مسایل سیاسی روز

طنین شورانگیز انقلاب اکتبر درتاریخ معاصر میهن ما – به مناسبت سالگرد انقلاب کبیر اکتبر


پیروزی انقلاب اکتبر سرآغاز یک تحول بنیادین در تاریخ بشر قلمداد می شود. از اکتبر سال 1917 میلادی که کارگران و دهقانان روسیه قدرت را به دست گرفتند تا به امروز و با وجود آنکه مولود بی واسطه این انقلاب در حیات نیست، هیچ رخداد مهم و تاریخی بر کنار از تاثیر آن نبوده و نیست.

زنده یاد احسان طبری در توصیف اهمیت انقلاب اکتبر و تاثیر رهایی بخش آن بر زندگی بشریت مترقی گفته است: ”انقلاب اکتبر فصلی است از تاریخ جهان، فصلی است از تاریخ هر کشور جداگانه، سرآغاز یک انسانیت نوین است.“
در حقیقت نیز انقلاب کبیرسوسیالیستی اکتبر با تغییر سیمای جهان فصل نوینی در تاریخ کشورهای جهان گشود. از جمله میهن ما- ایران- تاثیرات ژرف و انکار ناپذیر این رویداد سترگ را برسرنوشت خویش فراموش نمی کند. به گواهی تاریخ، انقلاب اکتبر و پیدایش حکومت شورایی در روسیه استقلال و حق حاکمیت ملی ایران را که در معرض خطر جدی قرار داشت تامین و تضمین نمود و مانع از آن گردید، تا امپریالیسم خصوصا امپریالیسم انگلستان که در آن روزگار“قدر قدرت“ بود (در آن دوران هنوز امپریالیسم آمریکا نقش درجه اول و تجاوزکارانه کنونی خود را کسب نکرده بود) میهن کهنسال ما را به مستعمره خود بدل سازد. در یکی از تاریک ترین فصول تاریخ پرفراز و نشیب ایران، پیروزی انقلاب اکتبر و حکومت زحمتکشان در روسیه، بسان اخگری تابان شام سیاه میهن را روشنایی بخشید و ایران از سقوط کامل و قطعی به چنگ آزمند امپریالیسم، تجزیه و چند پارچگی و بندگی رهایی یافت. اندیشمند بزرگ احسان طبری در این خصوص با قلم گیرای خود خاطر نشان ساخته است: ”ناگهان تاریخ نیرنگ باز پدیده ای از بطون رازناک خود بیرون کشید که برای بسیاری غیر مترقبه بود. امپراتوری روس ابتدا در اثر انقلاب بورژوایی فوریه 1917 سقوط کرد و سپس در اثر انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر در 1917 به یک حکومت شوروی مبدل گردید و این حادثه ورق بازیگران سیاست را به هم ریخت و ناگهان مسیری دیگر در پیش پای بشریت و از آن جمله خلق ایران گذاشت… انقلاب سوسیالیستی اکتبر از همان آغاز 3 دسامبر 1917) در خطابیه ای از جانب شورای کمیساریای خلق روسیه شوروی به تمام زحمتکشان مسلمان روسیه و خاور زمین، تخلیه ایران را از نیروهای روسیه به محض خاتمه یافتن عملیات جنگی، الغاء قروض و قرار دادهای اسارت بار، و هرگونه پشتیبانی در مبارزه عادلانه برای استقلال و آزادی ایران را وعده داد. در زیر آسمان دود آلود جنگ، این نغمه ای شگرف و مطبوع و سخت بیگانه بود، که با شگرد خون آلود زمانه و شعبده جنایت بار دولت های بزرگ ابدا شباهت نداشت. در14 ژانویه 1918، دولت شوروی طی یادداشتی، بی اعتباری قرارداد تقسیم ایران را اعلام نمود. این اقدام حکومت شوروی در افکار عمومی تاثیری شگرف بخشید و هیجانی عظیم ایجاد کرد. مردم با براوین، نماینده دولت انقلابی روس، در کوچه و بازار مانند فرشته رحمت رفتار می کردند…“ شخص براوین به عنوان نماینده لنین در گزارش سیاسی خود به دولت جوان شوراها نوشت: ”برای من به هیچ وجه ممکن نیست شرح دهم که اعلام این خبرها (لغو قرارداد 1907 میان روسیه تزاری و انگلستان…) چه تاثیری در ایرانیان باقی می گذارد. همینقدر می گویم که تهران از فرط هیجان و شادی عمومی به لرزه درآمده است… حتی در خیابان ها به افتخار من به شادمانی کف می زنند….“
در این ایام امپریالیسم انگلستان که در جنگ برآلمان غلبه یافته بود در فکر تحمیل قرار داد اسارت باری به ایران افتاد و آن را عملی ساخت. قرارداد خائنانه 1919 بوسیله وثوق الدوله عامل رسوای انگلیس امضاء شد. مطابق این قرارداد ایران رسما تحت الحمایه سلطنت انگلیس قرار می گرفت. به موجب قراردادننگین 1919 به انگلستان حق داده می شد که با خرج ایران، مستشاران نظامی را با اختیارات وسیع به کلیه ادارات و وزارتخانه های ایران بفرستد. ارتش، گمرکات، امورمالی، اقتصاد و بازرگانی و بطور کلی تمام شئون عمده زندگی سیاسی و اقتصادی و دفاعی ایران تحت کنترل، انگلیس قرار می گرفت. بطور مثال امورمالی و اقتصادی ایران تحت نظر رییس کل دارایی که حتما باید انگلیسی باشد، قرار داده می شد و یا در ارتش تشکیل و سازماندهی واحدهای نظامی و نیز تامین هر نوع اسلحه و جنگ افزار با حساب ایران فقط با صلاحدید و نظر مقامات انگلستان آن هم فقط از آن کشور تهیه می گردید. در همان ایام ژنرال دیکسن انگلیسی که به منظور تجدید سازمان ارتش ایران در تهران به سر می برد اعلام داشت افسران ارتش ایران از سروان به بالا فقط باید انگلیسی باشند! در چنین اوضاعی، مقاومت شدید ملی علیه این قرارداد نگین در نقاط مختلف کشور پدید شد. جنبش شیخ محمد خیابانی در آذربایجان، نهضت جنگل در گیلان و خیزش کلنل محمدتقی خان پسیان در خراسان از آن جمله به شمار می آیند که همه آنها زیر تاثیر جاذبه رهایی بخش انقلاب کبیر اکتبر قرار دارند. این جنبش ها با آنکه سرکوب گردیده و به خون کشیده شدند اما ثابت کردند امپریالیست های انگلستان دیگر نمی توانند قرارداد منعقده با وثوق الدوله در1919 را نگاه داشته و چون یوغی بر گردن ایران تحمیل کنند. پیدایش جنبش های انقلابی و استقلال طلب در برابر مداخله امپریالیسم بدون کمترین تردید از ثمرات انقلاب اکتبر و تاثیر آن در میهن ما محسوب می شود. همین جنبش ها در حرکت تاریخی جامعه ایران به سوی پیشرفت و آزادی نقش درجه اول داشتند. در واقع انقلاب اکتبر و تحول پیروزمند آن وضعیت نوینی را بوجود آورد که در آن جنبش های رهایی بخش ملی کشورهای آسیا، آفریقا و آمریکایی لاتین نه تنها امکانات گسترده ای برای رشد و گسترش یافتند، بلکه تحول کیفی پیدا نموده و به مرحله عالی تری رسیدند. پیدایش و کامیابی و مبارزه رهایی بخش مردم میهن ما نیز در این چارچوب تاریخی می گنجد.
به این ترتیب می توان با یاد کرد از انقلاب اکتبر برنقش موثر، عمیق و غیر قابل انکار آن در تامین و تضمین استقلال و حاکمیت ملی ایران انگشت گذاشته و به گرامیداشت آن نشست!
در همان ابتدای پیروزی انقلاب اکتبر ملک الشعرای بهار، سخن سرای نامدار ما با یک غزل دلنشین به استقبال آن رفته بود، که بخشی از آن چنین است:
آن چـه شعله اسـت کزان راهگذر می آیـد
یا چـه برقـی است که دایم بنظـر می آیـــد
زاده فکرمن است اینکه پس ازچندین قرن
بسفــر رفتـه و اکنـون ز سفــر مــی آیــــد
دیده بگشای و در آغوش بگیرش کز مهـــر
پسـری بـر سـر بالیـن پـدر مـی آیــد…..
این غزل زبان گویای نسلی است که تضمین استقلال ایران با پیروزی انقلاب اکتبر را با شادمانی وصف ناپذیر گرامی می داشت!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا