مسایل سیاسی روز

درس ها و تجربیات تاریخی کودتای 28 مرداد


مبارزه برای ملی کردن صنعت نفت که سرانجام با کودتای آمریکایی-انگلیسی 28 مرداد سرکوب و درخون غرق شد، از صفحات پراهمیت تاریخ معاصر ایران به شمار می آید.

آن سال ها و حکومت ملی دکتر محمد مصدق دوران حساس و سرنوشت ساز تاریخی قلمداد می شوند که با گذشت زمان درس ها و تجربیات ارزشمند آن در پیکار با استبداد، ارتجاع و امپریالیسم موضوعیت و فعلیت خود را از دست نداده و نمی دهند. امروزه بکار گیری تجربیات ناشی از کودتای ننگین 28 مرداد در اوضاعی که مردم میهن ما درگیر نبردی نابرابر و سرنوشت ساز با رژیم ولایت فقیه و کودتای انتخاباتی هستند، اهمیتی دو چندان کسب می کند. مروری برحوادث جنبش ملی شدن صنعت نفت و نقش و تاثیر طبقات اجتماعی و نیروهای سیاسی دراین رخ داد تاریخی و علت کودتای 28 مرداد و دلایل پیروزی ارتجاع و امپریالیسم، بی شک حاوی نکات و درس های گرانبهایی است که باید ره توشه نسل نو مبارزان راه آزادی و عدالت اجتماعی قرار گیرد. تجربیات تاریخ اگر درست بکار گرفته شوند، همواره عاملی موثر درارتقا و تقویت جنبش های مردمی محسوب می گردند.
کودتای 28 مرداد ماه درچارچوب و زمینه تاریخی-اجتماعی معینی رخ داد.
درآستانه ملی شدن صنعت نفت، بورژوازی ملی ایران به صورت فعال وارد مبارزه شد و بخش اعظم قشرهای بینابینی و خرده بورژوازی شهری را تحت هدایت خود داشت. سرمایه داری ملی با هدف کسب قدرت حاکمه که، زمینه های عینی و ذهنی آن نیز فراهم بود درجنبش ملی حضور یافته و با شعار استیفای حقوق مردم ایران از نفت، لبه تیز حمله را متوجه امپریالیسم انگلستان می کرد. درعین حال طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان نیز بر بستر تضاد بین خلق و امپریالیسم و نیز تضاد میان مردم و دولت بزرگ مالکان و بورژوازی بزرگ، نقش پررنگ و بسیار فعالی در جنبش همگانی مردم برعهده داشتند. آینده جنبش و میزان کامیابی آن به اتحاد و همکاری این طبقات اجتماعی و نمایندگان سیاسی آن بستگی می یافت، امری که به ارزیابی صحیح نیروهای اجتماعی باز می گشت، ولی متاسفانه دراین زمینه فوق العاده حیاتی از هر دو سو اشتباهاتی رخ داد که درسطور آینده به آن خواهیم پرداخت.
جنبش ملی کردن صنعت نفت که درحقیقت به قول زنده یاد رفیق شهید رحمان هاتفی-حیدر مهرگان- ”منظر گاهی از یک انقلاب ملی و دمکراتیک، آغشته به بوی شدید نفت“، بود شامل سه مرحله می گردد، مرحله اول دوران تشدید مبارزه برای رد قرارداد الحاقی است، که درسراسر کشور گسترش می یافت و گام به گام شعار ملی کردن صنعت نفت را در دستور کار قرار می داد. مرحله دوم، با تصویب ملی شدن نفت و با روی کار آمدن حکومت ملی دکتر محمد مصدق همراه است. دراین دوره، در نتیجه مبارزات قهرمانانه مردم دولت مصدق تشکیل می شود و ضربات جدی بردربار، امپریالیسم و نیروهای ارتجاعی وارد می آید. مرحله سوم که می توان مبداء آن را رخ داد تاریخی سی تیرماه 1331 دانست، مرحله ای است که نیروهای مرتجع شامل دربار و دارودسته آیت الله کاشانی با پشت کردن به خواست توده ها با همدستی امپریالیسم به فعالیت برای سرنگونی دولت ملی و قانونی مصدق مشغول می شوند و سرانجام با کودتای 28 مرداد 1332 یک دیکتاتوری فاسد و وابسته را به کشور تحمیل می کنند.
مناسبات میان نیروهای عمده جنبش یعنی حزب طبقه کارگر-حزب توده ایران از یک سو و دیگر جریانات به ویژه نمایندگان سیاسی سرمایه داری ملی یعنی جبهه ملی ایران دراین سه مرحله با تفاوت هایی همراه است که بازتاب آن عامل بنیادین درموفقیت کودتای 28 مرداد قلمداد می شود. تفرقه و پراکندگی!
حزب توده ایران به عنوان نیروی متشکل و سازمانگر کشور، بسیج نیروهای ضد امپریالیستی را دراولویت سیاست های خود داشت. حزب دراین مسیر به فعالیت گسترده و بسیار جدی پرداخت و با وجود تجربه ناکافی و ترکیب ناقص رهبری (زیرا بخشی از رهبری با تجربه تر حزب پس از توطئه 15 بهمن به اجبار درمهاجرت بسر می برد) به موفقیت های بزرگی دست یافت. درعین حال حزب ما با کم بها دادن به نقش و نیروی سرمایه داری ملی و نمایندگان سیاسی آن دچار اشتباهاتی شد.
درمقابل نیز سکوت، مماشات و عدم تحرک لازم درلحظه های حساس از سوی دولت مصدق وعدم درک صحیح از ضرورت همکاری با حزب توده ایران و اصولا لزوم وحدت همه نیروهای میهن دوست، به کامیابی دشمنان مردم ایران و موفقیت کودتای 28 مرداد منتهی گردید. به عبارت دیگر موضعگیری نادرست حزب درقبال دولت مصدق طی دوره ای کوتاه و ماهیت متزلزل سرمایه داری ملی و دولت مصدق سبب گردید، جبهه واحد نیروهای ضد استبداد تشکیل نشود و درنبود این صف واحد مردمی و ملی، ارتجاع و امپریالیسم با انجام کودتای 28 مرداد، مسیر طبیعی تاریخی کشور را ما را مختل کرده و دیکتاتوری خونین را که بسیاری از حوادث بعدی تاریخ ایران ناشی از آن است به میهن ما تحمیل کردند. کودتای 28 مرداد و پیامد های آن هرگز از حافظه تاریخی مردم ایران پاک نخواهد شد. درس بزرگ و تجربه تاریخی 28 مرداد، درک ضرورت اتحاد درمبارزه با استبداد، استعمار و ارتجاع است! این درس گرانبها هم اکنون درمبارزه سرنوشت ساز با رژیم ولایت فقیه فراروی جنبش قرار دارد.
این تجربیات می آموزنند که از تفرقه و پراکندگی فاصله بگیریم، ارزیابی صحیح از توان خود، متحدان و مخالفان و دشمنان داشته باشیم و بی وقفه و علی رغم ناملایمات برای همکاری و اتحاد عمل مبارزه کنیم. همواره و همیشه برمردم متکی باشیم. باهرگونه اقدام، شعار و سیاست تفرقه آفرین باهر عنوان و نیت مقابله کنیم. بقول زنده یاد رحمان هاتفی-حیدر مهرگان: ”تجربه 28 مرداد، بهای رودها خون و دریاها رنج است. این تجربه غنی که خاکستر آرزوهای مردمی سلحشور ومجروح درآن مدفون است، امروز هم مثل دیروز به اعجاز اتحاد اشاره می کند … ”
بنابراین باید از تجربه 28 مرداد برای شناخت دوست و دشمن درجنبش اعتراضی امروز پند گرفت و ماهیت واقعی همه نیروها را به درستی باز شناخت و با قاطعیت درراه نزدیکی و اتحاد عمل همه نیروهای راستین هوادار آزادی تلاش کرده و درپیکار با استبداد و واپس گرایی به نیروی فنا ناپذیر توده ها وفادار بود!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا