مسایل سیاسی روز

طرح گام به گام روسیه، و سیاست خارجی رژیم ایران

در طول یکی دو هفته گذشته بار دیگر با پیشنهاد طرح جدید روسیه موسوم به طرح ”گام به گام“، پرونده هسته ای ایران بار دیگر موضوع بحث، نظر، و تحلیل های متفاوت قرار گرفت. به همین منظور نیز رفت و آمدهای سیاسی یی بین مسکو و تهران صورت گرفت که انعکاس آن در رسانه ها مشهود بود. از هنگام پیشنهاد این طرح از طرف روسیه تاکنون، تحلیل ها و گمانه زنی های متفاوت در این باره را شاهد بوده ایم و همچنان هستیم. به نظر می رسد که بیشتر تحلیل های تاکنونی به سوی پرونده هسته ای ایران برگشته، و رفت و آمدهای سیاسی بین تهران و مسکو را صرفا بر این مسئله متمرکز کرده است. با بررسی گفته ها و نوشته های شخصیت های سیاسی تصمیم گیرنده در ایران و رسانه هایی که به نوعی بیانگر دیدگاه های این محافل اند، باید به این نتیجه رسید که آنچه که در ورای این طرح کمتر بدان توجه شده است ارتباطی است که این موضوع با تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا دارد. در بازشکافی این موضوع، نگاه به این سخنان و تحلیل ها، ما را با معادله های آشکار و نهان این تحولات بیشتر آشنا می سازد.
روزنامه کیهان، ۲۹ مرداد ماه، در سرمقاله خود، در بررسی این طرح، با اینکه سعی می کند اثر تحریم های اقتصادی بر ایران را شکست خورده قلمداد کند، و با تاکید بر اینکه ایران قصد ساخت سلاح هسته ای را ندارد و این اعمال فشارها به منظور تغییر رژیم در ایران است، معتقد است که، سیاست روسیه مبتنی بر گفتگو و تعامل است. کیهان در ادامه به نکته اصلی و مهم مسئله می پردازد و می نویسد:“ مسئله بعدی به تحولات منطقه مربوط است. در این باره هیچ تردیدی نیست که اگر این تحولات رخ نداده بود ایده گام به گام به ایران پیشنهاد نمی شد.“ کیهان در ادامه آورده است:“ … ضمن اینکه در باره آینده منطقه بوضوح میان روسیه و آمریکا هم اختلاف دید و هم اختلاف منافع وجود دارد، روس ها عقیده دارند که کاهش قدرت آمریکا در خاورمیانه امکان مانور بیشتری به آنها خواهد داد که البته این جز از طریق شراکت با ایران ممکن نیست.“ کیهان در رابطه با منافع اقتصادی روسیه در ایران نیز می گوید: “… برای روس ها هیچ چیز مهم تر از توسعه روابط اقتصادی هم با ایران و هم با آمریکا نیست. روس ها به دنبال فرمولی هستند که اجازه حضور آنها در بازار ایران را بدهد.“ همین روزنامه در تاریخ ۳۰ مرداد ماه، خبری را به نقل از شبکه تلویزیونی الجزیره به چاپ رسانده که منطبق بر همین دیدگاه است. کیهان به نقل می نویسد: “راه اندازی نیروگاه بوشهر در پایان ماه جاری ایجاد کننده اعتماد در روابط تهران با مسکو است و حداقل نتیجه آن این است که ایران طرح روسیه را با اعتماد مورد بررسی قرار می دهد. ایران به روسیه برای پایان بردن نیروگاه بوشهر و کاهش فشارهای غرب احتیاج دارد و روسیه به ایران در جنگ سرد جدید با آمریکا احتیاج دارد که آمریکا در میان این نیازهای دو کشور قرار گرفته است.“
هفته نامه صبح صادق، ۳۱ مرداد ماه، در مقاله یی با بررسی این موضوع به شرح دیدگاه های مشابه اشاره می کند و می نویسد: “… بسیاری نیز ناتوانی مسکو در نادیده گرفتن جایگاه منطقه ای جمهوری اسلامی ایران را نتیجه رویکردهای جدید روسیه می دانند. تحولات اخیر خاورمیانه و همگرایی گسترده ملت ها بر الگو گیری از انقلاب اسلامی برای رسیدن به حقوق از دست رفته خویش، نشانگر جایگاه ارزنده منطقه ای ایران است. از سوی دیگر با تحرکات گسترده غرب برای مصادره قیام های مردمی از جمله اشغال لیبی، مسکو عملا خود را در آستانه در حاشیه قرار گرفتن می بیند. در این میان رویکرد به قدرتی همچون ایران ضمن تقویت موقعیت روسیه در برابر تحرکات غرب، می تواند جایگاهی را برای مسکو در میان ملت های منطقه به همراه داشته باشد.“ همین هفته نامه در مقاله یی دیگر در رابطه با همین موضوع، به نکته کلیدی یی دیگر اشاره می کند، و در مورد هدف اصلی سفر نیکلای پاتروشف به ایران می نویسد: “آنچه که به عنوان هدف از سفر پاتروشف به ایران در رسانه ها برجسته شد، طرح گام به گام روسیه بود، … اما گویا وی شخصا تمایل چندانی نداشت که حضورش در ایران، صرفا هسته ای شود. بنابراین، مذاکرات نیکلای پاتروشف و سعید جلیلی در تهران دارای تبعات راهبردی عمیق خواهد بود.“ مقاله در ادامه در جای دیگر باز هم می نویسد: “می توان با قوت حدس زد که پاتروشف نمی خواست مذاکراتش در تهران هسته ای جلوه کند و در عوض اصرار داشت که بگوید این مذاکرات کاملا راهبردی، کلان و نشان دهنده آغاز یک دوران جدید در روابط ایران و روسیه است… روسیه با اعزام بیش از ۱۸ مقام سیاسی، امنیتی و نظامی به تهران قصد ارسال یک پیام به واشنگتن را داشته است، پیامی که اکنون روسیه در صدد انتقال آن است، این است که دلایل جدیدی برای نزدیکی به ایران به وجود آمده که همزمان با بحرانی شدن روابط با واشنگتن منجر به بروز تغییرات جدی در سیاست های راهبردی روسیه شده است.“
روزنامه وطن امروز، اول شهریورماه، به نقل از یک روزنامه روسی، استراتژی روسیه در قبال ایران را پیش کشیده و می نویسد: “از سوی دیگر روسیه از کارت ایران در بازی سیاسی با غرب بهره می برد و مایل است نفوذ خود را در خاورمیانه احیا کند و در عین حال ابتکار عمل را از ترکیه بگیرد که نقش آن در این زمینه پررنگ است.“ در ادامه، به مخالفت روسیه با توسعه تحریم ها بر ضد ایران نیز اشاره شده است.
