یاد فروهر ها، مختاری و پوینده گرامی باد!
11 سال پس از قتل های وحشیانه زنجیره ای همکاران سعید امامی همچنان به جنایات خود ادامه می دهند
حزب توده ایران در یازدهمین سالگرد این جنایت تکان دهنده، ضمن ابراز همبستگی با خانواده این جان باختگان راه آزادی، همه نیروهای آزادی خواه و میهن دوست را به تشدید مبارزه بر ضد ارتجاع حاکم و رژیم ولایت فقیه، که مسئول و سازمان ده اصلی خشونت و سرکوب در جامعه ما بوده و هست، فرا می خواند.
یازده سال پیش در اول آذرماه 1377، مزدوران وزارت اطلاعات رژیم، مجهز به فتوای صادر شده از سوی انصار ولی فقیه، و برای انتقام گیری از شکست بزرگی که در انتخابات خرداد ماه 1376، متحمل شده بودند و برای به بحران کشاندن اولین دولت اصلاحات، به خانه دو تن از شخصیت های برجسته جنبش ملی کشور یورش برده و آنان را به شکل وحشیانه یی به قتل رساندند. سازمان دهی این جنایت تکان دهند از سوی سعید امامی (سعید اسلامی) که از نزدیکان و برگماردگان علی خامنه ای، ولی فقیه رژیم، در وزارت اطلاعات رژیم بود، زنگ خطر بزرگی برای جنبش اصلاح طلبی و نیروهای آزادی خواه کشور درباره اهداف رژیم برای سرکوبی جنبش اصلاحات در میهن ما بود.
دبیرخانه کمیته مرکزی حزب ما در اعلامیه ای که دوم آذرماه 1377، منتشر کرد، درباره این جنایت هولناک از جمله نوشت: ”داریوش فروهر، رهبر حرب ملت ایران و همسرش، پروانه فروهر، در تهران به دست مزدوران رژیم ولایت فقیه به قتل رسیدند. فروهر و همسرش پروانه، از جمله رهبران جنبش ملی کشور ما بودند که در سال های اخیر بر ضد رژیم ولایت فقیه مبارزه می کردند و به همین سبب از سوی گزمکان رژیم مورد تهدید و پیگرد قرار گرفته بودند. ترور وحشیانه داریوش و پروانه فروهر، بار دیگر به روشنی نشان داد که رژیم ولایت فقیه از هیچ جنایتی برای تأمین ادامه حیات خود روی گردان نیست…“ (به نقل از ”نامه مردم“، شماره 545، 3 آذرماه 1377).
چند هفته پس از این جنایات تکان دهنده بود که مردم میهن ما هچنین از خبر به قتل رسیدن محمد مختاری، نویسنده، شاعر و متفکر، و همچنین محمد جعفر پوینده ، نویسنده و مترجم آگاهی پیدا کردند. نکته جالب اینکه مزدوران استبداد، به رهبری علی خامنه ای، همچون جنایات ماه های اخیر بر ضد معترضان به کودتای انتخاباتی خرداد 88، از دخالت خارجی در این ”ترور ها“ خبر دادند و ”عوامل استکبار“ را مجری این جنایات معرفی کردند. علی خامنه ای، در نماز جمعه 18 دی ماه، در تهران، ضمن اعلام اینکه: عوامل بیگانه در جریان این قتل ها دست داشته اند گفت که رئیس جمهور و مسئولان وزارت اطلاعات باید سرنخ قتل های اخیر را پیدا کنند…“ روزنامه کیهان، که خود وابسته به سازمان دهندگان این ترورهای تکان دهنده بود، ”سرویس های اطلاعاتی بیگانه“ را مسئول این ترور ها معرفی کرد.
ولی در پی دستگیری سعید امامی، معاون وزارات اطلاعات رژیم و همکاران بلند پایه او در دستگاه های امنیتی رژیم، روشن شد که مسببان این جنایات هولناک جمعی از نزدیک ترین یاران ولی فقیه و منتسبان به او در دستگاه های امنیتی کشور بوده اند. متأسفانه حقایق این جنایات هولناک آنطور که باید و شاید روش نشد، ”خود کشی“ سعید امامی در زندان و نا روشن ماندن بسیاری از نکات پرونده دستگیر شدگان سبب شد که ابعاد این جنایت هولناک همچنان در پرده ابهام باقی بماند و نتیجه اینکه امروز همان نزدیکان و دست پروردگان سعید امامی در مناصب کلیدی امنیتی به جنایت خود ادامه می دهند.
جالب اینکه امسال دستگاه های امنیتی رژیم تلاش گسترده یی را برای جلوگیری از برگزاری هرگونه مراسمی به یاد بود فروهرها و دیگر جان باختگان قتل های زنجیره ای به کار بستند. بر اساس گزارش پایگاه اینترنتی ”موج سبز آزادی“: ”در خيابانهاي منتهي به مقصد، حضور پليس و نيروهاي امنيتي چشمگير بود. پليس كساني را كه به سر كوچه ميرسيدند و مي خواستند به خانه فروهرها بروند را برميگرداند. شب قبل شايعه لغو مراسم را منتشر كرده بودند كه پرستو فروهر با تاكيد تكذيبش كرد و گفت كه حتماً مراسم سالگرد پدر و مادرش را برگزار ميكند. اما كساني كه ميخواستند مراسم برگزار نشود، در «عمل» اين شايعه را به حقيقت بدل كردند و نيروهاي امنيتي جمهوري اسلامي بهعنوان يك «وظيفه» و با تمام توان از برگزاري مراسم بزرگداشت دو كشته 11 سال پيش، جلوگيري كردند. از اين منع و اهانت، خيليها خشمگين شدند. خيليها از خشم لب به دندان گزيدند. اما گويا هيچ كس از اين اتفاق تعجب نكرد. انگار همه منتظر همين شرايط بودند. انگار همه كساني كه ميخواستند به مراسم فروهرها بروند و پليس مانعشان شد، از همان لحظه حركت با خود گفته بودند «خب، بعيد است بگذارند مراسم برگزار شود…»، و مراسم هم برگزار نشد… با همه اين اوصاف، در تمام اين سالها خانوادههاي جانباختگان قتلهاي زنجيرهاي نتوانستهاند مراسم يادبود درخوري براي عزيزانشان برگزار كنند . اين يعني همان حكومتي كه قتلها را بر عهده گرفت، و همان حكومتي كه به ناچار قتلها را نادرست و مقتولان را بيگناه دانست، نگذاشت و نميگذارد كه خانوادههاي اين بيگناهانِ سرشناس همچون خانواده هر در گذشتهاي براي از دست رفتگان خود عزاداري كنند. آيا اين كه حكومت، خود مانع برگزاري مراسم سالگرد كساني شود كه بر نادرستي قتلشان صحه گذاشته نبايد عجيب باشد؟“
جمعی از فعالان اجتماعی سیاسی کشور به مناسبت سالگرد قتل پروانه و داریوش فروهر نیز اعلامیه ای با عنوان ”داد خواهیم این بیداد را“ منتشر کردند که در آن از جمله می خوانیم“ :در یکم آذر ماه 1377 برگی دیگر از خشونتهای سیاسی در تاریخ ایران ورق خورد و داستان مظلومانه غرقه در خون شدن، پروانه و داریوش فروهر دو تلاشگر دیر پای راه آزادی و استقلال و سربلندی ایران، نگارش یافت… طراحان این خط مشی، از خشونت بعنوان ابزاری برای حذف رقیب سیاسی و به کرسی نشاندن دیدگاهها و احراز موقعیت سیاسی استفاده می کنند. غافل از اینکه تجربیات بشری همواره ثابت کرده که بازتولید خشونت، خشونت است و نتیجه چرخة خشونت چیزی جز شعله ور کردن آتش کینه ورزی و بالا رفتن ظرفیت انتقام جویی جامعه و از بین رفتن توان ملی و در آخر رهنمون کردن جامعه به قهقرای عقب ماندگی و درماندگی در پی نخواهد داشت و پشتیبانان و کارگزاران آن نیز از آتش خشونتی که خود افروخته اند، در امان نخواهند ماند…“
حزب توده ایران در یازدهمین سالگرد این جنایت تکان دهنده، ضمن ابراز همبستگی با خانواده این جان باختگان راه آزادی، همه نیروهای آزادی خواه و میهن دوست را به تشدید مبارزه بر ضد ارتجاع حاکم و رژیم ولایت فقیه، که مسئول و سازمان ده اصلی خشونت و سرکوب در جامعه ما بوده و هست، فرا می خواند.