چالش اندیشه علمی با تفکر ارتجاعی در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید
رژیم ولایت فقیه به خوبی می داند که رشد اندیشه های علمی به معنای پایان تدوام تفکر ارتجاعی است، و به همین دلیل آگاهانه قصد دارد با مسخ این روند، نسل آینده ساز میهن را به تباهی بکشاند.
اول مهر ماه هر سال، با پایان یافتن فصل تابستان و آغاز پاییز، مراکز آموزشی کشور نیز شروع سال تحصیلی جدید را آغاز می کنند و میلیون ها نفر، و یا به عبارتی دیگر، نزدیک به یک چهارم از جمعیت فعال و آینده ساز میهن، وارد عرصه علم و دانش می شوند. با اینکه در طول سی و دو سال حاکمیت رژیم ولایت فقیه، عرصه آموزشی میهن، فراز و نشیب های بسیاری را شاهد بوده است. و مرکز این فراز و نشیب ها تلاش تاریک اندیشان حاکم برای هدایت مرکزهای آموزشی، و سوق دادن شان به سمت و سویی بوده است که منافع کوتاه و بلند مدت آنان را تامین کند. این تلاش هر چند تاکنون نتیجه های زیان بار و در بعضی موردها جبران ناپذیری برای جامعه علمی ایران دربر داشته است، اما حاصل نهایی آن هنوز مطلوب نظر سرکوب گران حاکم نبوده است. تلاش های دوباره ای که در طول چندین ماه گذشته در قالب طرح های ضد مردمی یی همچون تفکیک جنسیتی که به طور خزنده و کاملا برنامه ریزی شده قرار است در مرکزهای آموزشی میهن به مورد اجرا در بیاید را باید از آخرین نوع این گونه تلاش های تاکنون ناموفق رژیم در این زمینه دانست.
در آخرین نوع از این اقدام های مذبوحانه، بنابر خبر خبرگزاری فارس، ۳۰ مرداد ماه، ممنوع شدن اختلاط دانش آموزان دختر و پسر در کلاس های پیش دبستانی است: ”طبق دستور العمل اجرایی دوره پیش دبستانی، اختلاط نوآموزان دختر و پسر در کلاس های پیش دبستانی ممنوع بوده و فعالیت هفتگی آنها نیز پنج روز در هفته است. ”اجلاس اخیر خبرگان و بیانیه پایانی آن، که در آن به حمایت از این طرح اشاره شده بود، دورخیزِ برنامه ریزی شده به منظور مهار مرکزهای حساس آموزشی را به خوبی نشان می دهد. این دورخیزها نه از سر دل سوزی برای حل معضل های آموزشی میهن، بلکه دقیقا در جهت عکس آن و در نهایت به قهقرا بردن بیشتر آن صورت می گیرد تا از این ناحیه خطرهای هرچه کم تری متوجه این رژیم علم ستیز بشود. هراس از رشد اندیشه علمی و پویایی نسل آینده ساز با جمعیتی عظیم، دغدغه و دل مشغولی رژیم ولایت فقیه در طول بیش از سه دهه گذشته بوده است، و اخیرا حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات رژیم، هم بر این نگرانی ها صحه گذاشت. به نوشته روزنامه شرق، ۸ مرداد ماه، وی در احساس خطر از جانب ۱۴ میلیون دانش آموز، گفت: ”در فتنه ۸۸ دشمنان از دانش آموزان دبیرستانی نهایت استفاده را کردند. ”وی در ادامه به آن چیزی که جنگ نرم نامید اشاره کرد و گفت: ”در جنگ نرم از ابزار روز و پیشرفته ترین تکنیک ها استفاده می شود و فضای سایبری مهم ترین بستر جنگ نرم است. ”وی شکاف بین مناسبات دانش آموزان و معلم، آسیب پذیری از ناحیه شبکه مجازی اجتماعی و ایجاد شبکه اجتماعی در داخل کشور را از مهم ترین آسیب های جنگ نرم در حوزه دانش آموزی عنوان کرد. با توجه به این نگرانی ها، ما گه گاه از زبان مسئولان آموزشی کشور اظهاراتی را می شنویم که نشان می دهد برای مقابله با آگاهی بیشتر دانش آموزان و دانشجویان چه ترفندهایی را به کار برده اند. به گزارش ایسنا، ۳۱ تیرماه، حاجی بابایی، وزیر آموزش و پرورش، در همین راستا و در تشریح همکاری آموزش و پرورش و حوزه های علمیه و ایجاد مدرسه های وابسته به حوزه های علمیه، گفت: ”خوب است که ما در کشور تعداد زیادی از این مدرسه ها