حزب توده ایران، در کنفرانس بین المللی ”مارکسیسم قرن ۲۱“
ما باید متحد شویم، کارگران را سازمان دهی کنیم، و آنان را با اصولِ مارکسیسم توانمند سازیم. این راهِ سرنگونیِ سرمایه داری است.
انستیتوی “بیشاپ گیت“، در قلب منطقه تاریخی لندن، در روز های ۵ و ۶ آذرماه، میزبان کنفرانس بسیار موفقی بود که به ابتکار حزب کمونیست انگلستان، و با شرکت هیئت های نمایندگی حزبهای کمونیست هند (مارکسیست)، حزب کمونیست فدراسیون روسیه، حزب کمونیست یونان، حزب کمونیست ایرلند، حزب کمونیست سودان، و حزب توده ایران برگزارشد. در طول دو روز تمام، بحث های پرمحتوایی در رابطه با جنبه های مختلف مارکسیسم و مبارزه برای سوسیالیسم در قرن ۲۱، در کلاس هایی ویژه و با شرکت و هدایت رهبران حزب های برادر شرکت کننده، در جریان بود. در طی این دو روز، با حضور همه شرکت کنندگان کنفرانس، در زمینه مضمونهای مطرح در صحنه سیاسی کنونی جهان چندین جلسه عمومی برگزار شد. در پایان روز اول کنفرانس، در گردهمایی عمومی بین المللییی، که با درونمایه ”سرنگون کردنِ سرمایه داری در قرن ۲۱“و به ریاست نماینده کمیته مرکزی حزب توده ایران برگزار شد، رفقا: ”پراکاش کارات“، دبیرکل حزب کمونیست هند (مارکسیست)، ”یوری املیانوف“، نماینده رهبری حزب کمونیست فدراسیون روسیه، ”ایوجین مک کارتن“، دبیرکل حزب کمونیست ایرلند، و نماینده حزب توده ایران، سخنرانی کردند.
رفیق ”پراکاش کارات“در سخنان خود در حمله به سیستم سرمایه داری و در توضیحِ بی آتیه بودن این سیستم، از جمله به وضعیت توده های میلیونی دهقانان اشاره کرد، و گفت: ”امروزه در بخش های بزرگی از جهان دهقان ها در تلاطم اند و زمین و معیشت خود را در معرض دستبرد می بینند.“او گفت که، این امر در سراسر جهان، از هند گرفته تا آمریکای لاتین، در حال رخ دادن است؛ او کمونیست ها را فرا خواند تا ”پرولتاریای منطقههای روستایی را به صحنه مبارزه با نو لیبرالیسم بکشانند.“
رفیق ”پراکاش“در ادامه اظهار داشت: ”طبقه کارگر در سراسر جهان نیروی پیشرو در مبارزه با سرمایه داری است. اما این وظیفه کمونیست ها است که برای ارتباط گروه های مختلف کارگران و تبدیل اتحادشان به نیرویی توانا در برابر امپریالیسم راه های جدیدی پیدا کنند. ما برای ارتباط دادن مبارزه در منطقههای شهری و منطقههای روستایی در تلاشیم و مرتبط کردنِ مبارزهها در ورایِ مرز های ملی را خواهانیم. و اینجا است که انترناسیونالیسم مطرح می شود. ما هنوز از آن سطح سازمان دهییی که بتواند مبارزهها را در سطح جهانی به هم پیوند دهد برخوردار نیستیم.“
نماینده حزب توده ایران با تشکر از ابراز همبستگیِ حزبهای کمونیست و جنبش کارگری جهان با مبارزه مردم ایران در طول ۳۰ سال گذشته، از بحران کنونی سرمایه داری جهانی و اوضاعواحوالی که مبارزه مردم ایران در پسزمینه آن در جریان است، تحلیلی ارائه داد. او با تاکید بر اینکه بحران حاضر جدی ترین چالش سیستم سرمایه داری است، متذکر شد: ”آمریکا – رهبر جهانِ سرمایه داری – اکنون بزرگترین بدهکار نیز است. این بحران، کشورهای بزرگی نظیر یونان و ایتالیا را به مرز ورشکستگی و وابستگی کشانده است. هجوم و دستبرد به دستاوردهای طبقه کارگر در این کشور ها و دست یازیدن به جنگ در خارج، پاسخِ سرمایه داری است. در حالی که بانکها دوباره به گستراندنِ حیطه عمل و افزایشِ سودهای نجومی خود آغاز کردهاند، زحمتکشان در سراسر جهان به منظورغلبه بر مشکلهای اقتصادی و مقاومت در برابر یورش سرمایه داری به حقوق و مزایای کاریِ خود در تلاشاند.“نماینده حزب مان در قسمتی دیگر از سخنرانی خود به شرایط دشواری اشاره کرد که مبارزه مردممان و طبقه کارگر ایران در آن جریان دارد و یاد آور شد که حزب توده ایران در وضعیت پیگرد پلیسی و خفقان ناشی از آن، با قصد روشنگری و گسترش شناخت درباره سرمایه داری و شیوه های موثر مبارزه با آن، در تلاش است و عمل می کند. او گفت: ”ما در ایران شاهد این تناقضیم که به رغمِ آنکه از طریق ثروت نفت می توانیم در قرن ۲۱ صدایی قدرتمند در جهان باشیم، سر و کارمان با رژیمی است که ایده های رهبرانش نشان از تفکراتی قرون وسطائی دارند. ایران، با توجه به موقعیتِ راهبُردیِ جغرافیای سیاسیاش، این قابلیت را دارد که به نیروئی مثبت در روندِ صلح خاورمیانه تبدیل شود، اما سران جمهوری اسلامی برای ایفایِ چنین نقشی هیچ استراتژییی ندارند.“او در ادامه گفت: “موضعگیریهایِ تحریک آمیزِ مستمر از سوی سران رژیم و دولت احمدی نژاد، ایران را نزد کشورهای غربییی که به دنبال گسترش نفوذ خود در منطقهاند، به هدفی آسان تبدیل کرده است. تهدید مداخله از خارج، به نوبه خود ، به سران جمهوری اسلامی اجازه می دهد تا زیر پوشش ایجاد وحدت در برابر تهدید خارجی ، به منظور توجیهِ سرکوبِ مخالفان داخلی از اوضاع واحوال به وجود آمده بهره گیرند. نقض حقوق بشر همچنان در ایران گسترده است، ولی همین طور هم مخالفت با رژیم، به ویژه پس از تقلب در انتخابات ریاست جمهوری در ۱۳۸۸( ژوئن ۲۰۰۹ )، به طرزی وسیع در جامعه شایع بوده است. مردم همچنان به سیاست های رژیم اعتراض می کنند، اتحادیه های کارگری همچنان به سازماندهیِ مخفیانه ادامه می دهند، فعالان صلح همانند خانم شیرینعبادی، برنده جایزه صلح نوبل، درباره تهدیدهایی که صلح در کشور را تهدید می کند همچنان فریادهایشان را سر میدهند.“ نماینده حزبمان در مورد تجاوز به میهنمان هشدار داد: ”هجوم نظامی به ایران از سوی ایالات متحده و یا اسرائیل، بدون شک به جنگی فاجعه بار منجر خواهد شد… دولت آمریکا که در عراق و افغانستان سیاست تغییر رژیم را پیش برد اکنون سعی می کند که گسترش چنین سیاستی را در سراسر خاورمیانه نیز زیر پوشش جنگ به اصطلاح برضد ترور و دمکراسیخواهی توجیه کند…. در ایران حقوق بشر نقض میشود و اتحادیه های کارگری به طرزی گسترده سرکوب میگردند. قدرت نمائیِ ایالات متحده آمریکا به رژیم ارتجاعی ایران این فرصت را می دهد تا با تظاهر به درپیش گرفتنِ سیاستِ دفاع از تمامیت کشور، به سرکوب نیروهای مترقی، دموکرات، و دگراندیش شدت بخشد…. بنیادگرایی اسلامی هیچگاه درحکم پاسخی درخور برای خواستهای برحق مردم و یا در مقام دفاع از حقوق آنان نیست… این همان سرمایه داریست با چهره شرقی.“
رفیق ”ایوجین مک کارتن“در سخنرانی خود سیاست های اتحادیه اروپا را به طور گسترده ای مورد انتقاد قرار داد. او اظهار داشت: ”اتحادیه اروپا سرمایه داری را یک نظم طبیعی قلمداد می کند، اما در حال حاضر [با توجه به بحران منطقه یورو] به نظر نمی آید که چنین باشد. اختلافها و تفرقهیی که قبلاٌ هم وجود داشت، دوباره ظاهر می شوند. نظم کهنی که فرانسه و آلمان در آن مسلط بودند، اکنون به نظمی با تسلط آلمان بر آن تغییر یافته است. بحران اقتصادی کنونی به رقابت های بینامپریالیستی منجر خواهد شد.“او در ادامه گفت: ”در رابطه با بحران جاری سران اتحادیه اروپا و کشورهای گروه ۲۰ ملاقات و گفتگو می کنند. آنان فقط یک پاسخ دارند و آن اینکه، هزینه پرداخت بدهیهای کمپانیها را بهزور به مردم تحمیل کنند. بحران رو به رشد یورو، بدون راه حل است. ثروت از کشورهای حاشیه به مرکز اتحادیه اروپا کشیده می شود. آلمان از طریق بانک مرکزی اروپا به دنبالِ نظارت بر بودجه های ملی است. آنها کاهشِ مستمرِ هزینههای عمومی، که تنها بر زندگی مردم فقیر و کارگران اثر منفی دارد، هدف خود قرار داده اند.“ رفیق ایرلندی در انتها اضافه کرد: ”نباید در این که اتحادیه اروپا یک تجربه بزرگ دموکراتیک است هیچ توهمی داشت… واضح است که این اتحادیه کلوپ انحصارهاست.“
رفیق ”یوری امیلانوف“، عضو آکادمی علوم اجتماعی روسیه، به نمایندگی از حزب کمونیست فدراسیون روسیه ، با طرح این سؤال که، آیا سرمایه داری آیندهیی دارد؟ سخنان خود را آغاز کرد. او خود در پاسخ این سؤال اظهار داشت: ”شاید داشته باشد، اما اگر سرمایه داری آینده بشریت را از آنِ خود کند و یا آن را در مهار خود داشته باشد، فاجعهیی برای مردم خواهد بود.“او در ادامه گفت: “شما می توانید خودتان تاریخ را مطالعه کنید. در سال های دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی برخی از بزرگترین دانشمندان به قرن ۲۱ در حکم زمانی که دیگر از گرسنگی، جنایت ، فقر ، بیماری یا آلودگی محیط زیست اثری نخواهد بود مینگریستند. این یک داستان علمی – تخیلی نبود. آنان می دانستند که چنین امری قابلِ شدن است. توان و نیرویِ نهفته فوق العاده ای از منابع و فن آوری وجود داشت. آنان اما به این امر پی نبرده بودند که شرکتهای فراملی و سرمایه داران از همه این منابع و فنآوریها نه برای منافع بشر، بلکه به نفع اقلیت معدودی استفاده میکنند.“
نماینده حزب کمونیست فدراسیون روسیه یادآور شد: “اما اکنون ما چه می بینیم؟ در حال حاضر ۲/ ۱ میلیارد نفر فاقد آب آشامیدنیاند و یک میلیارد نفر در آستانه گرسنگی زندگی می کنند. جرم و جنایت، و به ویژه مصرف مواد مخدری که در سراسر جهان افزایش مییابد، خارج از کنترل و در حال گسترش است. در روسیه اکنون ما می دانیم که سرمایه داری چه می تواند انجام دهد: سرمایه داری فرهنگ ما، و بافت اخلاقی جامعه را به موازات صنعت و علوم نابود کرد و منابع ما را از بین برد.“
او در ادامه گفت: ”آیا می توان سرمایه داری را متوقف کرد؟ اتحاد جماهیر شوروی سابق ثابت کرد که شکستِ قدرت سرمایه داری ممکن است. گرچه این تجربه ادامه نیافت، اما ثابت کرد که این امر شدنی است… ما باید مارکسیسم را به درون مردم ببریم اما نه با روش های مکانیکی، ما باید از ایده های جدید برای ایجاد یک نیروی سیاسی بهره برداری کنیم. ما باید متحد شویم، کارگران را سازماندهی کنیم و آنان را با اصولِ مارکسیسم توانمند سازیم. این راهِ سرنگونی سرمایهداری است.“
به نقل از نامه مردم، شماره 883، 14 آذرماه 1390