هیئت نمایندگی کمیته مرکزی حزب توده ایران در یازدهمین همایش بینالمللی احزاب کمونیست و کارگری در هند
هیئت نمایندگی کمیته مرکزی حزب توده ایران در واپسین روزهای آبان ماه به دعوت حزب کمونیست هند (مارکسیست) و حزب کمونیست هند یازدهمین همایش بینالمللی احزاب کمونیست و کارگری شرکت کرد. .
گزارش فعالیت هیئت نمایندگی حزب توده ایران در شماره بعد روزنامه ”نامه مردم“ منتشر خواهد شد
هیئت نمایندگی کمیته مرکزی حزب توده ایران در واپسین روزهای آبان ماه به دعوت حزب کمونیست هند (مارکسیست) و حزب کمونیست هند یازدهمین همایش بینالمللی احزاب کمونیست و کارگری شرکت کرد. گزارش فعالیت هیئت نمایندگی حزب توده ایران در شماره بعد روزنامه ”نامه مردم“ منتشر خواهد شد. در ادامه متن اطلاعیه مطبوعاتی اجلاس و بیانیه نهایی آن موسوم به «بیانیه دهلی» برای اطلاع خوانندگان منتشر می شود. قابل توجه است که پس از سخنان و پیشنهاد نماینده حزب توده ایران در اجلاس در رابطه با اعلام همبستگی با مبارزات مردم جهان برای صلح، دموکراسی و عدالت اجتماعی، که با موافقت همه احزاب شرکت کننده واقع شد، همایش احزاب کمونیست جهان بند زیر را در بیانیه گنجانید: ”اجلاس همبستگی ثابت قدم خود را با مبارزات مردم و زحمتکشان در سراسر جهان برای صلح، حق حاکمیت، دموکراسی و عدالت اجتماعی اعلام کرد.“
اطلاعیه مطبوعاتی
اطلاعیه مطبوعاتی ذیل در آخرین جلسه یازدهمین همایش بینالمللی احزاب کمونیست و کارگری در روز اول آذر ماه 1388، با رای موافق همه شرکت کنندگان اجلاس منتشر شد.
”83 شرکت کننده به نمایندگی از طرف 57 حزب کمونیست کارگری، که از 48 کشور جهان، در یازدهمین همایش بینالمللی احزاب کمونیست و کارگری، در روزهای 20 الی 22 نوامبر 2009(۲۹ آبان تا اول آذرماه ۱۳۸8) در دهلی نو، با موضوع اصلی «بحران جهانی سرمايهداری، مبارزه کارگران و خلقها، گزينهها و نقش جنبش کمونيستی و طبقۀ کارگر»، و به میزبانی حزب کمونیست هند (مارکسیست) و حزب کمونیست هند برگزار شد، شرکت کردند. همایش احزاب کمونیست جهان بیانیه دهلی را مصوب و اتخاذ کرد.
اجلاس با تقاضای «حزب کارگر بنگلادش» برای پیوستن به اجلاس های آینده احزاب کمونیست موافقت کرد. اجلاس تصویب کرد که دوازدهمین همایش در سال بعد در قاره آفریقا و به میزبانی حزب کمونیست آفریقای جنوبی برگزار شود. گروه کاری متعاقب این سمینار تشکیل جلسه خواهد داد و موضوع مشخص، زمان، محل برگزاری و دیگر جزئیات اجلاس آتی را مورد تصویب قرار خواهد داد. اجلاس همبستگی ثابت قدم خود را با مبارزات مردم و زحمتکشان در سراسر جهان برای صلح، حق حاکمیت، دموکراسی و عدالت اجتماعی اعلام کرد.
اجلاس تصویب کرد که در عرصه های زیرفعالیت ها و کارزارهای مشخص در همه کشورها سازماندهی و به صورت بین المللی هماهنگی شود:
مبارزه برضد ناتو و گسترش آن در جهان، بر ضد تجاوزگری نظامی امپریالیستی، و بر ضد پایگاه های نظامی خارجی؛
برگزاری روز 29 نوامبر را به مثابه روز همبستگی با مبارزه خلق فلسطین، و در راستای تصمیم اجلاس فوق العاده منعقده در دمشق در سپتامبر 2009 ؛
ملاحظه و درنظر گرفتن سال 2010 به مثابه شصت و پنجمین سالگرد شکست فاشیسم ؛
تقویت بسیج مردمی در دفاع از حقوق کارگری در هماهنگی با اتحادیه های کارگری ؛
تشدید همبستگی بین المللی برای آزادی پنج زندانی کوبایی ؛
تقویت جنبش های مردمی ، فشار به دولت ها، مبارزه برای حق اشتغال در هماهنگی با سازمان های جوانان
بیانیه پایانی
یازدهمین نشست بینالمللی احزاب کمونیست و کارگری، که از ۲۰ تا ۲۲ نوامبر ۲۰۰۹ (۲۹ آبان تا اول آذرماه ۱۳۸8)، در دهلی نو برای بحث و گفتگو پیرامون «بحران سرمایهداری جهانی، مبارزه کارگران و خلقها، گزینههای ممکن و نقش جنبش طبقاتی کمونیستی و کارگری» تشکیل شد
تأکید میکند که رکود اقتصادی جهانی کنونی یک بحران ساختاری سرمایهداری است که محدودیتهای تاریخی آن و ضرورت برانداختن انقلابی این نظام را نشان میدهد. این بحران نشانگر شدت یافتن تضاد اصلی سرمایهداری بین ماهیت اجتماعی تولید و تملک خصوصی در آن است. نمایندگان سیاسی سرمایه تلاش میکنند که این تضاد آشتیناپذیر بین سرمایه و کار را که در قلب بحران کنونی جای دارد، پردهپوشی کنند. این بحران به تشدید رقابت میان قدرتهای امپریالیستی دامن میزند که به همراهی نهادهای بینالمللی از قبیل صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی، سازمان تجارت جهانی و غیره در صدد کاربست «راه حلهای» خودشان هستند، که اساساً چیزی نیست جز تلاش در راه تشدید استثمار سرمایهداری. امپریالیسم با تمام قوا «راه حلهای» نظامی و سیاسی را در سراسر جهان دنبال میکند. پیمان آتلانتیک شمالی «ناتو» هم راهبرد تجاوزکارانه تازهای را به پیش میبرد. نظامهای سیاسی آنها هر روز ارتجاعیتر میشوند و حقوق مدنی و دموکراتیک، حقوق اتحادیهای و امثالهم را محدود و نقض میکنند. بحران کنونی، فساد ساختاری سرمایهداری را که در حال نهادینه شدن است، هر چه بیشتر گسترش و افزایش میدهد.
تصریح میکند که بحران کنونی، که شاید حادترین و همهجانبهترین بحران پس از رکود بزرگ سال ۱۹۲۹ باشد، به همه عرصهها سرایت کرده است. صدها هزار کارخانه تعطیل شده است. وضعیت کشاورزی و روستایی وضعیت مشقتباری پیدا کردهاند که منجر به تشدید فقر و فلاکت میلیونها کشاورز و کارگر کشاورزی در سراسر دنیا شده است. میلیونها نفر کار و کاشانه خود را از دست دادهاند. بیکاری به میزان بیسابقهای افزایش یافته است و رسماً پیشبینی میشود که به تعداد بیکاران جهان 50 میلیون افزوده خواهد شد. نابرابری در سراسر کره خاکی رو به افزایش است؛ ثروتمندان ثروتمندتر و تنگدستان تنگدستتر میشوند. بیش از یک میلیارد نفر، یعنی یک ششم جمعیت کره خاکی، دچار گرسنگی هستند. و در این میان، جوانان، زنان و مهاجران از نخستین قربانیان هستند.
همانگونه که ماهیت طبقاتی دولتهای سرمایهداری ایجاب میکند، اقدامهایی که آنها به منظور غلبه بر این بحران صورت میدهند، هیچ توجه ای به این معضلهای پایهای ندارد. تمام هواداران سوگند خورده و مدیران سوسیال دموکرات سرمایهداری، که پیش از این دستگاه «دولت» را تقبیح میکردند، اکنون همین دستگاه دولتی را برای نجات خودشان به کار میگیرند، که تأکیدی است بر این واقعیت بنیادی که دولت سرمایهداری همواره راه را برای کسب و حفظ سودهای کلان باز کرده و میکند. در حالی که هزینه بستههای کمکهای مالی و نجاتبخش دولت از جیب مردم خرج میشود، اما مزایای آن فقط نصیب عده معدودی میشود. هدف از ارائه بستههای کمکهای مالی، در درجه اول نجات و سپس گشودن راههای کسب سود است. بانکها و مؤسسات مالی بزرگ اکنون کارشان را از سر گرفتهاند و سرگرم کسب سود هستند. اما در برابر کمکهای عظیم مالی داده شده به مؤسسات بزرگ، آنچه نصیب زحمتکشان شده است، بیکاری فزاینده و کاهش دستمزدهای واقعی بوده است.
میداند که این بحران به هیچوجه ناشی از انحراف از مسیر به دلیل آزمندی عدهای قلیل یا نبود سازوکارهای کنترل کننده مؤثر نیست. به حداکثر رساندن سود، که همان علت وجودی سرمایهداری است، در این دهههای «جهانیسازی» نابرابری میان کشورها و نیز در درون کشورها را به شدت افزایش داده است. پیامد طبیعی این امر، کاهش قدرت خرید اکثریت بزرگی از جمعیت مردم بود. به این ترتیب، بحران کنونی یک بحران سیستمی است. این امر بار دیگر درستی این تحلیل مارکسیستی را نشان میدهد که نظام سرمایهداری ذاتاً نظامی بحرانزا است. سرمایه در پی کسب سود مرزها را در مینوردد و حاضر است در این راه هر چیز و همه چیز را لگدکوب کند. در این روند، استثمار طبقاتی کارگران و دیگر اقشار زحمتکشان را تشدید میکند، و مشقت بیشتری را بر آنها تحمیل میکند. در حقیقت، سرمایهداری همیشه به وجود یک ارتش ذخیره نیروی کار نیاز دارد. رهایی از چنین ستم کاری سرمایهداری فقط از راه استقرار تنها گزینه واقعی، یعنی سوسیالیسم، امکانپذیر است. تحقق این امر نیاز به تقویت مبارزه ضد امپریالیستی و ضد انحصارها دارد. بنابراین، مبارزه ما برای تحقق این گزینه، مبارزهای است برضد نظام سرمایهداری. مبارزه ما در راه یک نظام جایگزین، و برای ایجاد نظامی است که در آن استثمار فرد توسط فرد و ملتها توسط ملتها وجود ندارد. مبارزه ما مبارزهای است برای جهانی دیگر؛ یک جهان عادلانه، یک جهان سوسیالیستی.
به این واقعیت آگاه است که قدرتهای مسلط امپریالیستی تلاش خواهند کرد تا با انداختن بار بحران بر دوش زحمتکشان، با نفوذ و تسلط به بازارهای کشورهایی که سطح توسعه سرمایهداری در آنها پایین یا متوسط است- که عموماً آنها را کشورهای در حال توسعه مینامند- خودشان را از این بحران نجات بدهند. آنها در درجه اول سعی خواهند کرد از طریق دور مذاکرات تجاری دوحه در چارچوب سازمان تجارت جهانی به این هدف نایل آیند [مذاکرات اعضای سازمان تجارت جهانی که در سال ۲۰۰۱ در دوحه قطر و پیرامون باز کردن مرزهای تجارتی آغاز شد]؛ مذاکراتی که بازتاب دهنده توافقنامههای اقتصادی نابرابر به هزینه ملتهای کشورهای در حال توسعه است، بهویژه در زمینه استانداردهای کشاورزی و دستیابی به بازارهای غیرکشاورزی (NAMA). علاوه بر این، سرمایهداری که در وهله اول خود مسئول تخریب محیط زیست است، تلاش دارد تمام بار حفاظت از کره خاکی در برابر تغییرات آب و هوایی را – که در درجه اول خودش باعث آن بوده است – بر دوش طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان بیندازد. طرحهای سرمایهداری برای «تجدید سازمان» به بهانه تغییرات آب و هوایی، کمتر ارتباطی با حفاظت از محیط زیست ندارند. هدف طرحهای شرکتهای بزرگ تحت عناوین «توسعه سبز» و «اقتصاد سبز» چیزی نیست جز تحمیل مقررات انحصاری دولتی جدید در خدمتِ به حداکثر رساندن سود، و تحمیل سختیهای بیشتر بر زندگی مردم. به این ترتیب، روشن است که به حداکثر رساندن سود در نظام سرمایهداری هیچ همخوانی با حفاظت از محیط زیست و حقوق مردم ندارد.
توجه دارد که تنها راه طبقه کارگر و توده مردم برای برونرفت از این بحران سرمایهداری، تشدید مبارزه برضد حکومت سرمایه است. تجربه طبقه کارگر نشان میدهد که هر گاه نیرو و توان خود را بسیج و در برابر این تلاشها مقاومت میکند، میتواند در حفاظت از حقوق خودش موفق شود. تحصّن در واحدهای صنعتی، اشغال کارخانهها و از این قبیل اقدامهای پیکارجویانه طبقه کارگر طبقات حاکم را وادار کرده است که به خواستهای کارگران توجه کنند. آمریکای لاتین- صحنه کنونی بسیجهای تودهای و حرکتهای طبقه کارگر- نشان داده است که چگونه میتوان از راه مبارزه به پیروزی دست یافت و حق را گرفت. در این اوضاع بحرانی، بار دیگر طبقه کارگر از نارضایتی در جوش و خروش است. شمار زیادی از کشورها شاهد حرکتهای عظیم طبقه کارگر در راه بهبود وضع خودشان بوده و هستند. این حرکتهای طبقه کارگر را باید از راه بسیج تودههای وسیع مردم زجردیده هر چه بیشتر تقویت کرد، آن هم نه فقط برای تسکین فوری، بلکه به منظور دست یافتن به یک راه حل دراز مدت برای وضعیت مشقّتبار آنها.
در پی فروپاشی اتحاد شوروی و در مقاطعی از رونق اقتصادی، پیش از بحران کنونی، امپریالیسم جان تازهای گرفت و به طور بیسابقهای به حقوق طبقه کارگر و توده مردم تجاوز کرد. این روند همراه بود با تبلیغات جنونآمیز ضدکمونیستی، آن هم نه فقط در کشورهای جداگانه، بلکه همچنین در محافل و مجامع جهانی و بیندولتی، از قبیل اتحادیه اروپا، شورای اروپا، و سازمان امنیت و همکاری اروپا. اما هر چقدر هم که آنها تلاش کنند باز هم نخواهند توانست دستاوردها و نقش و سهم سوسیالیسم را در تعریف شکل تمدن نوین بزدایند. در تقابل با این حملههای بیامان، مبارزات ما تا کنون به طور عمده مبارزاتی تدافعی برای محافظت از حقوقی بوده است که پیشتر به دست آورده بودیم. اوضاع بحرانی کنونی ضرورت پیکاری تهاجمی را ایجاب میکند، و نه پیکار فقط برای حفظ حقوقمان، بلکه برای به دست آوردن حقوق تازه. و نه فقط برای کسب چند حق، بلکه برای درهم شکستن کل ساختار سرمایهداری، برای یورش بیامان به حکومت سرمایه، و برای استقرار یک جایگزین سیاسی دیگر، یعنی سوسیالیسم.
قاطعانه بر آن است که در شرایط کنونی، احزاب کمونیست و کارگری باید فعالانه در راه گرد هم آوردن و بسیج کردن گستردهترین بخشهای ممکن نیروهای مردمی برای مبارزه در راه این خواستها بکوشند: اشتغال دائم و تمام وقت، بهداشت و درمان، آموزش و بهزیستی اجتماعی منحصراً دولتی و رایگان برای همه، از میان بردن نابرابری جنسی و نژادگرایی، حفاظت از حقوق همه اقشار زحمتکشان از جمله جوانان، زنان، کارگران مهاجر و کارگران متعلق به اقلیتهای ملی و قومی.
احزاب کمونیست و کارگری را فرا میخواند که این وظیفه را در کشورهای خودشان به عهده بگیرند و مبارزات گسترده در راه احقاق حقوق مردم و بر ضد نظام سرمایهداری را به پیش ببرند. نظام سرمایهداری اگرچه ذاتاً بحرانزاست، اما به صورت خود به خودی فرو نخواهد پاشید. عدم حضور یک حمله متقابل از سوی کمونیستها خطر ظهور و اوجگیری نیروهای ارتجاعی را در پی خواهد داشت. طبقات حاکم به منظور جلوگیری از رشد احزاب کمونیست و کارگری و حفظ وضعیت موجود، دست به حملهای همه جانبه زده اند. سوسیال دموکراسی شعارهایی از قبیل «انسانی کردن سرمایهداری»، «تنظیم مقررات»، «حکومت جهانی» و غیره را مطرح میکند و به ترویج توهّم درباره ماهیت واقعی سرمایهداری ادامه میدهد. این موضعگیریها با انکار مبارزه طبقاتی و یاری رساندن به تعقیب سیاستهای ضدمردمی، در واقع استراتژی سرمایه را حمایت میکنند. هر میزان اصلاحات هم که صورت بگیرد، باز نمیتواند استثمار سرمایهداری را از میان ببرد. سرمایهداری را باید برانداخت، و این امر مستلزم تقویت مبارزات سیاسی و ایدئولوژیکی مردمی به سرکردگی طبقه کارگر است. این روزها انواع و اقسام نظریهها از جمله اینکه برای جهانی سازی امپریالیستی «جایگزینی وجود ندارد» تبلیغ و ترویج میشود. در مقابله با این نظریهپردازیها، پاسخ ما این است که «آن جایگزین، سوسیالیسم است.»
ما احزاب کمونیست و کارگری که از سراسر دنیا در اینجا جمع شدهایم و منافع طبقه کارگر و دیگر بخشهای زحمتکش جامعه (اکثریت بزرگ جمعیت دنیا) را نمایندگی میکنیم، با تأکید بر نقش غیرقابل جایگزین احزاب کمونیست، مردم را فرا میخوانیم که برای تحکیم و تقویت مبارزه در راه اعلام اینکه سوسیالیسم تنها گزینه واقعی برای آینده بشر است، و اینکه آینده از آن ماست، به ما پیوندند.
فهرست شرکت کنندگان
حزب کمونیست آرژانتین
حزب کمونیست استرالیا
حزب کمونیست بنگلادش
حزب کارگران بلژیک
حزب کمونیست برزیل (PCdoB)
حزب کمونیست برزیل (PCB)
حزب کمونیست کانادا
حزب کمونیست چین
حزب کمونیست کوبا
حزب مترقی زحمتکشان قبرس (آکل)
حزب کمونیست بوهم و موراوی
حزب کارگران کره
حزب کمونیست دانمارک
حزب کمونیست در دانمارک
حزب کمونیست فنلاند
حزب کمونیست فرانسه
حزب کمونیست آلمان
حزب کمونیست یونان
حزب مترقی خلق گویان
حزب کارگران کمونیست مجارستان
حزب کمونیست هندوستان (مارکسیست)
حزب کمونیست هندوستان
حزب توده ایران
حزب کمونیست ایرلند
حزب کمونیست اسرائیل
حزب کمونیستهای ایتالیا
حزب بازسازی کمونیستی (ایتالیا)
حزب کمونیستهای قرقیزستان
حزب انقلابی مردم لائوس
حزب سوسیالیست لاتویا
حزب کمونیست لبنان
حزب کمونیست لوکزامبورگ
حزب کمونیست مکزیک
حزب کمونیست نپال (مارکسیست لنینیست متحد)
حزب کمونیست نوین هلند
حزب کمونیست نروژ
حزب کمونیست پاکستان
حزب کمونیست فلسطین
حزب مردم فلسطین
حزب کمونیست عراق
حزب کمونیست پرو
حزب کمونیست پرتغال
حزب کمونیست فدراسیون روسیه
حزب کمونیست اتحاد شوروی
حزب کارگران کمونیست روسیه
حزب کمونیست آفریقای جنوبی
حزب کمونیست خلقهای اسپانیا
حزب کمونیست اسپانیا
حزب کمونیست سریلانکا
حزب کمونیست سوئد
حزب کمونیست سوریه (خالد بکتاش)
حزب کمونیست سوریه (یوسف فیصل)
حزب کمونیست ترکیه
حزب کمونیست ایالات متحد آمریکا
حزب کمونیست ویتنام
حزب کمونیست نوین یوگسلاوی