سایت دیپلماسی ایران، که روابط نزدیکی با کارگزاران و کارشناسان سیاست خارجی ایران دارد، ۲۷ مرداد ماه، مصاحبه یی با مهدی سنایی، نماینده مجلس و رئیس مرکز مطالعات ایران و اوراسیا که قرار بوده از همراهان صالحی در سفر به روسیه باشد، داشته و نوشته است که، وی با اشاره به مذاکراتی که در باره طرح گام به گام در مسکو قرار بوده است انجام بگیرد، گفته است: “علاوه بر این همکاری های منطقه ای ایران در حوزه شمال آفریقا و خاورمیانه و بررسی دغدغه ها و دیدگاه های مشترک دو کشور در مسائل و موضوعاتی مانند لیبی، سوریه، لبنان و کشورهای حوزه خلیج فارس و در کنار آن بحث تسریع در راه اندازی نیروگاه بوشهر از جمله مسائل و موضوعاتی است که می تواند مورد بحث قرار گیرد.“همین سایت در مقاله یی دیگر با عنوان: ”روسیه به کمک ایران جنگ سرد را آغاز می کند؟“، به نقل از روزنامه المستقبل می نویسد: ”کرملین به شدت با آنچه ناتو در لیبی انجام می دهد مخالف است. همچنین سیاست های واشنگتن در قبال تحولات سوریه را نیز به شدت رد می کند. روسیه آمریکا را متهم می کند که با ریختن بنزین بر روی آتش بحران های خاورمیانه قصد سوء استفاده از وضعیت فعلی را دارد و می خواهد هیمنه و تسلط خود را بر خاورمیانه گسترش دهد.“
با استناد به سخنان و نوشته های بالا، و همچنین اظهارات مشابه دیگر از طرف دست اندرکاران رژیم، باید به این نتیجه رسید که دولت ایران لااقل در مرحله کنونی به سیاست های جدید روسیه و همچنین طرح گام به گام با دید مثبت اما توام با شک و تردید نگاه می کند. دلایل این شک و تردید هم مربوط به رای مثبت این کشور در جلسه شورای امنیت بوده است که به تحریم های بیشتر به ضرر ایران منجر گردید. ایسنا، ۲۶ مرداد ماه، در پاسخ به این پرسش که معاون وزیر خارجه روسیه ۲۴ ساعت پس از سفر دبیر شورای امنیت ملی کشورش به تهران اعلام کرده است که پاسخ ایران به طرح مسکو منفی بوده است، گفت: “مبنای اقدامات ما گفت و گوهایی است که امروز با سرگی لاوروف داشتیم. ما اعلام کردیم با روح این طرح موافقیم تا حرکت جدیدی داشته باشیم که گام به گام جلو برویم. … ما اعلام کردیم جزییات طرح نیاز به بررسی دارد. … ما هیچ گاه منفی نگاه نمی کنیم مگر نسبت به مواردی که خلاف منافع ملی ما و اخلاق باشد.“
صحبت های نه چندان قاطعانه صالحی در حمایت از سیاست جدید روسیه، بازتاب دیدگاه های متفاوتی است که در میان حکومتیان وجود دارد. سرمقاله روزنامه رسالت، ۲۷ مرداد ماه، به قلم حشمت اله فلاحت پیشه، با عنوان: ”آیا به روس اعتماد کنیم؟“، با اشاره به همدستی روسیه در مورد صدور قطعنامه شورای امنیت بر ضد ایران و تاخیر در اجرای نیروگاه هسته ای بوشهر، می نویسد: “میز مذاکره ایران و روس، مملو از گلایه های جدی است. آنها تا وقتی که نقش ”دست دوم“ و یا ”پایین دستی“ را در معادلات امروز دنیا بازی می کنند، نمی توانند شریک قابل اعتمادی باشند. هر چند تحولات امروز خاورمیانه و شمال آفریقا و کشاندن و دستکاری تحولات به حریم های مد نظر روسیه، آنها را به شدت نگران کرده است. چون احساس می کنند حتی به سمت بازیگر درجه سوم نیز در حال تنزل هستند.“ مقاله رسالت در ادامه لازمه همکاری با روسیه را تعهد این کشور در راه اندازی نیروگاه بوشهر و تحویل موشک های اس ۳۰۰ می داند تا از این طریق زمینه های اعتماد سازی برقرار گردد. روزنامه جوان، نزدیک به سپاه پاسداران، ۲۵ مرداد ماه، با عنوان: ”به طناب پوسیده روس ها چنگ نزنید“، با طرح این سوال که چرا روس ها چنین طرحی را مطرح کرده اند، بازهم به فضای بین المللی، تحولات شمال آفربقا و خاورمیانه اشاره می کند و در نتیجه گیری می نویسد: “طرح گام به گام مسکو، نه تنها بازگشت به نقطه صفر است، بلکه حلقه ای دیگر از زنجیره بی پایان فرصت طلبی روس ها در چرخ فلکی است که غرب برای برنامه هسته ای ایران تدارک دیده است.“ روزنامه مردم سالاری، ۲۶ مرداد ماه، به نقل از الهه کولایی، می نویسد: “طرح گام به گام یا تلاش برای حل و فصل موضوع هسته ای جمهوری اسلامی با توجه به تحریم ها و اعمال فشارهای گوناگون اقتصادی و سیاسی بین المللی تلاشی است تا روسیه بتواند از یک طرف روابط سازنده خود را با ایران در همه ابعاد گسترش بخشد و از سوی دیگر به همراهان غربی خود نیز همرایی و همسویی خود را به نمایش بگذارد. روسیه بارها نشان داده به قیمت نارضایتی و نگرانی غرب حاضر به پیش روی در این مسیر نبوده و نیست.“
در رابطه با بی اعتمادی نسبت به روسیه باید به این موضوع اشاره کرد که تمایل برای ارتباط با آمریکا و دیگر کشورهای غربی در طول حیات سی و چند ساله جمهوری اسلامی همیشه وجود داشته است، و این امر در دوران احمدی نژاد بیشتر آشکار بوده است. هوشنگ امیر احمدی، که روابط بسیار نزدیکی با احمدی نژاد و همفکرانش داشته است، بارها و بارها از طرف روزنامه کیهان و دیگران متهم شده که به طور نهان و آشکار در صدد برقرار کردن مناسبات بین ایران و آمریکا است. محمود احمدی نژاد و مشایی دو چهره شاخصی اند که مناسبات نزدیکی با هوشنگ امیر احمدی داشته و دارند. بعید است که سیاست مداران روسی از این تغییر و تحولات آگاه نباشند و آن را در تصمیم گیری های خویش مد نظر قرار ندهند. اگر انتقادات بالا به روسیه مبنی بر اینکه سیاست هایش تاکنون بیشتر متمایل به تعامل با غرب بوده را واقع بینانه ارزیابی کنیم، باید این واقعیت را نیز قبول کنیم که چنین بینشی در بین حکومتیان و تقریبا در بین تمامی جناح ها از دیرباز وجود داشته است. همین امر نشان می دهد که انتقاد از روسیه بیشتر از آنکه زمینه های عینی داشته باشد، بازتاب سیاست هایی است که در ایران نه بر اساس منافع ملی بلکه بر اساس منافع حکومتیان، وضع و اجرا می گردد. اگر غیر از این بود ما نمی بایست شاهد چنین سردرگمی ها و اما و اگرهای گوناگون در این ارتباط باشیم. در هر صورت، آن چیزی که از لابه لای تحلیل ها و اظهارات بالا می توان حدس زد این است که، نباید تغییر و تحولی عمیق در پرونده هسته ای ایران – لااقل در آینده ای نزدیک – انتظار داشت. آمریکا و دیگر کشورهای غربی همچنان بر سیاست تعلیق غنی سازی اورانیوم از سوی ایران اند اصرار می ورزند. فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم ها به طور حتم و یقین نگرانی هایی را در بین حکومتیان به وجود آورده است. دلمشغولی های مشترک ایران و روسیه در رابطه با تحولات منطقه و به خصوص سوریه، موجب گردیده است تا نزدیکی های بیشتری میان این دو کشور پدید آید. با توجه به داده های بالا، به نظر می رسد که ایران در صدد است تا لااقل روسیه را از حمایت درباره شدت بخشیدن به تحریم های بیشتر بر ضد ایران بازدارد و حتی بکوشد تا این تحریم ها را تا حدودی کاهش دهد و در ضمن روند راه اندازی نیروگاه بوشهر را سرعت ببخشد و نسبت به دریافت موشک های اس ۳۰۰ از جانب روسیه اقدام مثبتی صورت بگیرد.
آنچه مشخص است اینکه زاویه نگرش رژیم به تحولات فوق بیشتر متوجه تضمین ادامه حیات خود است و نه حفاظت از منافع ملی میهن ما. مردم ایران در اوضاع فوق العاده حساس و خطرناک منطقه نیازمند دولتی برآمده از اراده مردم هستند که مدبرانه استقلال سیاسی کشورمان را مدیریت و تضمین کند.

به نقل از نامه مردم، شماره 876، 7 شهریور ماه 1390

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا