مسایل سیاسی روز

در حاشیة رویدادهای هفته ای که گذشت

اعمال فشار و تبعیض نسبت به اقلیت های مذهبی کشور
معاوضه نفت با آسیای میانه، و اولویت منافع ملی ایران
هنرمندان متعهد و مردمی، و سیاست های ضد فرهنگی رژیم ولایت فقیه
سالمندان کشور و وضعیت ناگوار زندگی آنان، اعمال فشار و تبعیض نسبت به اقلیت های مذهبی کشور
طی ماه های گذشته سیاست پیگرد و اعمال فشار نسبت به اقلیت های مذهبی کشور به ویژه از سوی ارگان های امنیتی شدت یافته است.
جلوگیری از برگزاری مراسم و آیین های مذهبی هم میهنان اهل سنت سبب آن گردید که، تعدادی از چهره های محلی و مذهبی خصوصا دراستان سیستان و بلوچستان به اقدام ها و سیاست های تبعیض آمیز رژیم ولایت فقیه اعتراض کنند. از دیگر سو، فشارهای دادستانی انقلاب اسلامی به شخصیت های مذهبی اهل تسنن نیز در سراسر کشور افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. دراین رابطه می توان به جلو گیری از حضور برخی چهره های مذهبی اهل تسنن در مراسم و آیین های کاملا رسمی اشاره کرد. این ممانعت به دو صورت تهدید و ارعاب نظیر تهدید های تلفنی و احضار به وزارت اطلاعات و تشکیل پرونده در دادستانی انقلاب اسلامی اعمال می شود. چندی پیش یکی از چهره های مذهبی اهل سنت در سیستان و بلوچستان عامل اصلی اعمال فشارها را دوایر و نمایندگی های ولی فقیه معرفی ساخت که به خود اجازه می دهند در امور مذهبی و فرهنگی پیروان دیگر مذاهب و کیش ها مداخله و اعمال نظر کنند. به علاوه، دراویش و پیروان اهل حق طی ماه های اخیر از سوی نمایندگی های ولی فقیه برای پذیرش آنچه از ”بیت رهبری“ دیکته می شود زیر فشار قرار گرفته اند و از حقوق بدیهی خود از جمله حق برگزاری آزادانه آیین های مذهبی خود محروم شده اند. تبعیض و بی قانونی در حق این گروه از هم میهنان ما دامنه وسیع وابعاد دیگری نیز دارد. پیگرد، زندان و حبس های مختلف از دیگر مظاهر اعمال تبعیض و فشار است. محکومیت چهارتن از دراویش نعمت اللهی به حبس و شلاق از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان سروستان فارس و بازداشت ۱۰ تن از هم میهنان بهایی در اصفهان، یک تن در قائم شهر، و تعداد دیگری در شهرهای تبریز، ساری و بیرجند حاکی از تشدید اعمال تبعیض آمیز بر ضد بخشی از مردم میهن ما است.
قشری گری، خرافه پرستی، و بیداد گری رژیم ولایت فقیه در پیوند با بحران اقتصادی- اجتماعی و استبداد لگام گسیخته، میهن ما را در اوضاع حساس حاکم بر منطقه با چالش های خطرناکی روبه رو ساخته است. تبعیض و بی قانونی مطلق در حق اقلیت های مذهبی و اعمال ستم ملی بر خلق های ساکن کشور در جامه قشری گری مذهبی به شدت آینده و سرنوشت کشور را به خطر انداخته و زمینه ساز تنش های ملی و اجتماعی فوق العاده نگران کننده و خطرناک می شود. سیاست ضد ملی رژیم ولایت فقیه و اعمال ستم ملی و تبعیض خشن نسبت به اقلیت های مذهبی موجب پیدایش و رواج گرایش های راست و ارتجاعی، خصوصا واپس گرایی مذهبی، در برخی از نقاط کشور شده است. رشد این گرایش های خطرناک در خلاءِ فعالیت حزب ها و نهادهای ملی و ترقی خواه، که جملگی از سوی جمهوری اسلامی زیر فشار، ممنوعیت، و سرکوب قرار دارند، برای آینده میهن ما به شدت زیان بار و خطرناک است.
تامین حقوق اقلیت های مذهبی، تفاهم و احترام به ویژگی های جامعه ایران که اقلیت های مذهبی بخشی جدایی ناپذیر از آن بوده و هستند، و پایان دادن به اعمال فشار و ستم ملی بر ضد خلق های ساکن ایران، یگانه راه تضمین اعتلا و سربلندی کشور در حال و آینده است.

معاوضه نفت با آسیای میانه، و اولویت منافع ملی ایران
سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات با انتشار گزارشی تکان دهنده، توقف سوآپ (معاوضه) نفت با کشورهای آسیای میانه را خلاف منافع ملی اعلام داشتند. این گزارش در اوضاعی منتشر می شد که وزارت نفت دولت برگمارده ولی فقیه دراقدامی پرسش برانگیز و مغایر با حقوق ومنافع ملی، چندی قبل معاوضه نفت را متوقف ساخته بود. خبرآنلاین، ۱۴ تیرماه، با اشاره به شکایت شرکت های خارجی از ایران و تشکیل پرونده به ضد کشور ما در دادگاه بین المللی لاهه، نوشته بود:“سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات موضوع توقف سوآپ نفت خام را به تفصیل مورد بررسی قرار داده اند و در گزارشات نهایی خود این تصمیم را عجولانه، اشتباه و برخلاف منافع ملی کشور تشخیص داده اند.“ میرکاظمی (وزیر سابق نفت) و از مهره های بیت رهبری، چندی پیش سوآپ نفت را متوقف ساخته بود. این اقدام که تاکنون دلیلی برای آن از سوی وزارت نفت و بیت رهبری اعلام نشده است سبب گردید تا شرکت های خارجی طرف معامله از جمله شرکت کاسپین اویل به دادگاه بین المللی شکایت کنند و خواستار دریافت ده ها میلیون دلار شوند. هنگامی که فرمانده کل سپاه پاسداران، در مصاحبه اختصاصی با خبرگزاری مهر، ۱۳ تیر ماه، اعلام می کرد: ”نگاهمان به اقتصاد جهادی است و تحویل فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی در آذر ماه“ صورت خواهد گرفت، شرکت های خارجی مانند سلکت انرژی تردیک آلمان، دراگون اویل انگلیس و امارات متحده، ویتول سوئیس، و کاسپین اویل ایرلند، با مراجعه به دادگاه بین المللی، توقف سوآپ (معاوضه) نفت را خلاف قرار دادها دانسته و خواستار غرامت ده ها میلیون دلاری شدند. تاکنون هیچ یک از مقامات مسئول رژیم ولایت فقیه اعم از دولت ضد ملی احمدی نژاد که سوآپ نفت را متوقف ساخته بود تا ولی فقیه و مجلس پاسخ روشنی به این اقدام که به شدت به زیان منافع ملی ایران است، نداده اند.
نباید فراوش کنیم که در سوآپ (معاوضه) نفت با آسیای میانه آنچه بیش از هر چیز دیگر دارای اهیت است، تقویت نقش ایران به عنوان مفصل و راه ارتباطی ارزان و سریع است. اما وزارت نفت دولت کودتا و ولی فقیه برخلاف این اصل مورد پذیرش و بدیهی بدون ارایه دلیلی قانع کننده، چند ماه گذشته سوآپ را متوقف ساختند و ازاین طریق به حقوق و منافع ملی آسیب رساندند.
گرچه زیر فشار بین المللی و ترس از پرداخت غرامت سنگین، باردیگر سوآپ آغاز شد، اما اصل این موضوع و توانایی رژیم ولایت فقیه در تامین منافع ملی ایران دراین مورد، بسیار حساس و پراهمیت، و کماکان دارای ابهام های جدی است. سوآپ نفت از آسیای میانه موقعیت میهن ما را در برابر سیاست مداخله جویانه امپریالیسم تحکیم می کند. زیرا هم اکنون با برنامه بریتیش پترولیوم انگلیس، ترکمنستان و قزاقستان بخشی از نفت خود را با انتقال به منطقه باکو از طریق خط لوله غیر اقتصادی و ناامن “باکو- جیهان“ به اروپا ارسال می کنند. سوآپ نفت از خاک ایران به لحاظ صرفه اقتصادی و امنیت و زمان کمتر بهترین و مناسبت ترین و اقتصادی ترین راه انتقال نفت آسیای میانه به اروپا، آسیای جنوب شرقی، و قاره آمریکا (آمریکای لاتین و شمالی) محسوب می شود، و معلوم نیست چرا دولت ضد ملی احمدی نژاد به یکباره با توقف معاوضه نفت با آسیای میانه موقعیت و وضعیت ایران را در معادلات منطقه ای تضعیف کرده و می کند. مجلس، ولی فقیه، و دولت، قادر به پاسخ گویی به این پرسش مهم نیستند که چرا بدون ارایه دلیلی معاوضه نفت با آسیای میانه را متوقف و باعث تشکیل پرونده بر ضد ایران در دادگاه بین المللی شدند. موضوع معاوضه نفت با آسیای میانه بار دیگر این حقیقت را آشکار کرد که، رژیم ولایت فقیه قادر به تامین منافع ملی ایران به ویژه دردوران پرتنش و حساس کنونی نیست. عملکرد این رژیم واپس گرا و خودکامه در تقابل با حقوق حقه مردم و منافع ملی ایران قرار داشته و دارد.

هنرمندان متعهد و مردمی، و سیاست های ضد فرهنگی رژیم ولایت فقیه
برنامه و سیاست های فاجعه بار رژیم ولایت فقیه در عرصه فرهنگ و هنر، که با برگماری دولت ضد ملی احمدی نژاد طی سالیان اخیر دامنه گسترده تر و پیامدهای منفی ژرف تری بجا گذارده اند، بسیاری از هنرمندان متعهد و مردمی کشور را به اعتراض به این سیاست ها وادار ساخته است.
پس از اعتراض های متعدد نویسندگان، شاعران، مترجمان، و ناشران به سانسور و عملکرد وزارت ارشاد، اخیرا گروهی از شخصیت های برجسته هنری، خصوصا موسیقی دانان، آهنگ سازان، نوازندگان، و خوانندگان موسیقی ملی و سنتی ایران به سیاست، روش ها، و محتوی برنامه های فرهنگی جمهوری اسلامی به ویژه در زمینه موسیقی واکنش اعتراض آمیز نشان دادند.
خبرگزاری کار ایران- ایلنا، ۲۱ تیرماه، گزارش داد: ”حسین علیزاده و شهرام ناظری پس از تشکیل گروه دوستی … به صحنه می روند. علیزاده که از گرانی سالن های موسیقی گله مند است، از دولت می خواهد دلیل گرانی سالن های موسیقی را برای هنرمندان بازگو کند … این آهنگ ساز ادامه داد، هر جامعه ای یک گذشته دارد و هر چه بتواند این گذشته را به درستی به آینده پیوند دهد، موفق تر است، اما شاهدیم که در این سال ها تمام جنبه های نوستالژیک موسیقی را از بین برده اند. من نمی دانم کسانی که الان ۳۰ ساله هستند، آیا چیزی به اسم خاطره موسیقی دارند؟ چرا که موسیقی در این ۳۰ سال دچار حاشیه شد که اصلا خاطره پردازی نشد. وقتی مسایلی در موسیقی ممیزی (سانسور) می شود و قوانین جدید اضافه می شوند، به ناچار خاطرات فرهنگی و موسیقی درآن جامعه حذف می شود.“ دراین گزارش، هنرمندان عرصه موسیقی ملی کشور با انتقاد بحق از گرانی قیمت بلیت سالن های هنری و دشواری های اقتصادی زندگی مردم که مانع از حضور آنان درعرصه های فرهنگی و هنری می گردد، اعلام می کنند: ”در شرایطی که هزار ممیزی (سانسور) روی قطعات موسیقی صورت می گیرد و اجازه نشر خیلی از کارها را به ما نمی دهند … در حال حاضر به عنوان موسیقیدان حتی اجازه نمی دهند به عنوان هنرمند تجربه خود را دراختیار نسل جوان قراربدهم …. تالار وحدت (رودکی) جوابگوی مخاطبان ما نبود اما …. مصرانه از دولت می خواهیم که دلیل این همه گرانی سالن های موسیقی را به ما بگوید. دود گرانی سالن های موسیقی به چشم مردم می رود … تالار وحدت (رودکی) خانه هنرمندان است. امیدوار بودیم که تالار وحدت (رودکی) که خانه خودمان است و با دست خودمان آن را افتتاح کرده ایم مانند سالن های دیگر نشود اما شاهدیم تالار وحدت همان راهی را رفته است که بقیه سالن ها رفته اند.“
تاکید آهنگسازان و خوانندگان موسیقی ملی و سنتی و وفادار به مردم بر این موضوع که ”تالار وحدت جوابگوی مخاطبان ما نبود“ اشاره یی روشن به گرانی اجاره این سالن و در نتیجه گرانی قیمت ورودی به سالن است که دراین دوران اوج تورم هیچ یک از مزدبگیران و قشرهای زحمتکش جامعه نمی توانند از تولیدهای آفرینشگرانه فرهنگی و هنری استفاده کنند. هنرمندانی که با وجود همه دشواری ها و اوضاع نامساعد و برخلاف خواست دستگاه حاکمه مخاطبان خود را توده های وسیع مردم می دانند و برای آنان به آفرینش هنری می پردازند، سازندگان پرشور و شرافتمند روح جامعه و آفرینندگان زیبایی اند و همواره با مردم زیسته اند و با مردم همراه و همگام بوده اند. رویارویی هنرمندان متعهد و مردمی با سانسور، اختناق، و برنامه های ضد مردمی اقتصادی- اجتماعی، بخش جدایی ناپذیر مقاومت سراسری ملی و میهنی بر ضد واپس گرایی، تحجر، و تاریک اندیشی حاکم برجامعه است!

سالمندان کشور و وضعیت ناگوار زندگی آنان،
اعتراضی خاموش به بی عدالتی
با اجرای برنامه حذف یارانه ها و آزاد سازی قیمت ها، به همان میزان که لایه های انگلی جامعه که تاجران عمده، دلال های بزرگ و کلان سرمایه داران، فرماندهان سپاه، روحانیان و کارمندان بلند پایه دولتی و به طور کلی قشری کم شمار از جامعه را در بر می گیرد، به ثروت های باد آورده می رسند، طبقه ها و قشرهای محروم و زحمتکش جامعه فقیرتر و نحیف تر می گردند. سالمندان کشور که آفرینندگان نعمت های مادی و معنوی و سازندگان دیروز میهن ما بوده اند، اکنون با اجرای قانون هدفمند سازی یارانه ها و خصوصی سازی و مقررات زدایی، در وضعیت ناگوار و دردناکی قرار گرفته اند. گزارش ها حاکی از آنست که بسیاری از مرکزهای نگهداری سالمندان و آسایشگاه های مرتبط با این امر حساس، با افزایش قیمت سوخت به ویژه برق، آب و گاز، قادر به پرداخت قبض های آب و برق خود نیستند. خبرگزاری مهر، ۲۲ تیرماه، دراین خصوص گزارش داد: ”پس از هدفمندی یارانه ها موسسه کهریزک در پرداخت قبوض حامل های انرژی دچار مشکل شده است. مدیر آسایشگاه کهریزک گفت، پس از هدفمندی پرداخت هزینه ها برای ما مشکل شده است. بطوریکه سال گذشته هزینه آب ۴۰ روز آسایشگاه سالمندان ۳۰ میلیون تومان بود … دولت فکری اساسی کند تا در پرداخت قبوض با مشکل مواجه نشویم. این آسایشگاه امروز مجهز به بخش های مختلف درمانی از جمله فیزیوتراپی … است بطوریکه ۱۷۰۰ مددجو، سالمند و تعدادی بیمار ام اس در آن زندگی می کنند.“
عدم پرداخت قبض آب، برق و گاز منجر به قطع این انرژی های حیاتی می گردد و این امر زندگی سالمندان را تهدید می کند.
علاوه بر این، برخلاف تبلیغات بی پایه دولت ضد ملی کودتا و ارتجاع حاکم، سالمندان کشور از دریافت یارانه نقدی محرومند. این درحالی است که دولت احمدی نژاد سالمندان را در آمار خود قید کرده است، و بنابراین معلوم نیست یارانه های نقدی یی که می باید به سالمندان ـ خصوصا آن دسته که در آسایشگاه ها و مرکزهای درمانی به سر می برند ـ پرداخت شود در کجا و چگونه پرداخت و یا از سوی دولت به مصرف می رسد؟
درهمین زمینه خبرگزاری مهر در گزارشی با عنوان ”مددجویان آسایشگاه کهریزک محروم از یارانه …“ نوشت: ”از سال گذشته تاکنون هیچیک از مدد جویان و سالمندان یارانه ای دریافت نکرده اند و پیگیری ها در این خصوص به نتیجه نرسیده است.“ به این ترتیب سالمندان کشور براثر برنامه آزاد سازی اقتصادی و حذف یارانه ها در معرض فشار مضاعف مالی و اقتصادی قرار گرفته اند، و در منظر رژیم ولایت فقیه زندگی و گذران معیشتی آنان کم ترین نمود و ارزشی ندارد. برخورد ارتجاع با زندگی سالمندان میهن ما به خوبی و روشنی هرچه تمام تر ماهیت ضد مردمی و انسان ستیز حاکمان جمهوری اسلامی را آشکار می سازد.

به نقل از نامه مردم، شماره 874، 10 مرداد ماه 1390

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا