رویارویی جنبش مردمی تایلند با رژیم کودتا
تحول های دو ساله اخیر تایلند، و مبارزه جنبش اعتراضی توده ای با کودتاچیان حاکم، هم به لحاظ صف بندی های موجود در جامعه، و هم به دلیل مشکل هایی که بر سر راه سازمان دهی و تشکل طبقه کارگر و فعالیت های نیروهای سیاسی قرار دارد، برای فعالان سیاسی میهن مان آموزنده است. پیروزی شکننده نامزد مورد حمایت جنبش اعتراضی توده ها در انتخابات عمومی تایلند که روز یکشنبه 12 تیرماه برگزار شد، نمایشگر توان مبارزات توده ای سازمان دهی شده می یاشد.
روز ۱۲ تیر مردم تایلند به پای صندوقهای رأی میروند تا برنده انتخابات را از میان دو رقیب سرسخت برگزینند، یکی ”آبیسیت وِجاجیوا“، نخستوزیر کنونی و سیاستمدار سابقهدار کشور، و دیگری ”یینگلاک شیناوات“، خواهر تاکسین شیناوات، نخستوزیر خلع شده سابق این کشور.
رقابت بسیار شدید است و منافع بزرگی در میان است. اوایل سال میلادی گذشته، در کشمکشهای خیابانی میان ارتش تایلند و معترضان ضد آبیسیت به رهبری ”جبهه متحد دموکراسی بر ضد دیکتاتوری“، که جنبشی طرفدار تاکسین و معروف به ”سرخجامگان“ است، بیشتر از ۹۰ نفر کشته و بیش از ۲۰۰۰ نفر زخمی شدند. دولت آبیسیت که پس از کودتای نظامی به قدرت نشانده شد، اینک در وضعیت ناگوار و دشواری قرار دارد. همه نظرسنجیهای اعلام شده نشان میدهند که ”حزب دموکرات“ او از حزب ” فو- تای“ (به معنای ”برای تایلند“) یینگلاک، عقب است. بهرغم بیتجربگی سیاسی و نداشتن سابقه سیاسی، یینگلاک توانسته است موجی از حمایت مردمی را جلب کند که میتواند برای آبیسیت ـ سیاستمداری که در نیوکاسل انگلستان به دنیا آمده است و درسخوانده دانشگاههای آکسفورد و کمبریج است ـ به شکست خفّتباری منجر شود. برخی از مفسّران این طور وانمود میکنند که کشمکشها ماهیت و ریشه محلی دارند، و کشاورزان فقیر و بیسواد شمال و شمالشرق کشور بر ضد مردم پولدار و تحصیلکرده شهری قیام کردهاند. تردیدی نیست که نواحی روستایی شمال و شمالشرق کشور پایگاههای نیرومند حمایت از ”سرخجامگان“ بودهاند و هستند، اما اگر تصور شود که این نواحی تنها نواحی هوادار ”حزب فو- تای“ هستند، اشتباه است. در انتخابات های ده سال و پنج سال پیش (سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۵)، تاکسین با کسب تمام کرسیهای مجلس در پایتخت در انتخابات اول[۲۰۰۱]، و ۳۲ کرسی از ۳۷ کرسی در انتخابات دوم[۲۰۰۵]، توانست با اکثریت مطلق یا اکثریت بزرگی برنده انتخابات در بانکوک شود. اگرچه با ترس فزاینده طبقه ها و قشرهای شهری مرفه از برنامهها و سیاستهای تاکسین، حمایت از او کاهش یافت، اما همانطور که تظاهرات سال ۲۰۱۰ نشان داد، ”سرخجامگان“ هنوز میلیونها هوادار در پایتخت دارند. برخی از نظرخواهیهای اخیر، حمایت ۵۱ درصدی مردم بانکوک را از حزب ”فو- تای“ نشان میدهند. یینگلاک به نوعی در این انتخابات به نمایندگی از برادرش نامزده شده است که پس از کودتای نظامی یی که به ضد او در سال ۲۰۰۶ صورت گرفت، اکنون در خارج از کشور در تبعید به سر میبرد. در ظاهر، علت جنبشی که برضد تاکسین به راه افتاد، معامله غیرقانونی سهام و سوءِ استفاده او از مقامش برای کسب و افزایش ثروتش بود. تقلب و کلاهبرداری و فساد امر تازهای در دستگاه سیاسی تایلند نیست. واقعیت معاملات بورسی و مالی مشکوک تاکسین هرچه باشد، شماری از هواداران او معتقدند که اتهامهای مطرح شده به ضد تاکسین انگیزه سیاسی داشته اند. تاکسین نخستین رهبر سیاسی امروزی تایلند بود که دستگاه سیاسی مؤثر و کارآیی به وجود آورد که مستقل از پادشاه و نفوذ ارتش بود، و نسبت به جمعیتی که مورد بیمهری و بیتوجهی قرار گرفته بودند، توجه نشان داد. شعار ”تایلندی دوستدار تایلندی“ او، مُهر و نشان سیاسی زیبا و گیرایی بود که بین مردم به خوبی ارزیابی شده و رواج پیدا کرده بود. تاکسین در کارنامه دوران نخستوزیریاش چندین نقطه سیاه از لحاظ نقض حقوق بشر هم دارد، از جمله اینکه دست نیروی پلیس را در عملیات برضد تبهکاران مواد مخدّر کاملاً باز گذاشت که منجر به ۲۰۰۰ مورد اعدام فراقانونی شد، و نیز به ارتش در سرکوب جداییطلبان مسلمان جنوب چراغ سبز نشان داد. سیاستهای اقتصادی تاکسین نیز گرایش بنیادی مثبت و چشمگیری را نشان نمیدهند. او حامی کمک مالی دولت به شرکتهای بزرگ بود و طرحها و برنامههایی را به اجرا گذاشت که در همه جزئیات مشابه برنامههای پیشینیان خود و حامی شرکتهای بزرگ تایلندی بود. تحمیل خواهرش به عنوان رهبر حزب، با وجود سیاستمداران باتجربه و خبره در حزب، و نیز حمایت از شوهر خواهرش، سوماچی وُنگساوات، برای نخستوزیری در سال ۲۰۰۷، در میان هوادارانش به منزله عدم اعتقاد و اعتماد او به شیوههای دموکراتیک و تمایل روشن او به فامیلبازی و تبارگماری تلقی شد.
با وجود این، تناقض در اینجاست که انگیزههای شخصی تاکسین هرچه باشد، او اینک موجب به راه افتادن یک جنبش تودهای شده است که هم از حلقه پیرامون او گستردهتر است، و هم از هر لحاظ رادیکالتر و دارای آگاهی طبقاتی یی بیشتر از بینش خود تاکسین است که هوادار جدی شرکتها و کسبهای بزرگ است.
تاکسین در دوران زمامداریاش بخشی از بودجه دولت را به روستاهای محروم اختصاص داد، و برنامههایی برای بهداشت و درمان تدوین کرد و به اجرا گذاشت که میلیونها تن از تنگدستان تایلندی از آن ها بهرهمند شدند. این اقدامهای تاکسین او را در چشم بسیاری از مردم، بهویژه در شمال و شمالشرق کشور، قهرمان کرد.
در انتخابات سراسری ده سال پیش، سال ۲۰۰۱، شعار ”تایلندی دوستدار تایلندی“ باعث شد که حزب تاکسین بتواند ۴۰ درصد آرا را به دست آورد، که کم مانده بود اکثریت کرسیهای مجلس را نیز به خود اختصاص دهد. تاکسین در سال ۲۰۰۵ با ۵۶/۴ درصد آرا مجدداً انتخاب شد، و حزب او، بجز در جنوب که در اختیار دموکراتها (حزب آبیسیت) بود، توانست اکثریت عظیمی را در بقیه استانهای کشور به دست آورد. در منطقه شمالشرقی ”ایسان“، که منطقه یی فقیرنشین اما دارای تاریخ پرباری از مبارزه سیاسی است، حزب تاکسین توانست با شعار ”تایلندی دوستدار تایلندی“ ۱۲۶ کرسی از ۱۳۶ کرسی مجلس را در اختیار بگیرد.
تاکسین در واکنش به کارزار قانونی گستردهای که بر ضد او به راه افتاد، تصمیم گرفت در آوریل سال ۲۰۰۶ انتخابات مجددی را برگزار کند، اما این انتخابات از سوی مخالفان تحریم شد. در پی بیاعتبار خواندن نتیجه انتخابات از سوی ”بومیپال“، پادشاه تایلند، پیروزی شعار زیبای حزب تاکسین باطل اعلام، و انتخابات دیگری برای شش ماه بعد تعیین شد. اما یک ماه مانده به انتخاباتی که ممکن بود پیروزی دیگری را برای حزب تاکسین و شعار گیرای او به دنبال بیاورد، ”شورای نظامی امینت ملی“ قدرت را قبضه و انتخابات سراسری پیش رو را لغو کرد. شعار ”تایلندی دوستدار تایلندی“ ممنوع اعلام شد و در حدود ۱۰۰ تن از رهبران ارشد حزبی به مدت پنج سال از داشتن هرگونه مقام سیاسی کشوری منع شدند. چهار سال پیش، سال ۲۰۰۷، زمانی که سرانجام انتخابات برگزار شد، بقایای هواداران واجد شرایط تاکسین، ”حزب قدرت مردم“ را تشکیل داده بودند که در آن انتخابات توانست در برابر ۱۶۵ کرسی دموکراتها، ۲۳۳ کرسی مجلس را به دست آورد. ”حزب قدرت مردم“ توانست با چند حزب کوچک تر وارد ائتلافهای کوتاهمدت شود، اما شرایط کشور به طور روزافزونی غیرقابل مهار شده بود. یک نهضت دستراستی هوادار پاشاهی به نام ”زردجامگان“ دست به بسیج گسترده مردم به منظور ایجاد بیثباتی در دولتهای ”حزب قدرت مردم“ زد که ”ساماک سونداراوج“ و ”سومچای وُنگساوات“ به ترتیب یکی پس از دیگری ریاست آن را به عهده داشتند. گروهی که با نام بیمسمّای ”ائتلاف مردمی برای دموکراسی“ شناخته میشد، که نام رسمی همان ”زردجامگان“ بود، در نهایت توانست موفق شود، چرا که از پشتیبانی نهان و آشکار ارتش و حمایت زیرکانه و محتاطانهتر دربار پادشاهی برخوردار بود. ”دیوان قانوناساسی“ رهبران ”حزب قدرت مردم“ را از قدرت برکنار و چندی بعد هم خود حزب را غیرقانونی اعلام کرد. فشار مستقیمی از سوی ارتش به ائتلاف کنندگان با ”حزب قدرت مردم“ وارد شد تا ائتلاف را ترک کنند و آن را بر هم زنند، و از دولت جدید حزب دموکرات آبیسیت حمایت کنند.
در یک دهه گذشته، هیأت حاکمه تایلند هر ترفندی را به کار بسته است – از مانورهای سیاسی گرفته تا کشتارهای جمعی از سوی ارتش – تا از قدرت گرفتن هر دولتی که در یک رأیگیری واقعی توسط اکثریت مردم انتخاب میشود، جلوگیری کند. مجلس تایلند ۵۰۰ نماینده دارد، که از آن میان ۳۷۵ کرسی در انتخابات حوزههای محلی و به روش ”هر که بیشتر رأی آورد“ (صرفنظر از اینکه چند درصد آرای آن حوزه باشد) تعیین میشود، و ۱۲۵ کرسی بقیه برندگان فهرستهای انتخاباتی حزبهای شرکت کننده در انتخابات هستند. به نظر میرسد که در انتخابات پیش رو، حزب ”فو- تای“ (برای تایلند) یینگلاک در هر دو رده انتخابات (حوزهها و فهرست حزبها) در صدر قرار خواهد گرفت و به احتمال زیاد اکثریت مطلق را به دست خواهد آورد. آخرین باری که حزب دموکرات برنده یک انتخابات شده بود، در پاییز ۱۹۹۲ (۱۹ سال پیش) و آن هم فقط با برتری ۲ کرسی بود.
بیشترین امید آبیسیت این است که بتواند حمایت حزبهای کوچک تر را جلب کند، یا ارتش را وادارد تا آن ها را بترساند، و وارد ائتلاف شوند؛ اما نتیجه نظرسنجیها چندان به سود او نیست. اختلافهای میان ”زردجامگان“ و دموکراتها بسیار عمیق و آشکارا تبدیل به دشمنی و رویارویی شده است. رهبران ”زردجامگان“ از رأیدهندگان خواستهاند که از رأی دادن خودداری کنند. البته ارتش هم همیشه در این میان نقشی به عهده داشته و دارد. در ۸۰ سال گذشته، ۱۸ کودتای نظامی در تایلند رخ داده است و احتمال زیادی دارد که پیروزی یینگلانک انگیزهای شود برای کودتای نوزدهم. چند هفته پیش، فرمانده کل قوای ارتش تایلند، ژنرال پرایوت چاناوچا، نطق تلویزیونی هراسانگیزی کرد که در آن از جمله گفت: ”اگر بگذارید که نتایج این انتخابات مثل دفعه قبل شود، چیز تازهای به دست نخواهید آورد و هیچ بهبودییی از آن حاصل نخواهد شد… مردم باید سهم خود را در کمک به حفظ سلطنت ادا کنند… فکر نکنید که من قدرت نظامیام را به رخ میکشم تا تهدیدی کرده باشم، یا اینکه برای بستن خروجیهای رسانهها دست به اقدامهای سرکوبگرانه خواهم زد.“ پیروزی ”فو- تای“ نه به معنا و منزله پیروزی ”انقلاب مردم“ است، و نه تایلند را به راه تحولهای اجتماعی رادیکال سوق خواهد داد، اما تجلّی دلیرانه قدرت مردمی خواهد بود؛ ضربه یی سهمگین خواهد بود به ”برگزیدگان“ و اشراف تایلندی، و نشانه این خواهد بود که میلیونها تایلندی نه مرعوب نیروی نظامی میشوند، و نه فریب سخنان پوچ و توخالی و تفرقهآمیز سلطنتطلبان را میخورند.
این احتمال وجود دارد که فضای باز دموکراتیک تازهای در تایلند گشوده شود. اگر چنین شود، مسئله سرنوشتساز و پراهمیت پس از انتخابات ۱۲ تیر این خواهد بود که طبقه حاکمه تایلند چه واکنشی نشان خواهد داد؟
به نقل از نامه مردم، شماره 872، 13 تیرماه 1390