سیاست خارجی رژیم: تهدیدی جدی برای منافع ملی
اظهارات و عملکرد های ناسنجیده و در بعضی موارد مخاطره انگیز سران رژیم در عرصه بین المللی، در هفته های اخیر، گرچه در داخل کشور باز تاب وسیعی نداشته است، اما به دلیل پیامدهایی که می توانند بر روند تحولات آتی میهن داشته باشند نمی توانند عکس العمل مناسب نیروهای سیاسی مترقی و مردمی را بر نیانگیزند. به نظر می رسد که محافل مشخصی در بالاترین سطوح تصمیم گیری رژیم ولایت فقیه، آگاهانه و عمدا، تمامی کوشش های خود را به وارد کردن ایران به یک ماجراجویی بین المللی و تحریک محافل جنگ طلب مسلط در جهان سرمایه داری به یک رودررویی متوجه کرده اند.
شکایت رسمی دولت نیجریه به شورای امنیت سازمان ملل در رابطه با کشف ۱۳ کانتینر اسلحه که از ایران به مقصد آفریقا صادر شده بود، در شرایطی که فشارهای دیپلماتیک از سوی ایالات متحده در رابطه با پرونده هسته ای ایران به دنبال تغییر موازنه در کنگره آمریکا به نفع راستگرایان جمهوری خواه گسترش یافته، اعتراض رسمی دولت هندوستان در رابطه با اظهارات کوته اندیشانه و مداخله جویانه ولی فقیه رژیم در رابطه با اوضاع کشمیر، آزمایش موشک به اصطلاح بالیستیکی ساخت سپاه پاسداران در روز ۲۸ آبان ماه و درست در زمانی که سران ناتو در رابطه با تصویب سند راستای استراتژیک این پیمان تجاوزگر در لیسبون در بحث و مذاکره بودند، نمی تواند تصادفی باشد. اقدام سران رژیم در اعلام آزمایش موشک دورپروازی که رژیم ادعا می کند برپایه تکنولوژی موشک ”اس.اس.۲۰۰“ روسی اختراع شده، در روزی که سران ناتو پیرامون تعریف دوباره ای از تهدیدهائی که تمامی کشورهای عضو این پیمان در ارتباط با آن ها ملزم به عکس العمل اند – از جمله حمله موشکی از سوی کشورهائی نظیر ایران – جلسه داشتند، در واقع هدیه ای غیبی به محافل میلیتاریست جهان بود.
اینکه چرا و به چه دلیلی سران رژیم ولایت فقیه در شرایطی که ایالات متحده و متحدان آن حساسیت ویژه ای در رابطه با عملکرد این رژیم نشان می دهند و در سال های اخیر بارها آن را متهم به صدور تروریسم به کشورهای خاورمیانه و آفریقائی کرده اند، مخفیانه به صدور تسلیحات به آفریقا اقدام می کنند، سئوالاتی است که نمی توان با کم توجهی از کنار آن گذشت. آنچه مربوط به مصالح ملی میهن مان است اینکه، کشف محموله سلاح ايرانى در نيجريه چنان جنجالى را به پا کرد که منوچهر متکى، وزير امور خارجه جمهورى اسلامى ايران، و رامين مهمانپرست، سخنگوى وزارت امور خارجه، مجبور شدند سراسیمه به ابوجا، پایتخت نیجریه، سفر کنند تا مقامات نيجريهاى را قانع کنند که از حجم تنشهاى پيش آمده بر سر اين محمولهها بکاهند و به آن دامنه بیشتری ندهند. بر اساس گزارش روزنامه نیجریه ای کومپاس، دولت نیجریه ، توضیحات وزیر خارجه ایران و رئیس جمهوری گامبیا، در باره اینکه مقصد این تسلیحات گامبیا بوده است را نپذیرفته، و روز ۲۲ آبان گزارش رسمی خود در مورد توقیف کشتی حامل ۱۳ کانتینر سلاح غیرقانونی جمهوری اسلامی تسلیم شورای امنیت سازمان ملل متحد کرده است. اودن اجوموگوبیا، وزیر امور خارجه نیجریه، در روز ۲۱ آبان ماه، به صراحت اعلام کرد که، ورود غیرقانونی این سلاح ها نقض مصوبات شورای امنیت است، و اینکه محموله های سلاح: بر اساس تائید این امر از سوی منوچهر متکی، وزیر خارجه رژیم، بدون هیچ تردیدی از ایران به نیجریه آمده است، مسئله یی است که می تواند به تیره تر شدن رابطه بین ایران و شورای امنیت بینجامد.
حقیقت این است که، سیاست خارجی جمهوری اسلامی، در تمامی دوره بیش از سه دهه گذشته، از پرهزینه ترین و در عین حال مخاطره آفرین ترین عرصه های عملکرد رژیم ولایت فقیه بوده است. به دلیل چنین سیاست هائی، که هیچ مناسبتی با مصالحِ ملی و منافعِ زحمتکشان میهن و منطقه نداشته اند، نه فقط ایران از زمره منزوی ترین کشورهای جهان بوده است، بلکه همچنین منافع زحمتکشان جهان و صلح جهانی نیز در خطر قرار گرفته است. نیروهای مترقی و دموکراتیک میهن مان فراموش نکرده اند که چگونه در جریان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، در آبان ماه ۱۳۵۹(نوامبر ۱۹۸0)، عملکرد آگاهانه رژیم در قبال زمان بندیِ آزادسازی گروگان های آمریکائی در ماجراجوئی سفارت آمریکا در تهران، باعث پیروزی رونالد ریگان و قدرت گیری سیاست هائی شد که زحمتکشان جهان در ایران، افغانستان، نیکاراگوئه، لبنان، لیبی، پاناما، و کشورهای سوسیالیستی سال ها ست که بهای آن را پرداخته و می پردازند. سیاست خارجی رژیم در این سال ها، پنهان شدن زیر شعارهای دروغینی چون حمایت از ”مستضعفان جهان“ و در عمل همکاری و همراهیِ پشت پرده با تبهکارانه ترین عملکردها بوده است. این همان رژیمی است که در حالی که در پشتیبانی از مبارزان “ساندینیست” نیکاراگوئه شعار می داد، پشت پرده در قرارداد ننگین ”ایران گیت“، در هماهنگی با دولت ریگان، مبالغ هنگفتی به ضدانقلابیون ”کونترا“ که بر ضد دولت ساندینیست می جنگیدند کمک مالی کرد. حمایت رژیم از طرح های تجاوز آمریکا به افغانستان و عراق و اشغال این دو کشور نیز در زمانی صورت گرفت که رژیم در حرف مدعی مخالفت سرسخت با طرح های “امپریالیسم“ در منطقه بود. این سیاستی است که امروزه نیز با همان شدت و علاقه از سوی سران رژیم در رابطه با این دو کشور همسایه دنبال می شود. مهم ترین نکته در این رابطه این حقیقت است که، طراحان دیپلوماسی خارجی رژیم درکی مغشوش و ماجراجویانه از تحولات بین المللی و چگونگی تاثیرگذاری بر آن ها دارند. روزنامه کیهان، که مقالات آن خطوط کلی ارزیابی های سیاسی سران رژیم را ترسیم می کند، در روز۱۳ آبان ماه، در مقاله ای در رابطه با ایالات متحده عنوان کرد: ”بنابر پيش بيني هاي انديشمندان اقتصادي غرب، سقوط قريب الوقوع امپراطوري آمريكا و عقب نشيني از جهان، سريعتر از آنچه تصور مي كنيم محقق خواهد شد و آنگونه كه جورج بوش، رئيس جمهور سابق آمريكا اعلام كرد زمان آن سال ۲۰۲۵ نخواهد بود؛ در آن روز ملت آمريكا خواهان جدايي از نفت و جايگزيني آن با انرژي ديگري هستند، در آن روز قدرتي خارج از سلطه ايالات متحده بر خاورميانه حكومت خواهد كرد. … ” یا اینکه مثلاٌ، در زمانی که اکثر نیروهای مترقی جهان در رابطه با نتایج انتخابات میان دوره ای ایالات متحده در روز ۱۱ آبان ماه، و پیروزی جمهوری خواهان اظهار نگرانی می کنند، بلندگوی تبلیغاتی سیاست های رسمی رژیم – روزنامه کیهان – در سرمقاله ای هر دو حزب دموکرات و جمهوری خواه را ”هم وزن و هم راه و هم محور و ”هم بازي“ ارزیابی کرده و مطرح می کند: ”در آمريكا هر دو سال يك بار انتخابات كنگره و هر چهار سال يكبار انتخابات رياست جمهوري برگزار مي شود. در اين دوره هاي انتخاباتي، بازي برد و باخت جمهوري خواهان و دموكراتها نه فقط براي مردم اين كشور، كه براي جهانياني كه اخبار و رويدادهاي ايالات متحده را رصد مي كنند، مانند بالا و پايين رفتن كفه هاي الاكلنگ است. … ” این چنین ارزیابی هائی ریشه در این واقعیت فاجعه بار دارد که کسانی سکان هدایت سیاست های عمده خارجی کشور را در دست دارند که به ارزیابی دقیق ظرافت های بسیار موثر در کار دنیای سیاست و تاثیر آن ها بر جهت سیاست های عمل کننده در رابطه با ایران از سوی سیاست گذاران ایالات متحده و دیگر کشورها قادر نیستند. آیا حقیقتاٌ فروپاشی قدرت ایالات متحده در رابطه با خاورمیانه قریب الوقوع است و با آنچه در عمل در عراق و افغانستان و فلسطین شاهد آنیم اندک نزدیکی یی دارد؟ و یا اینکه به قدرت رسیدن نیروئی که هم آهنگ ترین سیاست ها را با محافل صهیونیست و دست راستی در دولت اسرائیل دارد، برای تنظیم سیاست گذاری به منظور تامین امنیت کشورمان، در شرایط خطرناک امروزی حاکم بر جهان، تفاوتی ندارد؟ هیچ تحلیلگر جدی یی نمی تواند تصور کند که رهبران رژیم ایران نمی دانند که سناتور گراهام، مشاور امنيت ملى سابق جورج بوش، که در سال های اخیر شديدترين حمله ها را بر ضد باراک اوباما کرده است در سخنان درون حزبى خود اخیراٌ مدعی شده است که وى (اوباما) مىتواند نزديکترين رئيس جمهورى دموکرات به جمهورى خواهان باشد به شرط آنکه به يک معامله تن دهد. اين “معامله” هم چيزى نيست جز همراهى جمهورى خواهان با تمامى طرحهاى اوباما در کنگره، و در عوض آن، مقاومت سرسختانه باراک اوباما در برابر ايران و پرونده هستهاى اين کشور.
در شرایطی که روزنامه گاردین، چاپ لندن، اخیراٌ در تازهترين رونمايى از کتاب ۴۹۷ صفحهاى جورج بوش مىنويسد: بوش به پنتاگون دستور بررسى حمله به ايران و سوريه را داده بود، و بوش در خاطرات رسمی خود به صراحت می گوید: ” من از پنتاگون خواستم که طرحهاى موجود براى حمله به ايران را بررسى کند“ ، اینکه چرا سران رژیم از به قدرت رسیدن دوباره جمهوری خواهان چندان نگرانی یی ندارند ریشه در این واقعیت دارد که آنان در واقع سیاست های راست گرایان افراطی جنگ طلب در آمریکا را بیشتر به نفع تلاش های خود برای ادامه سیاست های سرکوبگرانه خود در داخل کشور می بینند. جالب است که سیاست های رژیم حتی در داخل کشور به صراحت از سوی تحلیلگران رسمی نیز مردود شمرده می شود. دکتر سید علی محمودی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسایل سیاست خارجی ایران، اخیراٌ در یادداشتی شرایط پس از انتخابات ميان دورهاى آمريکا را نزدیک کننده ابرهاى سياهى به آسمان ایران دانست و ”دست افشانی“ و شادخواری افراطیون جناح راست از ”شکست اوباما“ و ”پیروزی جمهوری اسلامی“ را نشان از بی اطلاعی، ساده نگری و خوش خیالی آنان دانست.
بر پایه چنین برداشتی از سیاست خارجی کشور است که نیرو های ملی و ترقی خواه کشور نگرانی های جدی یی در رابطه با پیامد های عملکرد دستگاه دیپلوماسی رژیم حاکم ابراز کرده اند. آنان معتقدند که، دولت کودتا در عوض اینکه به طور جدی در مورد تضمین منافع ملی کشور در ارتباط با آینده بهره برداری از منابع سرشار دریای خزر عمل کند، و یا در فکر چاره ای عملی و موثر به منظور خنثی کردن، و در نهایت معکوس کردن، مواضع خصمانه کشورهای همسایه مان – که همگی به طور بی سابقه ای از طرح های استراتژیک ایالات متحده حمایت می کنند – باشد، با صرف بودجه های هنگفت در آفریقا و در آمریکای لاتین ادای فعالیت دیپلوماتیک در می آورد.
حقیقت اینکه، در مقایسه با دولت های آقای خاتمی در سال های ۱۳۷۶- ۱۳۸۴، با اینکه سیاست گذاری عمده خارجی از سوی ”بیت رهبری“ هدایت می شد، دولت احمدی نژاد در ۵ سال اخیر، ضمن اینکه هزينه هاى زيادى را به کشور تحميل کرده است، دستاوردهاى بسيار کمى را در پى داشته است. به عنوان مثال، به اجلاس هم انديشى ايران و آفريقا که در شهريور ماه در تهران برگزار شد و تعداد زيادى از کشورهاى درجه دو و سه آفريقا را، با سر و صدا و تبلیغات وسیع در صدا و سیما و رسانه هاى ديگر و به هزينه ايران به تهران آوردند، باید اشاره کرد. رژیم با چنین نمایش ها و بذل و بخشش های بی حساب و برنامه از سرمایه هائی که باید برای رفع نیاز های مردم اختصاص پیدا کند، سعی در تقویت مواضع نیروهای مسلمان، شیعه، در این کشورها و آن دسته از روحانیونی دارد که سال ها در حوزه های علمیه قم و دیگر مراکز مذهبی کشورمان تعلیم دیده اند. اینکه وزیر خارجه دولت کودتا هر از چندگاهی در صدر هیئتی عریض و طویل با تعداد انبوهی همراه به سفرهای نمایشی چند ساعته به پنج شش کشور آفریقائی کوچک که حتی نامشان برای مردم کشورمان آشنا نیست، دست می زند را نمی توان کار دیپلوماتیک موثر دانست. ظرفيت اقتصادی اين کشورها در حد چند ده ميليون دلار هم نيست که رژیم مدعی باشد می خواهد با آن ها روابط اقتصادى برقرار کند. مجموعه فعالیت های اقتصادی ایران با آفریقا به نیم میلیارد دلار هم نمی رسد.
اینکه چرا دولت کودتا و رژیم ولایت فقیه دیگر بار به داغ تر کردن تنور مشاجرات بین المللی در رابطه با ایران کمر بسته و حتی برخی گام ها برای محدود کردن روابط دیپلوماتیک ایران با کشورهای اروپائی و آسیائی قدرتمند برداشته شود، می تواند ریشه در ابعاد گسترده بحران سیاسی یی داشته باشد که رژیم را ۱۸ ماه پس از شروع جنبش اعتراضی مردم ایران به بن بست رسانده است. سران رژیم بر این باورند که اوج گیری مشاجرات بین المللی می تواند توجه مردم را از تحولات داخلی کشور منحرف کرده و شرایطی را به وجود آورد که سرکوبگران بر پایه آن سیاست تشدید سرکوب را بتوانند توجیه کنند.
به نقل از نامه مردم شماره 856، 1 آذرماه 1389