آیا فاجعه هسته ای در ژاپن قابل پیشگیری بود؟
رفیق ”هیدهکاتسو یوشیئی ”(Hidekatsu Yoshii)، عضو حزب کمونیست ژاپن، نماینده پارلمان ژاپن و مسئول پرونده هستهای در حزب کمونیست ژاپن، ساعت ۲ و ۴۶ دقیقه بعدازظهر روز جمعه ۲۰ اسفند، بزرگ ترین زمینلرزه در تاریخ ژاپن و با قدرت ۸/۹ ریشتر ، منطقه های ”توهوکو ”و ”کانتو ”را لرزاند. این زمینلرزه و سونامیِ متعاقب آن، زیانهای مادّی و تلفات جانی عظیمی در منطقه های آسیبدیده به همراه آورد که بر زندگی مردم در سراسر کشور ژاپن عملاً اثر عمیقی داشته است. تصویرها و گزارشهای خبری منتشر شده، از هزاران کشته و زخمی، صدها هزار بیخانمان، و ویرانی کامل شهرها و روستاها حکایت می کند.
بلافاصله پس از وقوع این فاجعه، نیروهای مردمی و دولتی در استانهای مجاور و سراسر کشور برای کمک به قربانیان بسیج شدند و کمیتههای یاریرسانی تشکیل شد. عملیات نجات ساکنان جان به در برده، یافتن کسانی که احتمالاً در زیر آوار زنده مانده بودند، بیرون کشیدن جنازه جان باختگان، تأمین پناهگاه و خوراک و پوشاک و دارو و درمان برای نجات یافتگان، آغاز به عملیات پاک سازی ویرانهها، خبررسانی و آگاهیرسانی، تلاش شبانهروزی برای پیش گیری از خطر آتشسوزی و فاجعه هستهای، جمعآوری کمکهای مالی، و جز این ها، نیروی عظیمی میطلبید که مردم ژاپن از آن دریغ نکردند. از جمله، حزب کمونیست ژاپن، در اطلاعیه یی که منتشر کرد، از تمام اعضای خود در منطقه های آسیبدیده و دیگر منطقه های کشور خواست تا تمام تلاش خود را در کمک به آسیبدیدگان و برآوردن نیازهای مادّی و معنوی آنان به کار گیرند. نمایندگان این حزب در مجلس ملی کشور نیز، همگام با دیگر نیروهای سیاسی، اقدام سریع، روشن و بیمضایقه دولت در یاریرسانی به مردم منطقه های آسیبدیده را خواستار شدند. “شیئی کازوئو “، صدر حزب کمونیست ژاپن و نماینده مجلس ملی (دییِت) این کشور، از دولت خواست تا یاریرسانی به قربانیان زمینلرزه و سونامی را در اولویت کار خود قرار دهد، و حتی بدین منظور، انتخابات سراسری کشور را نیز تا مدتی به تأخیر اندازد. با وجود بسیج همگانی در ژاپن، و نیز تلاش و کمکهای سازمانهای مردمنهاد و دولتی از کشورهای دیگر برای کمک به آسیبدیدگان فاجعه شرق ژاپن، آنچه نگرانی فزاینده جهانیان، و بیش و پیش از همه نگرانی مردم ژاپن را موجب شده است، آثار زیانبار این فاجعه طبیعی بر نیروگاههای هستهای مستقر در منطقه زلزلهزده، و خطر فاجعهآفرین نشتی تابشهای رادیواکتیو- یا حتی انفجار هستهای- و نقصِ کارکردیِ رآکتورهای هستهای برای ایمنی و امنیت مردم ژاپن، منطقه، و کل جهان است. با وجود تلاش شجاعانه کارگران و کارشناسان ژاپنی – که با وجود خطرهای جانی از هیچ کوششی برای به دست گرفتن مهار کارِ نیروگاههای هستهای و جلوگیری از فاجعه یی دیگر فروگذار نکردند، و به عملیات نجات فنی در نیروگاه ها ادامه دادند – هنوز اما احتمال خطر یک فاجعه هستهای وجود دارد. علاوه بر انفجار رآکتور شماره ۱ در نیروگاه شماره ۱ “فوکوشیما “، در ساعت ۳ و نیم بعدازظهر روز شنبه ۲۱ اسفند، و انفجار رآکتور شماره ۳ آن در روز دوشنبه ۲۳ اسفند، در ساعت ۶ صبح روز سهشنبه ۲۴ اسفند نیز انفجاری در رآکتور شماره ۴، و چند دقیقه پس از آن، انفجار دیگری در رآکتور شماره ۲ همان نیروگاه رخ داد، که در نتیجه آن بخش بزرگی از کارکنان شرکت برق توکیو در نیروگاه، بجز شماری اندک از کارشناسان ضروری، مجبور به ترک نیروگاه شدند.
با توجه به اینکه مجمعالجزایر ژاپن همواره در معرض خطر زلزله بوده است، و قرار داشتن آن در کنار دریا، که این مجمع الجزایر را همواره در معرض سونامی (امواج عظیم و ویرانگر کرانهایِ ناشی از جابهجایی آب دریا، از جمله بر اثر زمینلرزه) قرار داده است، طبیعی است که ژاپن تمهیداتی را برای مقابله با این گونه فاجعه های طبیعی طرح کرده و در نظر داشته است. به رغم سطح بالای فناوری در ژاپن، و از جمله در طراحی و ساخت نیروگاههای هستهای و تمهیدات ایمنی آن ها، قدرت زمینلرزه اخیر چنان بود که با وجود ابزارهای بسیار و جاری بودنِ اصول ایمنی در مهار فعالیتهای هستهای در داخل رآکتور، کارشناسان در نهایت مجبور شدند حتی از آب شور دریا برای خنک کردن میلههای سوخت هستهای استفاده کنند تا از خوردگی تجهیزات خنککننده و مخزن ها و پوششهای میلههای سوخت جلوگیری کنند. به اعتقاد کارشناسان، حتی در صورت مهار موفقیتآمیز خطر انفجار هستهای، بجز تخریب نیروگاه فوکوشیما ”که دیگر قابل استفاده نخواهد بود، چاره یی نیست. همه این خطرها، موجب جلب توجه مردم ژاپن و جهانیان به امر پژوهش و بررسی، طراحی و اجرای دقیق ساختمان نیروگاههای اتمی در سراسر جهان شده است. امکانسنجی (ضرورت، هزینهها، کارآیی، برنامههای درازمدت و سیاستهای کلی کشور و جز این ها)، و مطالعه دقیق شرایط ایجاد نیروگاه هستهای، و بررسی مقایسهای مزایا و معایب چنین پروژهای – از جمله در مقایسه با دیگر انواع انرژی جایگزین: نفت و گاز – امری است حیاتی که حضور کارشناسان خبره از یک سو، و شفافیت در سیاستها و رعایت منافع ملی را از سوی دیگر میطلبد. برای مثال، در همین فاجعه اخیر در ژاپن، از دولت ژاپن انتقاد شد که چرا به مسئولیت خود عمل نکرده است و خبرهای انفجار را چندین ساعت پس از وقوع انفجار به مردم داده است. همچنین، از دولت خواسته شده است که هرچه سریع تر و شفاف تر مردم را در جریان امور قرار دهد، از جمله اینکه خاموشیهای نوبتی را بهدرستی و با اطلاعرسانی مرتب به مردم انجام دهد که بتوان برای آن برنامهریزی کرد، چرا که به جریان کار بیمارستانها، کارخانهها، آبرسانی، و حتی عملیات نجات ممکن است لطمه بزند؛ یا اینکه کار تخلیه ساکنان را به سرعت و نظم انجام دهد، و قرصهای یُد را به منظور مقابله با اثر تابشهای رادیواکتیو بر بدن و غده تیرویید هرچه زودتر در اختیار مردم قرار دهد. در زمینه بررسی بحران، حزب کمونیست ژاپن خواستار آن شده است که دولت وظیفه رسیدگی به بحران هستهای کنونی را به ”کمیسیون ایمنی هستهای” واگذار کند که نهادی مستقل از طرفداران و مبلّغان نیروی اتمی در دستگاه دولتی و حواشی آن است. ”شیئی کازوئو “ در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت که، ”آژانس ایمنی هستهای و صنعتی” که نهاد کنونی مسئول حوادث هستهای است، سازمانی وابسته به وزارت اقتصاد، تجارت و صنعت است که خود طرفدار پر و پا قرص صنعت هستهای است، و رسیدگی و تحقیق از سوی آن ممکن است جانبدارانه باشد. تجربه و فاجعه ژاپن برای کشور ما نیز حائز اهمیت است. آنچه در ایران امروز موجب نگرانی است، در درجه اول عدم شفافیت حاکمان در مرحله امکانسنجی و طراحی و اجرا و پیمانکاری و نهادهای مسئول ایمنی نیروگاه هستهای در شرایط کنونی است. هرچند نمیشود ملتی را از برخورداری از انرژی هستهای برای مقاصد صلحآمیز و تأمین انرژی مورد نیاز کشور محروم کرد، اما ضرورتِ ایجاد آن باید در محیطی فارغ از خفقان، و با مشارکت آزادانه مردم و کارشناسان و نمایندگان صلاحیتدار آن ها صورت بگیرد، نه اینکه به شیوه حاکمان ضدمردمی کنونی ایران، تولید انرژی هستهای از یک امر فنی و اقتصادی به یک موضوع سیاسی و تشنجآفرین در منطقه و جهان تبدیل شود. نبودِ سازمانها و کارشناسان مستقل ناظر بر فناوری و تولید انرژی هستهای، هرجومرج و بیبرنامگی و عدم شفافیت در قراردادها و خریدهای خارجی و پیمانکاری و نظارت بر اجرای مراحل فنی پروژه نیروگاه هستهای (نمونه بوشهر)، بهویژه در شرایط تحریمهای اقتصادی تحمیل شده بر ایران در نتیجه سیاستهای تشنجآفرین رژیم ولایی، فساد و نظامیگری گسترده در دستگاه دولتی و نهادهای فرا قانونی حاکم بر ایران، روشن نبودنِ تمهیدات در نظر گرفته شده برای مقابله با خطرهای احتمالی – دستکم مطابق استاندارهای موجود و شناخته شده – و عدم آگاهیرسانی شفاف به مردم، از عواملی هستند که نگرانی جدّی مردم و نیروهای مردمی را – بهویژه در پی فاجعه اخیر در ژاپن – به دنبال داشته است.
زلزله، سونامی و فاجعه هسته ای: ضربه یی سه گانه به ژاپن
”هیدهکاتسو یوشیئی ”(Hidekatsu Yoshii)، عضو حزب کمونیست ژاپن و نماینده پارلمان ژاپن و مسئول پرونده هستهای در حزب کمونیست ژاپن، معتقد است که نخوت و رفتار آمرانه ”شرکت برق توکیو ”(شرکت خصوصی ”تپکو ”[TEPCO])موجب عدم آمادگی هر چه بیشتر در برابر این حادثه طبیعی بود. او در روز ۲۷ اسفند ماه ۸۹ (18 مارس) در مصاحبه یی با ”اومانیته“، نظرات خود را در این باره بیان کرد:
اومانیته :تا الان میزان خسارتهای ناشی از زلزله و سونامی در چه حدی بوده است؟
یوشیئی: از لحاظ جغرافیایی، این فاجعه بیست درصد سرزمین کشور را در بر گرفته است. نزدیک به پانصد و بیست هزار نفر بیخانمان و جابهجا شدهاند. و شمار کشتهها و ناپدیدشدگان یازده هزار و پانصد تن برآورد شده است (آمارها در این باره بسیار متفاوت اند. – “ نامه مردم “).
اومانیته: آیا دولت ژاپن به طور سریع و متناسب با وضعیت اقدام کرد؟
یوشیئی: بسیج مقامهای دولتی بههیچوجه در حد انتظار مردم نبود. نه “تپکو”، شرکت برق توکیو، که از نیروگاههای ”فوکوشیما” بهرهبرداری میکند، و نه دولت، سناریویی تا این حد فاجعهآمیز را تصور نکرده بودند. آن ها بههیچوجه آمادگی لازم را به منظور مقابله با چنین وضعی نداشتند. ”تپکو ”ادعا میکرد که نیروگاههای هستهای مورد بهرهبرداریاش صددرصد مورد اطمیناناند. این شرکت چندملیتی، تصورافسانهواری از ایمنی مطلق داشت. این چنین نخوتی، عدم آمادگی در مقابله با این فاجعه طبیعی را تشدید کرده بود .
اومانیته: وخامت این فاجعه طبیعی را چگونه ارزیابی میکنید؟
یوشیئی: پس از این زمینلرزه با قدرت نزدیک به ۹ درجه ریشتر، همه تأسیسات اتمی از کار افتادند، و رآکتورها بهطور خودکار متوقف شدند. اما بعد از این، تازه دشواریها آغاز شد، بهویژه در نیروگاه ”فوکوشیما دا ایشی ”که مشکلات کنونی را به وجود آورد. وقتی زلزله روی داد، فقط رآکتورهای ۱ و ۲ و ۳ کار میکردند. رآکتورهای ۴ و ۵و ۶ در دست تعمیر بودند، ولی میلههای سوخت هستهای حتی در حالت توقف هم به پخش گرما ادامه میدهند. در چنین حالتی، اگر کاری نشود، درجه حرارت باز هم همراه با خطر ذوب شدن هسته رآکتور بالا میرود؛ آنگاه دیگر نمیتوان به سیستم خنک کننده دسترسی پیدا کرد، چون از یک طرف زلزله پُمپی را که آب لازم را برای خنککن مرکزی تأمین میکرد از کار انداخت، و از طرف دیگر جریان برق لازم برای کارکرد سامانه ایمنی نیز بر اثر سونامی از کار افتاد: موتور کمکی از کار افتاد و با متوقف شدن آن، سیستم کمکی تزریق آب نیز متوقف شد. درنتیجه، میلههای سوختی که خارج از آب قرار داشتند، داغ شدند و فشار بالا رفت. فناوری مورد استفاده در ”فوکوشیما“ با آنچه در چرنوبیل استفاده شده بود، بسیار متفاوت است. اما در هر صورت، به حال خود گذاشتنِ میلههای سوخت هستهایِ در حال انفجار در قلب رآکتور میتواند به نتایج غیرقابل محاسبهای منجر شود.
اومانیته: آیا زلزله و سونامی بهتنهایی میتوانند موجب این فاجعه هستهای باشند؟ و آیا عمل به مسئولیت بهرهبرداران (از این نیروگاهها) میتواند زیر علامت سؤال باشد؟
یوشیئی: از لحاظ جغرافیایی و زمینشناسی، ما در امر زمینلرزهها تجربه داریم. بنابراین، شایستگی و توانایی بهکاررفته در ساختمان نیروگاههای هسته ای مورد سؤال قرار میگیرد. ”تپکو“، همانند دولت ژاپن، ادعا میکرد که از برتری فناوری بهکاررفته کاملأ مطمئن و راضی بوده است. آن ها همه با هم، افسانه ایمن بودن فعالیت هستهای ژاپن را تکرار میکردند. برعکس ، حزب کمونیست ژاپن همواره نسبت به خطر زمینلرزه و اثرات مخرب احتمالی آن بر ایمنی هستهای هشدار میداد. در مقابل این دلایل و هشدار، ”تپکو ”و دولت ژاپن همواره به ستودن سیستم کمکرسانی موجود می پرداختند. ولی زیر فشار سونامی، همه تضمینها در هم ریخت. رشته یی از عدم اطمینانها بود که این حادثه هستهای را به همراه آورد.
اومانیته: ”تپکو” سابقه یی طولانی در کتمان حوادث هستهای دارد. آیا این شرکت چندملیتی نفع خود را مقدّم بر ایمنی قرار داده بود؟
یوشیئی: ”تپکو” در حادثه هستهای گذشته در سا ل ۱۹۹۹، در یک رآکتور توکایی- مورا، بدون شک به منظور حفاظت از پاره یی اسرار، بسیار دیر اقدام کرد. این عدم شفافیت و فرهنگ پنهانکاری غالب بر شرکت برق هستهای مذکور، از زمان واقعه ۱۱ سپتامبر به بعد زیر نام ”مبارزه با تروریسم” تشدید شد. ”تپکو” در دادن اطلاعات به ما تأخیر کرد. وقتی فشار در داخل رآکتور بالا رفت، یعنی امری که تخلیه بخار رادیواکتیو را ایجاب میکرد، “تپکو “ تا مدتی از ترس اینکه مبادا یک تابش رادیواکتیویته غیرعادی آشکار شود، چیزی نگفت و کاری نکرد. به این دلیل بود که گذاشت تا بخار (رادیواکتیو) به آخرین حد مجاز متراکم شود، و همین باعث وقوع انفجارهایی شد. ”تپکو” از همان ابتدا کوشید تا ناکارایی سیستمهای خنک کننده را پنهان بدارد. دومین مشکل این بود که در آغاز، برای خنک کردن مواد سوختی، در تزریق آب دریا تردید کرد. تمام این کج و کوله رفتنها و سکوت کردنهای ”تپکو” بیان کننده ترس این شرکت از کاهش سودبَری اش بود. در هر پیشامدی، در هر اتفاقی، همواره به مردم دروغ گفته شد. ولی این بار راه گریزی باز نیست. مسئولیت این پیمانکار مستقیمأ زیر علامت سؤال است.
اومانیته: تا اینجای کار، پیامدهای این فاجعه برای مردم و محیط زیست چه خواهد بود؟
یوشیئی: زلزله، سونامی، فاجعه هستهای … جامعه بشری امروزه با بلای سهگانه یی روبه رو است. ما تجربه هیروشیما و ناکازاکی را داریم . ما آثار اسفناک تابشهای اتمی روی انسان، طبیعت و کشاورزی را میشناسیم. بر اساس چنین دلایلی است که حزب کمونیست ژاپن، حذف تدریجی بهکارگیری انرژی هستهای و جانشینی انبوه آن با انرژیهای تجدید شونده را تبلیغ و تشویق میکند.
اومانیته: ژاپن چگونه میتواند خود را از چنین ویرانیهایی بیرون بکشد؟ و به چه همبستگی بینالمللی یی نیاز دارد؟
یوشیئی: باید به یاری صدها هزار نفری که همهچیز خود را از دست دادهاند شتافت: با بازسازی زندگیشان. هم اکنون جامعه بینالمللی با ارسال تجهیزات نجات و پزشکی، همبستگی عظیمی را از خود نشان داده است. ما از این بابت بسیار سپاسگزاریم. پس از آن لازم است که اقتصاد ژاپن بر شالوده تازهای همراه با سیاستهایی تازه به منظور تأمین ”انرژی” پایهریزی شود، که چنین سیاستی مستلزم مهار کردن شرکتهای چندملیتی یی است که به هدف بهرهجویی حداکثری، به هر کاری دست میزنند.
به نقل از نامه مردم، شماره 865، 8 فروردین ماه 1390