به مناسبت شصتمین سالگرد انقلاب در چین – چین مصمم به ادامه بنای سوسیالیسم
پنجشنبه ۹ مهرماه (اول اکتبر) امسال مردم و دولت جمهوری خلق چین شصتمین سالگرد انقلاب تودهای تحت رهبری حزب کمونیست چین در آن کشور را جشن گرفتند. شصت سال پیش در روز اول اکتبر ۱۹۴۹ مائو تسه دون رهبر فقید چین در تیان آن من، مرکز شهر پکن خطاب به جهانیان تأسیس جمهوری خلق چین را اعلام کرد. انقلاب تودهای چین در کشوری به پیروزی رسید که به رغم تاریخ و فرهنگی با قدمت زیاد و پربار، از لحاظ نظام اجتماعی – اقتصادی به طور عمده زیر سلطه نظام فئودالی دست و پا میزد و یک کشور عقب مانده فقر زده و متکی بر کشاورزی بود. اما ۶۰ سال تلاش بیوقفه مردم زحمتکش چین و اداره کشور توسط نمایندگان مردم و زیر رهبری حزب کمونیست این کشور، به رغم فراز و فرودها و مشکلات مشخص در روند تعیین سیاست و برنامه ریزی برای پیشبرد سوسیالیسم در شرایط مشخص چین، این کشور را به یک ابرقدرت اقتصادی در جهان تبدیل کرده است. چین بر رغم فصل های دردناک و سئوال برانگیزی از قبیل سازماندهی ”انقلاب فرهنگی“ در دهه 1960 میلادی که هزینه بزرگی را به لحاظ انسانی، فرهنگی و اجتماعی به این کشور وارد کرد، و جدا کردن همراه با مخاصمه راه خود از اردوگاه کشورهای سوسیالیستی، بر پایه نیروی کار زحمتکشان چین و سیاست های اقتصادی موفق آمیز حزب کمونیست این کشور امروزه به یکی از تأثیرگذارترین اقتصادهای بزرگ و یکی از پیشرفتهترین کشورهای صنعتی دنیا تبدیل شده است. اگر در آستانه انقلاب چین مائو تسه دون فراهم آوردن شرایطی که هر شهروند چینی بتواند روزی یک پیاله برنج برای تغذیه داشته باشد، امروزه در آمد سرانه هریک از 1.2 میلیارد شهروند چینی بر مبنای قیمت های ثابت در مقایسه با اولین سال های پس ار انقلاب صدها برابر افزایش یافته است. چندی پیش هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه آمریکا در سالهای هفتاد میلادی، ضمن اذعان به ”دستاوردهای باورنکردنی“ مردم چین در ۶۰ سال گذشته، گذار چین به وضعیت کنونی را یک ”رویداد تاریخی خارقالعاده“ خواند و گفت: ”اگر در سال ۱۹۷۱ به من میگفتند که چین در سال ۲۰۰۹ چنین خواهد بود که امروز میبینیم، میگفتم که خواب و رویا میبینید…اما مردم چین این رویا را به واقعیت تبدیل کردند.“ امروز رقبای دیرینه چین، مانند آمریکا، از زبان افرادی مثل کیسینجر ضرورت توجه به قدرت اقتصادی چین در معادلات جهانی و نقش هر چه بزرگتر چین در دنیای امروز را به عیان بیان میکنند و به ضرورت خواستار تجدید نظر در نحوه همکاری و روابطشان با این کشور میشوند.
کشور چین در راه رسیدن به آنچه امروز نمونه یک نظام اقتصادی – اجتماعی با رشد مداوم و فزاینده است (با میانگین رشد سالانه ۱۰ درصد)، فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشته است اما رهبران آن همواره راهنمای عمل و هدف خود را یافتن راه های مناسب با شرایط فرهنگی و اقتصادی این کشور برای ساختمان جامعه سوسیالیستی در چبن قرار دادهاند. از سال ۱۹۷۸ که چین دست به اصلاحات اقتصادی زد، حزب کمونیست این کشور به تلاش برای تطبیق اصول بنیادی مارکسیسم با شرایط واقعی چین ادامه داده است. رهبری چین از جمله و بهویژه در ۳۰ سال گذشته، از سوسیالیسم با ویژگیهای چینی سخن گفته است که ”اصول پایهای سوسیالیسم علمی را با واقعیت ساختمان سوسیالیسم مختص و ویژه شرایط چین تلفیق میکند.“ درتاریخ معاصر چین سال ۱۹۷۸ میلادی (۱۳۵۶خورشیدی) سال بسیار مهمی محسوب میشود. در این سال سومین پلنوم یازدهمین کمیته مرکزی حزب کمونیست چین تصمیم به در پیش گرفتن سیاست اصلاحات و درهای باز گرفت که ورود چین به دورانی جدید را در پی داشت. در این پلنوم بر آزادی اندیشه و ارزیابی عینی واقعیتها تأکید و سازندگی اقتصاد ملی به عنوان رویکرد کار دولت تعیین شد. در مدت یک سال، از ژانویه ۱۹۷۸ تا فوریه ۱۹۷۹ میلادی دن شیائو پین رهبر چین از کشورهایی مانند برمه، نپال، کره شمالی، ژاپن، تایلند، مالزی، سنگاپور و آمریکا دیدار کرد. این فعالیت دیپلماتیک طلیعه باز شدن درهای چین به عنوان یک کشور باستانی شرقی به روی جهان و برداشتن گام به سوی جهان و پیوستن این کشور به خانواده بزرگ جهان بود. در مقایسه با سال ۱۹۷۸ میلادی که میزان تجارت خارجی چین کمتر از ۲۰ میلیارد دلار در سال بود، در سال ۲۰۰۷ ارزش کل واردات و صادرات چین از رقم دو تریلیون (دو هزار میلیارد) دلار فراتر رفت. در سی سال اخیر چین، که عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل است، به سازمانهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جهانی بسیاری پیوسته و در گفتگوهای سیاسی چند جانبه و منطقهای، فعالانه در تصمیمگیریها و اقدامهای سازمان ملل شرکت کرده است. این کشور در سال ۲۰۰۱ میلادی به سازمان تجارت جهانی پیوست. اکنون چین در زمینههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی و عرصههای دیگر فعالانه وارد جامعه بینالمللی شده و به عضو مهمی در جامعه بینالمللی تبدیل شده است. از جمله، چین امروز یکی از اعضای پرقدرت کشورهای گروه ۲۰ است. نقش این کشور در سمت دادن به راهکارهایی که پیرامون مسئله انرژی، صلح، و حفظ محیط زیست در نشستهای بینالمللی مطرح میشود، اهمیت تعیین کنندهای دارد. رهبران حزبی و دولتمردان چین با جمعبندی و بررسی شکستها و موفقیتهای بنای سوسیالیسم در خود این کشور و در دیگر کشورهای سوسیالیستی، با درس گرفتن از پیروزیها و اشتباههای کشورهای در حال رشد، و نیز با تحلیل وضعیت و دشواریهایی که کشورهای پیشرفته دنیا با آنها روبهرو بودهاند، پیوسته در پی یافتن راههایی بودهاند برای حل مسائل کلیدی در مسیر حرکت چین به سمت سوسیالیسم با توجه به شرایط خاص این کشور، و وظایف بنیادی حزب و گامهای استراتژیکی را که حزب باید در این راه بردارد تعریف و تعیین کردهاند. در اسناد حزب کمونیست چین این راه ویژه چین به سوی سوسیالیسم با هدف ساختن یک کشور مرفه، دموکراتیک، مدرن، متوازن و متمدن، در عرصههای مختلف به طور خلاصه چنین تعریف شده است: در عرصه اقتصادی، چین یک نظام اقتصاد بازار مبتنی بر مالکیت مختلط (دولتی، تعاونی، خصوصی) را دنبال میکند که در آن مالکیت مردمی (دولتی) دست بالا و نقش تعیین کننده دارد؛ در عرصه سیاسی، چین نظام مبتنی بر کنگره خلق را دنبال میکند، که نظامی است بر اساس همکاری و همفکری سیاسی چند حزبی، و خودمختاری قومی و ملی در مناطق مختلف است؛ و در عرصه فرهنگی، چین ارزشهای سوسیالیستی را در مرکز سمتگیریهای اجتماعی منظور میدارد، در حالی که به تفاوتها احترام میگذارد و عرصههای مشترک فرهنگی را گسترش میدهد؛ سال گذشته اداره ملی آمار چین طی گزارشی اعلام کرد که در ظرف سی سال پس از اجرای سیاستهای اصلاحات اقتصادی توانایی ملی چین و قدرت تأثیرگذاری بینالمللی چین دچار تحول عظیمی شده است. در این گزارش همچنین آمده است که در مدت ۳۰ سال اخیر، بر اساس معیار تولید ناخالص ملی، چین از جایگاه دهم در جهان به مقام چهارم، پس از آمریکا، ژاپن و آلمان، ارتقا یافته است. سهم فعالیت اقتصادی چین در اقتصاد جهان از ۱/۸ درصد در سال ۱۹۷۸ به ۶ درصد در سال ۲۰۰۷ افزایش یافت. طبق همین گزارش، درآمد سرانه ملی چین از ۱۹۰ دلار در سال ۱۹۷۸ به ۲۳۶۰ دلار در سال ۲۰۰۷ ارتقا یافت. به این ترتیب، طبق استانداردهای بانک جهانی، چین از رده کشورهای کم درآمد وارد رده کشورهای با درآمد متوسط شده است. بدیهی و اجنتابناپذیر است که کشور چین در مسیر اجرای این اصلاحات با عوارض و پیامدهای منفی نیز روبهرو بوده است که میبایست راه حلی برای آنها پیدا کند. امروزه چین با مسائل و چالشهای بسیاری از جمله افزایش فاصله رفاهی بین شهرها و روستاها، ناکافی بودن انرژی در جایی و اسراف در مصرف آن در جایی دیگر، و حتی در مواردی آلودگی محیط زیست روبهرو است. با این وجود مردم و دولت چین مصمماند که همچنان در راه اصلاحات و درهای باز پیش روند و در مسیر توسعه، مسائلشان را حل کنند. امروز چین دیگر نمیتواند از جهان جدا شود و جهان نیز به چین نیاز دارد. هو جین تائو، رییس جمهوری خلق چین در سخنرانی خود در مراسم باشکوه بزرگداشت شصتمین سالگرد تأسیس جمهوری خلق چین تأکید کرد که موفقیتهای آتی چین منافع بیشتری برای جهان فراهم خواهد کرد. او گفت: ”پیشرفت و ترقی چین نوین در ۶۰ سال گذشته بیتردید نشان داد که فقط سوسیالیسم میتواند چین را نجات دهد، و فقط اصلاحات و درهای باز تضمین کننده توسعه چین است… مردم چین برای سازندگی بهتر کشور خود و نیز انجام خدمات شایسته برای جهان اعتماد و توانایی کامل دارند.“
چین درباره برخورد با جامعه بینالمللی راهبرد مشارکت برای یافتن راه پیشرفت را در پیش گرفته و ضمن اجرای وظایف خود در قبال جامعه جهانی، حفظ حقوق خود را نیز مدّ نظر دارد. این کشور ضمن حفظ ویژگیهای اجتماعی و ملیاش در پیوند و ارتباط با جامعه بینالمللی، مصممانه حرکت در مسیر سوسیالیستی را با خصوصیتهای چینی ادامه میدهد.