را داشته باشیم. ”وی در ادامه، هزینه های مالی را مشکل عمده برای عملی شدن این امر عنوان کرد. اما در ادامه گفت که، ده هزار مدرسه قرآنی در کشور تاسیس شده است، و در دنباله آن اظهار امیداری کرد که این تعداد تا ۳ سال آینده به ۵۰ هزار مدرسه افزایش یابد. او قبلا نیز در سخنانی که ایسنا، ۱۷ خرداد ماه، آن را مخابره کرد، با تاکید بر این مسئله که دغدغه رهبری پیرامون آموزش و پرورش برای او حکم شرعی دارد، گفت: ”آموزش و پرورش باید به سمتی پیش رود تا معلمان در سراسر کشور به قرآن، نظام و تعلیم و تربیت عشق بورزند. ”روزنامه خراسان، ۱۹ شهریورماه، در ارتباط با مدارس قرآنی از قول محمد بنیادی، مدیر کل امور قرآن و نماز آموزش و پرورش، نوشت که، در سال تحصیلی جدید برنامه حفظ قرآن اجرا می شود، و پیش بینی کرد حدود دو تا سه میلیون نفر زیر پوشش این برنامه قرار بگیرند. همزمان با این اقدام ها، مرتجعان حاکم نسبت به تغییر کتاب های درسی دانش آموزان نیز برنامه هایی را به اجرا درآورده اند یا قرار است به اجرا در بیاورند. ایسنا، ۲۵ مرداد ماه، به نقل از بهرام محمدیان، معاون پژوهشی وزیر آموزش و پرورش، خبر داد که، دانش آموزان کلاس اول ابتدایی، سال تحصیلی را با کتاب های جدید آغاز خواهند کرد. او در تشریح این اقدام اظهار داشت: ”در تدوین نظریه فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی چند پژوهش در گذشته انجام و منتشر شده بود و کتابی که امروز رونمایی شد، آخرین همکاری موسسه پژوهش آموزشی زیر نظر آیت الله مصباح یزدی انجام شده است. ”بسیاری از کسانی که مسایل ایران را دنبال می کنند و حتی کسانی که نسبت به این مسایل اطلاعات کمی دارند، با شیوه تفکری که مصباح یزدی نماینده فکری آن است کاملا آشنایند. مصباح یزدی نماینده تاریک اندیش ترین جناح های انگلی رژیم است. با توجه به بهره گیری وزارت آموزش و پرورش از این جریان فکری برای تدوین کتاب های درسی، پیشاپیش می توان نسبت به محتوای درسی کتاب های جدید پی برد. باز هم در این ارتباط، ایسنا، ۱۸ مرداد ماه، سخنان فاطمه قربان، معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش، را آورده است. او سمت و سوی برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های کلان آموزش و پرورش را حفظ کرامت انسان ها بیان کرده است و افزوده است: ”از نظر صاحب نظران تعلیم و تربیت [بخوان مصباح یزدی ها] آموزش های دوره ابتدایی اثر ماندگاری در رشد شخصیت افراد دارد و بر این اساس آداب و مهارت های زندگی اسلامی در دوره ابتدایی اجرا خواهد شد.” از نکته های قابل توجه این برنامه های ضد علمی، اختصاص بودجه های کلان برای آن ها است. به گزارش خبرگزاری فارس، ۹ مرداد ماه، رئیس فراکسیون قرآن و عترت مجلس شورای اسلامی، گفت: ”مجلس شورای اسلامی با تصویب بودجه ای میلیاردی در آموزش و پرورش در صدد تحقق خواسته مقام معظم رهبری برای رسیدن به ۱۰ میلیون حافظ قرآن در کشور است.” به این ترتیب با فرمان علی خامنه ای حذف درس های علمی و علوم انسانی و جایگزینی آن ها با حفظ قرآن و اختصاص میلیاردها تومان بودجه عمومی برای این امر، در دستور کار قرار گرفته است. طالبانیسم عریانی که در پاکستان و افغانستان زندگی میلیون ها نفر از مردم این دو کشور را به نیستی و تباهی کشانده است، امروز با استفاده از تفکراتی که مصباح یزدی نماینده برجسته آن است، نسل آینده میهن را قرار است از همان سال های ابتدایی تحصیل در زیر تاثیر افکار ارتجاعی از روال معمول دانش آموزی محروم سازد. تخصیص بودجه های میلیاردی برای رشد تفکرات ارتجاعی در حالی به تصویب رسیده که معضل های انکار ناپذیری در عرصه آموزشی کشور چنین اولویتی را مورد سوال جدی قرار می دهد. به عنوان مثال، ایسنا، ۲۸ فروردین ماه، سخنان رئیس سازمان نوسازی توسعه و تجهیز مدارس کشور را آورده که گفته است: ”با توجه به جابجایی جمعیت و یا عوامل طبیعی از جمله خشکسالی ممکن است در برخی نقاط کشور مدارس کپری وجود داشته باشد که سازمان نوسازی دستورالعملی را برای حذف این مدارس تدوین و به استان ها ارسال کرده است. ”خبرگزاری فارس، ۱۷ فروردین ماه، به نقل از علیرضا سلیمی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، نوشت: ”طی بازدید از برخی مناطق استان جنوبی، نامناسب بودن سرویس بهداشتی شدیدا احساس می شود و حتی برخی مدارس روستایی فاقد سرویس بهداشتی هستند.” مرتضی رئیسی، معاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش، در گفت و گو با ایلنا، ۷ مرداد ماه، در مورد مدارس کپری اعلام کرد که، کلاس های کپری در سه استان سیستان و بلوچستان، هرمزگان و کرمان متمرکز شده اند. ایلنا در قسمتی از همین گزارش، با توجه به وعده های داده شده در این باره، می نویسد: ”معاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش پایان سال ۹۰ را سال پایانی مدارس کپری عنوان کرد. این در حالی است که سال هاست در مورد حذف کامل این مدارس خبرهایی از سوی مسئولان آموزش و پرورش ارائه می شود که هیچ وقت محقق نشده است.” ایلنا در مطلبی دیگر ادامه می دهد: ”وزارت آموزش و پرورش در سال ۸۵ با برگزاری جشن کپر زدایی از پایان کار مدارس کپری خبر داده بود، اما شواهد گویای آن است که هنوز داستان دانش آموزان و مدارس کپری تمام نشده و ادامه دارد.” اما مضحک ترین بخش اظهارات این مقام مسئول در آموزش و پرورش آن جایی است که او در مصاحبه با ایسنا، ۲۴ مرداد ماه، یعنی ۱۸ روز بعد از مصاحبه با خبرگزاری ایلنا، اصولا منکر وجود مدارس کپری می شود. او در این باره به ایسنا می گوید: ”در حال حاضر هیچ گونه گزارشی مبنی بر وجود کلاس و یا مدرسه کپری در کشور نداریم. در هر نقطه ای از کشور اعلام شود که کلاس یا مدرسه کپری وجود دارد، سازمان نوسازی آمادگی دارد تا اقدامات لازم را جهت حذف و جایگزینی کلاس استاندارد انجام دهد.” با توجه به مصاحبه وی با ایلنا مشخص نیست که مدارس کپری موجود در استان های سیستان و بلوچستان، کرمان و هرمزگان به چه سرنوشتی دچار شده اند؟ نکته قابل توجه دیگر اینکه همین مقام مسئول در اظهاراتی دیگر، به تشریح وضعیت کلی مدارس دیگر پرداخته است که بازگویی آن می تواند واقعیت های موجود در عرصه آموزشی میهن را روشن تر سازد. به گزارش خبر آنلاین، ۷ اردیبهشت ماه، رئیسی از وجود نزدیک به شش میلیون متر مربع فضای آموزشی تخریبی در کشور خبر داد و گفت: ”از اولویت های اصلی سازمان نوسازی در سال جاری، حذف مدارس تخریبی و همچنین تخریب و بازسازی فضاهای آموزشی و خشتی و گلی است. این فضاهای آموزشی همانند بمب ساعتی هستند چرا که اغلب در شهرهای پرجمعیت و در مناطق زلزله خیز قرار دارند.” به این ترتیب سیمای کلی فضاهای آموزشی در ایران یا فاقد سرویس بهداشتی در حکم ابتدایی ترین نیازهای دانش آموزان است، یا کپری اند و یا تخریبی و در مقابل سوانح طبیعی یی همچون زلزله به شدت آسیب پذیرند. با تمام این کمبودها و معضل ها، بودجه های عظیمی در اختیار مرکزهای مذهبی قرار می گیرد تا دانش آموزان را ترغیب به حفظ قرآن بکنند. با توجه به ماهیت فاسد این جریان فکری، بیشتر این بودجه عظیم اختصاص یافته به طور حتم مورد حیف و میل قرار می گیرد. با اینکه تحریم های اقتصادی آمریکا بر ضد کوبای سوسیالیستی، این کشور را با معضل های اقتصادی بسیاری رو به رو کرده است، و با وجود این فشارهای اقتصادی کمر شکن در طول سالیان، به دلیل وجود یک حکومت مردمی، آموزش و پرورش در این کشور بنا بر ارزیابی های دوستان و دشمنان کوبا از بالاترین استانداردهای جهانی در این زمینه برخوردار است. در کوبا آموزش و پرورش کاملا مجانی است و هیچ گونه هزینه یی را متوجه دانش آموزان و خانواده آنان نمی کند. ایران به خصوص در طول چندین سال گذشته یکی از پر درآمدترین کشورها از راه فروش نفت بوده است. بررغم این درآمدهای نجومی، هر سال و در آستانه ثبت نام دانش آموزان و برخلاف تکذیب های توخالی مسئولان، زحمتکشان میهن مان مجبور می شوند تا قسمتی از هزینه های آموزشی را به دوش بکشند. به گزارش ایسنا، ۶ تیرماه، رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در این باره اظهار داشت: ”مدارس دولتی اعم از هیات امنایی و نمونه مردمی حق دریافت هیچ شهریه ای را ندارند.” به گزارش ایسنا، ۲۲ خرداد ماه، وزارت آموزش و پرورش با صدور اعلامیه یی، بر ممنوعیت دریافت هرگونه وجهی به صورت اجباری از دانش آموزان تاکید کرد و اعلام داشت که هیچ مدرسه یی حق ندارد به بهانه قیمت انرژی از دانش آموزان مبلغی دریافت کند. در همین زمینه حاجی بابایی، وزیر آموزش و پرورش، در مصاحبه با خبرگزاری فارس،۱۰ تیرماه، گفت: ”اگر کسی تخلفاتی مانند اخذ پول هنگام ارایه کارت ورود به جلسه امتحان، کارنامه یا دریافت ودیعه ثبت نام از دانش آموزان داشته باشد، قطعا با وی برخورد قانونی می شود.” همین دو سه مورد بالا به خوبی نشان می دهد که وزارت آموزش و پرورش در یک برنامه ریزی غیر قانونی قسمتی از هزینه های این وزارت خانه را به دوش زحمتکشان میهن انداخته است و سخنان توخالی این چنینی تنها برای تخفیف فشار افکار عمومی در قالب هایی ریاکارانه بیان می شود. واقعیت آن است که والدین مجبورند به عناوین مختلف شهریه یی پرداخت کنند. با تمام این تفاسیر، وضعیت بیسوادی در میهن ما با آمارهای هشدار دهنده ای رو به رو است. خبرگزاری فارس، ۲۳ فروردین ماه، به نقل از رئیس نهضت سواد آموزی، خبر داد که، ۲ میلیون بی سواد ۱۰ تا ۴۹ ساله در کشور وجود دارد. خبرگزاری مهر، ۲۸ دی ماه ۸۹، آمار وضعیت سواد ۲۱ میلیون شاغل را منتشر کرد. در این آمار دو و نیم میلیون نفر بی سواد، کمی بیش از شش میلیون دارای سواد ابتدایی، سواد آموزی و یاغیر رسمی اند، کمی بیشتر از ۴ میلیون نفر از شاغلان دارای سواد در سطح راهنمایی بوده اند. در این گزارش، جمعیت شاغل با مدرک دوره متوسطه را ۱۹۳ هزار نفر اعلام کرده است. به این ترتیب بیش از نیمی از جمعیت شاغل میهن ما یا بی سواد و یا دارای تحصیلات زیر دپیلم است. سطح تحصیلات در هر جامعه یی نشان دهنده سطح کمی و کیفی عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن جامعه است. با وجود مستنداتی که در بالا به آن اشاره شد، به سیری قهقرایی در عرصه آموزشی میهن می توان به خوبی پی برد. سال تحصیلی جدید در حالی آغاز می شود که میلیون ها نفر از دانش آموختگان در ابتدا و یا میانه راه به طرق مختلف و به دلایل گوناگون از تحصیل باز می مانند، و آنانی که با شرایط موجود به تحصیل ادامه می دهند، مجبور به یادگیری آموزه هایی اند که مصباح یزدی ها آن ها را تدوین و تالیف کرده اند. رژیم ولایت فقیه به خوبی می داند که رشد اندیشه های علمی به معنای پایان تدوام تفکر ارتجاعی است، و به همین دلیل آگاهانه قصد دارد با مسخ این روند، نسل آینده ساز میهن را به تباهی بکشاند.
به نقل از نامه مردم، شماره 877، 21 شهریور ماه 1390