخی سوسیالیسم به عنوان عادلانه‌ترین نظام اجتماعی تأکید کرده است؛ نظامی که به مسئله استثمار انسان از انسان و از میان بردن آن می‌پردازد.
نامه مردم: در مورد استقرار سوسیالیسم در آینده و اینکه حزب نقش خود را در به ثمر رساندن آن چگونه می‌بیند، اشاره‌ای داشتید. سؤالی که در اینجا مایلم از شما بپرسم این است که از سال ۱۹۹۴ که حزب فعالیت قانونی‌اش را دوباره آغاز کرد، حزب برای گسترش و بهبود عملکرد و فعالیت‌هایش، چه از لحاظ عضوگیری و افزایش قدرت تشکیلاتی و بدنه حزب، و چه از لحاظ نفوذ سیاسی در جامعه آفریقای جنوبی، چه اقداماتی کرده است؟
کریس ماتلهاکو: ببینید، پیش از سال ۱۹۹۴ حزب همیشه جایگاه برجسته‌ای در میان نیروهای مترقی چه در داخل کشور و چه در تبعید داشت، چرا که کادرهای حزب از لحاظ نظری و اندیشه‌ای برجسته‌ترین نیروهای سیاسی محسوب می‌شدند، و همچنین به این دلیل که حزب این وظیفه را در برابر خودش قرار داده بود که کادرهایی تربیت کند که برای انجام هرگونه وظیفه‌ای در نهضت آزادی‌بخش ملی همواره جلودار و در صف اول باشند. برای نمونه، کادرهایی داشتیم که جزو افسران و فرماندهان و کادرهای رهبری شورای نظامی انقلابی در بطن کنگره ملی آفریقا بودند. رهبران حزب تقریباً در همه رده‌ها و وجوه سازمانی کنگره ملی آفریقا در تبعید شرکت فعال داشتند. در داخل کشور نیز حزب همیشه از اعتباری والا و آوازه‌ای بلند برخوردار بود. به همین سبب، در پی لغو غیرقانونی بودن حزب و آغاز فعالیت قانونی آن در سال ۹۴، شمار زیادی از مردم به آن پیوستند. زمانی رسید که شمار اعضای حزب در حدود نود تا صد هزار نفر تخمین زده می شد. در کنگره‌ای که اندکی بعد تشکیل شد، حزب پاسخگویی به یک مسئله بسیار مهم و راهبردی را ضروری تشخیص و در دستور کار کنگره قرار داد، و آن اینکه آیا حزب باید یک حزب همه خلقی و توده‌ای باشد یا یک حزب پیشاهنگ طبقه کارگر. بحث‌های کنگره منجر به این نتیجه شد که حزب کمونیست آفریقای جنوبی خود را یک حزب توده‌ای پیشاهنگ می‌داند، که از یک سو قائل به شرکت در مبارزه مردم عادی کشور است، ولی از سوی دیگر هم باید وظیفه حزب پیشاهنگ طبقه کارگر و همه زحمتکشان را به عهده بگیرد و پیش ببرد. بنابراین، حزب نه فقط مسئولیت آگاهی‌رسانی سیاسی به کل طبقه کارگر و زحمتکشان را دارد، بلکه وظیفه دارد که یک برنامه دراز مدت برای طبقه کارگر فرمولبندی کند. به این ترتیب بود که حزب برای تأمین رشد کنترل شده خود تصمیم‌هایی گرفت و اقداماتی را برنامه‌ریزی کرد. تا زمان برگزاری کنگره ۱۱ در سال ۲۰۰۲، تعداد اعضای حزب بالغ بر ۴5 هزار نفر بود. در آن کنگره ما عزم راسخ و قاطع خود را برای تشدید فعالیت‌هایمان اعلام کردیم به طوری که تا کنگره بعدی، یعنی کنگره ۱۲، شمار اعضای حزب که حق عضویت پرداخت می‌کردند به ۷۵ هزار رسید. طبق تازه‌ترین آمارها، تعداد اعضای حزب ۸۰ هزار نفر است. وظیفه دیگری که ما در برابر خود قرار دادیم، معین کردن تعریف‌مان از حزب و حزبی بودن و فعالیت حزبی بود. بر این اساس، اعضای حزب باید دارای این مشخصات باشند: شخصی که به حزب می‌پیوندد متعهد می‌شود که عضو فعال حزب باشد و در تمام حوزه‌ها و جلسه‌های تشکیلاتی شرکت کند؛ حق عضویت خود را به طور مرتب و بدون وقفه بپردازد؛ در برنامه‌های کنگره ملی آفریقا و کنفدراسیون سندیکاها، و نیز فعالیت‌های همبستگی بین‌المللی شرکت کند. اینها مشخصات یک عضو کامل حزبی است. این اعضا و افراد حزبی هستند که کارهای روزانه حزب را به پیش می‌برند. اما حیطه نفوذ حزب از اعضای آن فراتر می‌رود. حزب در میان ۳ میلیون اعضای کنفدراسیون سندیکاها نیز نفوذ دارد، و به این ترتیب فعالیت‌هایش بخش بزرگی از طبقه کارگر آفریقای جنوبی را نیز در بر می‌گیرد. روند دیگری که این روزها توجه ما را به خود جلب کرده است، گرایش کارگران سفیدپوست به حزب کمونیست، و نه کنگره ملی آفریقا، است. به نظر ما این تحول بسیار مثبتی است و به ما امکان می‌دهد که نقش پیشاهنگ تمام مردم را به عهده بگیریم، صرف نظر از اینکه طبقه کارگر در کجای کشور و در چه بخش نژادی جامعه باشد. این نقش ما و گستره نفوذ ما مرزهای نژادی، عقیدتی و رنگ پوست را نیز در می‌نوردد. اینها همه آزمون‌هایی هستند که حزب در آنها شرکت می‌کند و تجربه‌هایش را به کار می‌گیرد. تشکیلات حزبی نیز در نظر ما از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در یکی دو سال گذشته ما توجه زیادی به تشکیلات و مسائل تشکیلاتی حزب کرده‌ایم و شور و اشتیاق و آگاهی سیاسی را به حد بسیار بالایی ارتقا داده‌ایم. در نتیجه این تلاش ما توانسته‌ایم کادرهایی قوی تربیت کنیم که حزب می‌تواند روی آنها حساب کند و به آنها متکی باشد. به اعتقاد ما، اگر بدترین حالت را هم در نظر بگیریم و با حمله به حزب و کشتار ضدکمونیستی روبه‌رو بشویم، همین اعضای حزب در خط مقدم دفاع از تشکیلات و یکپارچگی حزب، دفاع از آرمان‌هایی که حزب برای آن مبارزه می‌کند، و دفاع از کمونیسم به طور کلی، قرار خواهند گرفت.
نامه مردم: به خاطر وقتی که در اختیار ما گذاشتید متشکریم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا