ابعاد بحران اعتیاد در ایران!
مسئله اعتیاد به مواد مخدر، توزیع و اشاعه آن و ناهنجاری های اجتماعی در رابطه با آن، در دوران اخیر، قدمتی همسان با موجودیت جمهوری اسلامی از شروع انقلاب تاکنون دارد. این پدیده خطرناک و خانمان برانداز و ویرانگر، به خصوص در دهه اخیر ابعاد وحشتناک و غیر قابل جبرانی به همراه داشته که پیامدهای آن را گه گاه ازلابه لای گزارشات رسمی و غیر رسمی می توان مورد ارزیابی قرار داد. جمهوری اسلامی ازبدو تاسیس تاکنون با ابداع شیوه های به اصطلاح انقلابی وادعا های دهان پرکن هر چند وقت یکبار دست به اقداماتی پوچ و توخالی برای مبارزه با این معضل اجتماعی زده و می زند که در نهایت، همان طور که تاکنون شاهد آن بوده ایم، نه تنها نتایج مثبتی به همراه نداشته است، بلکه روندهای بعدی نشان داده که این اقدامات به تشدید این معضل اجتماعی نیز کمک کرده است. خشن ترین شیوه ای که رژیم ولایت فقیه برای به اصطلاح مبارزه با این پدیده خطرناک اتخاذ کرده است، اعدام افرادی است که گاه و بیگاه و در مقاطع مختلف با شدت زیاد و کم به مورد اجراء درآمده و هم اکنون نیز اخبار آن راگاهی در جراید و رسانه های جمهوری اسلامی می خوانیم. به جرات می توان گفت پس از اعدام زندانیان سیاسی، بیشترین خشونت اعمال شده در مورد دیگر زندانیان عادی در باره معتادان و قاچاقچیان مواد مخدر بوده است. اقداماتی که بنا بر شواهد آشکار و عیان هیچ گونه راه گشایی یی برای حل این معضل اجتماعی نکرده است. در واقع امر رژیم ولایت فقیه و مسئولان دست اندرکار به خوبی واقف هستند که، اقدامات خشونت باری که تاکنون در مورد این معضل اجتماعی صورت گرفته است برخورد با معلول ها بوده و در حقیقت نوعی سلب مسئولیت وآدرس عوضی دادن برای حل مشکلی است که گریبان جامعه را به نحو وحشتناکی گرفته و ریشه در اتخاذ سیاست هایی دارد که فقر و بیکاری را برای میلیون ها نفر از زحمتکشان میهنمان به بارآورده است. اتخاذ سیاست های ضد فرهنگی و محدود کردن فعالیت هایی که در رشد و اعتلای جامعه تاثیر بسزایی دارد نیز مزید بر علت گردیده است.
آمار ارایه شده اخیر توسط ارگان های رسمی و غیر رسمی بار دیگر نشان از حاد بودن این معضل در جامعه دارد. بنا بر گزارشی که ایسنا، ۲۳ دی ماه، آن را مخابره کرد، به نقل از روابط عمومی ستاد مبارزه با مواد مخدر، فقط در آذر ماه سال جاری ۳۴ هزار و ۵۴۹ نفر با خط ملی مشاوره اعتیاد تماس داشته اند که نسبت به آبان ماه، نزدیک به ۱۵ درصد افزایش داشته است. نکته جالب اینکه بر طبق همین گزارش ۷۰ درصد تماس گیرندگان زن بوده اند.
ایسنا، ۲۱ دی ماه، در گزارشی دیگر به بررسی اعتیاد در میان زنان پرداخته و از قول یک آسیب شناس اجتماعی، نسبت به توزیع مواد محرک در برخی آرایشگاه های زنانه ابراز نگرانی گردیده است.
سایت فردا، ۲۹ آذر، در گزارشی با عنوان“ آمار تکان دهنده اعتیاد در میان کودکان کار“، آورده است:“ از ۸۷ کودک خیابانی مورد مطالعه که میانگین سنی شان ۱۱ سال بوده است،۱ / ۱۶درصد کودکان مورد مطالعه مصرف سیگار و۹/۱ درصد کودکان مصرف مواد مخدر داشته اند.“ در همین گزارش آورده شده است که کودکان مبتلا به اعتیاد ، مورد سوء استفاده جنسی نیز قرار می گیرند.
آمارها و اظهارات بالا به تنهایی بازگو کننده عمق فاجعه اعتیاد در میهنمان است، اما اظهارات عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در رابطه با توزیع و استعما ل مواد مخدر در بین دانش آموزا ن قابل تامل است.کریمی در این باره، در حالی که سعی دارد وضعیت بحرانی آن را کتمان کند، می گوید:“پیشگیری از اعتیاد در مدارس کشور نیاز به یک عزم ملی دارد، اگر چه خوشبختانه دانش آموزان تنها ۲/۰ درصد از معتادان کشور را شامل می شوند که آمار خیلی بالایی نیست ولی همین اندازه هم نگران کننده است و نباید باشد. موضوع اعتیاد دانش آموزان باید جدی گرفته شود“(ایسنا، ۲۶ دی). اگر این ادعای واهی مبنی بر اینکه تعداد دانش آموزان معتاد در سطح بالایی نیستند را قبول کنیم، این سوال مطرح می شود که درخواست برای عزم ملی از طرف این عضو مجلس چه ضرورتی دارد؟ آیا همین تناقض در حرف و آمار نشان نمی دهد که کتمان این واقعیت اسف بار را هیچ کس نمی تواند باور کند؟
اما ارایه همین اطلاعات با آمارهای دروغین، با حساسیت بسیار بالایی از سوی مسئولان درجه اول مواجه می شود که ناشی ار هراس آنان در ارتباط با این مسایل است. حاجی بابایی وزیر جدید آموزش و پرورش با انتقاد از آمارهای ارایه شده در مورد اعتیاد در مدارس، این آمار را دروغ و به ضرر تعلیم و تربیت کشور خواند و افزود:“ ما می دانیم، بررسی می کنیم اما آمار دقیقی از اعتیاد در مدارس نداریم“(ایلنا ،۲۹).حاجی بابایی در ادامه در هراس از افشاگری های این چنینی که قاعدتا زیبنده ”نظام نمونه اسلامی“ نیست، ادامه داد:“ این حرف را من اصلا قبول ندارم. ارایه این آمار مستلزم بررسی بسیار دقیق است.“
این سخنان حاجی بابایی در حالی بیان می شود که یکی دیگر از نمایندگان مجلس به نام علی عباسپور تهرانی فرد، رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، در خبری که ایسنا ،۲۳ دی ماه، آن را مخابره کرد نیز نسبت به وجود اعتیاد در بین دانش آموزان اظهار نگرانی می کند. وی با تاکید بر اینکه باید دقت لازم را انجام داد تا دچار معضل اعتیاد در سیستم آموش و پرورش کشور نشویم، گفت:“ خوشبختانه این مسئله هنوز به مرحله بحرانی نرسیده و قابل کنترل است اما با هجمه ای که در این راستا به سمت کشور صورت می گیرد و نوجوانان و جوانان کشور را هدف قرار می دهند و همچنین تنوع مواد مخدر در قرص های شیمیایی، روانگردان و مواد مخدر صنعتی، خانواده ها باید بیش از پیش از فرزندانشان مراقبت کنند و حتما آنها را در خانه زیر نظر داشته باشند.“
نکته جالب اینکه در گزارش ایسنا آمده است که تنها ۲۴۰۰ دانش آموز معتاد در کشور وجود دارد، اما عباسپور تهرانی فرد از دولت می خواهد که بودجه ای را برای جلوگیری از این وضعیت در نظر بگیرد. وی اظهار داشت که برای مبارزه با اعتیاد در مدارس رقمی بین ۴۰ تا ۵۰ میلیارد تومان پول لازم است. بر اساس اظهارات بالا، که مطمئنا دروغین است، اگر رقم دانش آموزان معتاد کم و یا حدود ۲۴۰۰ نفر باشد، پس درخواست چنین بودجه ای کلان چه لزومی دارد؟ آیا درخواست چنین بودجه کلانی خود نشان از عمق فاجعه ندارد؟
به نظر می رسد ارگان های رسمی و مقامات مسئول به دلیل گسترش اعتیاد در جامعه شیوه کتمان آن را بی فایده قلمداد کرده و به شیوه ای جدید برای گمراه کردن افکار عمومی متوسل شده اند. این شیوه جدید وضعیتی است که وزیر جدید آموزش و پرورش هنوز فرصت همخوانی با آن را پیدا نکرده است. هفته نامه ”صبح صادق“ ارگان سپاه سرکوب گر پاسداران، به تاریخ ۲۱ دی ماه گزارشی در رابطه با اعتیاد و مواد مخدر دارد که نشان از ابعاد وحشتناک آن در سطح بسیار گسترده دارد. در این گزارش آماری در رابطه با مصرف کنندگان ارایه می دهد. نکته قابل توجه که در این گزارش آمده و اخیرا در دیگر گزارشات شاهد آن هستیم، پیدایش انواع جدید مخدرهایی است که با عنوان مخدرهای صنعتی و روانگردان از آن ها نام برده می شود. در این گزارش اثرات مخرب روحی و روانی که به دنبال استعمال این مواد دچار استفاده کنندگان که متاسفانه بر طبق همین گزارش اکثریت آنان را افرادی با سنین پایین تشکیل می دهند، تکان دهنده است. انتشار چنین گزارشی در ارگان سپاه پاسداران به خوبی نشان می دهد که دیگر دوران بازی با آمارهای دروغین و کتمان آنها گذشته است. اما ”صبح صادق“ سعی دارد با شگردی جدید، این دروغ بزرگ را به مردم بقبولاند و آن اینکه، صهیونیست ها مسبب چنین وضعیتی هستند.“صبح صادق“ با طرح این سوال که پشت این تجارت سیاه چه کسانی هستند، می نویسد:“بیشتر فعالان عرصه مبارزه با تجارت مواد مخدر انگشت اتهام را به سوی صهیونیست ها نشانه می روند که پیش از این هم در بازار تجارت و صنعت پورنو دست داشته و پس از رشد صنعت پورنوگرافی در بخش های رسانه ای که برای آنها بسیار پولساز هم بوده است، همزمان به تجارت مواد مخدر هم روی آورده اند. این در حالی است که صهیونیست ها از این ابزار کثیف کسب درآمد، تواماً برای مقاصد سیاسی خود هم سود می برند.“
چنین ادعاهای پوچ و توخالی یی که همه مصایب ، مشکلات و نارسایی ها را متوجه اسراییل، آمریکا و دیگر کشورهای غربی می کند منحصر به ”صبح صادق“ نیست و قبلا هماهنگی های لازم در این باره صورت گرفته است که نشان می دهد برای خنثی کردن انتقادها نسبت به رژیم ولایت فقیه، با این حیله و تزویر جدید قرار است از شدت فشارها بر خود بکاهند. در همین رابطه قائم مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر گفت:“ مواد مخدر حاصل تروریسم، شرارت و همکاری کشورهای آمریکا، انگلیس و کانادا با گردش این چرخه در افغانستان است“(ایسنا ،۲۲ دی ماه).
به گزارش ایسنا، ۲۲ دی ماه، سردار حسین آبادی رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر نیز گفت:“برای ما جای تعجب است که نیروهای آمریکایی و انگلیسی که می توانند یک خانه را در یک روستای بسیار کوچک به بهانه شناسایی چهار القاعده ای منفجر کنند، چطور نمی توانند ۳۰۰ لابراتوار مواد مخدر را بدون اینکه خسارت جانی وارد شود، از بین ببرند تا مسئله هروئین به طور کامل منتفی شود.“
تمامی این اظهارات بالا که از طرف ارگان ها و مقامات رسمی بیان شده، اساساً سعی دارد این باور را در اذهان عمومی بقبولاند که اعتیاد و معضلات مربوط به آن ربطی به سیاست های رژیم ولایت فقیه ندارد و آمریکا و همپیمانانش در افغانستان از طریق توزیع مواد مخدر سعی در مقابله با رژیم سرکوبگر ولایت فقیه دارند.
به طور حتم و یقین اگر اعتیاد در جامعه به نقطه بحرانی نرسیده بود طبعاً شاهد حساسیت های کمتری از طرف سرکوب گران می بودیم، اما ما هیچ گونه شکی نداریم که سرشت و ماهیت این رژیم و به تبع آن اتخاذ سیاست های خاص اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مسبب اصلی این بحران است نه عوامل صهیونیست و آمریکا و کانادا و دیگر کشورهای غربی. نزدیک به بیش از سه دهه از برپایی رژیم جمهوری اسلامی می گذرد. بر خلاف آرمان ها و آرزوهایی که میلیون ها نفر را به خیابان کشاند تا تخت و تاج سلطنتی را به زیر بکشانند و از پرتو آن استقلال، آزادی ، رشد و شکوفایی برای میلیون ها ایرانی و نسلهای آینده مهیا شود، رژیم ولایت فقیه با خیانت به آرمان های والای انقلاب، فجایع بی شماری را به میهن و نسل های آینده ساز آن تحمیل کرده است. مسئله اعتیاد و مواد مخدر برای اولین بار نیست که مورد توجه عمومی قرار می گیرد، اما متاسفانه هر سال که می گذرد نه تنها این معضل حل ناشده بر جا می ماند، بلکه ابعاد آن نسبت به سال های قبل بزرگ تر، وحشتناک تر و غیر قابل جبران ترمی گردد. افشاگری های مستمر در این ارتباط نیاز مبرمی است که وظیفه تمامی نیروهای طرفدار استقلال، آزادی و بهروزی ایران است.