13 آبان 1388، گواه نیرومند اراده جنبش مردمی برای ادامه مبارزه بر ضد رژیم کودتا
شرکت سازمان یافته مردم در حرکت های اعتراضی شهرهای گوناگون کشور نشانگر درایت و هوشیاری و در عین حال اراده نیرومند جنبش مردمی برای ادامه مبارزه بر ضد شیوه حکومت مداری ولی فقیه و انصار اوست.
تدوام این مبارزه و تقویت آن در گرو، هوشیاری، تیزبینی و موقع شناسی جنبش است.
با وجود تهدیدهای روز 12 آبان ماه علی خامنه ای، ولی فقیه رژیم، و استقرار هزاران تن از نیروهای ”ضد شورش“، سپاه، وزارت اطلاعات و بسیج در خیابان های تهران و شهرهای عمده کشور حضور پر شور و با شکوه ده ها هزار تن از مردم در تهران و دیگر شهرها از جمله تبریز، اصفهان، کرمانشاه، شیراز، زاهدان، اراک، قزوین، رشت و مشهد گواه روشن ادامه مبارزه قهرمانانه مردم میهن ما برای تامین آزادی، عدالت اجتماعی و طرد رژیم ضد ملی ولایت فقیه بود.
سران رژیم هراسناک از ادامه مبارزه توده ها در شرایط بسیار دشوار و بغرنج کنونی از همان نخستین لحظه های آغاز تظاهرات دست به خشونت بی سابقه ای زده و به مردم بی دفاع حمله بردند. در این حملات گروهی مجروح و تعداد زیادی بازداشت و روانه زندان گردیدند. یورش سازمان یافته قمه کشان ولی فقیه به اعتراض های مردمی در 13 آبان ماه 1388، این بار شماری از رهبران و شخصیت های اجتماعی جنبش را نیز هدف قرار داده بود.
حمله به مهدی کروبی با گاز اشک آور که منجر به مجروح شدن او و شماری از همراهانش شد در کنار ضرب و شتم وحشیانه دکتر حبیب الله پیمان عضو شورای رهبری اتئلاف نیروهای ملی-مذهبی و دبیرکل جنبش مسلمانان مبارز از جمله نمود های این سیاست مزدوران رژیم بود.
حوادث هفته های اخیر و تشدید خشونت و تهدیدهای ولی فقیه رژیم بر ضد جنبش مردمی نشانگر آگاهی و وحشت رژیم از ریشه های نیرومند اجتماعی جنبش ضد استبدادی در ایران است که با درس گیری از تجربیات ناکام گذشته و بهره جویی از تاکتیک های جالب مبارزاتی حکومت تاریک اندیشان حاکم را به چالش جدی کشیده است.
13 آبان 1388 آزمون بزرگ جنبش مردمی برای بسیج نیرو، حضور در صحنه و مقابله و ایستادگی با تهدید های دستگاه های امنیتی رژیم بود. نگاهی گذرا به پایگاه های خبری مزدوران ارتجاع (از جمله ”رجا نیوز“) نشانگر این تلاش مذبوحانه بلندگوهای تبلیغاتی کودتاچیان در زمینه القای این نظر است که جنبش مردمی در حال از جوشش افتادن و از پای در آمدن است. پخش دروغ و تلاش در راه تبلیع این نظر که تنها گروه انگشت شماری از مردم به راه پیمایی اعتراضی پرداختند، هدفی ندارد جز تضعیف روحیه مبارزاتی توده ها. مبارزه ای که روز به روز حقانیت و مردمی بودنش افکار و عقاید و موضعگیری توده های هر چه بیشتر مردم از هر قشر و طبقه اجتماعی را فرا می گیرد. آثار و عواقب توحش گزمگان رژیم ولایت فقیه در تظاهرات روز قدس و 13 ابان نه از تاریخ زدودنی است و نه از حافظه میلیون ها توده های معترض به حکومت کودتا. ضربات باتوم چماق داران ولایت فقیه و خون های ریخته شده، شکاف پیدا شده بین رژیم کودتا و مردم به ستوه آمده از استبداد را عمیقتر می کند و این همان هزینه سنگینی است که به سهم خود مردم معترض بر رژیم لگام گسیخته ولایت فقیه تحمیل می کند.
شرکت سازمان یافته مردم در حرکت های اعتراضی شهرهای گوناگون کشور نشانگر درایت و هوشیاری و در عین حال اراده نیرومند جنبش مردمی برای ادامه مبارزه بر ضد شیوه حکومت مداری ولی فقیه و انصار اوست.
تدوام این مبارزه و تقویت آن در گرو، هوشیاری، تیزبینی و موقع شناسی جنبش است. بی تردید کودتاچیان دست از تلاش خود برای مهار و سرکوب مبارزات برنخواهند داشت. باید منتظر بکارگیری سیاست های چند وجهی از سوی مرتجعان بود که از سویی به مانورهای فریبکارانه مبادرت خواهند کرد و از دیگر سو ماشین جهنمی سرکوب را همچنان مورد استفاده قرار می دهند. می باید ضمن استفاده دقیق، موثر و هوشیارانه از امکانات و فعالیت و مبارزه بر پایه ظرفیت و توان جنبش، با تشدید مبارزه فریب دام های ولی فقیه و مانورهای آن را نخورد. نباید فراموش کرد، عامل اصلی و هدایت کننده واقعی کودتا و جنایت کسی نیست جز شخص ولی فقیه و اصولا لبه تیز مبارزه را به سمت دولت کودتا و استبداد ولایی نشانه گرفت.
13 آبان 1388 در عین حال نشان داد که علی خامنه ای، به عنوان ولی فقیه رژیم، بیش از پیش اعتبار خود را از دست داده است و رهبری مخرب و خودکامه او هر روز بیش از پیش حتی از سوی شماری از نیروهای خودی، زیر علامت سئوال می رود. حوادث جهار ماه گذشته نشان داده است که این سیاست های مخرب و تحمیل خشونت بار فرماندهی یک نفر بر حیات میلیون های ایرانی چه ثمرات فاجعه باری می تواند داشته باشد.
امروز جنبش مبارزاتی مردم میهن ما به درستی نقطه حساس و کلیدی را نشانه گرفته است. همه فجایع سال های اخیر، از بحران فزاینده اقتصادی-اجتماعی، و کشاندن میلیون ها ایرانی به زیر خط فقر، تا سرکوب و حشیانه و اعمال خشونت بر ضد شهروندان و همچنین ادامه سیاست های ماجراجویانه مخرب در منطقه، عمدتاً نتیجه تصمیم گیری های یک فرد، یعنی ولی فقیه رژیم است. ادامه چنین شیوه حکومتی، بدون توجه به اینکه چه کسی در این مقام قرار بگیرد نتیجه ای جز فاجعه کنونی به بار نخواهد آورد. از این رو مبارزه برای طرد این شیوه حکومت مداری و جانشین کردن آن با یک حکومت دموکراتیک و متکی بر آرای مردم و ائتلاف ملی همه نیروهای آزادی خواه کشور، راه گذار جامعه ما از بحران فزاینده کنونی و حرکت به سمت تحولات بنیادین سیاسی و اجتماعی و رهایی از زنجیرهای استبداد و تاریک اندیشی قرون وسطایی است.