مسایل سیاسی روز

خامنه ای، حرکت های خودسرانه، سیاست سرکوب خونین

هفته گذشته علی خامنه ای، ولی فقیه رژیم سخنانی ایراد کرد که تامل بر روی آن با توجه به تحولات سرنوشت ساز و بغرنج میهنمان لازم به نظر می رسد. علی خامنه ای در این سخنرانی با اینکه به موارد متعددی اشاره کرد که بخش هایی از آن به نظر می رسید خطاب به نیروهایی است که برای گسترش سرکوب خونین با بی تابی لحظه شماری می کنند.
خامنه ای در اظهاراتی که بظاهر خطاب به ”جوانان انقلابی“، ایراد کرد اما در واقع امرجهت آن متوجه سرکوب گران، اوباشان و جنایتکاران شناخته شده بود، ضمن دعوت آنها به آرامش و صبر در قسمتی از سخنانش گفت: ”گاهی از بنده گله می کنند که چرا فلانی صبر می کند؟ چرا فلانی ملاحظه می کند؟ من عرض می کنم، در شرایطی که دشمن با همه وجود، با همه امکانات خود در صدد طراحی یک فتنه است و می خواهد یک بازی خطرناکی را شروع کند، باید مراقبت کرد او را در آن بازی کمک نکرد. خیلی باید با احتیاط و تدبیر و در وقت خودش با قاطعیت وارد شد. دستگاه های مسئولی وجود دارند، قانون وجود دارد، بر طبق قانون، بدون هیچگونه تخطی از قانون، بایستی مُر قانون به صورت قاطع انجام بگیرد، اما ورود افرادی که شان قانونی و سمت قانونی و وظیفه قانونی ندارند، قضایا را خراب می کند“(ایسنا 19 دی).
وی در ادامه گفت:“ من بر حذر می دارم جوان های عزیز را، فرزندان عزیز انقلابی خودم را از اینکه یک حرکتی را خودسرانه انجام بدهند، نه، همه چیز بر روال قانون.“
کسانی که از دور و نزدیک تحولات سیاسی میهنمان را دنبال می کنند به خوبی واقف هستند که لفظ واژه هایی چون، جوانان انقلابی، فرزندان عزیز انقلاب یا فرزندان بسیجی در فرهنگ رژیم اسم مستعار جنایتکارانی چون سعید مرتضوی ها، اژه ای ها، مصباح یزدی ها، فرماندهان سرکوب گر سپاه و شکنجه گران شناخته شده ای همچون حسین شریعتمداری ها است. بیهوده نبود که تعدادی از این ”جوانان انقلابی“ و ”بسیجیان انقلابی“ در مجلس امضاء خویش را از زیر لایحه پیشنهادی برای تصویب در مجلس مبنی بر اعدام فوری کسانی که آنها را محارب قلمداد می کنند پس گرفتند و یا روح الله حسینیان که در یک اقدام نمایشی از نمایندگی در مجلس استعفا داد اما شرمگینانه بار دیگر به مجلس بازگشت تا آرزوی خویش مبنی بر سرکوب خونین جنبش مردمی را در فرصتی دیگر به مورد آزمایش قرار دهد. این عقب نشینی های تاکتیکی و حساب شده به هیچ عنوان تایید این مطلب نیست که سخنان خامنه ای موجب چنین وضعیتی گردیده است، بلکه اتفاقا درست بر عکس قضیه صدق می کند. حقیقت آن است که تعمیق جنبش مردمی و هراس حاکمان سرکوب گر، باعث چنین عقب نشینی هایی می گردد. توان جنبش مردمی باعث گردیده تا ارتجاع حاکم شیوه های متفاوتی را برای مقابله با آن بکار گیرد.
برای بررسی بیشتر این موضوع و آگاهی از نحوه تفکر و برخورد مرتجعان برای در هم کوبیدن و خفه کردن صدای مردم، موضع گیری های ارگان های مطبوعاتی جناح حاکم به روشن شدن این قضیه بیشتر کمک می کند.
روزنامه های طرفدار جناح های سرکوب یک روز پس از سخنرانی خامنه ای در روز یکشنبه 20 دی ماه، تیترهایی را در صفحه اول خود در رابطه با این سخنرانی به چاپ رساندند که نشان از هماهنگی کامل آنها نسبت به تحولات اخیر دارد. این تیترهای بزرگ به خوبی نشان می دهد که جناح های حاکم بر سر پروژه سرکوب به توافقی نانوشته رسیده اند.
روزنامه دولتی ”ایران“ که بودجه آن از جیب ملت تامین می شود اما برضد ملت تبلیغ می کند و به طور تمام و کمال در خدمت دولت احمدی نژاد و دیگر همفکرانش قرار دارد، در این روز با تیتر درشت در صفحه اول خود نوشت:“سران قوا قاطع و قانونی برخورد کنند“. نکته جالب اینکه این روزنامه حتی در متن خبر، صحبت های سید علی خامنه ای را که در بالا به آن اشاره کردیم کم رنگتر کرده و فقط اکتفا به مطالب کلی کرده است و از چاپ کامل این قسمت از سخنان اجتناب کرده است.
روزنامه ”کیهان“ هم در همین روز با تیتر درشت در صفحه اول خود نوشت:“ مسئولان دیدند ملت چه می خواهد به وظیفه خود عمل کنند“. روزنامه کیهان همچون روزنامه ایران سخنان خامنه ای در رابطه با حرکات خودسرانه را کم رنگ تر به چاپ رساند.
روزنامه وطن امروز که در واقع امر روزنامه احمدی نژاد می باشد با تیتر درشت نوشت:“ راهپیمایی 9 دی تجلی قدرت خدا بود.“ روزنامه ”رسالت“ با تیتری تقریبا مشابه اضافه کرد که مسئولان باید وظایف خود را در مقابل مفسدان و اعتشاش گران به خوبی انجام دهند.
”صبح صادق“، ارگان سپاه پاسداران در شماره 21 دی ماه که دو روز پس از سخنرانی خامنه ای منتشر گردید، تیتر بزرگ صفحه اول را به تصویب لایحه یارانه ها اختصاص داد و در تیتری کوچک تر از قول خامنه ای نوشت:“ دستگاه های مسئول موظف به اعمال کامل و قاطع مُر قانون در برخورد با حوادث اخیر هستند.“
به طور حتم و یقین انتخاب چنین تیترهای مشابه در ارگان های تبلیغی سرکوب گران به هیچ وجه تصادفی نیست. این امر به خوبی نشان می دهد که وضعیت کنونی برای ارتجاع حاکم قابل تحمل نیست و گزینه سرکوب خونین و گسترده مورد توافق جمعی قرار گرفته است. آن چیزی که امروز تا حدودی مورد اختلاف است زمان دقیق و نحوه اجراء و شیوه این سرکوب است.
البته به نظر می رسد چنین توافقی در چند ماه گذشته وجود نداشت و جناح هایی از سرکوب گران در صدد بودند با رایزنی و چانه زنی، هزینه سرکوب را پایین بیاورند اما در این باره توفیقی به دست نیاورند. به عنوان مثال می توان به تلاش های عسگراولادی و همفکرانش در جمعیت موتلفه در این باره اشاره کرد. وی در مصاحبه ای که در مهر ماه انجام داد و ایلنا 27 مهر آن را مخابره کرد، گفت:“ مهدوی کنی، کروبی و موسوی را مفت به دست نیاورده است که مفت از دست بدهد. کروبی در جریان انتخابات گم شد و باید کمک کنیم خود را پیدا کند. موسوی، کروبی و خاتمی فتنه گر نیستند.“
به دنبال این تلاش های مذبوحانه و به امید تفرقه و شکاف در بین نیروهای طرفدار اصلاحات که با شکست مواجه گردید، اخیرا محمد نبی حبیبی در مصاحبه ای راجع به مذاکراتی که وی و همفکرانش در جمعیت موتلفه با میر حسین موسوی و کروبی داشت اظهاراتی داشت که نشان از ناامیدی آنان برای به سازش کشاندن این دو نفر دارد. وی با اشاره به مذاکراتی که با موسوی در یک هفته بعد از انتخابات در رابطه با نتایج آن وتقلبات صورت گرفته انجام گرفت، با نتیجه گیری از آن می گوید:“ احساس می کنم دیگر مذاکره با آقای موسوی بی فایده است و او به سیم آخر زده است.“(هفته نامه شما 12 دی)
و در جایی دیگر همانجا می گوید:“شرایط کنونی به گونه ای پیش رفته که دیدارها با آقای کروبی و موسوی قطع شده و ما از آنها مایوس شده ایم.“
بررسی تمامی این اظهارات و بیانات که اخیرا و قبلا ایراد شده، هشیاری جنبش مردمی را بیش از پیش طلب می کند. نکته قابل توجهی که باید بر روی آن تاکید کرد این است که متاسفانه علیرغم ایستادگی و مقاومت مردم در برابر سرکوب گران، فشارهای همه جانبه بر روی فعالان سیاسی و اجتماعی همچنان ادامه دارد. شدت اعمال خشونت های غیر انسانی و وحشیانه که توسط مزدوران رژیم در جریان تظاهرات و گردهمایی مردمی صورت می گیرد و همچنین استفاده از ابزارهای ”قانونی“ که تعداد زیادی از فعالان سیاسی، اجتماعی، روزنامه نگاران و فعالان جنبش کارگری و زنان و دانشجویان را محکوم به زندان، محرومیت از کار و تحصیل کرده است، دشواری های عدیده ای را گریبانگیر جنبش کرده است. صحبت های خامنه ای را اگر بخواهیم از منظر برخوردهای ”قانونی“ مورد بررسی قرار دهیم این واقعیت را به اثبات می رساند که رژیم از طریق همین ابزار به طور آرام اما پیوسته در صدد است هر روز نسبت به روز پیش تر از آن، به گلوی جنبش بیشتر فشار آورد تا آن را کاملاً از نفس بیاندازد. بی توجهی به این معضل خسارات جبران ناپذیری را برای تحقق آزادی، دمکراسی و رهایی از دیکتاتوری به همراه خواهد داشت. سازماندهی یک کارزار موثر متحد، همه جانبه و بین المللی برای متوقف کردن ماشین سرکوب رژیم و در دفاع از حقوق انسانی و دموکراتیک مردم با تکیه به منشور سازمان ملل و میثاق های بین المللی ضرورتی عاجل دارد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا