مبارزه یی اساسی در راه اصلاحات سیاسی در بحرین
مصاحبه “نامه مردم “ با رفیق حسین العُریبی، مسئول امور بین المللی “جمعیت ترقیخواه دموکراتیک بحرین “
ورود نیروهای مسلح عربستان سعودی به بحرین، و اعلام شرایط اضطراری در بحرین، آغاز مرحله جدیدی را در تحولات منطقه خاورمیانه و مبارزه جنبش های مردمی کشورهای عربی کلید زده است. ”نامه مردم” در راستای تلاش برای ارائه تصویری دقیق از این تحولات، مصاحبه هایی با برخی از رهبران حزب ها و نیروهای مترقی، چپ و کمونیست، کشورهای منطقه انجام داده است، که به مرور منتشر خواهند شد. درزیر، متن مصاحبه با رفیق حسین العریبی، مسئول دایره روابط بین المللی ”جمعیت ترقیخواه دموکراتیک بحرین“، در رابطه با آخرین تحولات بحرین، همسایه میهن مان در خلیج فارس، می آید.
س ـ از بهمن ماه ۸۹ (اواسط ماه فوریه۲۰۱۱) تا امروز، بحرین شاهد تظاهرات اعتراضی تودهای بیسابقهای بوده است. عوامل اصلی مؤثر در شکل گرفتن و اوج گیری این مبارزه کدامند؟
ج ـ همانطور که میدانید، مردم بحرین در بهمن ماه ۱۳۷۹ (فوریه ۲۰۰۱) به منظور رأیگیری درباره ”منشور میهنی” یا ”منشور اقدام ملی” به پای صندوقهای رأی رفتند و با ۹۸/۴ درصد آرا این منشور را تأیید کردند. این منشور در حکم ابتکار و طرحی سیاسی برای حل آن بحران سیاسی یی در بحرین بود که در پی منحل شدن ”شورای ملی” در۱۳۵۴ (۱۹۷۵)، یعنی فقط دو سال پس از تشکیل آن، به وجود آمده بود. علت انحلال ”شورا ”هم این بود که حکومت در عمل کردن به تعهدها و قولهایی که برای انجام تحولی واقعاً دموکراتیک داده بود، صداقت نداشت و کوتاهی کرد. چیزی نگذشت که بحرین وارد دوران دشواری از سرکوب، پیگرد، بگیر و ببند و کشتار و اخراج از کشور شد؛ تا اینکه ”منشور میهنی” مطرح شد که بر اساس آن، قرار بود که بحرین به صورت یک مشروطه سلطنتی اداره شود، شبیه به آنچه در کشورهای سلطنتی مشروطه دیگر دیده میشود. قرار بود که در تاریخ بحرین، صفحه سیاسی تازهای ورق بخورد که در آن رابطه میان حاکمان و مردم بر پایه اصول دموکراتیک قانون اساسی تعریف و تنظیم شود. اما زمانی که حکومت وقت به طور خودسرانه و یکجانبه قانون اساسی ۱۳۸۱ (۲۰۰۲) را تحمیل کرد، و از زیر بسیاری از تعهدهایی که در ”منشور ”منظور شده بود- و از همه مهم تر تعهد به اصلاح قوه مجریه و انتخابی کردن مسئولان آن-شانه خالی کرد، این بنای سیاسی خیلی زود فرو ریخت. در قانون اساسی جدید، ”شورای ملی” یا پارلمان، به دو مجلس تقسیم شده است. اعضای یکی از این دو مجلس انتخابیاند و اعضای مجلس دوم را شاه انتصاب میکند. همین امر یکی از دلایل خشم مردم شد. عامل دیگر، موج خیزشهای مردمی در دنیای عرب بود که از تونس و مصر آغاز شد. مردم بحرین از فرصت دهمین سالگرد ”منشور میهنی” به نحو احسن استفاده کردند تا تعهدهای زیر پا گذشته شده و قولهای فراموش شده شاه را به او یادآوری کنند. این شد که مردم به خیابانها آمدند و خواستار اصلاح رژیم شدند.
س ـ ممکن است در مورد زمینه اجتماعی و طبقاتی نیروهای شرکت کننده در این اعتراضها توضیح دهید؟
ج ـ این جنبش در آغاز از سوی جوانان به راه افتاد که با استفاده از امکانات موجود در شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک با یکدیگر ارتباط داشتند، اما بعد همه قشرها و نیروهای اجتماعی با زمینههای گوناگون اقتصادی و اجتماعی به آن پیوستند. تظاهرات از سوی همه نیروهای مخالف: چپ، ملیگرا و اسلامی حمایت شد. اما به علت ترکیب خاص جمعیتی و گونهگونی فرهنگی و سنتی جامعه بحرین، بخش غالب حرکتهای اعتراضی چهره و ویژگی شیعی دارد، که حکومت سخت در صدد تبلیغ این نکته و منحصر کردن جنبش مردمی و تصویر کردن آن در قالب جنبشی گروهی و فرقهای است.
س ـ نقش مشخص جوانان، زنان و سندیکاها در این جنبش چیست؟ آیا این گروههای اجتماعی در بحرین سازمان یافته هستند؟ موقعیت جنبش اسلامی در این مبارزه چیست؟
ج ـ همانطور که پیش تر اشاره کردم، جوانان عمدهترین مؤلفه این جنبش اعتراضی بودند، که البته دارای تشکیلات و سازمان خاصی نبودند. در جریان عمل، آنها تظاهرات خیابانی را هدایت کردند، و کمیتههای گوناگونی را برای سازمان دادن تظاهرات در میدان لُؤلُؤ (میدان مروارید) تشکیل دادند، از جمله کمیته زنان، کمیته رسانههای گروهی، کمیته تدارکات، و جز این ها. در کنار این بخش از جنبش، نقش سازمانهای سیاسی در ارائه و اجرای ابتکارها و اقدامهای سیاسی به منظور یافتن راهحلهایی برای بحران، و نیز نقش سندیکاها اهمیت شایان توجهی داشت و دارد، از جمله در وارد آوردن فشار به حکومت به منظور عملی کردن خواستهای معترضان. نمونه آن، اعتصابهای همگانی کارگران با هدف ایراد فشار به رژیم و رسیدن به خواستهای مردمی بود که در میدان لؤلؤ تحصن کرده بودند. سازمانهای غیرمذهبی (سکولار) جوانان نیز نقش بسزایی در اعتراضهای میدان لؤلؤ بازی کردند، از جمله و بهویژه از راه برگزاری سمینارهای گوناگون، سرودخوانی و ترانهخوانی، راهپیمایی، مرور تاریخ جنبش ملی بحرین برای مردم، و توضیح هدفهای تحصن در میدان مرکزی شهر منامه.
س ـ “ المنبر “ (جمعیت ترقیخواه دموکراتیک بحرین) در پی تحولات سیاسی سال ۱۳۷۷ (۱۹۹۹)، یعنی زمانی که ”مَلِک حَمَد ”کنونی جانشین پدرش شد، پایهگذاری شد. کارنامه ملک حمد را از سال ۱۳۷۸ (۲۰۰۰) به این سو چگونه ارزیابی میکنید؟
ج ـ رژیم حاکم در سال ۱۳۷۹ (۲۰۰۱) دست به اصلاحات قابلتوجهی زد، اما پیشبرد آن اصلاحات دموکراتیک را ادامه نداد. در چند سال بعد، حکومت، با هدایت شخص ملک حمد، بهتدریج شانه از زیر انجام اصلاحات خالی کرد و حتی برخی از دستاوردهای اصلاحات را نیز بازپس گرفت. ترفندها و بازیهای سیاسی شروع شد، و حکومت دیگر هرگز به خواستها و پیشنهادهای مخالفان و منتقدان برای ادامه اصلاح سیستم سیاسی کشور توجهی نکرد. و نتیجه همین است که اکنون شاهد آنیم. اِشکال این رژیم این است که در برخورد با دشواریهایی که مردم با آن ها روبه رویند، به عوض برآوردن نیازهای مردم و تأمین حقوق طبیعی و اجتماعی آن ها، به شیوه اعانه و خیریه متوسل میشود. رژیم و شخص ملک حمد بیشتر به فکر این بود که به جامعه بینالمللی نشان دهد که در حال اجرای اصلاحات است، تا اینکه واقعاً اصلاحاتی به سود مردم خودش انجام دهد. به همین دلیل میتوان گفت که آنچه حکومت بحرین برای مدت کوتاهی به آن دست زد، صرفاً به منظور ظاهرسازی بوده است و در باطن امر توجهی به محتوای اصلاحات سیاسی ضرور برای کشور نداشته است.
س ـ در مورد ”دولت” بحرین چه میتوانید بگویید؟ آیا میان ”دولت” و ”نخستوزیر” و دستگاه سلطنتی ملک حمد تمایزی وجود دارد؟
ج ـ وقتی ما از یک پادشاهی مشروطه صحبت میکنیم، منظور این است که شخص شاه باید نسبت به قوه مجریه بیطرف باشد و در کار آن دخالت نکند. مسئله در بحرین این است که نخستوزیر، عموی شاه کنونی، از حمایت مطلق دربار برخوردار است و طبق قانون اساسی جواب گوی هیچکس بجز شاه نیست. به این ترتیب، نخستوزیر در برابر نمایندگان مجلس پاسخ گو نیست. به عبارت دیگر، اِشکال سیستم حکومتی ما، موقعیت نخستوزیر است، و البته نه شخص او. بنابراین، هرگونه اصلاحات سیاسی در بحرین، اگر یک راهحل واقعی برای این معضل خاص ارائه ندهد، بیمعنا و بینتیجه خواهد بود.
س – چرا ملک حمد روز چهارشنبه تصمیم گرفت وضعیت اضطراری در بحرین اعلام کند و کشور را در چنین بحران بیسابقهای فرو ببرد؟
ج ـ مقامهای حکومتی بحرین با حماقتی آشکار با این بحران برخورد کردند. بهعوض تلاش برای آرام کردن اعتراضها، حکومت از همان روز اول به سوی مردم تیراندازی کرد، که در عرض سه روز منجر به کشته شدن ۷ تن از معترضان شرکت کننده در تظاهرات مسالمتآمیز شد. آن برخورد جنایت آمیز هنوز هم ادامه دارد و تا کنون (۳ فروردین) رقم کشتهشدگان به ۲۱ تن رسیده است. به علاوه، صدها تن مجروح و مفقود الاثر شدهاند. در این میان ولیعهد اعلام کرد حاضر به مذاکره مستقیم است، اما او هم حاضر نشد هیچگونه تضمین قابلاطمینانی برای موفقیت گفتگوها بدهد. در نتیجه، رژیم تصمیم گرفت طبق معمول به زور متوسل شود: شماری از عنصرهای مسلح به سلاح سرد خود را با لباس شخصی به دانشگاه و مناطق مختلف شهری در بحرین فرستاد تا با دامن زدن به تفرقه و ایجاد آشوب، زمینه را برای اعلام وضعیت اضطراری آماده کنند و ارتش را به کشتار غیرنظامیان بکشانند.
س ـ نقش دولت آمریکا در رخدادهای جاری بحرین چیست؟ در جایی که آمریکا دارای پایگاههای نظامی در بحرین است و کشور شما مقرّ ناوگان پنجم آمریکاست، آیا آن کشور میتواند استقرار یک حکومت دموکراتیک را در بحرین بپذیرد؟
ج ـ دولت آمریکا در موضع گیری های تا کنونی اش ، از اعلام موضع در این مورد طفره رفته است و هنوز به وضوح حکومت بحرین را محکوم نکرده است. این طور که روشن است، آمریکا حاضر نیست یکی از نزدیک ترین متحدان خودش در منطقه را محکوم کند. دولت آمریکا تنها به این اکتفا میکند که مخالفت خود را با خشونت اعلام کند و به طور جدّی از طرفین بخواهد رفتار خود را کنترل کنند و از اعمال خشونت متقابل بپرهیزند. ما هنوز این را متوجه نشدهایم که منظور آمریکا از خشونت متقابل چیست؟ در کشمکشهای جاری، بهروشنی دیده میشود که فقط یک طرف است که نسبت به مردم خودش اعمال خشونت میکند.
س ـ نظرتان راجع به تهاجم نیروهای عربستان سعودی به بحرین چیست؟ چه کسی این تصمیم را گرفت؟ آیا پادشاه بحرین نیروهای عربستان را به دخالت فراخواند؟ آیا آمریکا از آن ها خواست وارد بحرین بشوند؟ بقیه کشورهای حوزه خلیج فارس چه موضعی دارند؟
ج ـ نیروهای عربستان سعودی با این هدف وارد بحرین شدند که پیامی به ملتهای عرب منطقه خلیج فارس به طور خاص، و ملتهای دیگر دنیا به طور کلی، بدهند: در هم ریختن اوضاع در هر یک از کشورهای خلیج فارس این طور نیست که فقط بر همان رژیم اثر بگذارد، بلکه روی همه رژیمهای خلیج فارس تأثیر خواهد گذاشت. بر همین اساس بود که عربستان سعودی به محض وقوع ناآرامیهای سیاسی در آن کشور، بهسرعت متوسل به زور شد تا گسترش اعتراضها به کشورهای دیگر منطقه را متوقف کند. همینجا از فرصت استفاده میکنم و به همه ملتهای کشورهای خلیج فارس که در بحران کنونی از ما حمایت کردند و با دخالت نیروهای مسلح کشورهایشان در این پیکار نابرابر مخالفت کردند، درود میفرستم. و اما در مورد دولت آمریکا باید بگویم که واکنش آن نسبت به آنچه در بحرین در جریان است، قطعاً توطئهگرانه بوده است.
س ـ در شرایط کنونی خواست و کانون اصلی مبارزه سازمان المنبر چیست؟
ج ـ المنبر این وظیفه را برای خود تعیین کرده است که برای دستیابی به یک اتفاق آرای ملی پیرامون خواستهای برحق مردم بحرین تلاش کند. به همین دلیل، ما سخت تلاش میکنیم تا برنامههای برخی از جناحهای رژیم حاکم برای ایجاد تفرقه گروهی (مثلاً میان شیعه و سنی) و به راه انداختن جنگ داخلی بین مردم را خنثی کنیم. المنبر از روشنفکران محافل حاکم میخواهد که از دست زدن به هرگونه اقدام و ماجراجویی نظامی خودداری کنند، چرا که منجر به کشته شدن و آسیب دیدن غیرنظامیان میشود. ما از آن ها میخواهیم که سر عقل بیایند و با توسل به راهکردهای سیاسی قانونی به این بحران پایان دهند.
س ـ آیا پیامی برای خوانندگان ”نامه مردم” و هواداران حزب توده ایران دارید؟
ج ـ پیام من به خوانندگان نشریه وزین شما این است که مردم ما از حقوق عادلانه خود است که دفاع میکنند. به شایعههای مربوط به نفوذ و دست داشتن ایران در این جنبش باور نکنید. جنبش مردم بحرین یک جنبش غیرمذهبی و سکولار است و سازمانهای سکولاری در آن حاضرند که اعضای آن ها از میان بخشهای مختلف جامعه بحرین برخاستهاند. ما از رفقایمان در حزب توده ایران به خاطر ابراز همبستگیشان با ما تشکر میکنیم. همبستگی و حمایت شما نشان از رفاقت و آن اصول همبستگی بینالمللی دارد که حزب سابقهدار شما بر اساس آن شکل گرفته و رشد کرده است.در پایان، دست شما را به گرمی میفشارم. ما هر دو در مسیر یکسانی به سوی عدالت، برابری و دموکراسی واقعی گام برمیداریم و مبارزه میکنیم.
درود بر شما رفقا و زنده باد مردم آزاد و آزاده جهان.
به نقل از نامه مردم، شماره 865، 8 فروردین ماه 1390