اجلاس جهانی تغییرات اقلیمی در کپنهاگ
به دلیل وجود اختلاف اساسی بین کشورهای پیشرفته سرمایه داری و کشورهای فقیر و در حال توسعه بر سر نحوه رسیدن به برخی از اهداف کلیدی مورد نظر دانشمندان و فعالان محیط زیست، و از جمله ضرورت قبول آماج های کارآ در رابطه با تولید گازهای گلخانه ای و همچنین قبول مسئولیت و تخصیص بودجه های مکفی برای کمک به کشورهای درحال توسعه جهت تغییرات بنیادین در استفاده از انرژی، موافقتنامه کپنهاک از تعیین برخی اهداف مشخص طفره رفت. ۱۶ تا ۲۷ آذر امسال اجلاس کشورهای جهان به منظور گفتگو و تصمیمگیری در باره راهبردها و راهکارهای مقابله با بحران تغییرات آب و هوایی که بشر با آن مواجه است، در شهر کپنهاگ دانمارک برگزار شد. این نشست مانند شماری از نشستهای مشابه پیرامون تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین در دو دهه گذشته، توسط سازمان ملل متحد سازمان داده شده بود و در آن نمایندگان ۱۹2 کشور جهان شرکت کردند. یکی از موضوعها و اهداف اصلی نشست کپنهاگ تصویب توافقنامه تازهای برای کاهش گازهای گلخانهای بود که امروز ثابت شده است عامل گرمایش زمین هستند. موافقتنامه نهایی اجلاس پس از سخنرانی های سران کشورهای جهان و از جمله باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، ون ژیابائو، نخست وزیرچین، لولا د سیلوا، رئیس جمهور برزیل و من موهان سینگ، نخست وزیر هند در روز شنبه 28 آذرماه تصویب گردید. به دلیل وجود اختلاف اساسی بین کشورهای پیشرفته سرمایه داری و کشورهای فقیر و در حال توسعه بر سر نحوه رسیدن به برخی از اهداف کلیدی مورد نظر دانشمندان و فعالان محیط زیست، و از جمله ضرورت قبول آماج های کارآ در رابطه با تولید گازهای گلخانه ای و همچنین قبول مسئولیت و تخصیص بودجه های مکفی برای کمک به کشورهای درحال توسعه جهت تغییرات بنیادین در استفاده از انرژی، موافقتنامه کپنهاک از تعیین برخی اهداف مشخص طفره رفت. برخی از فعالان محیط زیست بر این باورند که اجلاس کپهناگ نتوانست به اهداف اصلی خود دست یابد. از جمله کوبا، ونزوئلا و بولیوی به موافقت نامه اجلاس رای منفی دادند.
معضل تغییرات آب و هوایی و پیامدهای زیانبار و به شدت نگران کننده آن اکنون سالهاست که توجه کارشناسان محیط زیست و مردم جهان را به خود معطوف کرده است، چرا که بود و نبود بشر و زندگی بر روی کره زمین را در معرض خطری جدی قرار داده است. بیشتر از ۱۰۰ سال است که ارتباط دمای متوسط کره زمین با میزان تجمع دی اکسید کربن (گاز کربنیک) شناخته شده است، و حدود نیم قرن است که دانشمندان (از جمله چارلز کیل آمریکایی) افزایش میزان این گاز و دیگر گازهای گلخانهای مثل متان را در جوّ کره زمین هشدار دادهاند. اما این واقعیت نه تنها از سوی بسیاری از دولتها و سازمانهای بینالمللی خیلی جدی گرفته نشده بود بلکه حتی پذیرش آن هم از سوی شرکتهای بزرگ سرمایهداری و به ویژه شرکتهای غول پیکر چند ملیتی نفتی و شیمیایی به لطایفالحیل مورد سؤال قرار داده میشد، درست همان طور که امپراتوران دخانیات سالها زیان دود سیگار برای سلامتی انسان را انکار میکردند! اما بر اثر تلاش کارشناسان و فعالان محیط زیست، نیروهای پیشرو و مردم سراسر دنیا، در دو دهه اخیر توجه بیشتری به نجات محیط زیست بشر مبذول شده و نشستهای گوناگونی پیرامون مسئله تغییرات آب و هوایی تشکیل شده است که ”نشست زمین“ در خرداد ۱۳۷۱در ریودوژانیرو (برزیل) از مهمترین آنها و در واقع نقطه آغاز واکنش جدی نسبت به مسئله گرمایش زمین محسوب میشود. در این نشست که در چارچوب کنفرانس محیط زیست و توسعه سازمان ملل برگزار شد، علاوه بر نمایندگان ۱۷۲ کشور جهان، بیشتر از ۲۰۰۰ نماینده از سازمانهای غیر دولتی (ان جی او) نیز شرکت داشتند که پیرامون مسائلی از قبیل مواد شیمیایی زیانبار مثل سرب، منابع جایگزین انرژی فسیلی و تغییرات آب و هوایی ناشی از مصرف سوختهای فسیلی، شبکه نوین وسایل نقلیه عمومی و نیز مسئله آب آشامیدنی بحث و گفتگو کردند و سندی را تهیه کردند که بعدها در تفاهمنامه کیوتو منظور شد. هدف عمده این سند ثابت نگه داشتن میزان گازهای گلخانهای در جوّ زمین برای جلوگیری از پیامدهای خطرناک آن برای شرایط اقلیمی کره زمین بود. در اواخر سال ۱۹۹۵ میلادی (پاییز ۷۴) هیأت بیندولتی تغییرات آب و هوایی (IPCC، نهاد معتبر علمی وابسته به سازمان ملل و برنده جایزه صلح نوبل سال ۲۰۰۷ که وظیفه ارزیابی خطرات ناشی از تغییرات اقلیمی ایجاد شده به دست بشر به آن محول شده است، برای نخستین بار بر امر گرمایش زمین بر اثر فعالیتهای انسان صحّه گذاشت. با وجود این، شرکتهای بزرگ سرمایهداری و دولتهای سرمایهداری به کتمان واقعیت و مخالفت حتی با یافتههای این سازمان علمی ادامه دادند. اما بشریت مترقی، نگران از آینده زندگی انسان و حیات بر روی کره خاکی، دست از مبارزه بر نداشت. فشار به دولتها برای کاهش گازهای گلخانهای، جلوگیری از گرمایش فاجعهبار زمین، و حفاظت محیط زیست ادامه یافت. از سال ۱۹۹۵ تا کنون هر سال حداقل یک کنفرانس در چارچوب کنوانسیون سازمان ملل پیرامون تغییرات آب و هوایی در کشورهای مختلف دنیا برگزار شده است که کنفرانس اخیر در کپنهاگ ۱۵مین آنها بود سومین کنفرانس از این سری کنفرانسها در دسامبر ۱۹۹۷ (پاییز ۷۵) در کیوتوی ژاپن برگزار شد که در آن تفاهمنامه کیوتو به امضا رسید. ۱۸۷ کشور این پیمان را امضا و تصویب کردند. به موجب این سند، کشورهای پیشرفته صنعتی از لحاظ حقوقی موظفند که حداکثر تا سال ۲۰۱۲میزان تولید گازهای گلخانهای خود را به مرز ۶ تا ۸ درصد پایینتر از میزان مشابه در سال ۱۹۹۰ کاهش دهند. آمریکا که مطابق آمارها به تنهایی نزدیک به ۱۸ درصد کل دی اکسید کربن دنیا را تولید میکند، تنها کشوری است که به رغم امضای این تفاهمنامه، به علت مخالفت لابیهای سرمایهداری و دولتمداران همدست آنها در دوران کلینتون و جورج بوش، حتی تا امروز هم آن تفاهمنامه را تصویب نکرده است. جالب است که میزان تولید دی اکسید کربن آمریکا از سال ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۰۸ نزدیک به ۱۷ درصد هم افزایش یافته است! گزارش هیأت بیندولتی تغییرات اب و هوایی در فوریه ۲۰۰۷ (زمستان ۱۳۸۵) هشدار بسیار جدی دیگری بود که عملاً راه انکار و پردهپوشی واقعیت را بر امپراتوران سرمایه بست. در این گزارش معتبر آمده است: ”افزایش کلی میانگین دمای هوا و اقیانوسها، ذوب شدن گسترده برف و یخ، و افزایش کلی میانگین سطح آب دریاها، شواهد انکارناپذیر گرمایش سیستم آب و هوایی کره زمین هستند… دمای میانگین کره زمین در قرن بیست و یکم ممکن است از ۱/۱ تا ۶/۴ درجه سانتیگراد افزایش یابد.“ بنا بر آمار ارائه شده توسط دبیرکل سازمان جهانی هواشناسی، دهه گذشته در مجموع گرمترین دهه در تاریخ ثبت شده بشر بود!
با انتشار این اطلاعات، دیگر انکار و ایجاد شک و تردید در یافتههای علمی برای لابیهای قدرتمند صنایع انرژی فسیلی و صنایع مشابه کار آسانی نیست. اینان که در سراسر دنیا نه تنها به غارت ثروتهای ملل مختلف بلکه به تولید آلایندههای محیط زیست مشغولند، و آینده بشر را بیمحابا فدای منافع آنی و کوتاه مدتشان میکنند، اینک حربه ”هزینههای سنگین و غیرعملی“، تهدید به افزایش بهای انرژی، و بهانه ”صدمه به اقتصاد و قدرت رقابت“ را برای سنگاندازی در راه کاهش گازهای گلخانهای و دیگر آلایندهها مستمسک قرار میدهند، به ویژه در یکی دو سال اخیر که جهان سرمایهداری موجد و اسیر بحرانی بزرگ شده است که زندگی میلیاردها انسان را در سراسر دنیا تحت تأثیر قرار داده است. برای نمونه، هفته پیش یکی از نمایندگان جمهوریخواه آمریکا در انتقاد به اظهار نظر پرزیدنت اوباما که ”آمریکا متعهد میشود تا سال ۲۰۲۰ گازهای گلخانهای را در حدود ۱۷ درصد در مقایسه با تولید سال ۲۰۰۵ کاهش دهد“، گفت که ”اگر به اوباما باشد، کنفرانس کپنهاگ یک حد اجباری برای صدور گازهای گلخانهای تعیین خواهد کرد که موجب بیکار شدن میلیونها آمریکایی و تخریب توان رقابت اقتصادی ما برای دهها سال خواهد شد…و بهای انرژی را به مقدار قابل ملاحظهای افزایش خواهد داد.“ امروز ساختار اقتصاد نولیبرالی سرمایه انحصاری – مالی نه تنها بهزیستی اجتماعی – اقتصادی اکثریت عظیم بشریت، بلکه شرایط زیستمحیطی و هستی انسانها از جمله هوای سالم، آب آشامیدنی و غذای مناسب را نیز وخیمتر کرده است.
اما امروز آگاهی عمومی مردم جهان و توان تهاجمی نیروهای پیشرو در این مبارزه برای حفاظت از حیات نسل کنونی و نسلهای آتی ساکن کره زمین بسیار افزایش یافته است. اکنون سالهاست که در کنار کنفرانسهای سازمان ملل و دیگر کنفرانسهای مشابه پیرامون مسئله حفاظت از محیط زیست، که به جای خود امری مثبت است، نیروهای مردمی و پیشرو نیز همایشها و تظاهرات خود را سازمان میدهند تا بتوانند دولتها را مجبور به تنظیم و اجرای قوانین جدی برای پیشگیری از وخیمتر شدن محیط زیست کنند. امسال نیز همزمان با برگزاری ۱۵مین کنفرانس تغییرات اقلیمی در کپنهاگ، نیروهای پیشرو و هوادار محیط زیست کنفرانس موازی را سازمان دادند و روز شنبه ۲۱ آذر را به عنوان روز جهانی حرکت برای تظاهرات و فراخواندن رهبران کشورهای دنیا برای اقدام عاجل درباره تغییرات اقلیمی انتخاب کرده بودند. در این روز تظاهرات گستردهای در شمار زیادی از کشورهای دنیا برگزار شد که تظاهرات صدهزار نفری مردم در شهر کپنهاگ بیشترین توجه را به خود جلب کرد. در کنفرانس موازی اجلاس رسمی کپنهاک، سازمان های غیردولتی و متخصصان امور انرژی عملکرد رسوای کشورهای سرمایه داری را به چالش کشیند. لوئیس برریز، یک متخصص کوبایی مسائل انرژی و تکنولوژی های جایگزین در عرصه انرژی در ”فوروم محیط زیست“ در رابطه با دیدگاه ایالات متحده در رابطه با نفت اعلام کرد: ”انرژی یک ابزار قدرت است. هر کسی انرژی دارد، جهان را کنترل می کند.“ اوو مورالس، رئیس جمهور بولیوی در سخنرانی همه جانبه ای در جریان اجلاس کپنهاک با اشاره به شیوه های تسلط جویانه ایالات متحده در رابطه با انرژی و محیط زیست و از جمله اهداف پیشنهادی برای تعیین سقف مصرف سوخت های فسیلی متذکر شد که: ایالات متحده با جمعیتی که به 300 میلیون نفر نمی رسد، 20 میلیون بشکه نفت در روز استفاده می کند، در حالیکه مصرف روزانه چین که جمعیت آن پنج برابر آمریکا است، 5 تا 6 میلیون بشکه است. نمی توان همان خواستی را از چین داشت که از آمریکا باید داشت.
قابل اشاره است که به علت به سر رسیدن مدت اعتبار تفاهمنامه کیوتو در سال ۲۰۱۲، در جریان تدارک اجلاس کپنهاگ تلاش فراوانی شد که هر چه زودتر توافقنامه تازهای بهجای آن برای کاهش جدی آلایندههای محیط زیست تنظیم و به مورد اجرا گذاشته شود و تا دیر نشده است از فاجعهای وسیع و غیرقابل کنترل بر روی کره زمین جلوگیری شود. سه موضوع عمده در کنفرانس کپنهاگ در دستور کار قرار داشت:
(۱) کاهش تولید گازهای گلخانهای کشورهای رشد یافته صنعتی تا ۴۰درصد رقم مشابه در سال ۱۹۹۰، حداکثر تا سال ۲۰۲۰؛
(۲) کمک مالی سالانه ۱۴۰ میلیارد دلاری به کشورهای در حال توسعه برای مقابله با بحران محیط زیست و پیامدهای آن، و توقف نابودی جنگلها؛
(۳) تنظیم پیمانی تازه به جای تفاهمنامه کیوتو که کشورها از لحاظ حقوقی ملزم به اجرای آن باشند.
مردم جهان خواهان آنند که کشورهای صنعتی که بیشترین سهم را در تولید و فرستادن گازهای گلخانهای به جوّ زمین دارند نه تنها میزان تولید این گازها را به شدت کاهش دهند، بلکه در این راه به کشورهای در حال رشد نیز کمکهای مالی و کارشناسی و فنی کنند. ون ژیابائو، نخست وزیرچین، در سخنرانی خود در اجلاس کپنهاک اعلام کرد که چین بر رغم برنامه های وسیع خود برای صنعتی کردن کشور و توسعه شهرها که استفاده از سوخت های فسیلی را ضروری می کند، هدف تعهدآوری را تعيين کرده است که به موجب آن تا سال ۲۰۲۰ ميزان دی اکسید کربن توليدی به ازای هر واحد توليد ناخالص ملی را ۴۰ تا ۴۵ درصد نسبت به سال ۲۰۰۵ کاهش دهد. چین از کشورهای ثروتمند میخواهد که تا سال ۲۰۲۰ توليد دی اکسید کربن خود را به مرز ۴۰ درصد کمتر از ميزان سال ۱۹۹۰ کاهش دهند. رئیس هیأت سودانی در کنفرانس کپنهاگ نیز اشاره کرد که میزان کمکهای مالی پیشنهادی آمریکا، اتحادیه اروپا، ژاپن و دیگر کشورهای غنی در رابطه با مسایل مربوط به محیط زیست، در مقایسه کمکهای مالی دولتهای این کشورها به شرکتهای خصوصی به منظور نجات آنها از بحران مالی جاری، بسیار ناچیز است. همان گونه که زحمتکشان بهویژه در کشورهای در حال رشد و کشورهای فقیر نخستین قربانیان غارتگری و حرص و آز نظام استثماری سرمایهداری هستند، تغییرات زیانبار اقلیمی نیز نخستین قربانیانش را از کشورهای فقیر خواهد گرفت. خشکسالی در کشورهای آفریقایی و توفان و سیل در کشورهای آسیا و آمریکای لاتین تا کنون قربانیان زیادی گرفته است. چندی پیش وزیر دارایی بنگلادش در ارتباط با مسئله ”پناهندگان زیست بومی“ اظهار نگرانی کرد که بالا آمدن سطح آب دریا در بنگلادش ممکن است سبب شود که حدود بیست میلیون بنگلادشی طی 40 سال آینده ناچار به ترک خانه و کاشانهشان شوند.
امروز هم فناوریهای مختلف برای کاهش قابل توجه گازهای گلخانهای و هم فناوری انرژیهای جایگزین (خورشیدی، باد و غیره) در اختیار بشر قرار دارد، و هم تودههای میلیونی برای مهار کردن و پیشگیری از وقوع فاجعهای خانمانسوز تمایل و توان فراوانی دارند که بر اساس دادههای علمی، میتواند به عصر یخبندان دیگری منجر شود. مهمترین عامل بازدارنده در این روند، همانا سرمایهداری جهانی است که با سرنوشت و حیات بشر قمار میکند و منحصراً به منافع آزمندانه و آنی خود میاندیشد، و از انرژی، و به ویژه سوختهای فسیلی مثل ذغال سنگ و نفت، به عنوان ابزاری برای اعمال قدرتش استفاده میکند. در همین کنفرانس کپنهاگ، کشورهای دانمارک، بریتانیا و آمریکا بیتوجه به نقش سازمان ملل در گفتگوها، پیشنویس تفاهمنامهای را مطرح کردند که که خشم بسیاری را برانگیخت. به موجب این پیشنویس، کشورهای غنی و رشد یافته مجازند به ازای هر نفر تا دو برابر گازهای کربنی نسبت به کشورهای در حال توسعه تولید کنند. سیاستهای ضدانسانی و ویرانگر بسیاری از حکومتهای ارتجاعی در امر محیط زیست، از جمله در تخریب جنگلها (عاملی مهم در جذب دی اکسید کربن) به منظور تأمین اهداف سود ورزانه طبقه حاکم، که در کشور خودمان نیز شاهد آن هستیم، عامل تأثیرگذار دیگری در وخامت شرایط محیط زیست است. اما همانطور که در سرلوحه بسیاری از همایشها و تظاهرات مردم در نقاط گوناگون جهان و از جمله در کپنهاگ آمده است، ”دنیای دیگری امکانپذیر است“ که در آن منافع مردم و انسان پیشاپیش منافع سرمایه قرار دارد. امروز مردم نگران دنیا به طور جدی خواهان تغییرات اساسی اجتماعی – سیاسی – اقتصادی برای تأمین ”عدالت اقلیمی“ و تضمین بقای بشریت و بهروزی آن هستند.