مسایل سیاسی روز

هدف ارتجاع از ”طرح وحدت ملی“ چیست؟

طرحی که سران جنبش اصلاح طلبی، در تهیه آن دستی نداشته و از محتوی آن بی اطلاع اند نمی تواند در راستای خواست های جنبش مردمی باشد!
در هفته های اخیر موضوع ”طرح وحدت ملی“ بازتاب گسترده یی در مطبوعات کشور داشته است.
میرحسین موسوی، نامزد معترض به کودتای انتخاباتی 22 خرداد ماه، در نخستین مصاحبه‌ی تصویری خود، که روز دوشنبه ۲۷ مهر در سایت کلمه، سایت اطلاع‌رسانی او منتشر شد، نظراتش را در مورد طرح ”وحدت ملی“ مطرح کرد. آقای موسوی ضمن یادآوری این موضوع که درباره‌ی این طرح با کسی گفت‌وگویی نداشته است، تلویحا تردید خود را در کارساز بودن چنین طرحی ابراز کرد. موسوی گفت: ”تماس مستقیمی دراین رابطه (طرح وحدت ملی) با بنده گرفته نشده و نه نامه نگاری صورت گرفته و نه مذاکره رسمی دراین رابطه گرفته است. کلا دراین رابطه کاری انجام نشده است …“.
موسوی در همین مصاحبه مطبوعاتی ضمن تشریح ریشه‌های بحران سیاسی از جمله گفت: ”تا هنگامیکه مساله بحران و مشکل درکشور قبول نشود، تا هنگامی که مردم کثیر و اکثریت مردم اغتشاشگر نامیده بشوند، تا موقعی که مردم به حساب نیایند، تا موقعی که حق مردم قبول نشود برای تعیین سرنوشت خودشان، راه حل جامعی برای رفع مشکل پیدا نخواهد شد.”
بر اساس گزارش رسانه های مجاز کشور، طرحى كه پيش از اين اكبر هاشمى رفسنجانى به عنوان ”طرحى براى برون رفت از وضعيت كنونى“ از آن ياد كرده بود از سوى طراحان آن به ولی فقیه رژِیم تحويل داده شده است.
مصباح یزدی از گردانندگان انجمن حجتیه و نظریه پرداز قتل و جنایت های اخیر طی دیداری با جمعی از فرماندهان سپاه پاسداران با اشاره به طرح آشتی و وحدت ملی و ضمن حمله به میرحسین موسوی تاکید کرده بود محور وحدت ولایت فقیه است و چگونگی حصول اتحاد ومحور وحدت از جمله مسایلی است که باید از آن ابهام زدایی شود. او تصریح کرده بود: ”وحدت با هر کسی مطلوب نیست.“
احمد جنتی عضو فقهای شورای نگهبان و یکی از حامیان اصلی کودتای انتخاباتی نیز در نماز جمله 24 مهر ماه به تهدید مردم و اصلاح طلبان بویژه میرحسین موسوی ومهدی کروبی پرداخته، اعلام داشت: ”فتنه گران باید به هوش بیایند، توبه کنند واز گذشته خود ابراز پشیمانی کنند تا رافت اسلامی شامل حال آنها شود، زیرا قبل از آن رافت معنایی ندارد … اکنون مساله براندازی است، یعنی 30 سال جهاد، شهادت، رزمندگی وسختکوشی را می خواهند پایمال کنند واسلام را به دوران طاغوت برگردانند ….“
چنین مواضعی و درکنار آن، تهدید دایمی اصلاح طلبان، حملات فیزیکی و ضرب و شتم مهدی کروبی، در کنار تهدید او به پیگیری قضایی و برخورد دادسرای ویژه روحانیت و نیز صدور احکام ناعادلانه، از جمله حکم 5 سال زندان تعزیری برای هدایت آقایی و شهاب طباطبایی و حکم 5 سال حبس تعلیقی برای سعید حجاریان، نه تنها نمی تواند طرحی برای وحدت باشذ بلکه نشان از تلاش های کارگزاران ارتجاع برای درهم کوبیدن جنبش مردمی و خلاصی رژیم از بحران کنونی است. در روزهای اخیر یکی از مسایل طرح شده در روزنامه ها و رسانه های گروهی موضوع چگونگی تدوین واجرای ”طرح وحدت یا آشتی ملی“ بوده است.
محمد رضا باهنر، نایب رییس مجلس شورای اسلامی درگفت و گویی با خبرگزاری ایلنا، 25 مهرماه، دراین باره گفت: ”طرح هایی از این دست برای ایجاد وحدت میان گروه ها و چهره های سیاسی باید به دور از فضاسازی رسانه ای دنبال شود، ان شاالله طرح هاشمی (رفسنجانی)، طرح خوبی خواهد شد و به نتیجه می رسد. برای اعلام جزییات این طرح عجله نکنید.“
بعد از باهنر، نوبت به عسگراولادی رسید تا به عنوان یکی از اعضای کمیته شش نفره تدوین ”طرح وحدت ملی“ موسوم به ”طرح هاشمی رفسنجانی“ دراین زمینه مطالبی را بیان کند. وی درنشست خبری عصر یکشنبه 26 مهر ماه، در دفتر جامعه اسلامی مهندسین، از جمله خاطر نشان ساخت ” تعدادی از اعضای محمع تشخیص مصلحت به این فکر افتادیم که خدمت آقای هاشمی رفسنجانی برسیم و از ایشان بخواهیم دررابطه با موضوعاتی با صراحت بیشتر اعلام نظر کنند …. آقای هاشمی رفسنجانی خطاب به ما گفتند که اگر ایده ای برای حل مسایل پس از انتخابات دارید، طرح خود را ارایه دهید … ایشان نیز درمورد مساله ولایت و وحدت بخشی حول محور ولایت تاکید داشتند و طرح تقدیمی ما خدمت رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام منجر به این شد که گزارش این طرح را نیز خدمت رهبری بدهیم و امروز نیز منتظر هدایت ها و ارشادهای ایشان هستیم … حرف آقای هاشمی (رفسنجانی) این بود که من دولت را مشروع می دانم. این سخن ایشان برخلاف سخن خیلی ها بود که مشروعیت دولت را به رسمیت نمی شناختند.“ عسگراولادی با اشاره به موضع میرحسین موسوی، خاتمی و کروبی یادآور شد: ”وحدت ما حول محورولایت حاصل است و اگر کسانی خود را از آهنگ نظام کنار نگه می دارند نمی شود به آنها گفت که بیایید و همگام با آهنگ نظام شوند، من سوالی از این دوستان دارم (موسوی و خاتمی) چه کسی شما را درانزوا قرار داده است. نظام ما قانون اساسی و ولایت دارد، شما نمی خواهید با ولایت هیچ ارتباطی داشته باشید و اگر با ولایت ارتباط ندارید خارج از نظام هستید، مگر می شود با خارج از نظام … وحدت داشت.“
کیهان ارگان تاریک اندیشان حاکم و مدافع کودتاچیان دریادداشت روز خود، 25 مهر ماه، درمطلبی با عنوان ”احیای ناکام پروژه فشار و چانه زنی“ نوشت: ”یک بازاندیشی دوباره درحوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم نشان می دهد بخشی از جریان اصلاح طلب درواقع هدفی جز سرپا کردن دوباره ایده کهنه از طریق ترمیم راس و بدنه نداشته است. برخی از اداره کنندگان جریان اصلاحات- مشخصا همان طیفی که سند تاملات راهبردی را نوشت- تصور می کرد، این انتخابات فرصتی منحصر بفرد برای رفع نواقص استراتژی فشار از پایین و چانه زنی در بالاست … درزمینه بازسازی سرمایه اجتماعی هم نهایتا نقش اصلی به میرحسین موسوی واطرافیان او واگذار شد تا با به خیابان آوردن هواداران خود آرزوی برباد رفته اصلاح طلبان درمورد حمایت فعال بخشی از مردم از آنها محقق شود … شورش برای امتیاز گیری این ترجمه استراتژی به زبان سال 88 بود… ”. کیهان سپس نتیجه می گیرد، تمام اعتراضات مردمی ”برنامه ریزی چندین ساله طرف های خارجی برای تضعیف ایران از درون با استفاده از برخی خواص درون حکومتی با هدف تجزیه اقتدار رهبری“ بوده است و حتما باید سران اعتراضات دستگیر، محاکمه و مجازات شوند!
آنچه مسلم است این است که حوادث اخیر ضربه جبران ناپذیری به حیثیت ولی فقیه و رژیم استبدادی حاکم وارد آورده است. برای نخستین بار در تاریخ حکومت سی ساله جمهوری اسلامی، بخش مهمی از رهبران انقلاب و بخش عمده روحانیت طراز اول مملکت در ماه های اخیر ضمن مخالفت با سیاست های بیش از پیش انحصارگرایانه خامنه ای و وابستگان نظامی و انتظامی او نگرانی خود را از سرنوشت ”حکومت اسلامی“ اعلام داشته و با تشدید فشارها و تهدیدهای ارگان های امنیتی رژیم رو به شده اند. رژیم با درک ابعاد بحران مشروعیتی که با آن رو به روست برنامه های گوناگونی را برای به دست گرفتن کنترل اوضاع دنبال می کند.
ولی فقیه و سران ارتجاع می کوشند با مانور های حساب شده، شکافی ترمیم ناپذیر در میان مخالفان و منتقدان کودتای انتخاباتی ایجاد کنند و صف میرحسین موسوی و خاتمی و کروبی را از دیگر اصلاح طلبان جدا سازند.
طرح وحدتی که اساس آن به رسمیت شناختن دولت کودتا و تأیید سرکوب و خون ریزی های اخیر مزدوران ارتجاع باشد نمی تواند طرحی مورد قبول جنبش مردمی و نیروهای آزادی خواه کشور باشد.
ایستادگی برخواست مشروع و به حق توده ها، از جمله ابطال نتایج دروغین اعلام شده انتخابات 22 خرداد ماه، محاکمه احمدی نژاد و دیگر مسببان سرکوب های خونین اخیر و سازمان دهندگان محاکمات فرمایشی شماری از رهبران جنبش اصلاح طلبی از جمله خواست های اکثریت قاطع مردم میهن ماست که بدون رسیدگی به آنها نمی توان به آینده تحولات و پایان بحران خوشبین بود. تاکید میرحسین موسوی برحق حاکمیت مردم به لحاظ سیاسی اعتباری درخور را برای وی به منظور رویارویی با تحولات و فعل و انفعالات پیش رو به همراه می آورد. تمام قدرت میرحسین موسوی و دیگر اصلاح طلبان مقاوم درهمین اعتبار خلاصه می شود. نیروی مردم و به رسمیت شناختن حق حاکمیت و اعمال اراده آنها درسرنوشت کشور!
بجاست همصدا با دیگر نیروهای ملی و مترقی کشور، باردیگر بر ضرورت اتحاد عمل و سازماندهی یک رهبری منسجم و واحد برای جنبش مردمی درمبارزه با استبداد که از مراحل مختلف می گذرد، تاکید کنیم.
میهن ما لحظات حساس و سرنوشت سازی را از سر می گذراند. وظیفه عاجل و مبرم همه نیروهای میهن دوست در این لحظات تشدید مبارزه برضد استبداد، تقویت جنبش سراسری مردمی همراه با برنامه عمل واحد است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا