بیانیه مشترک حزب کمونیست اسرائیل و حزب مردم فلسطین درباره تحولات اخیر
شهر رامالله این هفته میزبان یک نشست مشترک میان رهبران حزب کمونیست اسرائیل و حزب مردم فلسطین بود. این نشست به طور اخص به منظور بحث درباره رویدادهای سیاسی اخیر و یافتن راه کارهایی برای تقویت پیوندهای دوجانبه میان دو طرف برگزار شد.
ریاست هیأت نمایندگی حزب کمونیست اسرائیل را محمد نفاع، دبیر کل حزب، به عهده داشت و اعضایِ هیئت راعصام مخول، تامار گزانسکی، عبدالله ابومعروف و آیدا توما تشکیل می دادند، که همگی از اعضای هیئت سیاسی حزب هستند. هیأت فلسطینی شامل حنا امیره، عفاف قتاشه، ریدا ناتیل و فدوی خدر بود، که همگی از اعضای هیأت سیاسی حزب هستند. ریاست هیأت نمایندگی را بَسام الصالحی، دبیر کل حزب مردم فلسطین ،به عهده داشت. هر دو طرف تشدید اقدامات دولت راست گرای افراطی اسرائیل به ریاست بنیامین نتانیاهو را بر ضد مردم فلسطین به شدت محکوم کردند، از جمله اقدامات اخیر این دولت در بنای شهرکهای تازه در شهر اورشلیم و در کرانه غربی، و نیز حمله به اماکن مقدس به ویژه به مسجد الاقصی در اورشلیم. شرکت کنندگان در این نشست همچنین کشتن بیرحمانه چهار مرد جوان فلسطینی در ناحیه نابلس توسط ارتش اشغالگر، و دیگر اقدامات مشابه آن را محکوم کردند. هر دو طرف محاصره جنایتکارانه نوار غزه توسط اسرائیل را که کماکان ادامه دارد و پیامدهای فجیعی برای زندگی مردم آنجا داشته است، تقبیح کردند. هر دو طرف این محاصره را شکل جنایتکارنهای از مجازات دستهجمعی تحمیل شده بر کلِ یک ملت، و نقضِ آشکار اساسیترین حقوق جامعه بینالمللی و کنوانسیونهای ژنو دانستند. هر دو طرف خواستار پایان دادن فوری به محاصره نوار غزه شدند و پیمان بستند که برای حصول به این هدف مبارزه خود را ادامه دهند.
هر دو هیأت بر این امر توافق داشتند که تفرقه داخلی در میان فلسطینیها خطری است که اشغالگران، با حمایت ایالات متحد آمریکا، از آن برای حفظ و ادامه خطرناکترین توطئه اشغال بهرهبرداری میکنند. هدف این توطئه زیر پا گذاشتن حقوق مردم فلسطین و به طور عمده حقِ استقلال و تعیین سرنوشت آنهاست. هر دو طرف بر این امر تأکید کردند که مسئله تفرقه و شکاف یک امر خصوصیِ منحصربه دو طرفِ فلسطینی نیست، بلکه خطری است که آینده مردم فلسطین و تلاش درازمدت آنان برای رهایی را تهدید میکند. هر دو هیأت خواستار احیای اتحاد سیاسی و جغرافیایی میان دو بخش سرزمین مادری شدند و بر این نظرند که امضای پیمان آشتی ملی، که توسط مصر تدوین شده بود، گام درستی در راه رسیدن به اتحاد و خنثیٰ کردن نقشههای دشمن مردم فلسطین و آنهایی است که روی تفرقه حساب باز کردهاند تا از آن راه به مقاصد توسعهطلبانه خود برسند و طرح ملی فلسطینیان را از معادلات جاری حذف کنند.
حزب کمونیست اسرائیل ضمن تأکید بر رابطه ماهوی میان اِشغال و تعدّی به ملتی دیگر، با حمله به آزادیها در داخل اسرائیل، به این نکته اشاره کرد که سیاست توسعهطلبی و اشغال موجب افزایش تنش و بروز نژادگرایی بر ضد شهروندان عرب در اسرائیل میشود. حزب کمونیست اسرائیل افزود که، پیامد این اعمال در درون اسرائیل، تشدید حمله و تجاوز به حقوق نیروهای دموکراتیک یهودی است که برای پایان دادن به اشغال، توقف ایجاد شهرکها، و پایان دادن به همه اقدامات تجاوزکارانه بر ضد حقوق مردم فلسطین مبارزه میکنند. حزب مردم فلسطین از فعالیتهای حزب کمونیست و متحدانش در جبهه دموکراتیک برای صلح و برابری و نیز نیروهای یهودی و عرب اسرائیلی مخالف اشغالگری ستایش کرد که در کنارِ مقاومت سرسختانه مردمی، پیکاری مستمر و قاطع را با استقرار ”دیوار آپارتاید“ در بلعين و نعلین دنبال میکنند که به نماد و الگویِ یگانهای برای مبارزه تبدیل شده است.
هر دو طرف بر این موضع تاریخی خود تأکید کردند که، حل عادلانه و دائمی مسئله فلسطین تنها از راهِ به رسمیت شناختن حقِ تعیینِ سرنوشت مردم فلسطین و حق آنها در استقرار دولتِ ملی خود، با خودمختاریِ کامل در تمام سرزمینهای فلسطینی که در سال ۱۹۶۷ اشغال شدند، به پایتختیِ قدس، و حلِ مسئله پناهندگان فلسطینی مطابق قطعنامه ۱۹۴ سازمان ملل متحد، امکانپذیر است. این تنها راهِ تحققِ راه حلِ ”دو دولتی“ است که در آن دو دولت میتوانند در صلح و آرامش و ثبات در کنار یکدیگر به سر ببرند. هر دو طرف بر این امر تأکید داشتند که، هر گونه تلاش برای احتراز از راه کارِ ”دو دولتی“ که پیش تر به آن اشاره شد، فقط و فقط منجر به تثبیت و ادامه دولتِ اشغالگر و محروم کردن مردم فلسطین از حقِ تعیین سرنوشتشان خواهد شد، صرف نظر از اینکه راه کارهایِ دیگر را چقدر رادیکال جلوه دهند. در همین ارتباط، هر دو حزب، خواستِ حکومت اسرائیل مبنی بر شناساییِ دولت اسرائیل به عنوان یک دولت یهودی را مردود میشمارند و آن را از یک سو وسیلهای برای نادیده گرفتن اقلیت ملیِ عرب در اسرائیل و حقوق ملی و مدنی آنان میدانند، و از سوی دیگر، هدف از مطرح کردن این درخواست را ایجادِ یک میدانِ مین سیاسیِ نژادگرایانه در راه دستیابی به هرگونه پیشرفت سیاسی و یافتن یک راه حل عادلانه برای مسئله پناهندگان فلسطینی ارزیابی میکنند. هر دو حزب اظهار داشتند که، این درخواست قابلِ قبول نیست و بر ضرورتِ پیکار با آن و افشایِ ابعاد آن تا حدِ شکست دادن و عقیم گذاشتنِ آن تأکید کردند.
هر دو حزب بر این امر توافق داشتند که، تا زمانی که دولت راستِ افراطیِ کنونی بر سر کار است و به تحریکهای خود از راه ایجاد شهرکها در سرزمینهای اشغالی فلسطینی و بهویژه اورشلیم شرقیِ اشغال شده ادامه میدهد، هر گونه مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم بیفایده است. هر دو حزب تصریح کردند که، آن گونه که نتانیاهو ادعا میکند، موقعیتِ آتیِ اورشلیم شرقیِ اشغال شده نه مثل تلآویو، بلکه مثل رامالله، نابلس و دیگر شهرها و روستاهای تحت اشغال خواهد بود، و آنچه در موردِ بقیه کرانه غربی و نوار غزه صادق است در موردِ اورشلیم شرقی اشغالی نیز صادق است، هر دو حزب بر این نظرند که درخواست از فلسطینیها برای بازگشت به میز مذاکره بدون در نظر گرفتن هیچ پیششرطی، بیمعناست؛ هر دو حزب تأکید کردند که، بدون تعیینِ پیششرطهایی منوط به پایان دادنِ اشغال و رهایی مردم فلسطین، تأمین استقلال آنها، و اجرای قطعنامههای قانونی بینالمللی، بازگشت به مذاکرات امری بیهوده خواهد بود.
هر دو حزب همچنین بر سر این موضع توافق داشتند که، ضروری است تعهدِ الزامآور بر پایه خروج نهایی نیروهای اشغالگر تا مرزهای ۱۹۶۷ و توقفِ کامل و همهجانبه ایجادِ شهرکها، به عنوانِ پیششرط برای شرکت در هر گونه مذاکرهای مطرح و خواسته شود. همچنین، هر دو طرف بر ضرورت راه انداختن حرکتهای سیاسی همهجانبه در سطح جهانی به منظور وارد آوردنِ فشار به اسرائیل برای گردن گذاردن به قطعنامههای قانونی بینالمللی توافق داشتند. طرفین تأکید کردند که، به علتِ همسویی و همکاریِ استراتژیکی میان اسرائیل و ایالات متحد آمریکا، اتکایِ محض به میانجیگری آمریکا به هیچ صورت چارهساز نخواهد بود، و نتیجه این خواهد شد که سیاستِ آمریکا خود نیز به عنوان بخشی از مسئله، و نه یک راه حل، وارد معادلات بشود. هر دو حزب خاطر نشان کردند که، تکیه کردن فقط به گزینه مذاکره نیز دیگر مثمر ثمر نیست و اکنون ضرورت دارد که عوامل قدرتمند دیگری در حمایت از آرمان فلسطین شکل داده و فعال شوند، از جمله و بهویژه تشدیدِ مقاومت و پیکارِ مردمی، و خواستن از جامعه بینالمللی و شورای امنیت و نهادهای گوناگون بینالمللی برای به جا آوردنِ مسئولیتهایشان و فشار آوردن به اسرائیل برای پایان دادن به اشغال و گردن نهادن به حقوق بینالمللی و قطعنامههای قانونی بینالمللی. شرکت کنندگان در این نشست بر حمایت از تلاشهای حزب کمونیست اسرائیل و متحدانِ آن برای به خیابان آوردنِ جنبشهای صلح که با اشغال، ایجاد شهرکها و اقدامهای تحریکآمیز اسرائیل در اورشلیمِ شرقیِ اشغالی مخالفند- درست مثل آنچه اخیراً در الشیخ جرّاح رخ داد- تأکید کردند.
۲۵ مارس ۲۰۱۰ (۵ فروردین ۱۳۸۹)