مسایل بین‌المللی

در راهِ ساختمان یک تونس دموکراتیک مصاحبه ”نامه مردم“ با رفیق عبدلعزیز مساعودی، عضو رهبری جنبش ”التجدید“ تونس،

از روز ۲۴ دی ماه (۱۴ژانویه) که رئیس جمهوری دیکتاتور تونس در زیر فشار تظاهرات اعتراضی زحمتکشان و اعتصاب یکپارچه اتحادیه های کارگری استعفا داد و مخفیانه از کشور فرار کرد، تونس در جریان تغییرات پردامنه ای قرار داشته است. ارثیه شوم دهه ها حکومت پلیسی و سرکوب نیروهای مردمی شرایطی را عملاً به وجود آورده است که سازمان دهیِ ساختمان یک جامعه دموکراتیک، نو و پیشرو با بسیاری مشکلات ویژه روبه رو است. در شرایط کنونی تونس مسابقه یی حاد و حیاتی بین نیروهای ترقی خواه و مخالفان ارتجاعی آن ها به هدف تاثیر گذاری بر جهت تحولات کشور در جریان است. در جریان گفتگو ها و تبادل نظر میان نمایندگان حزب توده ایران و رفیق عبدلعزیز مساعودی، عضو رهبری جنبش ”التجدید“ تونس، اوایل اسفند ماه، مصاحبه یی با ایشان برای انتشار در ”نامه مردم“ انجام گردید، که متن آن در ادامه منتشر می شود.
عبدالعزیز مساعودی در ۱۹۵۲ در شهر فاکس تونس متولد شد. او در ۱۹۷۲ به عضویت حزب کمونیست در آمد. رفیق مساعودی از ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۷ مسئولیت سازمان دانشجویان کمونیست تونس را بر عهده داشت. او تحصیلات خود در رشته دندانپزشکی را در ۱۹۸۳در انستیتوی پزشکی و دندانپزشکی مسکو به پایان رسانید. رفیق مساعودی عضو شورای نظام دندانپزشکی و از ۲۰۰۷ در سندیکای پزشکان ودندانپزشکان، که یکی از سندیکاهای عضو سندیکای عمومی اتحادیه های کارگری تونس(UGTT) است، عضو بوده است.
رفیق مساعودی از ۲۰۰۱،عضو هیئت سیاسی جنبش ”التجدید“ بوده است و از ۲۰۰۷، مسئولیت روابط بین المللی را بر عهده دارد.
جنبش ”التجدید“ که در ۱۹۹۳ در جریان اجلاس کنگره حزب کمونیست تونس(PCT) تاسیس شد، برای ساختمان سوسیالیسم در تونس مبارزه می کند.

۱. با سقوط بن علی، تونس وارد مرحله تازه یی از تاریخ معاصر خود می شود .آن عامل های اساسی یی که سر منشاءِ تحول پر معنای اوضاع تونس طی ماه های دسامبر و ژانویه شد کدامند؟

-عبدالعزیز مساعودی: سرمنشاءِ رویداد ها که آغازگرانقلاب ۲۴ دی ماه (۱۴ ژانویه۲۰۱۱) شد رفتارنا عادلانه و تحقیر آمیزی بود که مامورین شهرداری محلی نسبت به یک سبزی فروش دوره گرد اعمال شد وکالاهایش یعنی تنها وسیله امرارمعا ش او ضبط گردید . ”محمد بوعزیز“ این مرد جوان که در مراجعه به ماموران محلی برای باز پس گرفتن اجناس خود واز سرگیری کار خویش ،از رفتارتحقیر آمیزآنان به ستوه آمده بود جلوی ساختمان فرمانداری خود را به آتش کشید . بلافاصله، این حادثه سبب چندین حرکت اعتراصی شد که تعداد بسیاری ازجوانان بیکار شهر“سیدی بوز ید“، محل این حادثه غم انگیز، را به حرکت درآورد و بسیج کرد . این شهری است واقع در بخش غربی- مرکزی تونس که مشکلات توسعه نا یا فتگی شدیدی را متحمل شده است (همراه با زیر ساختاراقتصادی ابتدائی و فقدان محض موسسات صنعتی یی که قادر به ایجاد پست های استخدامی باشند ، با کشاورزی یی مبتنی بربهره برداری های کوچک ویا متوسط فامیلی ) ونرخ بسیاربالای بیکاری ( نزدیک به ۵۰ در صد جوانان دارای تحصیلات عالی در کشور).
اعتراضات به سرعت درد یگربخش های این فرمانداری وسپس درفرما نداری های مجاوردرغرب و جنوب که نسبت به مناطق ساحلی مشرق،جائی که فعالیت های اساسی اقتصادی کشوردرآن جا متمرکز است مناطق عقب مانده تر محسوب می شوند، گسترش می یابد . اعتراض ها شتاب و وسعت می یابد، شعار ها که درابتدا جنبه مطالباتی داشت در مقابل خشونت و سرکوب پلیس که قصد مهار جنبش را داشت وموفق نشد ، راد یکال تر شد. اولین قربانیان به خاک افتادند، ولی بسیج عمومی نه تنها کاهش نیافت بلکه گسترده ترنیز شد و تقریبأ سر تا سر کشور را فراگرفت. شعارهای آهنگین تظاهر کنندگان که فساد افراد خانواده فرمانروا را که به طورغیرقانونی بربخش عظیمی ازاقتصاد کشوردست انداخته و ثروت وحتی میراث فرهنگی کشور را به غارت برده بود را افشا می کردند . سرکوب و خشونت به حدی وحشیانه می شود که درناحیه“کاسرین“ درروزهای آخرهفته ۸ و ۹ ژانویه تعداد کشته شدگان به سی نفر می رسد . سرانجام راه پیمائی ها وتظاهرات به پایتخت کشیده می شود و از دهم ژانویه مرکز سندیکائی که از همان ابتدا از مطا لبا ت مربوط به اشتغا ل و توسعه متوازن مناطق محروم غرب کشور و در عین حال با احتراز از دادن شعار های سیاسی، پشتیبانی می کرد، سرانجام بر اثرفشار از پائین به مبارزات جهت تغییرات سیاسی رادیکال کشیده می شود.نخبگان کشور (فرهنگیان، هنرمندان، وکلا ،قضات و جز اینان) نیز به اعتراضات خیابانی پیوستند و خشونت را تحمل کرده و نادیده گرفتند. مرکزسندیکائی تصمیم به اعتصاب نوبتی در تمام مناطق می گیرد، جوانان با جمعیت های صد ها هزار نفری در سراسرجمهوری رژه می روند و رفتن دیکتاتور وسرنگونی رزیم استبدادیش را خواستارمی شوند . شب ۱۴ ژانویه دیکتاتور که ترس برش داشته بود فرار می کند ، در حالی که کشور را در وضعیت نا مطلوبی رها می سازد: کشوری که همچون طعمه یی است از برای چپاول گران وایجاد هراس از سوی گارد ریاست جمهوری و با ند های مسلح به منظور ایجاد فضای نا امن و هرج ومرج برای مساعد کردن زمینه باز گشت دیکتاتور و قبضه کردن قدرت از سوی ارتش و حتی احتمال دخالتی خارجی از جانب همسایه شرقی که رهبرش ازستا یش دیکتاتور، با بیان اینکه او بهترین رئیس جمهوری یی است که تونس می تواند داشته باشد، حتی در روزفرارش هم تردید نکرد.

۲. نقش نیروهای چپ و رادیکال دراین تحولات چیست؟

-عبدالعزیز مساعودی: جنبش ما(التجدید)همیشه همراه با مجموعه نیروهای دموکراتیک برای شکست سیاست استبدادی و فاسد دیکتاتورمبارزه کرده است. ما کوششش کرده ایم که بااستفاد ه از تمام امکانات موجود اما بسیارمحدود ی که باقی مانده ودیکتاتورمجبور به واگذاری آن بوده ، پوچی یک رژیم منحط را به توده ها نشان دهیم ،یعنی رژیم بن علی را که درسال ۱۹۸۷ درپی یک ”کودتای منطبق برقانون اساسی“ وبرپایه یک“ مانیفست“ بسیار لیبرال ” ۷ نوامبر ۱۹۸۷ ” و با دادن وعده اصلاحات سیاسی دموکراتیک به مردم که سریعأ ازآن رو گردانید ، قدرت رابه دست گرفت وخصلت سرکوب گرانه و مستبدانه رژیم قبلی را تقویت کرد و فساد را به حد بی سابقه ای گسترش داد. ما همچنین کوشش های فراوانی برای اتحاد نیروهای دموکراتیک وپیشرو وبه شکست کشاندن هر نوع جایگزین های ارتجاعی و واپسگرا که از سوی حرکت ” انهدا“ و دیگرگرایش های اسلام سیاسی در تونس یدک کشیده می شوند مبذول داشته ایم . ما به اتفاق شخصیت های مستقل جامعه مدنی موفق شدیم اتحاد ”ابتکار دموکراتک“ را بنیان گذاریم که برای نخستین بار درکشو ما موفق شد در انتخابات ریاست جمهوری سال۲۰۰۴ محمدعلی حلوانی، رئیس سابق شورای ملی جنبش التجدید، را به عنوان کاندیدای واحد چپ ، معرفی کند. فعالیت های مشترک نیرو های چپ دموکراتیک ،پیشرو و تجدد طلب با الحاق سازمان های سیاسی دیگر توسعه یافته است تا آن جا که یک اتحاد سیاسی بسیار وسیع، درآخرین انتخابات ریاست جمهوری در نوامبر ۲۰۰۹ ، ازکاندیدای جنبش ما ، یعنی رفیق احمد ابراهیم، دبیر اول ” التجدید“، حمایت کردند. همچنین ما در راه اتحاد نیرو های دموکراتیک در نوامبر۲۰۱۰ – فقط چند ماه پیش از سقوط دیکتاتور – با ایجاد یک اتحا د سیاسی نو موسوم به ”اتحادشهروندی و برابری“، گام تازه دیگری برداشتیم . این اتحاد علاوه بر جنبش ”التجدید ” ، یک حزب رسمی(قانونی) دیگرموسوم به ”اجلاس دمکراتیک کار و آزادی ” ، یک حزب غیر رسمی(غیر قانونی) به نام ”حزب دموکراتیک و وطن دوست کار ”،یک گروه سیاسی اصلاح طلب، و مبارزان مستقل جامعه مدنی ، شامل می گردد.
این اتحاد برنامه عمل وسیعی برمحورخوا سته هائی که باید فعالیت سیاسی خود را برای برنامه آینده تنظیم کند ، تدوین کرد. این برنامه اجرایش را درهفته ها وروزهائی که حوادث انقلابی دسا مبر ۲۰۱۰ و ژانویه۲۰۱۱ را در پی داشت ، آغاز کرد

۳. مواضع حزب شما، جنبش التجدید، در باره تحولات تازه چیست؟ پس از سقوط بن علی یک دولت موقت برای اداره امور کشور تشکیل شد. دبیر کل حزب شما و رهبران پاره یی از نیرو های مخالف دعوت شد ند تا دراین دولت شرکت کنند . اعتراضات مشخصی در باره ترکیب و هدف های دولت موقت ابراز شد . تحلیل شما در این رابطه چیست، و موضع تان در باره شرکت در این دولت چگونه بود ؟

-عبدالعزیز مساعودی: پس از سرنگونی رژیم جابر و فا سد و فرار شرم آوردیکتاتور که چند ساعت قبل از عزیمتش انحلال دولت را اعلام کرده بود ، کشور در یک وضعیت خطرناک ناشی از عدم وجود یک قدرت اجرائی و آشفتگی ارگان های امنیتی غوطه ورشد که زمینه را برای گسترش موجی ازبی نظمی ، غارت و وحشت، در نخستین روز های انقلاب مساعد ساخت . انتصاب فواد مباضع، رئیس مجلس در مقام رئیس جمهوری موقت، امکان یافتن یک راه حل منطبق بر قانون اساسی و تضمین ادامه کار دولت و پیمودن راه رفورم عمیق سیاسی و قانون اساسی در یک دوره قابل قبول انتقالی و استقرار یک قد رت دموکراتیک که مشروعیت خود را از ابراز آزادانه اراده خلق از طریق انتخابات شرافتمندانه و معتبر منطبق با استاندارد های بین المللی را فراهم آورد .
جنبش ما درجلسات مشورتی برای تشکیل دولت موقت شرکت نکرد؛ همراه با دیگرنیروهای دموکراتیک و شخصیت های مستقل و معتبر قبول کرد که در دولت شرکت کند به شرط عدم شرکت کلیه نماد ها وعنصرهای فاسد رژیم گذشته، وتشکیل دو کمیسیون مستقل تحقیق، یکی برای رسیدگی به تجاوزاتی که از سوی نیرو های انتظامی انجام شدند و بر روی تظاهرات مسالمت جویانه با گلوله های حقیقی آتش گشودند و نیز در باره فساد و بدرفتاری های دولت، و دیگری یک کمیسون عالی برای رفورم سیاسی که ماموریتش تنظیم قوانین دموکراتیک جهت مسجل کردن اهداف و اصول انقلاب باید باشد. بدیهی است که در مقابل این دولت انتقالی اپوزیسیونی هم وجود داشت. این ها دو نوع بودند. یکی آنانی بودند که با شعارهای انقلابی خود نمائی می کردند وخواستار پاکسازی دولت و تمام وزیرانی بودند که با رژیم سرنگون شده کار کرده اند ( به نظر آن ها فقط سه نفر تکنوکرات با دست های پاک به حساب می آمدند ) تا استعفای بی چون وچرای دولت موقت و نیزتشکیل شورای عالی محافظت از انقلاب با دارا بودن حقوقی که آن را مافوق دولت قرارمی دادند. این آخرین پیشنهاد از سوی گروه های بی بنیاد و بی هویتی از سندیکالیست های آنارشیست، بعثی ها، مائوئیست های قدیمی مطرح می شد که از حمایت جنبش تمامیت گرای“انٌهدا“ َبر خورداربودند . نوع دوم مخالفان ، بیشتر آب زیر کاه و موذی، عبارت بودند از نیروهای وابسته به رژیم سرنگون شده که یا امتیازات شان براثر انقلاب حذف شده بود ویا خطر حذفشان در آینده وجود داشت .
دولت موقت تصمیماتی گرفت و تدابیری اتخاذ کرد که دارای اهمیت تاریخی بودند: عفو عمومی برای تمام زندانیان سیاسی، شناسائی تمام احزابی که آن را خواستار می شدند، ضبط اموال منقول و غیر منقول، دارائی های بانکی دیکتاتورسرنگون شده و بستگا نش، توقیف دارائی های با نکی حزب در قدرت سابق و خلع و تعویض تمام فرماندارانی که در خدمت رژیم سابق بودند، انتصاب مدیران جدید به جای مدیران فاسد گذشته در شرکت های عمومی(دولتی)، پاک سازی وسیع نهاد های امنیتی، پرداخت غرامت به خانواده های شهیدان و زخمی شدگان انقلاب، افزایش کمک هزینه به خانواده های کم درآمد، دادن کمک هزینه به فارغ التحیصلان بیکار آموزش عالی، تنظیم و اجرای پروژه های بزرگ برای استان های محروم غرب ، جائی که شعله های انقلاب از آن جا زبانه کشید، و جز این ها. دو تد بیر واپسین دیگر و دارای اهمیت استثنائی که به تازگی (قبل از ۲۶ فوریه) اتخاذ شده بودند عبارت بودند از: منع فعالیت حزب سابق در قدرت و در انتظار یک تصمیم قضائی که، می توانست اعلام ممنوعیت آن باشد، و دومی مربوط بود به در خواست رسمی استرداد دیکتاتور سرنگون شده.
جنبش التجدید با وجود اینکه در دولت موقت شرکت داشت، آزادی عقیده و عمل خود را به طور کامل حفظ کرده و با این حکومت موافقتی هوشیارانه و دقیق را قبول کرده بود. هرگاه موضع گیری های دولت به نظر نا درست و یا مغایر با منافع انقلاب می رسید از انتقاد نسبت به آنها تردید نکرد . همچنان که در مورد ارائه لیست فرمانداران از جانب دولت موقت، که اکثریت آن ها به رژیم سابق وابستگی داشتند، این کار را کرد .
موفقیت دولت در تحقق اهداف دموکراتیک دوره گذار تعیین کننده بود. دولت موقت زمان زیادی نداشت. باید موفق می شد . نیاید اشتباه می کرد .چالش ها عظیم اند . کوشش برای بی ثبات کردن اوضاع فراوانند و فقط از جانب دشمنان انقلاب اعمال نمی شوند. باخصلت مطالباتی ، و تحصن هائی که از جانب پاره ئی ازکارگران درمحل های کارمشاهده می شد ، گاهی خود جوش ولی غالبأ غیرموجه، و به تحریک کادرهای سندیکا ها ، متوقف کردن تولید یا قطع خدمات که ایجاد مزاحمت می کرد، جز پیچیده تر کردن وضع دشوار اقتصادی که از رژیم گذشته به ارث مانده و بر اثر تلاطم ها و تحرکات سیاسی و اجتماعی ازهمان ابتدای درگیری ها و حوادث ماه دسامبر ۲۰۱۰ ، آسیب پذیرشده بود ، کار دیگری نمی کرد. تامین مطالبات به حق، وحتی پاره یی از آن ها بسیار مبرم کارگران ،تخفیف بیکاری، بهبود شرایط زندگی تمام تونسی ها به ویژه در نواحی کم درآمد تر، خلاصه پاسخ به کلیه انتظارات و آرزو های جوشیده از انقلاب ۱۴ ژانویه مستلزم نگرش نوینی نسبت به کار بود، ونیز از خود گذشتگی موقت اندکی از کارگران پاره یی از مناطق را نسبت به مناطق دیگر که نیازشان بیشتر است ایجاب می کرد، واین همان همبستگی ملی بود، همان چیزی بود که ما سعی می کردیم به شهروندان توضیح دهیم . خوشبختانه – و قویأ- ابتکارهای بسیار تشویق کننده ای در چندین موسسه و شرکت ها مشاهده شد که اعلام کرده بودند یک روز ازحقوقشان را به انقلاب اختصاص می دهند، و حتی در دیگر موسسات کارگران تصمیم گرفتند که به منظور جبران کمبود هائی که دوران های اخیر به علت پائین آمدن ریتم کار حاصل شده بود ،به طور رایگان اضافه کاری کنند . خواست ها ی دارطلبانه ای در راستای اینکه کارگران به میل خودشان برای مدتی محدود از درخواست های مربوط به دستمزد ها خودداری کنند افزایش می یافت. شهروندان بیش از پیش آگاه می شدند که بهبود وضع آنان نسبت به گذشته نا گزیر از طریق رونق اقتصادی و به شتاب ریتم رونق آن وا بسته است .
وزرای دولت موقت هرروزبا انبوهی ازشهروندان مواجه بودند که هیجان زده از شرایط انقلابی، بی صبرانه خواهان آن بودند که آرزوهایشان هر چه زودتر بر آورده شوند .آنان وقت لازم برای پاکسازی سریع وزارت خانه هایشان ازعنصرهای ناباب رژیم سابق را که اکثراً به پست های کلیدی گمارده شده بودند پیدا نکرده بودند، و این چیزی بود که سبب کاهش مشکلات نمی شد . بخش اداره اطلاعات توسط عنصرها یی با گذشته مشکوک اشغال شده، کاملأ در هم ریخته بود و اینان از آزادی کامل بیان برای بی اعتبارکردن دولت که خیلی کم دررسانه ها حضورداشت استفاده می کردند. باید سریعأ برای رهایی از این اوضاع عجیب در هم ریخته و زیان آور برای حکومت چاره ای جسته می شد تا دولت بتواند ابتکار را در دست بگیرد و به نحو شایسته ای هدف های دوره گذار را محقق سازد . رفتار نیرو های انقلابی واقعی، در روزها و هفته هائی که در پیش رو داشتیم برای آینده تعیین کننده بود . آنچه که مربوط به جنبش التجدید می شد ازهیچ کوششی درسطح انتظار و آرمان های مردم کشورمان و ادای احترام به شهدا فروگذار نمی کرد.

۴. تحولات اخیر اوضاع منجربه استعفای دولت موقتِ گذار شد . به نظر شما دلائل واقعی این تحولات چیست ؟

-عبدالعزیز مساعودی: درست است. ائتلاف نیروهای مخالف دولت موقتِ گذار با پشتیبانی مدیریت سندیکای مرکزی که در کشور بانفوذ است ، توانست دولت را به شدت متزلزل سازد . به ویژه برخورد های شدید با نیروهای انتظامی وعملیات تخرببی بسیار زیان بار روز های ۷ و ۸ اسفند ماه (۲۶ و ۲۷ فوریه) در مرکز پایتخت از سوی عنصرهای مشکو کی که توانستند در میان تظاهر کندگان نفوذ کنند، به این امر کمک کرد . استعفای نخست وزیر، استعفای دو وزیر د یگررا که با او در خدمت رژیم گذشته بودند، به همراه داشت. و درمورد دو وزیری که نمایندگان جنبش “التجدید” و حزب “دموکراتیک پیشرو” بودند، استعفای آنان از یک سو به این دلیل بود که نخست وزیرجدید عضویت شان را درکابینه اش مشروط به عدم شرکت آنان در انتخابات آینده کرد ودلیل دیگر به نا کارآئی دولت قبلی مربوط می شد، که به خاطر عدم هماهنگی و عدم تمرکز بین اعضای دولت، اشتباهات خطرناکی را مرتکب شده بود که آثاری منفی براعتبارش داشت وبه اعتماد مردم نسبت به ظرفیتش دربریدن کامل از رژیم دیکتاتوری گذشه، آسیب رساند. جنبش ما همچنین به این نتیجه رسید که ازاین پس همکاریش درخارج ازدولت بیشتر موثرخواهد بود ، و می تواند با نیروی بیشتری به تقویت تشکیلات خود وفعالیت ها یش در تماس با توده ها بپردازد و بهتر بتواند برنامه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود برای دوران آینده (به مردم) بشناساند و خود را برای انتخابات آینده آماده سازد. دولت جدید ۲ مرداد ماه ۱۳۹۰ (۲۴ ژوئیه) را برای انتخابات شورای قانون اساسی ( مجلس مؤسسان ) که وظیفه اصلیش تهیه و تصویب یک قانون اساسی جدید است که پا سخگوی انتظارات خلق باشد، تعیین کرده است . جنبش ما مصمم است که با همکاری تمام نیرو های دموکراتیک و پیشرو به این امر یاری رساند تا تلاش ها برای بریدن کامل از نظام استبدادی گذشته با تخریب کامل سیستم استبدادی و به ویژه سازمان امنیت دولتی و پلیس سیاسی، یعنی نماد های شکنجه و سرکوب در رژیم سرنگون شده، و با بنیان گذاریِ نهادهای واقعأ دموکراتیک ونزدیک به مردم، به سرانجام رسد .محور دیگری که برای فعالیت دولت جهت موفقیت در دوره گذار دارای اهمیت و به همان اندازه دارای فوریت فوق العاده است، حل معضل های اجتماعی – ا قتصادی حادی ست که به ساکنان مناطق محروم غرب و جنوب کشور تحمیل شده است. برای چنین امری اجرای یک برنامه بلند پروازانه و هدفمند اقتصادی، و نیز ارتقاءِ اجتماعی منطقه یی که مهد انقلاب ۱۴ ژانویه بوده است، مورد نیاز است. مرحله بعدی عبارت خواهد بود از نبردی شدید میان نیروهای انقلابی و ترقی خواه و نیرو های ضد انقلاب و مرتجع. ما به بلوغ سیاسی خلق و قاطعیت شان در مبارزه تا به آخر برای به پیروزی رساندن انقلاب دموکراتیک شان و آماده کردن زمینه برای دگرگونی عمیق اجتماعی- اقتصادی ترقی خواهانه اطمینان داریم.

آیا پیامی برای خوانندگان “نامه مردم“ دارید؟

-عبدالعزیز مساعودی: من از این موقعیت استفاده می کنم وگرم ترین سلام های خود را به خوانندگان “نامه مردم”، به رهبری و به اعضای حزب افتخارآمیزبرادر، حزب توده ایران، که با شهامت و به بهای هزینه های سنگین وازخود گذ شتگی سالیان دراز با رژیم های دیکتاتورو تئوکرات مبارزه می کند، تقدیم می دارم . ما ایمان داریم که ملت بزرگ شما در آینده یی نزدیک موفق خواهد شد آزادی اش را به دست آورد و با کمک حزب شما راه ساختن جامعه یی مرفه بر پایه ارزش های دموکراتیک و عدالت اجتماعی به پیش ببرد.

به نقل از نامه مردم شماره 864، 23 اسفتدماه 1389

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا