مسایل سیاسی روز

در حاشیة رویدادهای هفته ای که گذشت

حقوقِ پایمال شده زنانِ سرپرستِ خانوار
برنامه اشتغال زاییِ دولت، یا غارتِ ثروت ملی از سوی بنیادهای انگلی؟
تخریب محیطِ زیست کشور، و پیامدهایِ ناگوار آن
پدیده گرد و غبار سلامتی مردم کشور را تهدید می کند حقوقِ پایمال شده زنانِ سرپرستِ خانوار

گزارش های متعدد از وخامت زندگی زنان سرپرست خانوار در سراسر کشور به‌ویژه منطقه‌های محروم حکایت می‌کند. اجرای قانون هدفمند سازی یارانه ها تاثیر مستقیم و منفی بسیار جدی‌یی بر زندگی این گروه اجتماعی باقی گذارده است.
افزایش قیمت ها و گرانی اوج گیرنده ماه های اخیر، این زنان محروم و زحمتکش و خانواده های زیر سرپرستیِ آنان را با دشواری های فراوان روبه‌رو ساخته است و دسترسیِ آنان را به غذای مناسب، مسکن مناسب، آموزش، و بهداشت مشکل تر از پیش کرده است. چندی قبل یکی از اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، در مصاحبه با خبرگزاری های داخلی، در خصوص زنان سرپرستِ خانوار زیرِ پوشش سازمان بهزیستی، خاطر نشان کرده بود: ”مهم ترین اقدام قابل توجه مجلس شورای اسلامی در رابطه با حمایت از زنان سرپرست خانوار، قانونی بود که در چارچوب برنامه پنجم تصویب وابلاغ شده است … البته این مساله با توجه به مساله ادغام های اخیر در وزارتخانه ها به تاخیر افتاده است … واقعیت این است که سازمان بهزیستی کل کشور هنوز امکان اینکه بتواند تمامی مراجعین واجد شرایط را تحت پوشش قراردهد، (خصوصا زنان سرپرست خانوار) ندارد و باید برای رفع این معضل راه کارهایی را اندیشید … این سازمان تنها ماهی ۴۰، ۵۰ یا ۶۰ هزار تومان بدهد در وضعیت فعلی اقتصادی و تورم، مشکلی را حل نخواهد کرد.“ اغلب زنان سرپرستِ خانوار زیرِ پوشش سازمان بهزیستی، مستمری ماهانه‌ای بین ۴۰ تا ۵۰ هزار تومان دریافت می کنند که این مبلغ پاسخ‌گویِ حتی نیازهای روزانه یک خانواده چهار نفره نیز نیست. وضعیت زنان سرپرستِ خانوار زیرِ پوشش کمیته امداد خمینی، به مراتب بدتر و وخیم تر است. مطابق آمار، در مقطع کنونی فقط ۳۸ هزار زنِ سرپرستِ خانوار در نوبت دریافتِ خدمات از جمله مستمری سازمان بهزیستی اند. از دیگر سو، رییس سازمان بهزیستی، در حاشیه همایش روزِ ملیِ خانواده، با صراحت اعتراف می کند: ”تمام زنان سرپرست خانوار و سایر متقاضیان از سایر گروه های جامعه هدف می توانند در بهزیستی تشکیل پرونده بدهند اما خدمات مستمر به آنها بر اساس اعتبارات بهزیستی، اولویت بندی می شود.“ معنای این سخنان نبودِ اعتبارهای لازم و کافی برای حمایت از افراد زیر پوشش بهزیستی به‌ویژه زنانِ سرپرستِ خانوار است! ایسنا، ۲۷ آذر ماه، با اشاره به وضعیت ناگوار گروه های اجتماعی زیرِ پوشش نهادهای حمایتی‌یی مانند بهزیستی، نوشت: ”اعتبارات وتسهیلات اختصاص یافته به سازمان بهزیستی با نیازهای گروه های تحت پوشش مانند مستمری بگیران این سازمان همخوانی و مطابقت ندارد.“
زنان سرپرست خانوار به‌ویژه زنان زیر پوشش سازمان بهزیستی و دیگر نهادها، زندگی سختی را می گذرانند. فقر سایه شوم خود را بر زندگی زنان سرپرست خانوار گسترانده است و رژیم ولایت فقیه با عملکرد خود حمایت موثری از این گروه اجتماعی نمی کند!

برنامه اشتغال زاییِ دولت، یا غارتِ ثروت ملی از سوی بنیادهای انگلی؟

یکی از برنامه هایی که دولت ضد ملی احمدی نژاد پیرامون آن به تبلیغاتی گسترده دست زده است، برنامه به اصطلاح اشتغال زایی و تحققِ دو و نیم میلیون فرصتِ شغلی تا پایان سال کنونی یعنی سال ۱۳۹۰ خورشیدی است! تاکنون و با گذشت نزدیک به ۱0 ماه از سال ۹۰، جزییات طرح مذکور به طور کاملا شفاف برای افکار عمومی توضیح داده نشده است و فقط برگزاریِ جلسه‌های شورای عالی اشتغال، تبلیغاتِ عوام فریبانه احمدی نژاد، و البته موضع‌گیری های تایید آمیزِ شماری از نهادهای زاید و بنیادهای انگلی‌یی مانند بنیاد نور، کمیته امداد خمینی، و آستان قدس رضوی را شاهد بوده‌ایم.
ایلنا، ۲۳ مرداد ماه، از قول یکی از اعضای شورای عالی اشتغال، گزارش داده بود که، میلیارد ها تومان برای اشتغال ۲/۵میلیون نفر در نظر گرفته شده است. ایلنا با عنوان: ”اختصاص ۵۸ هزار میلیارد تومان برای اشتغال زایی دو و نیم میلیون نفر”، نوشته بود:” شورای عالی اشتغال پس از بحث و تبادل نظر در خصوص اشتغال زایی و منابع و اعتبارات این کار مقرر شد که بانک مرکزی ۵۸ هزار میلیارد تومان برای ایجاد ۲/۵میلیون فرصت شغلی در سال جاری اختصاص دهد.“
این مبلغ کلان، آن هم برای فقط شش ماه دوم سال جاری، برای همه بنیادهای انگلی و شرکت های وابسته به سپاه بسیار اشتها آور بود و به سرعت واکنش آن ها را برانگیخت. در این زمینه کمیته امداد خمینی خواستار مشارکت فعال[!!] و همه جانبه با دولت احمدی نژاد برای ایجاد فرصت های شغلی شده است. در حقیقت این نهاد زاید، انگلی، و فاسد، به لحاظ مالی برای به چنگ آوردن سهمی از مبلغ ۵۸ هزار میلیارد تومان دندان تیز کرده است.
ایسنا، ۳ شهریور ماه، گزارش داد: ”جلسه شورای عالی اشتغال، به ریاست معاون اول رییس جمهوری [یعنی محمد رضا رحیمی که از فاسدترین مدیران ارشد رژیم ولایت فقیه به شمار می آید و پرونده اختلاس میلیاردی‌اش هنوز مختومه اعلام نگردیده است] و به میزبانی کمیته امداد … خمینی برگزار شد. محمد رضا رحیمی در این جلسه با تقدیر از تلاش های کمیته امداد … خمینی و مشارکت سازنده نظام بانکی کشور برای ایجاد اشتغال بر لزوم حضور جدی تر و گسترده تر همه بخش ها بویژه نظام بانکی کشور دراین حوزه تاکید کرد … رییس کمیته امداد خمینی نیز گزارشی از فعالیت های انجام شده و برنامه های این سازمان برای مشارکت در ایجاد دو میلیون و پانصد هزار فرصت شغلی در سال جاری ارایه کرد.“
در خصوص برنامه اشتغال زاییِ دولت ضد ملی احمدی نژاد، این پرسش مهم نیز مطرح است که چرا دولت چرا به فکر حمایت از توان تولیدی داخلی و واحدهای تولیدی و صنعتی‌ که در بحران جدی به سر می برند، نیست؟ صدها واحد تولیدی- خدماتی در حال ورشکستگی اند و روزانه ده ها کارگر و کارمند و مهندس و تکنسین در سراسر کشور کار خود را از دست می‌دهند و بیکار می شوند. اما دولت کودتا برای رسیدگی به این وضعیت فاجعه بار اقتصادی و مهارِ بیکاری حاضر نیست این واحدها را حمایت کند و از سیستم بانکی اعتبارهایی به آن‌ها اختصاص دهد! در مقابل، کمیته امداد خمینی که از غارتگرترین و سودجوترین بنیادهای انگلی جمهوری اسلامی است و سالیانه میلیاردها تومان از بودجه کل کشور در اختیار آن قرار می گیرد، به نام مشارکتِ فعال[!!] سهم عمده ای از منابع کلان برنامه اشتغال زایی را به جیب می زند. علاوه بر کمیته امداد خمینی، قرارگاه خاتم الانبیاءِ سپاه پاسداران، بنیادِ شهید، و بنیاد آستانِ قدس رضوی، از مشارکت کنندگان فعال[!] برنامه اشتغال زایی دولت کودتایند! به این ترتیب، باید گفت که طرح اشتغال زایی نامِ رمزِ غارت میلیاردها تومان ثروت ملی از سوی وابستگانِ رژیم، آقازاده ها، و بنیادهای غارتگر و فاسد جمهوری اسلامی است.

تخریب محیطِ زیست کشور، و پیامدهایِ ناگوار آن
مدیر کل دفتر”امور منابع جنگلی“ سازمان “مراتع، جنگل ها و آبخیزداری کشور“، در جریان همایش ملی جنگل های زاگرس، در اوایل آذر ماه، اعلام داشت: ”ما امروز با مرگ اکوسیستم جنگلی روبه رو هستیم. وضعیت جنگل های کشورمان خوب نیست.“ این هشدار زمانی در رسانه های همگانی بازتاب می یابد که علاوه بر جنگل های کشور، دریاچه ها، رودها، مرتع‌ها، دشت ها، و انواع گونه هایِ حیوانی و گیاهی ایران، در معرض نابودی قرار گرفته اند. تخریب جنگل های کشور که در سالیان اخیر دامنه و وسعت فاجعه باری پیدا کرده است، و بروز برخی بلاهای طبیعی نظیر انتشار ریزگردهای مخرب، سیل، و فرو نشستِ زمین را سبب گردیده‌ است.
خبرگزاری مهر، ۲ آذر ماه، در خصوص جنگل های رو به نابودی کشور، گزارش داد: ”وضعیت جنگل های کشور بد است و همه آنها در معرض خشک شدن قرار دارند … منابع جنگلی استان های غربی از جمله لرستان، کردستان، ایلام، کرمانشاه، چهار محال و بختیاری، بادام زارهای استان بوشهر در اثر تغییرات اقلیمی و خشکسالی در حال خشک شدن و از بین رفتن است … مساحت جنگل های ایران ۴/۲میلیون هکتار است.“
دراین گزارش به نابودی درختان بلوط رشته کوه های زاگرس که به لحاظ اکولوژیک پر اهمیت‌اند، اشاره گردیده است و اعلام می شود: ”امروز ما تنها با مرگ درختان بلوط مواجه نیستیم بلکه با مرگ جنگل ها و اکوسیستم جنگلی روبه رو شده ایم و این وضعیت نقاط دیگر را هم در بر خواهد گرفت. ریزگرد های کشورهای عربی (گرد و غبارهای صحراهای عراق، عربستان و سوریه) باعث ضعیف شدن گیاهان شده و روند فتو سنتز آنها را مختل کرده است.“
فاجعه زیست محیطی کشور و روند نابودی جنگل ها و مرتع‌ها، با بی اعتنایی کامل رژیم ولایت فقیه و بی توجهی دولت مواجه است. هیچ گونه اعتبار لازم مالی برای نجات محیط زیست کشور در نظر گرفته نشده است.
نتیجه این برخورد، بروز تغییرهای منفی، زیان‌بار و نیز بلاهای طبیعی در گوشه و کنار کشور است. خبرگزاری مهر، ۷ آذر ماه، در گزارشی با اشاره به روند سریع تخریب محیط زیست، با عنوان: ”افزایش ۲ برابری فرو نشست زمین در ایران”، نوشت:”در سال ۱۳۸۵ نرخ فرو نشست زمین در کشور ما ۱۷ سانتی متر در سال بود، در سال جاری این نرخ به ۳۶ سانتی متر در سال افزایش پیدا کرده است. طبق معیارهای بین المللی فرو نشست سالیانه ۴ میلی متر در کشورهای پیشترفته بحرانی قلمداد می شود … با فرو نشست زمین باید نسبت به اتمام ذخایر آب های زیرزمینی و پیدایش بحران آب هشدار داد.“
در یک گزارش دیگر، ایسنا، ۸ آذر ماه، اعلام داشت: ”تبعات ناشی از نابودی جنگل ها، دریاچه ها و تغییرات اقلیمی بصورت فرو نشست دشت های ایران، تخریب و فرو ریختن سازه های شهری و افزایش سیل خود را نشان می دهد. از بین رفتن پوشش های گیاهی و تخریب جنگل ها صدمه زیادی به همه عرصه های زندگی حال و آینده کشور وارد می سازد.“
با گذشت بیش از سه دهه از حیات جمهوری اسلامی، می توان با قاطعیت گفت که، عملکرد و سیاست های این رژیم قرون وسطایی و تاریک اندیش از عامل های اصلی تخریب محیط زیست کشور و تهدید آینده و سرنوشت نسل های امروز و فردای میهن ماست!

پدیده گرد و غبار سلامتی مردم کشور را تهدید می کند
استان خوزستان به عنوان یکی از قطب های اصلی صنعت و کشاورزی ایران طی سالیان اخیر با معضلهای جدی و دشواری هایی مواجه گردیده است که می توانند منشاء خطرهای غیر قابل پیش بینی‌یی برای کشور باشند. مسئولان وزارت بهداشت، وزارت کشور، و نمایندگان خوزستان در مجلس اعلام کرده اند که، بیماری هایی مهلک نظیر انواع سرطان ها، بیماری های حاد ریوی، بیماری های ناشناخته پوستی، به شکل نگران کننده در استان خوزستان گسترش پیدا کرده اند. خبرگزاری مهر، ۲۷ آبان ماه، از قول یکی از نمایندگان خوزستان در مجلس، زیر عنوان: “بروز بیماری های صعب العلاج در خوزستان، به واسطه گرد و غبار”، گزارش داد:” این روزها در بیمارستان های خوزستان بیماری های جدید و صعب العلاج در بین مردم و به تعداد فراوان شایع شده است که این موضوع برای مردم خطر آفرین است.“
تاکنون وزارت بهداشت دولت ضد ملی احمدی نژاد اقدام عاجلی برای مقابله با بروز این نوع بیماری ها در استان خوزستان انجام نداده است، و مدیر کل بهداشت و سلامت این وزارتخانه در واکنش به درخواست مداخله سریع برای مقابله و حل این معضل که جان ساکنان این استان را تهدید می کند، خاطر نشان ساخت: ”بودجه کافی نداریم.“ بروز بیماری های مهلک و کشنده در استان خوزستان به‌طور عمده به گرد ریزه های پرحجم و گرد و غبارهای فصلی نسبت داده می شود. پدیده گرد ریزه چند سالی است محیط زندگی و فعالیت های کشاورزی را درکشورهای ایران، سوریه، عراق و افغانستان به شدت تحت تاثیر خود قرار داده است. سال گذشته کارشناسان محیط زیست ایران این نظر دولت عراق را که منشاء اصلی این گرد ریزه ها سد سازی های ترکیه است، تایید کردند. سدها سازی های ترکیه طی دو دهه اخیر موجب کم آبی رودهای دجله و فرات درعراق و سوریه شده است و خشکی و کم آبی در کنار نابودی زیر ساخت های عراق در اثر تجاوز نظامی آمریکا و پیمان ناتو، و خشکسالی در منطقه، بروز پدیده به شدت خطرناک گرد ریزه را امکان پذیر ساخته است. گرد ریزه ها از صحرای خشک و بی آب و علف عراق و سوریه و نیز عربستان سعودی به سمت ایران، افغانستان و آسیای میانه حرکت می کنند. تاکنون جمهوری اسلامی حاضر نشده است همراه با عراق و سوریه نسبت به پیدایش این پدیده ویرانگر از ترکیه به مجامع بین المللی شکایت کند. دولت عراق پس از ناکامی گفت و گو میان بغداد و آنکارا در این زمینه، خواستار معرفی ترکیه به مجامع بین المللی برای مقابله با پدیده گرد ریزه است. جمهوری اسلامی علاوه بر ضعف در زمینه دیپلماسی، پیگیرِ این موضوع هم نیست، زیرا سپاه پاسداران نیز مانند دولت ترکیه با سد سازی های بی رویه و غیر استاندارد از متهمان اصلی پیدایش پدیده گرد ریزه است: سدسازی های بی رویه بر روی رودهای کارون، کرخه، و جراحی از عامل‌های کم آبی و خشکی استان خوزستان و بروز بیماری های صعب العلاج اند. خبرگزاری مهر، ۲۷ آبان ماه، گزارش می دهد: ”نماینده مردم اهواز در مجلس خطاب به لاریجانی گفت مشکل انتقال آب از سرشاخه های کارون که زندگی و حیات اقتصادی، صنعتی و کشاورزی استان خوزستان به وجود آن بسته است از این قبیل طرح های به اصطلاح ”کارشناسی شده“ دولت است که بی شک باعث نابودی استان خوزستان می شود … بیماری های جدید و صعب العلاج در استان شیوع یافته، گرد و غبار قربانی می گیرد.“ وی همچنین تاکید کرد: ”اگر طرح انتقال آب از سرشاخه کارون اجرا شود … بی شک جلگه خوزستان به کویر تبدیل می شود. این به دور از انصاف است که چشم بینای خوزستان را برای چشم نابینای کویر از حدقه در بیاوریم.“
طرح انتقالِ آب از سرشاخه کارون و سدسازی، از جمله طرح های پرسودی است که سپاه پاسداران در آن سهم اصلی را دارد.
اینک مردم ایران و سلامتی و زندگی آنان قربانی سودجویی نهادهای انگلی و نظامی به ‌ویژه سپاه پاسداران می شود، و هیچ گوش شنوایی نیز در حاکمیت حاضر به شنیدن صدای مردم، خصوصا مردم خوزستان و آذربایجان غربی، نیست، زیرا با خشکیدن دریاچه ارومیه، بیماری های کشنده در آذربایجان غربی نیز می تواند چون خوزستان بروز می کند.

به نقل از نامه مردم، شماره 885، 12 دی ماه 1390

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا