حزب کمونیست سوریه (متحد): آیا مذاکره غیر ممکن است؟
تحولهای سیاسی ماه های اخیر در سوریه شتاب ویژهای پیدا کرده است. با تعلل دولت سوریه در انجام اصلاحهای ریشهای و واقعی، امکان حفظ ابتکار عمل از سوی نیروهای دموکراتیک، مترقی، و میهنپرست محدودتر و محدودتر شده است، و در مقابل، نیروهای وابسته به امپریالیسم و ارتجاع منطقه در صدد ”تغییر رژِیم“ در این کشورند. نیروهای وابسته به امپریالیسم که اکنون به طور مستقیم از طریق مرزهای ترکیه و اردن آزادانه در خاک سوریه عمل میکنند، با تکیه به دهها میلیون دلار اهدایی عربستان سعودی و قطر، و مدرنترین سلاحهای اهدایی کشورهای امپریالیستی، با اصرار به در پیش گرفتن شیوههای درگیری مسلحانه، خرابکاری در زیرساختها، رسوخ مزدوران و قاچاق اسلحه به داخل کشور، در تلاش برای ایجاد بیثباتی و توجيه مداخله خارجی و تکرار تجربه لیبیاند. پس از ناکامی در تصویب قطعنامه ارائه شده به شورای امنیت سازمان ملل متحد به منظور موجه ساختن مداخله در سوریه، به دلیل وتوی آن از سوی چین و روسیه، کشورهای امپریالستی و ارتجاع منطقه با حمایت رسمی و علنی از نیروهای ارتجاعی و وابسته به غرب نظیر “اخوانالمسلمین“ و محفلهای “سَلَفی“ به دامن زدن به جنگی داخلی در سوریه میکوشند. از سوی دیگر، ایالات متحده، انگلستان، و شیخنشینهای مرتجع با سازمان دادن کنفرانسی به نام ”دوستان سوریه“ در روزهای اخیر پروژه بینالمللی کردن بحران سوریه را دنبال کردهاند. طیف وسیع نیروهای صلح طلب، ترقی خواه، و طرفدار استقلال سوریه، در داخل و خارج از این کشور، با حمایت از خواسته های مشروع و برحق مردم، به طور صریحی مداخله جویی های امپریالیسم و نیروهای ارتجاعی را تقبیح کرده اند. حزب توده ایران ضمن اعلام پشتیبانی خود از شعارهای والای مردم سوریه برای تغییرهای دموکراتیک و اصلاحهای بنیادین به نفع مردم و حاکمیت زحمتکشان، هرگونه مداخله خارجی در تحولهای این کشور را محکوم میکند. به باور حزب توده ایران، ايالات متحده آمريکا و متحدان ناتویی آن، در رابطه با سوریه در صدد پیشبرد طرح از پیش برنامه ریزی شده خود به نام ”خاورميانه بزرگ“اند که هدفِ آن، کنترل منبعهای سرشار انرژی در منطقه، تسلط بر بازارها، و ذخیرههای مواد اولیه کشورهای منطقه، و حفظ سرکردگی (هژمونی) سیاسی- اقتصادی خود در خاورمیانه اعلام شده است.
حزب توده ایران حمایت خود را از پلاتفرم حزب کمونيست سوريه (متحد) در ارتباط با مخالفت پیگیر با ”توطئههای داخلی، منطقهای، و بينالمللی“ برضد مردم سوریه، در مردود شمردن و محکوم کردن سیاستها و عملکرد مداخلهجویانه نیروهای خارجی و وابستگان به امپریالیسم و ارتجاع و تلاش آنها به منظور دامن زدن به یک جنگ داخلیِ تمام عیار، اعلام میدارد. نتیجه چنین مداخلههایی، همانگونه که نمونه لیبی نشان داد، حاکمیتِ ارتجاع سیاه و نیروهای واپسگرا و تسلطِ امپریالیسم بر حیات سوریه خواهد بود. حزب توده ایران به موازات این موضع، همزمان پشتیبانی خود را از خواست کمونیستها و نیروهای دموکراتیک سوریه مبنی بر ”ضرورت فوری شتاب بخشيدن به اصلاحهای سياسی و اجتماعی“ و به کارگیریِ ”ابزار اصلاحهای جامعتر و دموکراتيکتر“ در سوريه به هدفِ تضمین آیندهیی دموکراتیک، همراه با پیشرفت، و صلحآمیز، اعلام میدارد. سوريه به گفتوگوی جدی و مسئولانه دولت و نیروهای طرفدار دموکراسی و اصلاحات نیاز دارد. این تنها راه جلوگیری از ادامه خونريزی در این کشور است. حزب توده ایران از پیشنهاد حزب کمونيست سوريه (متحد)، نیروهای مترقی و دموکراتیک سوریه، و همچنین محفلهای صلحطلب بین المللی در باره ازسرگیری گفتوگوی گروههای درگير و تلاش برای یافتن راه پیشبرد اصلاحها از راهِ مذاکره طرفهای درگیر، حمایت میکند. در ادامه، بیانیه اخیر حزب کمونيست سوريه (متحد) در ارتباط با اوضاع سوریه و ضرورت مذاکره و یافتن راهحل سیاسی، برای اطلاع خوانندگان ”نامه مردم“ در زیر میآید:
آیا مذاکره غیرممکن است؟
از زمان آغاز رویدادها در ماه مارس گذشته، دو صدا بر آسمان میهنمان طنین افکنده است: یکی صدای گلوله، و دیگری صدای گفتوگو، خرد، و منطق. گلولهها به وظیفه خود عمل کردهاند. دستهای غیرمسئول توانستهاند کشور را به بیثباتی بکشانند، در بین شهروندان وحشت بیفکنند، و آنان را از چیزهایی، مانند امنیت، که تا کنون مغتنم میشمردند محروم کنند، و بنیانهای اقتصادی و خدماتی را که هزاران سوری طی چند دهه گذشته آنها را برپا داشتهاند، تخریب کنند. گلولههای خونریز همراه با تحریکها، فتنهافکنیها، و به جان همدیگر انداختنها، از راهِ حُکمهای خرافی و جاهلانه، نشان دادهاند که نیروهای تاریکاندیش تا چه اندازه در تباه کردن ذهن جوانان در پنج دهه گذشته توانستهاند موفق شوند. در حالی که دولت سرگرم به کارگرفتن محدودیتها به ضد روشنفکران و دگراندیشان سکولار بود، این نیروها توانستند در نهایت آزادی در همهجا فعالیت کنند و به توطئه بپردازند. خرابکاریها توانسته اند با تقویت روحیه نفرت از دیگران و نیرو بخشیدن به غریزههای تهاجمی به قصد نابود کردن تمامی مانعها و محدودیتها، ذهن آنان را از روشناییها محروم سازد. رویدادهای همراه با بی رحمیها که در بسیاری از نقطههای سوریه رخ داد، بازسازی ذهنی جوانان ما را در اولویتی عاجل قرار داده است. چنین وظیفهیی را تنها میتوان با اتحاد نیروهای دموکراتیک و سکولار انجام داد. این نیروها باید به طور یکپارچه به منظور یاری به زدودنِ ذهن جوانان از غبارهای فکری تلاش کنند. برخی ممکن است بگویند- و در واقع چنین چیزی را هم گفتهاند- که تنها با توسل به زور و قدرت میتوان ذهنها را بازسازی کرد و مقام واقعی شان را بدانها بازگرداند. اما تجربههای اخیر به ما نشان میدهد که تنها به کارگیریِ زور و قدرت، و بدون پشتکار، فعالیت سیاسی، و راهکردهای سیاسی، فقط به پیچیدهتر و فاجعهبارتر شدن اوضاع منجر میشود که نمیتوان اثرها و پیامدهای آن را در کوتاهمدت از میان برداشت.
چاره کار در سوریه بسیار پیچیده شده است، و خشونت به امری روزمره بدل گشته است. بحران سوریه ابعاد منطقهای و بینالمللی پیدا کرده است. فعالیتها و نیز تعداد نیروهای تاریکاندیش و گروههای مسلح فزونی یافته اند. آنان جدا از اختلافی که در اصول اندیشگی، راه و روش، سمتگیری اجتماعی و اعتقادیشان با یکدیگر دارند، ابتکار عمل را در دست دارند. نیروهای اپوزیسیون توانستهاند تظاهراتی را که در ابتدا مسالمتآمیز بود، به سوی دایره بسته حرکتهای مسلحانه بکشانند.
پیامدهای چنین تغییر وضعیتی برای میهنمان اگر فاجعهبار نباشد، لااقل بسیار خطرناک است. به همین دلیل، اتحاد تمام نیروهای میهندوست، ملیگرا، چپ، دموکراتیک، و سکولار در تلاش برای یافتن یک راهحل سیاسی برای بحرانی که میهن ما را فرا گرفته است، ضروری است. اساس کار باید بر مبنای یافتن راهحلی سیاسی باشد که بتواند سوریه را در مسیر جامعهیی دموکراتیک ، کثرتگرا و در لوای حاکمیت قانون قرار دهد. فقط از راه مذاکره و گفتگو است که میتوان به این هدف رسید. تا کنون تلاشهای بسیاری برای آغاز مذاکره بین این نیروها صورت گرفته است. اکنون میتوان گفت که یخ ارتباط میان این گروهها آب شده است. اما هنوز مانعهای فراوان دیگری در راه رسیدن این نیروها به یک راهحل سیاسی وجود دارد، راهحلی که در نهایت بتواند به توافقی تاریخی میان همه طرفهای علاقهمند به پیشرفت، دموکراسی، و تضمین مسیر آینده میهنمان منجر شود.
ادامه تلاش برای رسیدن به یک راهحل سیاسی، نیازمند دست کشیدن همه این نیروها از تکیه کردن و امید بستن به قدرت گروههای مسلح است، که وجود و عملکردِ آنها خود نتیجه نبودِ فرصتهایی برای یافتن راهحل سیاسی و نیز حاصلِ دخالت خارجی بوده است. ادامه تلاش برای یافتن راهحل سیاسی، همچنین نیازمند آن است که از تحمیل پیششرط برای انجام مذاکره دست برداشته شود، و کوشش برای مذاکره متوقف نشود. تصور اینکه بدون مذاکره و گفتگو میتوان به راهحلهایی برای وضعیت بغرنج و پیچیده کنونی دست یافت، اشتباه است و فقط میتواند به اسیر شدن در دایرهیی بسته منجر شود. با شروع مذاکرات، افقهای جدیدی برای راهحلهای ریشهای باز خواهد شد و بسیاری از مانعها از سر راه برداشته خواهند شد. دست یافتن به همه هدفهایی که در پیش بدانها اشاره شده، مستلزم آن است که همه طرفهای مذاکره، شناخت معیّن و مشخصی از واقعیت سیاسی و درک عمیقی از توازن نیروها داشته باشند. هرگز نباید فعالیت گروههای مسلح را که حاضر به مذاکره نیستند و هیچ علاقهیی هم به پیدا کردن یک راهحل ندارند نادیده گرفت. این گروهها به محفلهای امپریالیستی خارجی وفادارند، محفلهایی که پول، اسلحه، نیرو، و امکانهای رسانهای در اختیار آنها میگذارند. این گروهها دخالت امپریالیستهای آمریکایی و اروپایی و نیز نیروهای ارتجاعی عرب را خواستارند، تا از این راه سوریه را ویران و تکهپاره کنند. همان طور که خودشان میگویند، مبارزه آنها فقط برضد رژیم نیست، بلکه جنگی است برای محو سوریه و تبدیل آن به یک لیبی دیگر. چنین رسالتی، حتی اگر همه نیروهای امپریالیستی جهان برای عملی کردن آن متحد شوند، تحققپذیر نیست.
حزب کمونیست سوریه(متحد)
به نقل از نامه مردم، شماره 889، 8 اسفند ماه 1390