مسایل سیاسی روز

در حاشیة رویدادهای هفته ای که گذشت

اعدام زندانیان سیاسی با هدف ایجاد فضای امنیتی! ”با برپایی کارزاری مشترک به مقابله با اعدام زندانیان سیاسی برخیزیم“
پرونده سازی بر ضد جعفر پناهی سینماگر مردمی کشور
تدابیر ویژه امنیتی زیر پوشش مقابله با زلزله
نقض حقوق اقلیت های مذهبی کشور
مصرف شیر برای کودکان طبقات محروم دشوارتر می شود!
دولت احمدی نژاد، تحجر، قشریت و هنر ستیزی اعدام زندانیان سیاسی با هدف ایجاد فضای امنیتی! ”با برپایی کارزاری مشترک به مقابله با اعدام زندانیان سیاسی برخیزیم“
 
بر پایه گزارش دادسرای عمومی و انقلاب اسلامی تهران، سحرگاه امروز-یکشنبه 19 اردیبهشت ماه- پنج تن از زندانیان سیاسی در زندان اوین تهران اعدام گردیدند.
فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیان، 5 زندانی سیاسی بودند که بدون برخورداری از دادگاهی عادلانه و علنی و به دلیل اتهامات واهی و ساختگی به دار آویخته شدند.
دادسرای انقلاب اسلامی که یکی از اجزای دستگاه سرکوب کودتاچیان قلمداد می شود، در اطلاعیه خود، مدعی است زندانیان سیاسی که اعدام شدند در عملیات تروریستی از جمله بمب گذاری در مراکز حکومتی دست داشتند.
چنین اتهامات بی پایه ای ساخته و پرداخته ارگان های امنیتی رژیم ولایت فقیه است. این افراد بویژه معلم شهید فرزاد کمانگر و خانم شیرین علم هولی بارها و در مناسبت های مختلف اتهامات وارده در پرونده خود را رد کرده بودند. فرزاد کمانگر که از زمره فرهنگیان متعهد و شریف میهن ما بود به دفعات با رد اتهامات دروغین چون بمب گذاری و عضویت در گروه پژاک، روند دادرسی و دادگاه خود را ناعادلانه نامیده بود.
او به همراه فرهاد وکیلی و علی حیدریان از سال 1385 در بازداشت بسر می برد. شیرین علم هولی اردیبهشت ماه 1387 دستگیر شده و در تمام مدت زندان زیر فشارهای روحی و جسمی شکنجه گران قرارداشت. مهدی اسلامیان نیز سال گذشته بازداشت گردیده و پیش از آن برادر وی اعدام گردیده بود.
کودتاچیان به رهبری ولی فقیه بطور اتفاقی زمان اجرای حکم اعدام را انتخاب نکرده اند، با نزدیک شدن به سالروز کودتای انتخاباتی، پدید آوردن فضای رعب و وحشت و امنیتی کردن صحنه سیاسی کشور هدفی است که ارتجاع حاکم در برنامه خود گنجانده است. بعلاوه ایجاد شکاف در جنبش مردمی، تفرقه قومی و ملی با اعدام زندانیان سیاسی کرد ایرانی بخشی از سیاست امنیتی-نظامی کردن فضای میهن ما به منظور مداخله بیشتر ارگان هایی چون سپاه پاسداران است. کودتاچیان در هراس از ادامه مبارزه توده ها با نزدیک تر شدن به سالروز انتخاباتی که با تقلب گسترده و کودتا، احمدی نژاد به کرسی ریاست جمهوری گمارده شد، دست به جنایت امروز زده و 5 زندانی سیاسی را اعدام کردند.
در برابر توطئه مرتجعان جنایتکار نباید هوشیاری خود را از دست داد و خاموش ماند.
راه مقابله با سیاست کودتاچیان، مبارز متحد، مشترک و سازمان یافته است.

حزب توده ایران اعدام زندانیان سیاسی را به شدت محکوم کرده و ضمن هشدار نسبت به ادامه اعدام ها و خطری که جان همه زندانیان سیاسی بویژه دگراندیشان را تهدید می کند، خواستار برپایی کارزاری مشترک برای جلوگیری از جنایت و اعدام در زندان هاست.  
 
پرونده سازی بر ضد جعفر پناهی سینماگر مردمی کشور
 
با ادامه بازداشت جعفر پناهی سینماگر متعهد و مردمی، دستگاه سرکوب ارتجاع حاکم توسط بلندگوهای تبلیغاتی خود به پرونده سازی برای این هنرمند میهن دوست مشغول است.
یکی از آخرین نمونه های چنین اقدامی مطلب سراسر دروغ روزنامه کیهان است. این روزنامه در بخش خبر ویژه خود 7 اردیبهشت ماه درمقاله ای با عنوان، ”لوکیشن شکنجه و تجاوز با سفارش خارجی درمنزل آقای کارگردان“ از جمله می نویسد: ”جزییات بیشتری از اقدامات خیانت آمیز یک کارگردان بازداشت شده در اسفندماه سال گذشته منتشر شد …“. روزنامه کیهان که توسط ولی فقیه و تعدادی از شکنجه گران بدنام جمهوری اسلامی سرپرستی واداره می شود، درادامه با اشاره به اینکه: ”پناهی قصد داشت شکنجه وتجاوز را دربازداشتگاه های ایران برجسته کند…“، مدعی می گردد: ”… پناهی خانه خود را تبدیل به خانه تیمی و زیرزمینی جهت ساخت فیلم های سیاه و اتهام پراکنانه علیه جمهوری اسلامی کرده بود… پناهی به هیچ کدام از دست اندرکاران فیلم اعم از بازیگران وعوامل حتی یک برگه از فیلمنامه را نشان نداده بود… شان هنر وسینما بالاتر از سیاست است و درست نیست برای مقاصد سیاسی… علیه مردم و سرزمین خود برای خوشایند خارجیان فیلم شکنجه ساخت… آن ها درقالب گروهی 18 نفره حدود 2 هفته مشغول فیلم برداری درکوکیشنی واقع درمنزل شخصی پناهی بودند و حدود نیمی از فیلم را فیلم برداری کردند که همگی عوامل سرصحنه بازداشت (شدند)… اواسط اسفند گذشته نشریه صبح صادق (ارگان سپاه پاسداران) فاش کرد، پناهی و تیم همراه وی با ادعای پارتی و میهمانی مشغول تهیه فیلم علیه نظام بوده اند …“
بلندگوی کودتاچیان -کیهان- درپایان می افزاید: ”خانه پناهی از مدت ها قبل از انتخابات و به ویژه پس از حوادث بعد از انتخابات به محل تهیه فیلم علیه نظام با هماهنگی بیگانگان تبدیل شده بود … پناهی از جمله عناصر نشان شده توسط ناتوی فرهنگی است که بارها به خاطر خیانت هایش جوایزی دریافت کرده است.“
اینگونه پرونده سازی بویژه توسط روزنامه کیهان گویای توطئه ای بسیار خطرناک برضد روشنفکران و هنرمندان متعهد، مردمی و ترقی خواه کشور ماست. می باید با حمایت گسترده و همه جانبه از جعفرپناهی به عنوان هنرمند دگر اندیش دربند، توطئه های کودتاچیان برضد روشنفکران مردمی و مترقی را افشاء نمود!
 
 تدابیر ویژه امنیتی زیر پوشش مقابله با زلزله
 
گرچه موضوع زلزله و تبلیغ درباره ضرورت تخلیه سریع کلان شهرتهران از تب و تاب اولیه افتاده و کمتر درباره آن درمطبوعات و نیز در میان مردم بحث می شود، اما این مساله کماکان به عنوان طرحی قابل توجه، اهمیت خود را نزد دولت کودتا و دستگاه سرکوب رژیم حفظ کرده است.
محمود احمدی نژاد دراواخر فروردین ماه دراظهارات پیاپی، بر قطعی بودن وقوع زلزله درتهران و ضرورت خروج بخشی از جمعیت، به شکل حساب شده ای درجامعه هراس ایجاد می کرد. به دنبال وی برخی مسئولان نیز وارد گود شده و از تهیه طرح هایی برای خروج حداقل 5 میلیون نفر داد سخن در دادند. بطور مثال معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس جمهوری-اعلام نمود، براساس جدیدترین مصوبه دولت دهم، کارمندانی که از تهران به شهرهای دیگر مهاجرت کنند به حقوق آنان 25 تا 50 درصد افزوده می شود.
خبرگزاری مهر 25 فروردین ماه درگزارشی با اشاره به سخنان احمدی نژاد پیرامون وقوع زلزله درتهران از جمله نوشت: ”در وزارت خانه هایی مانند آموزش عالی، آموزش و پرورش تسهیلاتی برای انتقال خانواده کارمندان مایل به مهاجرت از تهران درنظر گرفته شده و درعین حال کار گروهی نیز به ریاست معاون اول رییس جمهور تشکیل شده که برای تسهیل انتقال کارمندان و غیر کارمندان به خارج از تهران برنامه ریزی کند. قرار است وزارت مسکن نیز رقم تسهیلات مسکن برای مهاجران را متناسب با منطقه و شرایط آن اعلام کند…“.
به هر روی مساله زلزله و تاکید شخص احمدی نژاد بر روی آن چیزی نیست جز تهیه طرح ویژه امنیتی به دو دلیل. نخست با نزدیک شدن سالگرد تقلب در انتخابات و کودتای سپاه-ولی فقیه، مرتجعان برای مقابله با توده ها طرح هایی را دریک چارچوب کلی با نام طرح ویژه امنیتی تدوین کرده و آماده ساخته اند. ایجاد فضای هراس و ترغیب به ترک تهران دراین راستا صورت گرفت، دوم با اجرای قانون هدفمند سازی یارانه ها، ارتجاع حاکم و خصوصا دولت کودتا از پیامدهای اجتماعی آن که به صورت اعتراضات مردمی خواهد بود به شدت نگران هستند و از احتمال پیوند این اعتراضات با جنبش ضد استبدادی درپریشانی به سر می برنند، بنابر این طرح موضوع زلزله و تغییر ترکیب جمعیتی تهران با انتقال دانشگاه ها، مراکز آموزش عالی و برخی ادارات و دوایر در قالب طرح امنیتی و مقابله با جنبش مردمی است. بی علت نبود که درفروردین ماه احمدی نژاد همزمان با در اولویت قرار دادن طرح ویژه امنیتی در تهران، برای نخستین بار در اظهاراتی از وقوع حتمی زلزله خبر داد. این ترفند به اشکال دیگر در سال جاری در دستور کار قرار دارد. برای دولت کودتا و ارتجاع حاکم، جان، امنیت و زندگی مردم کمترین ارزشی ندارد. آنچه برای آنها با اهمیت تلقی می شود، حفظ نظام به هر شکل و شیوه ای است!

نقض حقوق اقلیت های مذهبی کشور
 
طی چند ماه گذشته برابعاد فشارها بر جوامع کلیمی، زرتشتی، مسیحی، ارمنی ، آسوری و بهایی، و نیز هم میهنان اهل سنت افزوده شده است.
پس از دستگیری تعدادی از هم میهنان بهایی که فقط علت آن را در اعتقادات مذهبی و وجدانی آنها باید جستجو کرد، و سپس محاکمه و انواع اذیت و آزار آنها، نوبت به دستگیری گروهی از مسیحیان ایرانی رسید. دراواخر ماه گذشته، کشیش کلیسای آشوری کرمانشاه بازداشت شد. هیچ یک از مسئولان قضایی و یا امنیتی جمهوری اسلامی درخصوص این دستگیری و اتهام وارده سخنی نگفتند.
پیش از این اقدام، یکی از نمایندگان آشوری های ایران به رسانه های همگانی گفته بود که، طی ماه های اخیر حداقل سه کلیسای آشوری درایران به دستور مقامات تعطیل گردیده و ارامنه و آشوری ها در جامعه نسبت به رعایت حقوق خود ابراز نگرانی می کنند. اعمال فشار به اقلیت های مذهبی کشور، گرچه درطول سه دهه اخیر وجود داشته است، اما با برگماری احمدی نژاد و حاکمیت جریانات قشری و تاریک اندیش، محدودیت ها افزایش یافته و هم میهنان زرتشتی، ارمنی، آشوری، کلیمی، بهایی و پیروان اهل سنت بیش از گذشته مورد آزار واذیت قرار می گیرند. هجوم ماموران وزارت اطلاعات وسپاه پاسداران درتاریخ ۲۵ فروردین ماه به یک جلسه مذهبی ایرانیان مسیحی درشهر کرج، و بازداشت تنی چند صرفا به دلیل اعتقادات مذهبی، یک نمونه از میان ده ها نمونه ای است که گواه برنقضِ حقوقِ اقلیت های مذهبی دارد. دولت احمدی نژاد با حمایت از گروه های قشری و تاریک اندیش درطول سال گذشته نهادهای مستقل فرهنگی-اجتماعی هم میهنان ارمنی، بهایی و آشوری و زرتشتی را هدف قرار داد و مانع فعالیت علنی، آزاد و کاملا قانونی آنها شد. این امر درباره پیروان اهل سنت درمناطقی چون کردستان و بلوچستان نیز صادق بوده و بسیاری از مسلمانان اهل سنت ایران نسبت به محدودیت های اعمال شده درمدارس و مساجد ویژه خود اعتراض دارند. حزب ما، ضمن حمایت از حقوقِ بدیهی و قانونیِ اقلیت های مذهبی کشور، خواستار رفع هر گونه محدودیتِ غیر قانونی درحقِ جامعه های مذهبی ایران است. به علاوه، ده ها تن از بهائیان صرفا به دلیل تعلق و باور مذهبی درزندان بسر می برند. آزادی فوری و بدون قید و شرط آنها ازخواست های حزب ما و جنبش مردمی بر ضدِ استبداد و ارتجاع است!
مصرف شیر برای کودکان طبقات محروم دشوارتر می شود!
 
مصرف شیر به ویژه برای مادران باردار و کودکان طبقات محروم جامعه ما به یک رویا بدل شده است. با اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها وحذف یارانه محصولات غذایی، از جمله فرآوردهای شیری و شیر، اکثریت جامعه از مصرف شیر یارانه ای محروم خواهند شد. دراین رابطه، معاون وزیر بازرگانی و مدیر عامل شرکت بازرگانی دولتی ایران، درگفت و گویی با رسانه ها، که درروزنامه دنیای اقتصاد، ۵ اردیبهشت ماه، منتشر گردید، با اشاره به سیاست های دولت احمدی نژاد درخصوص تولید شیر و فرآورده های شیری، خاطر نشان ساخت: ”قیمت شیر یارانه ای از اول اردیبهشت ماه با افزایش ۱۰۰ تومانی به ۳۵۰ تومان رسیده است، هر کیسه شیر اکنون ۳۵۰ تومان می باشد. سقف یارانه شیر درسال گذشته ۵ هزار و ۸۹۰ میلیارد ریال بود که درسال جاری هم دقیقا همین رقم پیش بینی شده است، بنابراین برای افزایش عرضه از ۲ میلیون تُن به سه میلیون تُن مجبور به افزایش بودیم ….“
با این تصمیم، یعنی افزایش بهای شیر یارانه ای، میلیون ها کودک طبقات محروم از دسترسی و مصرف شیر باز می مانند. اکنون دربسیاری از مناطق و استان های فقیر و محروم و مناطق کارگر نشین حاشیه شهرهای بزرگ که محل سکونت زحمتکشان است، درمهد کودک ها و کودکستان ها، شیر یارانه ای میان کودکان و نوجوانان توزیع می شود. با گرانی یکباره و ۱۰۰ تومانی، قطعا دیگر مصرف روزانه یا حتی هفته ای شیر منتفی می گردد. برخلافِ مدعیاتِ معاون وزیر بازرگانی که، گرانی شیر یارانه ای را اجباری و مفید می داند، رییس اتحادیه تولید کنندگان فرآورده های شیری (لبنیات) به خبرنگار روزنامه دنیای اقتصاد یادآوری کرد: ”با برنامه جدید وزارت بازرگانی، قدرت خرید مصرف کننده کاهش می یابد و به همین دلیل سرانه مصرف شیر نیز کاهش پیدا می کند. درروند جدید تغییر قیمت ها و تغییر قیمت شیر یارانه ای، تولید کنندگان به هیچ وجه سهمی ندارند و تنها سهم یارانه ای دولت کاهش یافته است.“
افزایش قیمت شیر یارانه ای، در راستای سیاست صرفه جویی دولت احمدی نژاد قرار دارد، و از زمره مواردی است که صندوق بین المللی پول به رژیم ولایت فقیه دیکته کرده است. کاهش مصرف شیر در میان کودکان و نوجوانان به سلامت آنها لطمه وارد ساخته و می سازد. درسال های اخیر گزارش های متعددی از کاهشِ قد و وزنِ ایرانیان و مشکلات استخوانی در میان آنها انتشار یافته است، که علت آن را باید درفقر رو به گسترش، سوءِ تغذیه، و عدم دسترسی به شیر، گوشت و فرآورده های شیری و به طور کلی پروتئین و ویتامین ها جستجو کرد. سیاست دولت در افزایش بهای شیر یارانه ای مستقیما برزندگی کودکان و نوجوانان میهن ما تاثیر منفی باقی می گذارد!

دولت احمدی نژاد، تحجر، قشریت و هنر ستیزی

خبر سرقت هماهنگ و سازمان یافته مجسمه ها و تندیس های شهر تهران بازتاب گسترده ای درجامعه و در میان فرهنگ دوستان و هنرمندان کشور داشت. به گزارش رسانه های همگانی، درایام تعطیلات نوروزی، بیشتر مجسمه ها و تندیس های نصب شده درشهر تهران به سرقت رفته و هیچ اثر و رد پایی نیز از سارقان و تبهکاران برجای نمانده است. دراین اقدام برنامه ریزی شده، مجسمه های برنزی قهرمانان ملی و سرداران انقلاب مشروطه، ستارخان و باقرخان ونیز تندیس برنزی غزلسرای نامدار میهن ما محمد حسین شهریار به همراه مجسمه ابن سینا، دکتر محمد معین، مجسمه زیبای مادر و فرزند و چندین مجسمه دیگر از خیابان ها و پارک های تهران حذف شده اند. همچنین مجسمه ابو سعید ابوالخیر که درمیدان منیریه نصب شده بود از جای خود کنده شده است.
سرقت تندیس و مجسمه آن هم دراین ابعاد گسترده نمی تواند یک دزدی معمولی قلمداد گردد. مفقود شدن مجسمه ها، با توجه به وزن آنها و نیز محل قرار گرفتنشان یعنی خیابان ها، میادین و پارک ها، که اغلب جمعیت درآن حضور دارد، کاری است که به امکانات و تدارکات معینی نیازمند است. خبرگزاری فارس درگزارشی با عنوان:”مجسمه های ستارخان و باقرخان” هم ربوده شد، به تاریخ ۷ اردیبهشت ماه، مدعی شد: “این مجسمه ها همه از جنس برنز بودند و احتمالا به دلیل ارزش مواد آن ها مورد توجه قرار گرفته است. …” اما برخی از هنرمندان متعهد کشور، با رد این گونه ادعاها، برخورد و نگرش نهادهای معینی با هنر مجسمه سازی را عامل این سرقت ها می دانند. تقاضای حذف برخی مجسمه ها و اصولا مخالفت با نصب مجسمه درشهر به دورانِ شهرداریِ احمدی نژاد بر می گردد. مصباح یزدی، رییس موسسه آموزشی خمینی و از نظریه پردازان ارتجاع حاکم، هنر مجسمه سازی را حرام و با بت پرستی مقایسه کرده بود. ظاهرا میان این نوع نگاه به هنر و فرهنگ، به ویژه هنرمجسمه سازی و هنرهای تجسمی، با به سرقت رفتن مجسمه ها درهفته های اخیر، نمی توان رابطه ای مستقیم را تشخیص نداد!
به هر روی، سرقت تندیس و مجسمه های شهر تهران اقدامی اتفاقی و تصادفی و یا برای ارزش مواد بکار رفته درآنها مثل برنز نیست. فرهنگ ستیزی و دشمنی با هنر و دانش از ویژگی های رژیم ولایت فقیه خصوصا جریانات ماوراءِ ارتجاعی و قشری چون باندهای هوادار احمدی نژاد است!
 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا